|
|
۴-۳-۲- ۱-۱- چیستی زندگی او امروز بر این باور است که پدیدههای اجتماعی در زمان شکل میگیرند و با زمان معنا میشوند و ما نمیتوانیم یک معنای از پیش تعیین شده برای همه این پدیدهها قائل شویم. شاعری که تا دورهی قبل زندگی را گلدانی خالی از گل میدید این بار با یافتن عشق ، زندگیش حال و هوایی دیگر یافته ، شاعر زندگی را دیگر زیبا میبیند و میگوید :
«چرا ننویسم زیباست زندگی.» (همان،ص.۴۸۲) جا دارد عنوان شود که دیدگاه عاشقانه شمس در دورهی دوم بر همهی مفاهیم تأثیر نهاده است و توانسته او را خوش بین کند. وقتی عشق در ارکان زندگی جریان یابد و دو کرکس عشقبازی میکنند شاعر زندگی را زیبا تلقی میکند: چرا ننویسم زیباست جهان وقتی که دو کرکس را در عشق بازیشان دیدهام. (همان،ص.۴۸۲) شمس معتقد است که معشوق به زندگی انسان رنگ و معنا میبخشد . نزدیک تر بیا که معنی زندگی را بدانم. (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۸۱۴) تعریف شاعر از زندگی بازیچه ایست که جدی گرفته نشده و این بازی آنچنان بزرگ گشته که عنانش از دست انسان رها شده است : شوخی کودکانهای بود زندگی که بزرگ شده است و از کفمان رفته است و من معمارک خواب دیده سر هم بندی میکنم دنیا را پیش از آنکه شما بیایید ببینم چه میشودکرد. (همان،ص.۷۴۶) بازی جالبی است زندگی. (همان،ص.۶۲۱) و این بازی چندان ساده هم نیست: با روح زخم خورده بازی زندگی آسان نیست. (همان،ص.۴۸۲) بلکه بیشتر تعجّبآور و حیرت انگیز است : سرنوشت عجیبی است زندگی و ارزش آدمی به ارزش رنج ها نیست. (همان،ص.۸۲۵) ۴-۳-۲- ۱-۲- زیبایی زندگی در این برهه از زندگی وجود شاعر در محور عشق به زندگی جریان مییابد در نتیجه اشعارش تأثیرگذارتر از دورهی پیشین است .گویا دنیا توانسته اعتماد شاعر را به خود جلب کند و رویخوش زندگی را به او نشان دهد: اکنون که مرگ ساعت خود را کوک میکند و نام ترا میپرسد بیا در گوشت بگویم همین زندگی نیز زیبا بود. (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۶۶۵) البتّه شاعر به این نکته اشاره میکند که زندگی هم به دنبال آنست که زیباییها را به منصه ظهور برساند و کام کسی را تلخ نکند: گاهی زندگی در برگ گلی دنبال عسل میچرخد تا زنبوری به کسی نبخشد گاهی پلک میزند از مژهایش عسل میریزد گاهی خواب میرود ما مخفیانه به خانهی او کوزه کوزه عسل میرسانیم. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۴۷۸) قید «گاهی» تأکید بر نگاه تکثرگرایانه شاعر دارد. چرا که او حالتهای مختلف زندگی را بیان میکند و یکنواخت بودن آنرا نفی میکند: حکایت دریاست زندگی گاهی درخشش آفتاب ، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی گاهی هم فرو میرویم، چشم هایمان را میبندیم ،همه جا تاریکی است . (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۷۴۹) او زیباییهای نهفته در پس زشتیهای زندگی را به خواننده نشان میدهد و میخواهد این پیام را به مخاطب بگوید که اگر زیبا زندگی نکنی مقهور زشتی آن میشوی: چهل و هفت سال!
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-16] [ 07:14:00 ق.ظ ]
|
|
نکته قابل توجه و مهم این است که باید ارائه مطالب در راستای نظر کلی شرع باشد و با دلایل محکمه پسند بتوان از انتشار آنها دفاع کرد. و به افراد ذی نفع واگذار نشود تا به بهانه مصلحت جویی حریم خصوصی افراد، مورد تعرض قرار نگیرد. مشخص است که تشخیص اهم، مقدماتی لازم دارد و وظیفه مجتهد و مرجع است که آن را روشن کند و در اختیار مقلدین قرار دهد،مگر در مواردی که احتیاج به برهان نداشته باشد. اما اصالت احتیاط در عرض و آبروی مؤمن اقتضا میکند که در موارد مشکوک نیز اقدام به تجسس و اطلاع رسانی نکنیم.[۱۰۴] با توجه به آنچه در شرع نسبت به تجسس وارد شده و نیز موارد قانونی که فعلاً مورد عمل است، ضوابط زیر برای فعالیت حرفهای رسانههای خبری به اثبات میرسد:
۱٫ممنوعیت تهیه خبر و گزارش در مورد امور شخصی و زندگی روزمره شهروندان در صورتی که لازمه این امر تحقیق باشد. ۲٫ممنوعیت تهیه خبر و گزارش در مورد امور کشوری و لشکری و مسائل اجتماعی در صورتی که نشان دادن نقاط ضعف و آسیب پذیر حکومت اسلامی به دشمنان را موجب شود. ۳٫مساعدت رسانههای خبری در تهیه خبر و اطلاع رسانی در مواردی که استیفای حقوق عمومی باشد و برای این منظور ناگزیر از تجسس و تحقیق و تفحص باشیم. ۴٫ضرورت حضور فعال رسانههای خبری و خبرنگاران و گزارشگران ایشان با پوششهای مختلف در مناطق گوناگون جهان به منظور پشتیبانی اطلاعاتی نسبت به مقامات تصمیم گیر حکومت اسلامی با ارائه اخبار و اطلاعات لازم در زمینه وضعیت و اوضاع آن مناطق و مساعد بودن حرفه و پوشش خبر نگاری برای انجام دادن این مهم.