ب) سبک زندگی مهاجران
پ) ارزش های سیاسی مهاجران
۱_۹)روش تحقیق:
روش تحقیق این پژوهش، روش تحلیل کمی مبتنی بر پرسشنامه است. در این پژوهش با تعیین جامعه ی آماری اقدام به نمونه گیری می کنیم. نمونه نماینده جامعه آماری است به همین علت باید روش نمونه گیری با دقت انجام پذیرد سپس به طرق مختلف که در این پژوهش استفاده از پرسشنامه است اطلاعات را از جامعه آماری استخراج می کنیم. جامعه آماری در این پژوهش ، دانشجویان شهرستانی ساکن در خوابگاه های دانشگاه های تهران هستند که با بهره گرفتن از پرسشنامه اطلاعات از جامعه آماری گردآوری و استخراج می شود و سپس تحلیل می شود.
۱_۱۰)موانع و مشکلات تحقیق:
الفکمیاب بودن منابع بویژه منابع فارسی در موضوع پژوهش.
ب) گسترده بودن دامنه موضوع در سه حوزه روانشناسی، علوم اجتماعی و علوم سیاسی که تنظیم و هماهنگی داده ها برای رسیدن به نتیجه را دشوار می کند.
مقاله - پروژه
پ) دشواری گردآوری داده ها با توجه به روش میدانی زیرا در این روش، جمع آوری داده ها به همکاری نمونه ها بستگی دارد و عدم همکاری نمونه ها در بعضی موارد در روند پژوهش ایجاد اشکال می کند.
۱_۱۱)سازماندهی تحقیق :
پژوهش حاضر شامل چهار فصل می باشد که به شرح زیر است:
الف) فصل اول: کلیات پژوهش
ب) فصل دوم: چارچوب نظری پژوهش
پ) فصل سوم: روش شناسی پژوهش
ت) فصل چهارم: یافته ها و تحلیل یافته ها(تحلیل اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه)
ث)نتیجه گیری
فصل دوم:
چارچوب
نظری
پژوهش
مقدمه:
موضوع این پژوهش همانگونه که در فصل اول ذکر شد بررسی رابطه بین مهاجرت و تغییر ارزش های فرهنگی و سیاسی می باشد. به همین منظور ما به سراغ طیف وسیعی از نظریه پردازان رفته ایم که هر کدام از سویی به مبحث ارزش ها پرداخته اند. در ابتدای این فصل ابتدا به تعریف مفاهیم و ادبیات پژوهش می پردازیم. مهمترین مفاهیمی که در پژوهش حاضر کاربرد دارد مهاجرت و ارزش است. به همین دلیل ابتدا به واکاوی نظریات مهاجرت و سپس نظریات مربوط به ارزش و نظام ارزشی می پردازیم و پس از آن نظریه مهاجرتی “اورت اس لی"را که تقریبا می توان گفت چارچوب نظری این پژوهش است رابه بحث و بررسی می گذاریم.
۲_۱)نظریات مهاجرت :
مهاجرت یا کوچ کردن همواره یکی از راه هایی بوده است که به انسان در تلاش خود برای سازگاری با محیط و فایق آمدن بر مشکلات و دشواری ها کمک کرده است. اما اگر جریان مهاجرت در طول تاریخ به عنوان یک وسیله تنظیم خود به خودی منابع و موجودات تلقی می شده است، در دوره معاصر جنبه های منفی آن نیز آشکار شده و اثرات اجتماعی –اقتصادی و سیاسی حاصل از مهاجرت مورد توجه قرار گرفته است.
به عبارت دیگر تقریباً می توان گفت که مهاجرت همزاد زندگی اجتماعی بشر بوده است. بدینسان که از زمانی که انسان ، نخستین مرحله معیشتی خود یعنی مرحله گردآوری خوراک را آغاز نمود، برای تأمین معیشیت خود از یک سو و جهت ایمن ماندن از گزند حوادث طبیعی از سوی دیگر ، ناگزیر از حرکت از مکانی به مکان دیگر بود.
انسان در مرحله بعد یعنی مرحله تولید خوراک است که توانست یکجانشینی را اختیار نموده و مکانی ثابت جهت اسکان بیابد، ولی به رغم اسکان عمومی بشر، جمعی از انسان ها به دلیل زندگی شبانی همچنان کوچروی را تاکنون ادامه داده اند. به هر حال اگر از سرگذشت تاریخی انسان بگذریم، موضوع مهاجرت به دنبال انقلاب صنعتی در اروپا به دلیل تحولات شگرف اقتصادی و اجتماعی، در جوامع آن دیار به عنوان یک پدیده اجتماعی سر برآورد.
