مرتبه چهارم(مرتبه ملائکه) مربوط است به تجلّی صفات است با قید محدود بودن. در این مرتبه از هستی است که أنواع ملائکه بوجود آمده و ظاهر میشوند، و این مرتبه را ماورای مادّه و طبیعت گفته میشود.
در مرتبه پنجم(مرتبه انسان)، أرواح به طبیعت و مادّه تعلّق پیدا کرده، و عالم انسان پدید میآید «و نفختُ فیه من روحی»[۶۸] در اینجا محدودیّت و وابستگی به طبیعت پدیدار میشود.
اما در مراتب بعدی (حیوان، نباتات، جمادات) تعلّق به مادّه بیشتر شده، و جهت روحانیت تضعیف خواهد شد.
نکته شایان ذکر آنکه از نظر استاد این مراتب (جمادی – نباتی – حیوانی – انسانی – مَلکی، روحی) در وجود انسان از ابتدای تکوّن ظهور پیدا کرده تا میرسد به مقامی که محو و فانی نور لاهوتی گردد. [۶۹] در نتیجه با این دیدگاه لازمه جامعیت قرآن آن است که تمامی معارف لازم برای طی این مراتب را برای انسان محیا سازد.
دانلود پروژه
مراتب معنا و بطون قرآن
استاد مطابق با مراتبی که برای هستی برشمرده، برای تجلّی کلمات نیز این مراتب را قائل است زیرا برگشت سخن خواه و ناخواه منطبق به مظاهر خارجی و تجلّیات هستی است. بنابراین در قرآن مجید که ظهور کلمات و تجلّی سخنان و آشکار شدن مطالب و مقاصد لاهوتی است، تجلّیات و مراتب هستی و ارتباطات میان آنها لحاظ شده است. در واقع از نظر استاد «بطون قرآن مجید» همین مراحل لاهوت و تجلّیات لاهوتی است که باید از راه شهود در آنها نظر شود و نه دید ظاهری.[۷۰]
قرآن پاسخگوی تمام نیازهای بشری
استاد نیازهای بشری را شامل دو جهت عمده میداند: جنبه روحی و جنبه مادّی و معتقد است قرآن به هر دو جنبه از نیازها پرداخته است. از نظر وی قرآن مجید به همه جهات مراتب هستی از مادّی و معنوی، شامل گشته، و به همه امور ناظر میباشد، البتّه بطور فشرده ، جامع، لازم و کلّی، به طوریکه در هرموضوعی که مورد نیاز بشر است خواه در امور مادّی دنیوی و یا در امور معنوی اخروی، در آنجهت حکم و دستوری وارد شده است، و هرکدام از آن دستورها میتواند عنوانی قاطع و کلّی برای بحثی مفصّل و کتابی جامع باشد. و از همین روی در انواع کتابهای أخلاقی و فقهی و معارف إلهی، در هر موضوعی به آیه(ها)ی مبارکی تمسّک جسته، و سپس به ارائه بحث میپردازند.
در نتیجه از نظر استاد قرآن مجید جامعترین کتاب آسمانی ست که از جانب خداوند متعال برای هدایت انسانها در هر جهت خیر و صلاح، مادّی و معنوی، نازل شده است. [۷۱]
«پس هر فقیه جامع و فیلسوف ماهر و عارف واقع بین و روشنفکر، برای اطمینان و قطعی بودن نظر خود، لازم ست أفکار خود را به این کتاب آسمانی قاطع تطبیق دهد. آری هرچه دقّت و تحقیق و تفکّر عمیق در این مسائل بیشتر باشد، بهتر میتوان به قاطع بودن و إعجاز قرآن مجید آگاهی پیدا کرد.»[۷۲]
چهارم) هدف قرآن
طبیعتا هر کار و ابرازی که از موجودی ذی شعور سر بزند دارای غایت و هدفی بوده است. لذا برای شناختن این پدیده ها آگاهی به هدف مورد نظر از اهمیت بسیار برخوردار است. هدایت که به معنای «نمایش راه راست و راهنمایی ودلالت و نجات از گمراهی»[۷۳] گفته میشود، هدفی است که در قرآن حکیم مورد نظر واقع شده است. چنانچه در آیات بسیاری به صراحت به این موضوع اشاره شده است: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً»[۷۴]، این نوع نگرش باعث میشود که مخاطب هدف اصلی خود را از مراجعه به این منبع الهی راه یافتن به حقیقت و رهایی از تاریکیها قرار دهد.