[۱۰۵] افشای اسرار ( انتشار مسائل خصوصی): افشای اسرار (اسرار اشخاص حقیقی یا حقوقی، اسرار گروه ها و اجتماعات و اسرار مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی یک کشور اسلامی و…) از دیگر محورهای پیام ممنوع محسوب می شود. همان طور که کتمان حقایقی که ابراز آن ها لازم و واجب است، از گناهان محسوب می شود، عکس این مطلب یعنی افشای مطلبی، که نه تنها ابراز آن لزومی ندارد، بلکه باعث ایجاد ضرر مادی یا معنوی بر فرد یا افراد یا… می شود حرام می باشد. تا ضرورتی اقتضا نکند، انسان حق ندارد با آشکار کردن اسرار پنهان مردم، اسباب هتک آبرو و لکه دار کردن شخصیت اجتماعی آنان را فراهم سازد و شاید نهی خداوند بزرگ از تجسس در امور شخصی از باب مقدمه بودن برای همین امر و یا تعاون بر آن باشد.[۱۰۶] هنگام تحقیق در مسئله افشای اسرار و نقش آن در اطلاع رسانی با منابعی روبرو میشویم، که مسئله افشای اسرار را به عنوان یک گناه اخلاقی و یک امر ناپسند مورد توجه قرار دادهاند و حتی در کتب فقهی و استدلالی نیز که به مناسبت هایی مثل بحث غیبت، مسئله افشای اسرار مورد اشاره قرار گرفته، تنها همین جنبه مد نظر بوده است. مسئله افشای اسرار با تفکیک مورد ، هم در مباحث حقوق جزای اختصاصی تحت عنوان جرایم علیه اشخاص مطرح گردیده است، با این بیان که افشای اسرار در مواردی که سر شخص منتشر میگردد نوعی تعرض به بعد معنوی شخصیت اوست و هم تحت عنوان «جرایم علیه امنیت کشور و آسایش عمومی» به این دلیل که افشای اسرار در مواردی امنیت ملی و منافع کشور را با مخاطره مواجه میسازد. [۱۰۷] مفهوم افشای اسرار: سر، در لغت به معنای چیزی است، که انسان مخفی و کتمان می کند و به این معنی هم در اشیاء به کار میرود و هم در مفاهیم و مطالب. واژه افشاء نیز به معنای انتشار و پخش کردن و اظهار است. [۱۰۸] این دو واژه در اصطلاح فقها نیز به همین معنی به کار رفته است. از این رو میبینیم، که برخی سر را با عبارت « هر چیز پوشیده و مخفی از دیگران» شناساندهاند. با پیگیری نصوص دینی به این نکته دست می یابیم، که طلب کتمان ، شرط تحقق سر نیست، بلکه هر چیز مربوط به شخص (حقیقی یا حقوقی)، که در صورت انتشار ناخشنود میشود، سر او محسوب میشود. به همین جهت حتی بیماری ای که فرد مبتلای به آن از آن بی خبر است نیز سر به حساب میآید. [۱۰۹] ادله حرمت افشای اسرار: از نظر قانون جرم افشای اسرار مردم به خودی خود عنوان مجرمانه و قابل تعقیب کیفری نیست، بلکه تنها در صورت وجود پارهای شرایط مثل اطلاع یافتن فرد افشاء کننده بر اسرار از رهگذر شغل خاص خود و به کارگیری تهدید و ارعاب علیه شخص به منظور افشای اسرار و از این قبیل، جرم شمرده میشود. اما می توان گفت که در فقه امامیه افشای اسرار به خودی خود گناه محسوب می شود یعنی گناه بودن آن منوط به شرایط دیگر نیست بلکه خود عنوان افشاء سر حکم حرمت را به دنبال می آورد. روایات: در روایت عبد الله بن سنان از امام صادق (ع) نقل شده است: “به امام صادق (ع) عرضه داشتم که عورت مومن بر مومن حرام است؟ فرمود: بلی. گفتم: منظور دو عضو جنسی او (پیش و پس) است؟ فرمود: نه چنین است که تو گمان کرده ای، بلکه افشای اسرار اوست.”[۱۱۰] نیز در روایت زید از امام صادق (ع) در مورد حدیثی که می گوید: “عوره المومن علی المومن حرام” آمده است: منظور این نیست که چیزی از او بر تو کشف شود، بلکه منظور این است که بر او عیب جویی کنی یا آن چه را می دانی به جهت نقص او بر ملا سازی[۱۱۱]. در روایت صحیحه از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: “مجالس امانت هستند و باید از خیانت در نقل مطالب برحذر بود.”[۱۱۲] در روایتی دیگری از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: “مجالس امانت هستند. اگر کسی سخنی گفت باید این مکتوم بماند کسی حق ندارد از مجلس این مطالب را بیرون برده و نقل نماید. "[۱۱۳] اسراری که افشای آنها جایز است: حرمت افشای اسرار در دو حالت برداشته شده است: اول، مواردی که ملاک این حرمت با مصلحت اهم تزاحم پیدا کند از این قبیل است؛ اصطکاکی که میان حق صاحبان اسرار و حق عموم مردم در رسانههای خبری پیدا می شود. همچنین مواردی که مخفی ماندن اسرار موجب سلب آسایش عمومی یا امنیت ملی یا منافع کشور و شهروندان باشد. دوم، افشای اسرار در مقام تظلم و دادخواهی که دلیل این امر آیات شریفه زیر می باشد: “و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق”[۱۱۴]. بر کسانی که مظلوم گشته اند و یاری می جویند و داد می خواهند عقابی متوجه نیست؛ همانا عقاب متوجه کسانی است که بر مردم ظلم روا می دارند و به ناروا در زمین ستم می کنند. “لایحب ا… الجهر بالسوء من القول الا من ظلم”[۱۱۵] خداوند اظهار سخنان ناروا را دوست ندارد، مگر از سوی کسی که مورد ستم قرار گرفته است. نکته: نشر و افشای اسرار مردم در رسانههای خبری با داشتن