به دلیل رشد پایین جمعیت در اروپا از یک سو و جذب مهاجران در صنایع نو پا و رو به رشد شهری از سوی دیگر، جابه جایی جمعیت مشکل اساسی برای جوامع آن سامان ایجاد نکرد، اما در کشورهای جهان سوم، به دلیل رشد سریع جمعیت از یک سو و توزیع نابرابر امکانات و رشد اقتصادی کند و نامتوازن از سوی دیگر امواج مهاجرت انسان ها چه از روستاها به شهرها و چه از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ به عنوان یک مشکل اساسی بروز نمود. تلاش برای پاسخ دادن به این سئوالات که این حرکت امواج از چه ساز و کارهایی تبعیت می کند و یا انگیزه های اینگونه انسان ها اساساً چیست و به طور کلی آیا می توان برای حرکت انسان ها (مهاجرت) قانونمندی خاصی را در نظر گرفت؟ در علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی منجر به ارائه دیدگاه های مختلفی گردید. در ادامه به نظرات و دیدگاه های عمده طرح شده در زمینه مهاجرت پرداخته می شود.
۲_۱_۱) مدل جاذبه و دافعه:
مهمترین نظریه ای که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مورد توجه محافل علمی قرار گرفت و به نوعی اولین دیدگاه نظری حرکت های جغرافیایی انسان ها در جوامع بود، تحت عنوان مدل های جاذبه و دافعه ارائه گردید. در این مدل، نظریه پردازان به طور کلی به دو دسته عوامل توجه داشته اند:
الف) عواملی که باعث دفع انسان ها از محل اسکان (مکان مبدأ) شده است.
ب) عواملی که باعث جذب انسان ها به مکان مقصد می گردد.
براساس این نظریه، عوامل اقتصادی- فیزیکی و اجتماعی نامناسب در یک مکان موجب می شود که افراد محل زندگی خود را ترک کرده و به مکان دیگری که از نظر اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی در شرایط بهتری هستند، نقل مکان کنند. در این بخش به دو مدل مشهور ارائه شده در این زمینه می پردازیم
الف) مدل روانشتاین (Ravenstian):
روانشتاین در سال ۱۸۸۵ مقاله معروفی تحت عنوان «قوانین مهاجرت» ارائه کرد. در زیر خلاصه ای از این قوانین را می آوریم:
الف-۱)مهاجرت و مسافت
براساس نظر روانشتاین اکثر مهاجرین مسافت کوتاهی را طی می کنند و با افزایش مسافت، میزان مهاجرت کاهش می یابد. به بیانی دیگر میزان مهاجرت با فاصله رابطه دارد.
الف -۲) مهاجرت مرحله ای
به اعتقاد روانشتاین مهاجرت به صورت یک مرحله ای انجام می گیرد و آهنگ مهاجرت در جهت مراکز تجاری و صنعتی است.
الف-۳) جریان و ضد جریان
هر یک از جریان های اصلی مهاجرت یک ضد جریان جبرانی را ایجاد می کند.
الف- ۴) اختلاف روستا- شهر در تمایل به مهاجرت
اهالی شهرک ها نسبت به اهالی نواحی روستایی کمتر مهاجرت می نمایند. به عبارت دیگر هر چه اختلاف مبدأ و مقصد کمتر شده احتمال مهاجرت نیز کمتر می شود.
الف- ۵) افزونی شمار زنان در بین مهاجرین در مسافت های کوتاه.
به نظر می رسد که تعداد زنان در بین مهاجرین مسافت های کوتاه نسبت به مردان برتری داشته باشند.
الف -۶) تکنولوژی و مهاجرت:
روانشتاین معتقد است با افزایش تکنولوژی، مهاجرت بیشتری صورت می پذیرد.
الف- ۷) غلبه انگیزه ی اقتصادی
قوانین بد یا ظالمانه ، مالیات سنگین، عدم جاذبه های اقلیمی، شرایط نامساعد اجتماعی و حتی اجبار و… در بروز مهاجرت موثر هستند ولی هیچ یک از این عوامل بیش از ملاحظات مادی و اقتصادی برتری ندارند.
در سه چهارم قرنی که گذشت نظریات روانشتاین مورد اعتراض شدید بعضی از نظریه پردازان قرار گرفت. با وجود این، هنوز نظریات وی مورد اقتباس بسیاری نیز قرار می گیرد( جی پریور، ۱۳۸۶ ، ۳۵ ).
ب) مدل اورت اس لی (Everett S.Lee):
این نظریه مهمترین نظریه ای است که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. اورت اس لی بر نظریه جذب و دفع تأکید نموده و آن را منشأ بروز مهاجرت می داند. تأکید لی بر موانع مداخله گر است آنچنان که اظهار می دارد، بین دو مکان مجموعه ای از موانع مداخله گر وجود دارد که در مواردی مقدار آن کم و در مواردی نیز این میزان زیاد است. مهمترین مانع مطالعه شده، فاصله است. البته افراد مختلف تأثیرات متفاوتی را از بین موانع می پذیرند. عواملی که برای عده ای کم اهمیت هستند (به عنوان مثال هزینه سفر) ممکن است برای عده دیگری تحریم کننده باشد. عقاید تئوریکی اورت اس. لی به مزایا و مضرات مکان مبدأ همانند پتانسیل های مقصد و همچنین موانع مداخله گر بین دو مکان توجه دارد.
همچنین به نظر وی عواملی که در تصمیم به انجام مهاجرت و فرایند آن وارد می شوند، عبارتند از:
۱) عواملی که با حوزه مبدأ ارتباط دارد.
۲) عواملی که با حوزه مقصد ارتباط دارد.
۳) موانع بازدارنده.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...