هدایتگری، هدف قرآن از منظر استاد مصطفوی
واژه «هدی» به معنای مطلق راهنمایی کردن است، خواه از جانب خود پروردگار متعال(رساندن به مطلوب)، یا بوسیله کلام و کتاب او، یا به واسطه أنبیاء، پیامبران و أولیاء او[۷۵] باشد. از نظر استاد قرآن مجید کتاب آسمانی است که از جانب پروردگار متعال برای تأمین زندگی مادی و روحانی انسانها، برای ارشاد و هدایت به سوی مقامات سعادت و حقیقت انسانیت و سیر دادن به شهود حقائق، نازل شده است. و آنگاه که به جهات ظاهری زندگی و به دستورهای مربوط به اعمال و امور دنیوی اشاره میشود، به لحاظ درک و وصول به مراتب عالیه انسانیت و سعادت میباشد. چنانکه حقیقت زندگی مادی دنیوی وسیله رسیدن به زندگی روحانی الهی است.[۷۶]
اما اینکه هر کس به چه مقدار از هدایتهای الهی برخوردار شود این خود مربوط است به میزان تلاش و سعی هر فردی ست. از دیدگاه وی قرآن کتاب هدایت برای همه انسانها در همه جهات زندگی بوده و راهنمای ایشان در زندگی مادی و معنوی با هدف رسیدن به اعلی درجات انسانیت است.
پنجم) قابل فهم بودن قرآن
سؤال مهمی که در مورد قرآن مجید مطرح است اینکه آیا همه میتوانند از آن بهرهمند شوند؟ در این صورت آیا این بهرهمندی برای همه افراد به یک میزان است؟ استاد مخاطبین قرآن را به دو دسته کلی عوام مردم و خواص تقسیم میکند. از نظر استاد اینگونه نیست که هر آنچه در قرآن آمده است برای تمام عوام مردم با هر سطح از آگاهی قابل فهم و ادراک باشد. «زیرا که این معنی در هیچ کتاب علمی و دقیق صحیح و معقول نیست و کتابی که محتوی دقایق مباحث و حقایق معارف و علوم انسانی باشد، ممکن نیست در سطح عقول و أفهام عامّه تدوین بشود.»[۷۷]
در عین حال اینگونه نیست که عوام مردم نتوانند از آن بهره گیرند. همین که استاد به کشف و پرده داری از مراد خداوند و تفسیر قرآن مجید پرداخته است، خود بهترین دلیل بر قابل فهم بودن قرآن از نظر ایشان است. همچنین استاد از ویژگیهای لازم برای کتاب آسمانی که برای هدایت أفکار همه طبقات نازل میشود را قابل پیاده شدن در وجود همه أفراد میداند و هرکسی در مقام خود باید بتواند از آن استفاده کند. در مرتبه تفهیم و تفاهم عرفی و در سطح افکار عموم مردم، همه خصوصیات، لوزام و ضوابطی که مربوط به کلمه و کلام میباشد، از حقیقت و مجاز، استعاره و کنایه و سایر قواعد که در علوم معانی، بیان و بدیع است، در کلمات و آیات قرآن مجید جاری میشود. استاد توجه به این منظر را عاملی میداند که تفاسیر معمولی متعارف، در ذیل هر آیهای به همین خصوصیات با تأویل، تجوز، حذف و زیادی کلمه و امثال اینها اشاره میشود. در این صورت مخاطبین تنها از مطالب عمومی و کلیات احکام و ضوابط اخلاقی و تربیتی و عقیدتی آن استفاده میکنند.[۷۸]
از نظر استاد اشکال و نقص وارد بر تفهیم و تفاهم در مرتبه عرفی، پوشیده و متروک ماندن حقایق و دقائق قرآن مجید است به طوری که خصوصیات الفاظ و لطائف تعبیرات و جملات نیز نادیده گرفته میشود، در نتیجه اعجاز قرآن کریم منتفی و اثبات آن بسیار مشکل خواهد شد. استاد فهم حقایق، معارف، دقائق و لطائفی که در سطح بالا است همچنین متشابهات قرآن را مختص خواصی از مردم میداند که معرفت و نورانیت باطنی داشته دارای تسلط به معنای حقیقی واژگان باشند.[۷۹]
ششم) طهارت شرط درک حقایق کتاب هدایت
در قرآن کریم آیات همچون کریمه «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»[۸۰] گویای ویژگی خاصی در مورد قرآن مجید هستند. قرآن ویژگی منحصر به فردی دارد که آنرا از کتب بشری معمول متمایز کرده و عظمت امر را نمایان میسازد. طبق معنای آیه فوق قرآن از دسترس اغیار و ناپاکان محفوظ است، و به جز پاکان کسى امکان مسّ آنرا ندارد. البته همانطور که در تفاسیر متعدد همچون تفسیر وزین المیزان آمده است. منظور از مس قرآن تنها دست کشیدن به خطوط آن نیست، بلکه علم به معارف آن نیز میباشد، که جز پاکان خلق کسى به معارف آن عالم نمى‏شود. منظور از «مطهرون» کسانى هستند که خداى تعالى دلهایشان را از هر رجس و پلیدى یعنى از رجس گناهان و پلیدى ذنوب پاک کرده است.[۸۱]
بنابراین محققی که قصد دارد به پژوهش در معارف قرآن بپردازد لازم است به این موضوع کلیدی توجه ویژه داشته باشد. بنابراین لازم است در بررسی نظرات یک محقق به نگرش وی در موضوع طهارت و پاکی خُلق وخو نیز توجه شده، اهمیت آن در نظر وی محک زده شود.