مخاطبان عام که نسبت به همه ایشان احتمال رفع ستم نمیرود، در اکثر موارد نه از باب تظلم مجاز است و نه از باب تعارض با مصلحت اهم، بررسی موارد استثنا در قالب این پژوهش نمی گنجد. بنابراین رسانههای خبری به هیچ عنوان حق افشای اسرار مردم و اظهار آن را ندارند، مگر آن که این اسرار جنبه شخصی خود را از دست داده و در قالب اقداماتی بر ضد امنیت و آسایش عمومی در آمده باشد، که از بحث ما خارج است. افشای اسرار دولتی و مرتبط با امنیت و منافع کشور: همه حکومتها و دولتهای جهان ناگزیرند که بخشی از اقدامات و فعالیتهای خود را مکتوم داشته و از اطلاع همگان جلوگیری کنند. این امور را اسرار دولتی و حکومتی مینامیم. امروزه به وسیله سیستمهای حفاظت اطلاعات طبقهبندی شده و پیچیده از این اسرار و اسناد محرمانه که حاوی ناگفتههای یک حکومت است، مراقبت می شود، که میتوان نمونههای بیشماری از این پرده پوشی و حفظ و مراقبت از اسرار را در سیره حکومتی پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) مشاهده کرد.[۱۱۶] افشای اسرار و ورود به حریم خصوصی افراد: در جامعه اسلامی حفظ حریم و آبروی افراد لازم است و تا آن زمان که ضرورتی ایجاب نکند، کسی حق ندارد با آشکار کردن اسرار پنهان مردم، اسباب هتک آبرو و لکه دار شدن شخصیت اجتماعی آنان را فراهم آورد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در نهی از ورود در حریم خصوصی زندگی مردم نقل شده است: ” در پی افشای حریم خصوصی مسلمانان نباشید، چرا که خداوند کسی را که این چنین کند درونش را فاش و او را مفتضح سازد. "[۱۱۷] انسان شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی به ما می گویند، که نیاز به حریم شخصی امری بسیار ریشه دار و یک نیاز فطری و مساله ای است، که تنها به انسان محدود نمی شود[۱۱۸]. جان لاک در بحث پیرامون این موضوع می گوید: هر انسانی در درون خود یک قلمرو شخصی دارد و هیچ کس غیر از خود شخص هیچ حقی برای ورود به این قلمرو را ندارد. تجزیه و تحلیل جان لاک به رغم کوتاه بودن آن نشان می دهد که حریم شخصی که تعبیر مناسب تری برای آن یافت نمی شود میزان احساس امنیتی است، که ما از کنترل و مالکیت خود بر آن فضای خصوصی داریم . در مورد حفظ حریم خصوصی افراد، در دستورالعمل برنامه سازی BBC آمده است: بی بی سی باید حریم خصوصی افراد را محترم بشمارد، و این را تشخیص بدهد، که تنها توجیه نقض این حریم، انجام دادن این کار در خدمت هدفی والاتر است. چهرههای شناخته شده در جایگاه خاصی قرار دارند، اما آن ها هم حریمی برای زندگی خصوصی خود دارند. مردم باید از واقعیات مربوط به توانایی تناسب این مقامات برای کسب یا حفظ مقام یا انجام وظیفه خود آگاه شوند، اما حق ندارند چیزی در مورد رفتارهای خصوصی آنان بدانند، مگر آن که رفتارهایشان غیر قانونی باشد یا پیامدهای مهمتر و گسترده تر از حوزه زندگی خصوصی آنان داشته باشد. به عنوان یک اصل کلی، برنامههای خبری بی بی سی نباید گزارشی در مورد رفتار شخصی قانونی مقامات دولتی پخش کنند، مگر آن که به واسطه خود آن رفتار یا پیامدهای علنی شدن آن، مسائلی آشکار شود که مردم حق دارند از آن ها آگاه شوند. صرف این واقعیت که رفتار شخصی در قلمرو عمومی قرار دارد(یعنی کس دیگری آن را قبلا گزارش کرده است)،برای توجیه پخش گزارش آن توسط بی بی سی کافی نیست[۱۱۹]. رسانههای غربی با هدف جلب مشتری بیشتر روز به روز تقید خود را به رعایت اصول اخلاقی همچون حفظ حریم خصوصی افراد بیشتر از دست می دهند. نات هنتاف یکی از نویسندگان نشریه صدای روستا که به تدریس روزنامه نگاری تفحصی اشتغال داشته است، می گوید مطبوعات به یکی از دهشتناکترین دشمنان حریم خصوصی تبدیل می شوند. وی معتقد است مطبوعات دیگر نمی توانند جنبههای انسانی خود را حفظ کنند و به ابزاری برای کسب درآمد تبدیل شده اند“.[۱۲۰] منشور اصول بین المللی اخلاق حرفه ای خبرنگاری که در سال ۱۹۸۳ در چهارمین نشست یونسکو در این زمینه، که به تصویب سازمانهای بین المللی و منطقه ای خبرنگاران رسید. در اصل ششم خود بر احترام به اسرار محرمانه و حیثیت انسانی تاکید کرده است، در این اصل آمده است. بخش مکمل استانداردهای حرفه ای خبرنگار همانا احترام به حق اشخاص در حفظ اسرار محرمانه و حرمت انسانی شان بر پایه موارد موجود در قانون بین المللی و قوانین ملی از جمله حمایت از حقوق و آبروی دیگران و منع افترا, بهتان و لطمه به حیثیت و آوازه اشخاص است[۱۲۱]. نمیمه(سخن چینی): مفهوم نمیمه: یکی از اموری که ذیل بحث افشای اسرار از آن بحث می شود، نمیمه است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول ۱۷- ۳- نتایج مربوط به میزان گلوکز و کورتیزول سرم خون ماهیان پس از تحمّل شرایط کمبود اکسیژن
۶۲
نمودار
نمودار۱-۲- منحنی استاندار BSA.
۴۱
نمودار۲-۲- منحنی استاندارد مالتوز
۴۲
چکیده : هدف از مطالعه حاضر بررسی امکان و اثرات جایگزینی منابع گیاهی در جیره ماهیان قزل آلای رنگین کمان می باشد. به همین منظور ترکیبی از منابع پروتئین گیاهی با منبع اصلی گلوتن گندم به همراه گلوتن ذرّت و کنجاله سویا در ۲ سطح ۵۰ و ۱۰۰ % و منابع روغن گیاهی ترکیبی از روغنهای کلزا(۴۰%)، بزرک(۳۰%) و گلرنگ(۳۰%) در سطح ۱۰۰% جایگزین روغن ماهی شدند. منابع پروتئین و روغن جیره گروه شاهد پودر ماهی و روغن ماهی کیلکا بود. به منظور بررسی اثرات جایگزینی ۱۰۰% روغن ماهی جیره با ترکیب روغنهای گیاهی از پودر ماهی فاقد چربی (چربی زدایی شده توسط حلال هگزان و اتانول) به عنوان منبع پروتئینی جیره مورد استفاده قرار گرفت. این مطالعه در قالب ۸ تیمار آزمایشی بود. منابع پروتئین و چربی در گروه های آزمایشی در تیمار ۱ (پودر ماهی+روغن ماهی)، تیمار ۲ (پروتئین گیاهی+ ترکیب روغنهای گیاهی)، تیمار ۳ (پروتئین گیاهی+ ترکیب روغنهای گیاهی + روغن ماهی)، تیمار ۴ (پروتئین گیاهی+ روغن ماهی)، تیمار ۵ (پودر ماهی + پروتئین گیاهی+ ترکیب روغنهای گیاهی)، تیمار ۶ (پودر ماهی + پروتئین گیاهی+ روغن ماهی)، تیمار ۷ (پودر ماهی چربی زدایی شده+روغن ماهی) و تیمار ۸ (پودر ماهی چربی زدایی شده+ ترکیب روغنهای گیاهی) بود. تعداد ۱۲۰۰ عدد ماهی انتخاب و پس از طی دوره آداپتاسیون به تانکهای ۳۰۰ لیتری با تراکم ۵۰ عدد در هر تانک با میانگین وزن اولیه ۲±۱۵ گرم انتقال یافته و به مدت ۶۰ روز با جیرهای آزمایشی تغذیه شدند. جیره های آزمایشی به لحاظ پروتئین (۲/۰±۴۷)، چربی (۱۵/۰±۲۰) و انرژی (Kcal/g1/0±۵) در یک سطح بودند. در این مطالعه شاخص های رشد و کارایی تغذیهای، ترکیب شیمیایی و ترکیب اسیدهای چرب بافت عضله، فعالیّت آنزیمهای گوارشی، فاکتورهای خونی، پاسخ ایمنی و مقاومت در برابر استرس کمبود اکسیژن مورد بررسی قرار میگیرد. طی نتایج حاصله شاخص وزن نهایی با جایگزینی ۴۴% پودر ماهی جیره (۵۰% کل پروتئین جیره) با منابع گیاهی در تیمار۵ (۵/۱± ۰۰/۶۹) و تیمار ۶ (۳± ۴۵/۷۲) اختلاف معنی داری را با گروه شاهد (۸/۱± ۰۸/۷۱) نداشت. همچنین تاثیر منفی معنی داری نیز در دیگر شاخص های رشدی، کارایی تغذیه ای، هضم پذیری ظاهری چربی و پروتئین، ترکیب شیمیایی بافت عضله، فعالیت آنزیمهای گوارشی، فعالیّت سیستم ایمنی همورال، فاکتورهای بیوشیمیایی خون و مقاومت در برابر استرس اکسیژن در مقایسه با گروه شاهد مشاهده نشد. ولی با جایگزینی ۱۰۰% پودر ماهی جیره با منابع پروتئین گیاهی تاثیر منفی و معنی داری در شاخص های رشدی، کارایی تغذیه ای، هضم پذیری ظاهری چربی و پروتئین و فعالیّت آنزیمهای گوارشی ماهیان داشت ولی باعث بروز تفاوت معنی داری در ترکیب اسیدهای چرب بافت عضله ماهیان نگردید. جایگزینی روغن ماهی جیره با ترکیب روغنهای گیاهی باعث کاهش درصد اسیدهای چربC16:0، C22:0، C16:1n7، C18:1n9، C20:2n6، C20:4n6، C20:3n3، C20:5n3 وC22:6n3 و افزایش درصد اسیدهای چرب C18:0، C20:0، C18:1n7، C18:2n6 و C18:3n3 نسبت به کل اسیدهای چرب در مقایسه با جیره های حاوی روغن ماهی بود. ترکیب اسیدهای چرب بافت عضله ماهیان ارتباط مستقیمی با ترکیب اسیدهای چرب موجود در جیره غذایی ماهیان داشت. جایگزینی روغن ماهی با منابع گیاهی در منابع پروتئینی مختلف تاثیری بر شاخص های رشدی ماهیان نداشت. ولی باعث کاهش درصد اسیدهای چربC14:0، C16:0، C16:1n7، C20:3n3 و C20:5n3 افزایش درصد اسیدهای چرب C18:2n6 وC18:3n3 نسبت به کل اسیدهای چرب در مقایسه با جیره های حاوی روغن ماهی شد. کلمات کلیدی: منابع گیاهی، رشد، آنزیم های گوارشی، پاسخ ایمنی، ترکیب لاشه، اسیدهای چرب، استرس اکسیژن ۱-کلیات ۱-۱-مقدمه: آبزی پروری در راستای تأمین نیازهای غذایی انسان و استفاده از مواد پروتئینی با منشأ حیوانی که کیفیّت مطلوب دارند از اهمیّت بسزایی برخودار است. مطابق برآورد سازمان خواروبار جهانی، میزان تقاضای ماهی برای مصارف انسانی حدود ۱۱۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۰ و سهم آبزی پروری در تولید کل جهانی ۳۸ درصد می باشد. با توجه به بالا بودن میزان تولید در برخی گونه ها و آسان بودن تولید آبزیان در مقایسه با سایر فرآورده های پروتئینی و بالا بودن ارزش غذایی آنها، امروزه آبزی پروری به عنوان یکی از سریع الرشدترین فعالیتهای موثر در افزایش تولید غذا مورد توجه قرار گرفته است (Hasan., 2002).
خصوصیات منحصر به فرد ماهی قزلآلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)از جمله قابلیّت تطابقپذیری بالای این ماهی با شرایط آب و هوایی ایران باعث شده است که این ماهی به عنوان یکی از مهمترین گونه های پرورشی کشور تبدیل گردد و سهم بالایی از تولید را به خود اختصاص دهد. تولید و عرضه غذای جمعیّت در حال افزایش کره زمین از معضلات بسیار مهم جوامع بشری بوده و پیش بینی می شود در آینده ای نه چندان دور به یکی از مشکلات اساسی بشر تبدیل گردد. استفاده روز افزون از ذخایر طبیعی و کاهش این منابع و از طرف دیگر مشکلات متعدد در پرورش مصنوعی آبزیان از محدودیّتهای کنونی تولید کنندگان آبزیان می باشد(ستاری،۱۳۸۰).