استاد مصطفوی: طهارت شرط اساسی در بهره برداری از حقایق قرآن
اگر به دنبال جواب این پرسش باشیم که از نظر استاد مصطفوی مهمترین شرط در فهم قرآن چیست؟ در پاسخ باید گفت سیر در آثار استاد نشان میدهد که به فراخور موضوع استاد همواره بر این موضوع تاکید دارد که شرط اصلی استفاده از قرآن مجید به عنوان کتاب آسمانی عامل هدایت انسانها، داشتن تقوی و طهارت باطن است[۸۲]. به این معنی که فرد تلاش وافری داشته باشد در خودداری کردن و محافظت نفس از خواهشهای نفسانی، و نگهداری خود از أعمال و خویهای حیوانی، و پیش گرفتن راه کمال و سعادت.[۸۳] جریان و نفوذ هدایت قرآن در هر فردی به میزان موفقیتی است که در این زمینه حاصل شده باشد.[۸۴] در این مورد استاد مینویسد: «آنچه بنده یقین دارم اینکه حقایق قرآن مجید از راه تحصیلی و نظری و علوم رسمی و استدلالی، قابل درک نیست، چنانکه از تفاسیر رسمی بجز اختلاف و ابهام چیزی در این مسائل بدست نمی آید.»[۸۵]
استاد داشتن قلب روشن و منوّر به نور ایمان را در درک حقایق قرآن مجید و متشابهات آن بسیار مهم میداند. همچنین وی توجه به خدای تعالی و حذف برنامه خودبینی را بسیار مهمّ و در رأس مطالب انسانی و إلهی میداند زیرا خودبینی در مقابل خدابینی بوده، و یک فرد و یا جامعه وقتی که توجّه او به خودستایی و خودنمایی شود، هرگز نمیتواند توجّه واقعی به خداوند داشته و همه ابتلاءات و گرفتاریهای مادّی و معنوی که با آن مواجه هستیم، سرچشمه همه آنها از خداوند متعال غفلت است که حاصل آن است که خدا هم ما را به حال خود میگذارد.[۸۶]
استاد ضمن تأیید لزوم تسلط بر علومی همچون معانی لغات قرآن، قواعد صرف و نحو و…[۸۷] برای فهم معانی الفاظ قرآن و ترجمه آن، در زمینه استفاضه از معارف حقّه قرآن و شهود حقایق مورد نظر قرآن معتقد است: «تحصیل علوم اکتسابی از معقول و منقول و فلسفه و ادبیات و غیرآنها، و تبحر و تحقیق در آنها، هرگز نتواند وسیله کشف حقائق و شهود معارف الهی به نحو حقیقت باشد: زیرا همه این علوم اکتسابی در حدود افکار و نظریات افراد محدود است.»[۸۸]
تبعات عدم تزکیه و طهارت
استاد در موارد متعددی از لزوم داشتن قلب منوّر به نور ایمان و شهود معارف الهی یاد کردهاست و نبود آنرا عامل بسیاری از خطاهای رایج میداند. مهمترین تبعات عدم تزکیه و طهارت از نظر استاد عبارتند از:
نداشتن شرط لازم برای تفسیر و ترجمه قرآن[۸۹]
تفسیر به رأی[۹۰]
متشابه ماندن آیات و واضح نشدن آنها برای مفسر[۹۱]
عدم فهم بطون قرآن
هفتم) نسخ
«نسخ» از جمله مباحث مشترک در دو حوزه علم اصول و علم تفسیر است. «نسخ» در لغت به معنای ازاله و برطرف شدن چیزی با چیزی که پس آن واقع شده؛ آمده است.[۹۲] آقای خویی در کتاب البیان در مبحث نسخ، معنای اصطلاحی نسخ را شرح داده مینویسد: «نسخ در اصطلاح خاص علما و دانشمندان دینی با الهام از معنای لغوی آن، عبارت است از برداشته شدن حکمی از احکام ثابت دینی در اثر سپری شدن وقت و مدت آن.»