افزایش جهانی تولیدات آبزیپروری و کاهش همزمان ذخایر ماهیان مورد استفاده جهت تولید پودر و روغن ماهی، جایگزینی پودر ماهی و روغن ماهی در جیره غذایی ماهیان را به عنوان ضرورتی برای توسعه پایدار صنعت آبزی پروری تبدیل کرده است (Bell et al., 2002; Mourente et al., 2005; Miller et al., 2007). چرا که تولید جهانی روغنهای حاصله از دانه های گیاهی در سالهای اخیر به طور پیوسته افزایش یافته، به طوری که قیمت آنها نسبتاً ثابت و قابلیّت دسترسی به آنها بیشتر است (جدول ۱-۱) (Mourente et al., 2005; Mourente and Bell, 2006; Huang et al., 2007). روغنهای گیاهی که غنی از اسیدهای چرب غیر اشباع زنجیره کوتاه ۱۸ کربنه (C18 PUFA) و اکثراً عاری از اسیدهای چرب غیر اشباع گروه n-3 (n-3HUFA) نظیر ایکوزاپنتانوئیک اسید (EPA ) و دکوزا هگزانوئیک اسید (DHA ) هستند که میتوانند نمایندههای خوبی برای جایگزینی روغن ماهی در جیره غذایی ماهیان باشند (Mourente et al., 2005; Mourente and Bell, 2006; Huang et al., 2007 ). بعضی از ماهیها مانند ماهی قزلآلای رنگینکمان و کپور معمولی قادر به طویلسازی زنجیره کربنی و غیراشباع سازی اسیدهای چرب ۱۸ کربنه خصوصاً اسید لینولنیک به اسیدهای چرب ۲۰ و ۲۲ کربنه HUFA سری n-3 خصوصاً ایکوزاپنتانوئیکاسید و دکوزا هگزانوئیکاسید هستند (Webster and Lim, 2002). توانائی سنتز EPA وDHA از اسید لینولنیک به متخصصین تغذیه امکان فرمولبندی جیره های غذایی حاوی روغنهای گیاهی ارزانتر حاوی اسید لینولنیک (مانند روغن بذر کتان، کلزا و …) به جای استفاده از روغنهای گرانتر ماهیهای دریایی که غنی از EPA وDHA هستند را می دهد (Lovell, 1988; Websterand Lim, 2002). جدول ۱-۱: تولیدات جهانی روغن ماهی و برخی از روغنهای گیاهی از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۶ (بر حسب هزار تن) (Turchini etal.,2009)
۲۰۰۶
۲۰۰۵
۲۰۰۰
۱۹۹۵
۱۹۹۰
۱۹۸۵
۱۹۸۰
سال/منابع روغن
۹۸۸
۱۰۵۴
۱۳۰۷
۱۳۰۷
۱۴۱۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۸۷-۸۶
۳۹۶۰۷
۲۹۳۱
۴۲۵۳۸
۹۳٫۱۱
۶٫۸۹
۸۸-۸۷
۳۷۴۰۳
۳۲۳۹
۴۰۶۴۲
۹۲٫۰۴
۷٫۹۶
۸۹-۸۸
۳۶۶۴۶
۳۲۲۱
۳۹۸۶۷
۹۱٫۹۳
۸٫۰۷
میانگین
-
-
۴۳۶۲۹٫۴
۹۳٫۱۱
۶٫۹۳
۶٫۶۷
نمودار شماره(۴-۱۲) تعداد و سهم دانش آموزان دولتی و غیر انتفاعی مقطع ابتدایی استان ایلام طی سال های ۸۴ تا۸۹ بررسی جدول و نمودار(۴-۱۲) تعداد و سهم دانش آموزان دولتی و غیر انتفاعی مقطع ابتدایی استان ایلام طی سالهای ۸۴ تا۸۹ نشان می دهد که تعداد دانش آموزان دولتی در ابتدای دوره برابر با ۴۷۰۷۳ نفر و در سال انتهایی برابر با ۳۶۶۴۶ نفر می باشد که در نتیجه رقمی برابر با۱۰۴۲۷ نفر کاهش جمعیت دانش آموز دولتی در سال پایانی دیده می شود و تعداد دانش آموزان غیر انتفاعی در سال ۸۵- ۸۴، ۲۶۹۴ نفر و در سال(۸۹-۸۸)، ۳۲۲۱ نفر می باشد که باز رقمی معادل ۵۲۷ نفر افزایش جمعیت دانش آموزی داشته است. در کل، جمعیت دانش آموز دولتی در طی دوره روند نزولی داشته و هرساله از جمعیت دانش آموزی کاسته شده است ولی درغیر انتفاعی از ابتدای دوره تا سال(۸۸-۸۷) سیر صعودی داشته اما در سال(۸۹-۸۸) جمعیت آن کاهش یافته است. ولی با وجود این افت و خیزها در مجموع تعداد دانش آموزان غیر انتفاعی در کل دوره افزایش داشته اند. در بین دانش آموزان دولتی بیشترین تعداد مربوط به سال تحصیلی( ۸۵-۸۴) با جمعیت ۴۷۰۷۳ نفر و کمترین آن در سال(۸۹-۸۸) به تعداد ۳۶۶۴۶ نفر می باشد. در غیر انتفاعی بیشترین جمعیت دانش آموزی مربوط به سال(۸۸-۸۷ ) با ۳۲۳۹ نفرو کمترین آن مربوط به سال(۸۵-۸۴) ۲۶۹۴ نفرمی باشد. تعداد کل دانش آموزان دولتی برابر با ۲۰۳۱۸۸ نفر و تعداد کل دانش آموزان غیر انتفاعی برابر با ۱۴۹۵۹ نفر می باشد. در نتیجه تعداد کل دانش آموزان دولتی، به میزان ۱۸۸۲۲۹ نفر از تعداد دانش آموزان غیر انتفاعی بیشترند. سیر سهم دانش آموزان غیر انتفاعی طی دوره ی مورد بررسی افزایشی است به طوری که در سال ابتدا رقمی برابر ۵٫۴۱ درصد و در سال پایانی به رقمی برابر ۸٫۰۷ درصد افزایش یافته است. که به همین ترتیب بیشترین و کمترین سهم دانش آموز غیر انتفاعی در سال های مذکور نیز محسوب می شوند. سیر سهم دانش آموزان دولتی نیز در طول دوره کاهشی بوده است به طوری که در سال آغازین برنامه سهم دانش آموزان دولتی ۹۴٫۵۹ درصد و در سال پایانی با ۲٫۶۶ درصد کاهش به ۹۱٫۹۳ درصد رسیده است.و به همین ترتیب بالاترین نرخ و پایین ترین نرخ در طول دوره نیز محسوب می شوند. میانگین سهم دانش آموزان غیر انتفاعی ۶٫۹۳درصد و میانگین سهم دانش آموزان دولتی۹۳٫۱۱ درصد است. در پایان دوره میانگین سهم دانش آموزان غیر انتفاعی نسبت به وضعیت مطلوب(۶٫۶۷) به میزان ۰٫۲۶ درصد بیشتراست. که قابل چشم پوشی است تقریبا برابر با هدف برنامه است. پرسش پژوهشی شماره ۴:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
( Et al,2007,399-404& Sun). واسپین: به عنوان یک ادیپوکاین جدید درارتباط با چاقی و حساسیت به انسولین شناخته شده است.در رت هایOLETF، بیان mRNA واسپین دربافت چربی احشایی با افزایش چربی بدن و سطح انسولین افزایش یافت. درمان با انسولین یا عامل حساس به انسولین، پیوگلیتازون ، در رت های OLETF میتواند سطح واسپین سرم را طبیعی کند. در انسان ها ،گزارش شده است که غلظت mRNAواسپین سرم با غلظت گلوکز خون ، حساسیت به انسولین ، و شاخص توده بدنی(BMI) یا درصد چربی بدن همراه است (Et al ,2008 ,59-63& Vaez Mahdavi). ۲– ۱ مقدمه با توجه به عنوان پژوهش حاضر که تاثیر یک دوره تمرین استقامتی و مکمل سازی عصاره آبی دانه شنبلیله بر سطوح ویسفاتین و واسپین در رت های نر دیابتی شده با STZ است در این فصل بحث هایی در مورد بیماری دیابت، تمرین استقامتی، شنبلیله، ویسفاتین و واسپین ارائه شده و به نتایج بعضی از پژوهش هایی که در این زمینه در داخل و خارج از کشور انجام شده است ، اشاره می شود. ۲ – ۲ مبانی نظری پژوهش شنبلیله با نام علمی Trigonella foenum-graceum یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی است. منشا آن در هند و آفریقای شمالی است. شنبلیله گیاهی یکساله است که ارتفاع آن تا ۶۱ سانتی متر می رسد. برگ ها و دانه های آن که در غلاف های دراز بالغ می شوند ، برای تهیه عصاره ها یا پودرها برای مصرف دارویی استفاده می شوند . مکتوبات به جا مانده نشان می دهد در مصر باستان شنبلیله برای خوشبو کردن و مومیایی کردن استفاده می شده است. در مصر امروزی ، شنبلیله هنوز به عنوان مکملی در آرد گندم و ذرت برای درست کردن نان استفاده می شود. در رم باستان ، شنبلیله جهت تسهیل زایمان استفاده می شده است. در طب سنتی چین ، دانه های شنبلیله به عنوان نیروزا و نیز درمان برای ضعف و ورم پاها ، استفاده می شود ,۲۰-۲۷) & Et al ,2003 Basch). طبق مطالعات انجام شده اثرات آنتی اکسیدانی ، ضد سرطانی ، ضد زخم ،ضد میکروبی ، ضد چاقی ، کاهندگی کلسترول و همچنین اثر حفاظتی شنبلیله در مقابل افزایش شدید قند خون در بیماران دیابتی گزارش شده است (Et al,2009,134-138 & A.Bawadi). فعالیت جسمانی برای کنترل دیابت نوع ۲ اهمیت دارد. تمرین هوازی سبک ( راه رفتن ، جاگینگ یا دوچرخه سواری) یا تمرین مقاومتی (وزنه برداری) ، مقدار هموگلوبین گلیکوزیله A1C را حدود ۰.۶٪ کاهش می دهند. مقدار هموگلوبین A1C میانگین غلظت گلوکز پلاسما را بعد از ۲ تا ۳ ماه بیان می کند . ۱درصد کاهش در مقدار هموگلوبین A1C با ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش در پیشامدهای قلبی عروقی بزرگ و با ۳۷ درصد کاهش در عوارض عروقی کوچک همراه است(Et al,2007,357-369 & Sigal). در بیشتر مطالعات منفعتی از تمرین برای دیابت نوع ۱ حاصل نشد بدلیل اینکه امکان دارد فرد مبتلا به دیابت نوع ۱ در یک تلاش برای جلوگیری از هیپوگلیسمی کربوهیدرات اضافی مصرف کند . همچنین در دیابت نوع یک ،هیپوگلیسمی اغلب در حین تمرین سبک تا متوسط اتفاق می افتد به غیر از اینکه دوز انسولین کم می شود یا کربوهیدرات اضافی مصرف می شود. با این وجود افراد دیابتی نوع یک که به طور منظم ورزش می کنند مرگ و میر کمتری در مقایسه با همتایان بی تحرک خود داشته اند. به دلایل روانشناختی و اجتماعی ، فعالیت جسمانی به دلیل اینکه بیشتر بیماران دیابتی نوع ۱ جوان تر از همتایان نوع ۲ خود هستند، مطلوب وخوشایند است (Bastaki,2005,111-134).
ویسفاتین ادیپوکاین شناخته شده جدیدی است که از چربی احشایی انسان و موش ترشح می شود(Et al,2011,4-7& Naz). ویسفاتین توسط چربی احشایی تولید می شود و بلوغ سلول B را ارتقا می بخشد و مانع از مرگ برنامه ریزی شده سلولی (آپوپتوزیس) نوتروفیل می شود. مطالعات اخیر اشاره می کند که شرکت ویسفاتین در بیماری زایی نفروپاتی دیابتی (DN) در مطالعات تجربی درون بافتی(In vivo) و آزمایشگاهی(In vitro) نشان داده است که ویسفاتین توسط سلولهای کلیوی (پودوسیت ها ، سلول های مزانژیال و سلول های توبولار پروگزیمال) تولید می شود و حیوانات دیابتی سطوح بالاتری از این ادیپوسایتوکاین تولید می کنند(Et al ,2012,7-18& Luis-Rodríguez). ویسفاتین که در گذشته به فاکتور افزایش دهنده کلونی پیش سلول B (PBEF) معروف بود ، عملکردی نیز در سیستم ایمنی دارد که به عنوان فاکتور رشد برای سلول های B اولیه توصیف می شود(Et al , 2012,24-31& Alinejad) و همچنین عمل نیکوتین آمید فسفوریبوزیل ترانسفراز را نشان می دهد(Et al,2010,169-173 & Kamińska). ویسفاتین از فعالیت انسولین از طریق محل اتصال مشخص روی گیرنده انسولین تقلید می کند (Etal,2006,548-549& Dominik). در واقع رسپتور انسولین را توسط اتصال به محل متفاوتی از انسولین فعال می کند .فعالیت های شبه انسولینی ویسفاتین شامل کاهش برداشت گلوکز توسط سلولهای حساس به انسولین(ادیپوسیت ها و میوسیت ها)و مهار آزاد سازی گلوکز توسط سلولهای کبدی است. ویسفاتین توسط سلولهای مغز استخوان، لنفوسیت های فعال شده ، سلولهای کبدی و سلولهای عضله اسکلتی سنتز می شود البته فوکوهارا وهمکاران کشف کردند که بزرگترین منبع ویسفاتین بافت چربی احشایی است (Et al,2010,169-173 & Kamińska). ویسفاتین مانند انسولین ، انتقال گلوکز و لیپوژنز را توسط ادیپوسیت و میوسیت افزایش می دهد و تولید گلوکز توسط سلول کبدی را کاهش می دهد (Et al,2011,4-7& Naz). بیان ویسفاتین در مدل های حیوانی چاق افزایش می یابد (Guzik, Mangalat& Korbut,2006,55-528).