به عبارت دیگر از نظر وی نسخ یعنی تغییر یافتن حکم در موضوعی و یا سپری شدن وقت و مدت آن.وی در تعریف خود بر این نکته تأکید دارد که اگر حکم ثابت نباشد و با تغییر موضوع تغییر یابد، به آن نسخ گفته نمیشود مانند برداشته شدن وجوب روزه ماه رمضان با سپری شدن ماه رمضان.[۹۳] آیت الله معرفت در جمعبندی از تعاریف ارائه شده در مورد اصطلاح نسخ مینویسد: «رفع حکم سابق، که بر حسب ظاهر اقتضاى دوام داشته، به تشریع حکم لاحق، به گونه‏اى که جاى گزین آن گردد و امکان ‏جمع میان هر دو نباشد».[۹۴]
مشهورترین و بحثانگیزترین نوع نسخ در قرآن مربوط میشود به اینکه آیهای از آیات قرآن نسخ شود و مفهوم آن در میان مسلمانان واجب العمل نبوده و یا اصلا عمل به آن جایز نباشد اما از نظر تلاوت در قرآن ضبط است و مانند سایر آیات قرآن تلاوت میشود.
در مورد وجود آیات منسوخ در قرآن میان محققین اسلامی اختلاف بوده به طوری که گروهی به ذکر آیات ناسخ و منسوخ در آثار خود پرداختهاند همانند اقوال مختلفی که سیوطی در این زمینه گردآوری کرده است[۹۵] و در مقابل گروهی وجود آیات منسوخ در قرآن را کلا منکر شدهاند. محمدبن بَحر مشهور به ابومسلم اصفهانی(م۳۲۲ق) از بزرگترین مفسران مکتب معتزلی، نسخ احکام ملل پیشین را صادق میداند اما نسخ در احکام دین اسلام را نمیپذیرد. همچنین عبدالمتعال الجبری از معاصرین اهل سنت در کتاب الناسخ و المنسوخ بین الاثبات و النّفی وجود آیات منسوخ در قرآن را رد کرده است.[۹۶]
اختلاف نظر مهم دیگر در این موضوع در مورد آیات ناسخ ومنسوخ است. افرادی شمار آیات را تا ۱۳۸ آیه ذکر کردهاند.[۹۷] آقای خویی و صبحی صالح از جمله محققینی هستند که به بررسی این دسته آیات پرداخته، بسیاری از آیات طرح شده در موضوع نسخ را اشتباه و ناشی از عدم تدبر دقیق در قرآن، توجه نکردن به موضوعاتی همچون آیات عام و خاص، مطلق و مقید و شروط نسخ میدانند.[۹۸] بنابراین براى یک‏ محقق که قصد بهرهگیری عمیق از معارف قرآنى دارد ضرورت دارد تا موضوع نسخ، شروط آن، آیات مربوطه در قرآن را شناخته تا بتواند در بهرهگیری از آنان به اشتباه نیفتاده با درک صحیح به بهرهگیری از منبع لایزال قرآن پردازد.