مدل حیوانی سندرم متابولیک از این فرضیه حمایت نکرده است که بیان ژن ویسفاتین در چاقی تنظیم رو به افزایش می شود (Et al,2006,548-549& Dominik). در مقایسه ، نتایج اخیر افزایش غلظت های ویسفاتین پلاسما در افراد چاق یا بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ را نشان می دهد (Guzik, Mangalat& Korbut,2006,55-528). مهار کننده سرین پروتئاز مشتق شده از بافت چربی احشایی (واسپین) ادیپوسایتوکاین جدیدی با اثرات حساسیت به انسولین است. واسپین به خانواده سرپین تعلق دارد. ارتباط بین چاقی و واسپین نامعلوم است. واسپین در بافت چربی احشایی رت های OLETF، مدل حیوانی چاقی به همراه دیابت نوع ۲ که توسط چربی شکمی ، مقاومت به انسولین ، افزایش چربی خون و نقص چربی توصیف می شود، تولید می گردد. به عبارت دیگر بیان mRNA واسپین در رت های OLETF در اوج چاقی ، وزن بدن و مقاومت به انسولین ، برای مثال در ۳۰ هفته به طور زیادی بیان می شود و با وخیم تر شدن دیابت برای مثال در ۵۰ هفته کاهش می یابد(Et al,2008 , 625-629&Q ). سطوح واسپین سرم با نشانه های حساسیت به انسولین و متابولیسم گلوکز شامل گلوکز ناشتا ، انسولین ناشتا، [۲]HOMA- IR و ادیپونکتین همبستگی ندارد ((Seeger & Et al,2008,247-251. در مطالعات انسانی ، همبستگی بین سطوح واسپین سرم و نشانه های حساسیت به انسولین و متابولیسم گلوکز نامعلوم است ( Chang & Et al, 2010,2105-211). ۲ – ۳ پیشینه پژوهش پژوهش های زیادی اثرات دارویی و درمانی گیاه شنبلیله را بررسی کرده اند که بعضی از این پژوهش ها به اختصار بیان می شود . گوپتا و همکاران (۱۹۹۹) کاهش وابسته به دوز در سطوح گلوکز خون از طریق مصرف خوراکی عصاره دانه شنبلیله در رت های سالم و نیز در رت های دیابتی را گزارش کردند. راوی کومار و انورادها(۱۹۹۹) افزایش متابولیسم گلوکز ، طبیعی شدن فعالیت کراتین کیناز در قلب ،عضله اسکلتی و کبد رت های دیابتی و همچنین کاهش فعالیت گلوکز ۶ فسفاتاز کلیوی و کبدی و فروکتوز۱ و ۶ بی فسفاتاز را به دنبال مصرف دانه های شنبلیله گزارش کردند. استنلی و همکاران (۲۰۰۳) و دیکسیت و همکاران(۲۰۰۵) فعالیت آنتی اکسیدانی این گیاه را گزارش کردند (Baby&-D.Jini,2011,352-376 ). تو و همکاران (۲۰۰۷)گزارش کردند که مصرف خوراکی عصاره شنبلیله برای دیابت ایجاد شده توسط استرپتوزوتوسین منجر به کاهش گلوکز خون و هموگلوبین گلیکوزیله می شود . این اثر شنبلیله همچنین زمانیکه موش های طبیعی بکار گرفته شدند ، مشاهده شد (,۴۲۲-۴۲۶۲۰۰۷Et al, & Wan-Li) . چن و همکاران (۲۰۰۶) گزارش کردند که ویسفاتین با چاقی شکمی و دیابت ملیتوس نوع ۲ در جمعیت تایوانی همراه است. از سوی دیگر همارستد و همکاران (۲۰۰۶) بالاتر بودن سطوح ویسفاتین در گردش و نیز بیان mRNA ویسفاتین بافت چربی را در دیابت نوع ۲ در مقایسه با شاخص توده بدنی گروه های کنترل نشان دادند (Et al,2012,1670-1676& Li). فوکوهارا (۲۰۰۶) از طریق توموگرافی کامپوتری نشان داد سطوح ویسفاتین پلاسما شدیداٌ با مقدار بافت چربی احشایی همبستگی دارد و همبستگی ضعیفی با مقدار بافت چربی زیر پوستی دارد. در مقایسه با فوکوهارا ، برنت و همکاران (۲۰۰۵) هیچ ارتباطی بین سطوح ویسفاتین و توده بافت چربی احشایی که توسط توموگرافی کامپیوتری تعیین شده بود نشان ندادند. البته سطوح ویسفاتین پلاسما هیچ همبستگی با بیان ویسفاتین در بافت چربی زیرجلدی نداشت . پاگانو و همکاران(۲۰۰۶) گزارش کردند که سطوح ویسفاتین و بیان mRNA ویسفاتین در بافت چربی زیرجلدی افراد چاق در مقایسه با افراد لاغر پایین تر بود و در بافت چربی احشایی آنها در مقایسه با افراد لاغر بالاتر بود (Et al,2010,169-173& Kamińska). همچنین فوکوهارا و همکاران(۲۰۰۵)گزارش کردند که تیمار کردن با ویسفاتین مقاومت به انسولن را بهبود نبخشید اما اثر شبه انسولینی نشان داد. درمان با انسولین در موش های دیابتی باعث بهبود حساسیت به انسولین درون بافتی شد و منجر به کاهش سطوح گلوکز و انسولین شد(Et al ,2012,37-43 & Gligor). فریدلاند و همکاران(۲۰۰۶) گزارش کردند که ورزش سطوح mRNA ویسفاتین را در بافت چربی زیرپوستی شکمی افزایش می دهد. این یافته نشان می دهد بافت چربی زیرپوستی شکمی ممکن است در دوره ریکاوری پس از ورزش نقش متابولیکی بازی کند . افزایش بیان mRNA ویسفاتین بافت چربی با افزایش سطوح ویسفاتین پلاسما همراه نیست و نشان می دهد که ویسفاتین بافت چربی زیرپوستی ممکن است به روش پاراکرین نسبت به روش اندوکرین بیشتر عمل کند( Et al,2007,24-31& Frydelund-Larsen). بو و همکاران (۲۰۱۰) نشان دادند که ویسفاتین پلاسما در پاسخ به تمرین ورزشی تحت تاثیر قرار نگرفت و هایدر و همکاران (۲۰۰۶) و هوس