نظر استاد مصطفوی در مورد نسخ
از نظر استاد مصطفوی «نسخ» در لغت عبارت است از خارج کردن چیزى از اعتبار و اقتضاء و قوت و نفوذ، به طوری که با باقى بودن آن اقتضائى براى نفوذ و قوّت نداشته و از اعتبار ساقط شود، و آن چیز را منسوخ گویند، یعنى بیرون رفته از قوت و نفوذ. و نسخ به معنى از بین بردن و محو و ازاله نیست، تا منسوخ به کلّى از میان برداشته شود، بلکه به معنى سلب اعتبار و قوّت است.[۹۹]
استاد معتقد است نسخ شدن موضوع یا حکمى یا به خاطر ضعف اقتضاء و قدرت در آن منسوخ میباشد، و یا به جهت مصالح و مجارى امور خارجى. در واقع نسخ کننده (ناسخ) خداوند متعال است و اطلاق ناسخ به حکم دوّم که جایگزین حکم أوّل میشود، امری است ظاهرى. آنچه قابل توجه است آنکه ناسخ باید مثل منسوخ از لحاظ صفات ممتازه بوده، و به واسطه جهات مخصوصى خارجى یا داخلى، تبدیل أوّلى به دومى أصلح و لازم گردد. وی نسخ را خیراندیشی خداوند به نفع مردم و یکى از جریانهای طبیعى میداند. همچون رفتن نبیّ سابق یا کتاب و دین گذشته که نابود نشدند بلکه اقتضاء و مدت آنها تمام شد.[۱۰۰]
وی همچنین بر این نظر است که اکثر آیاتی که در زمره بحث نسخ شمرده شدهاند به سبب موضوعاتی همجون اطلاق و تقیید و امثال آن است و در واقع خارج از موضوع نسخ قرار میگیرند.[۱۰۱] ایشان یکی از مصادیق نسخ را آیات مربوط به قبله و تحول آن به سوی کعبه میداند، این تحول و برگشتن قبله، روی آگاهی، صلاح دید واقعی و خیرخواهی خداوند متعال صورت گرفته است. قبله بودن بیت المقدس روی صلاح دید فعلی تا زمان معیّنی که در علم خداوند متعال روشن بود، صورت گرفت، چون این مدت به پایان رسید، اقتضاء و قوت آن حکم سپری و به آخر رسید و حکم ثانوی که طبق خیر، صلاح و حکمت بود از جانب خداوند متعال تشریع و تعیین گشت در نتیجه از آن روز خانه کعبه قبله مسلمین شد.[۱۰۲]
در تفسیر روشن در ذیل آیات ۱۵ و ۱۶ سوره مبارکه نساء از تفسیر قمی نقل میکند که در جاهلیت چون مردی مرتکب زنا میشد، مورد آزار واذیت قرار میگرفت. و چون زنی زنا میکرد، حبس و زندانی میشد، تا زمانی که اجل او برسد و سپس این حکم با آیه «الزانیه و الزانی فاجلدوا کل واحد منهما مائه جلده»[۱۰۳] نسخ شد. سپس در توضیح معنای نسخ در این آیه میافزاید نسخ در این مورد به معنى از میان رفتن اطلاق است.‏[۱۰۴] اما در مورد نوع نسخ قرآن به قرآن بحث خاصی از استاد مصطفوی در التحقیق و یا تفسیر روشن یافت نشد.
هشتم) محکم و متشابه
آیه هفت سوره مبارکه آلعمران «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ… »[۱۰۵] از مهمترین آیات مورد بحث در موضوع «محکم و متشابه» است. و مفسران در تفسیر آن اختلاف کردهاند.
«محکمات» جمع «محکمه» باب إفعال از مادّه حکم است «حکم» عبارت است از آنچه مانع فساد میشود.[۱۰۶] منظور از آیات محکم در قرآن آیاتی هستند که دارای معنایی استوار و صریح بوده، احتمالات مختلف برای معانی آنها نباشد. «متشابه» از «تشابه» به معنای همگونی و همسانی میان دو چیز است. اصطلاح آیات متشابه در قرآن مربوط به آیاتی است که در برابر آیات محکم احتمال چند معنا برای آنها وجود داشته باشد. بحث «المحکم و المتشابه» و شناخت مصادیق آن، امکان یا عدم امکان فهم آیات متشابه، روش دستیابی به معنای آیات متشابه در صورت وجود، از دیرباز در زمره موضوعات پراختلاف در میان قرآنپژوهان بوده، داشتن شناخت صحیح از آنها نقش مهمی در فهم صحیح از مفاهیم قرآن دارد لذا در تبیین نظرات یک قرآن پژوه بررسی نظر وی در این موضوع ضروری به نظر میرسد.[۱۰۷]
محکم و متشابه در اندیشه استاد مصطفوی
«حکم» به معنى چیز روشن قطعى است که در ارتباط به موضوعى صورت مى‏گیرد. و محکم آن چیزی ست که به صورت قطعى و نافذ در آورده شود، بهطوریکه تردید و اضطراب و شبهه‏اى در آن باقى نماند. و در مقابل آن متشابه است که از مادّه «شبه» بوده و دلالت مى‏کند به همشکل و مناسب بودن از جهت صورت. و این معنى در مقابل محکم بودن باشد، زیرا چون چیزى محکم نشد، قهرا ثابت و مستقرّ نگشته، و مشتبه و مضطرب خواهد شد.[۱۰۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...