و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند که ویسفاتین پلاسما در پاسخ به تمرین ورزشی کاهش نیافت (۲۰۱۲,۳۷-۴۳ Gligor& Et al,). برون و همکاران (۲۰۱۰) گزارش کردند که ویسفاتین می تواند به طور معناداری ترشح انسولین ، فسفریلاسیون گیرنده انسولین ، و علامت دهی درون سلولی و بیان تعدادی از ژن های همراه با عملکرد سلول های بتای موش ها را تنظیم کند ( Et al ,2012,132-8& Akhbarzadeh). علیرضا استقامتی و همکاران(۲۰۱۰) گزارش کردندافزایش ویسفاتین در دیابت شیرین نوع ۲ مستقل از چاقی و مقاومت به انسولین است و بطور اساسی توسط گلوکز ناشتا و تری گلیسیریدها تعیین می شود Et al ,2010,154-158)& Esteghamati). هیدا و همکاران(۲۰۰۵) واسپین را به عنوان آدیپوکاین جدید همراه با اثرات حساسیت به انسولین در موش ها توصیف کردندR. Moschen,2008,275-288) - &. (Tilg همچنین مطالعات آنها نشان داد از آنجایی که واسپین تولید TNF-α، لپتین و رزیستین را سرکوب می کند ممکن است اثرات ضد التهابی داشته باشد ( Et al,2009,983-985& Zhuang). البته، یون و همکاران (۲۰۰۸) و سیگر و همکاران (۲۰۰۸) گزارش کردند که در انسان ها اثر حساسیت به انسولین واسپین نامعلوم است و همبستگی بین واسپین و شاخص توده بدنی نیز نا مشخص است (۸-۱Auguet & Et al,2011,). گالسلیک و همکاران (۲۰۰۹) گزارش کردند که بین واسپین در گردش و HOMA-IR همبستگی منفی وجود دارد، درصورتیکه تن و همکاران (۲۰۰۸) و هندیسوریا و همکاران (۲۰۰۹) گزارش کردند که تغییر درHOMA- IR پس از کاهش وزن همبستگی مثبت با سطوح متغیر واسپین سرم دارد(۲۳-۱Et al,2010,& Von Loeffelholz). همچنین تن و همکاران(۲۰۰۸) گزارش کردند درمان با متفورمین سطوح واسپین سرم را در زنان چاق دارای سندرم تخمدان پلی سیستیک کاهش می دهد و باعث بهبود حساسیت به انسولین می شود Abdel-lateif Doaa &- S. El-Shaer,2012,606-611)). لین لی و همکاران (۲۰۱۱) گزارش کردند که سطح واسپین پلاسما با مقاومت به انسولین همراه است و به دنبال درمان از طریق تزریق زیرپوستی پیوسته و کوتاه مدت انسولین کاهش میابد (Et al,2011,905-910& Li). علیرضا صفرزاده و همکاران(۲۰۱۱) گزارش کردند ۴هفته تمرین مقاومتی در موش های صحرایی غیر دیابتی سطح واسپین را در سرم کاهش داد، درحالی که در گروه تمرین دیابتی سطح واسپین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی افزایش نشان داد (Et al,2012,68-74 & Safarzade). زد لی و همکاران (۲۰۱۲) گزارش کردند که ارتباط معنی داری بین غلظت واسپین سرم و حضور پلاک کاروتید در بیماران دیابتی نوع ۲ وجود دارد(Et al,2012,1670-1676& Li). رودنیک و همکاران(۱۹۹۲) افزایش پروتئین GLUT4به عنوان جزئی از پاسخ سازگاری عضله به تمرین استقامتی به همراه افزایش ظرفیت برای انتقال گلوکز به درون عضله اسکلتی را گزارش کردند (Et al,2005,472-481& Ergen). ۳- ۱ مقدمه در این فصل اطلاعاتی در زمینه روش پژوهش ، جامعه آماری ، نمونه های آماری ، متغیرهای پژوهش ، ابزار اندازه گیری متغیرهای پژوهش ، نحوه اجرا و روش اندازه گیری و روش آماری ارائه شده است. ۳-۲ روش پژوهش روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع تجربی می باشد. ۳-۳جامعه آماری پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر شامل رت های نر بالغ (از نژاد ویستار) بودند که ۹۶ رت با میانگین وزن ۲۵۰-۲۰۰گرم و سن۱۲ هفته به عنوان نمونه آماری از پرورش حیوانات آزمایشگاهی اهواز تهیه شد . ۳-۴ نمونه آماری پژوهش ۹۶ راس رت نر نژاد ویستار با میانگین وزن ۲۵۰-۲۰۰ گرم و سن ۱۲ هفته که شرایط شرکت در این پژوهش را داشتند، (سطوح گلوکز خون بالای mg/dl300) به طور تصادفی در گروه های ۱ - گروه استقامتی- شنبلیله با دوز میزان ۷۴/۱ گرم در کیلوگرم (۱.۷۴ g/kg) (E-F1) 2- گروه فعالیت استقامتی (E) 3- گروه استقامتی-شنبلیله با دوز میزان ۸۷/۰ گرم در کیلوگرم (۰.۸۷ g/kg) (E-F2) 4-گروه استقامتی-گلی بنکلامید (E-G) 5- گروه کنترل دیابتی© 6-گروه شنبلیله با دوز میزان ۸۷/۰ گرم در کیلوگرم (۰.۸۷ g/kg) (1F) 7- گروه شنبلیله با دوز میزان ۷۴/۱ گرم در کیلوگرم (۱.۷۴ g/kg) (F2) 8- گروه گلی بنکلامید (G) قرار گرفتند. با درجه حرارت ۲۳-۲۰ درجه سانتیگراد و چرخه روشنایی – تاریکی ۱۲ ساعت (شروع روشنائی ساعت ۹ و شروع تاریکی ساعت ۲۱ ) به تعداد شش راس آزمودنی در هر قفس پرورشی با آب و غذای استاندارد نگهداری شدند.هر دو قفس یک گروه در نظر گرفته شدند.همه آزمایش های رفتاری از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر انجام شد. ۳-۵ متغیرهای پژوهش : الف- متغیرهای مستقل: تمرین استقامتی، شنبلیله، گلی بنکلامید ب - متغیرهای وابسته : سطوح ویسفاتین پلاسما سطوح واسپین پلاسما ۳-۶ ابزار جمع آوری اطلاعات : تانک فلزی جهت انجام تمرین شنا کردن، عصاره آبی دانه شنبلیله، گلی بنکلامید، استرپتوزوسین و کیت های آزمایشگاهی ویژه سنجش هر یک از متغیرها ۳-۷ روش انجام پژوهش :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|