نتیجه: برای بررسی تفاوت نمره رضامندی زناشویی در دو گروه زنان ومردان از آزمون دو نمونه ای استفاده شد با توجه جدول فوق مشاهده می شود که مقدار آماره آزمون۱.۳۰۱= t و سطح معنی داری برابر۱۹۵. می باشد و با مقایسه سطح معنی داری با میزان خطای آزمون۰۵. ملاحظه می‌گردد که سطح معنی داری از میزان خطای آزمون بیشتر است. ورابطه معنا دار نمی باشد. هرچند با توجه به جدول (۴-۸)میانگین رضایت زناشویی در زنان بیش از مردان است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- تفسیر یافته ها: فرضیه اول: میان پایبندی مذهبی و سطح رضایت زناشویی رابطه معنا دار وجود دارد.
با توجه به فرضیه ها نتایج تحقیق نشان داد که میان پایبندی مذهبی زوجین و سطح رضایت زناشویی رابطه معنا دار وجود دارد . این نتیجه همسو با مطالعات مصلحی و همکاران(۱۳۹۲)، احمدی و همکاران(۱۳۸۵)،
شعر باف (۱۳۸۲)، بنی اسدی (۱۳۷۵)، حق دوست و دیگران(۱۳۷۴) ، گرانر[۵۰](۱۹۸۵)، مولینز [۵۱]( ۲۰۰۱)، ماهونی و دیگران [۵۲](۱۹۹۹)، کیم [۵۳]و دیگران(۲۰۰۴) ، هانلر و گنچوز [۵۴](۲۰۰۵)، کال و هیتون [۵۵](۱۹۹۷) است.
کلیه این پژوهش ها نیز به وجود رابطه مثبت بین پایبندی مذهبی و رضایت زناشویی صحه داشته و مذهب را به عنوان یکی از عوامل موثر بر احساس رضایت از زندگی زناشویی در نظر گرفته اند.
در تبیین این نتایج می توان گفت مذهب راهنمایی های کلی در اختیار بشر قرار می دهد که اگر انسان ها به آان عمل نمایند منجر به استحکام پیوند زناشویی می گردد(ماهونی۲۰۰۳).تاریخ نشان داده که مذهب جزء لا ینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است . دین یه اندازه ای غنی و فراگیر و پیچیده است که هیچ دوره ای در تاریخ بشر خالی از اعتقادات نبوده است.(به نقل از احمدی ۱۳۸۵). آموزههای دینی نیز این نتایج تایید می کند.چرا که زندگی زمانی شیرین و آرامش بخش می شود که فرد از خداوند غافل نبوده و نعمت هایش را فراموش نکند و همواره در طلب رضای الهی باشد. (مجلسی ۱۴۰۴ق،۲۴:۲۸)، در چنین زندگی هایی خداوند به سبب عمل صالح زن و شوهر ، آنها را باحیات طیبه زنده می کند.(نحل:۹۷).
فرضیه دوم: سطح رضایت زناشویی در زوجین پایبند به مذهب بیشتر است.
همسویی این پژوهش را بامطالعات گذشته به روشنی می توان دریافت. چرا که همانند آنان در این تحقیق نیز زوجین هر دو پایبند به مذهب از زوجینی که فقط یکی از آنها پایبندبه مذهب بود از رضامندی زناشویی بیشتری برخوردار بود ند.و آنها نیز از زوجین هر دو نا پایبندبه مذهب بیشتر از زندگی زناشویی خود رضایت داشتند. به عنوان نمونه در سطح مطالعات داخلی نتایج پزوهش نجفی نشان داد ارزش ها دیدگاه ها و مسائل مذهبی و عقیدتی در اغلب جوامع به ویژه جوامع سنتی یکی از عوامل موٍثر بر رضایت زناشویی و نارضایتی زناشویی است. (نجفی ۱۳۸۹،۱۱).
یا درسطح مطالعات خارجی ناکونزی[۵۶] و شول[۵۷] و راجرز[۵۸] ، فاکس[۵۹] و کلی[۶۰] و برنن[۶۱] اظهار می دارند که اعتقاد های مذهبی یکی از عوامل موثر بر رضامندی زناشویی است که پیش از ازدواج شکل می گیرد. آنها در پژوهش های خود نشان دادند که افزایش فعالیت های مذهبی اگر چه روابط زناشویی را بهبودنمی بخشد و بر میزان شادی زندگی زناشویی بهبود تعامل میان زوجین کاهش تعارض ها ومشکلات روزمره تاثیر نمی گذارد اما می تواند با افزایش تعهد اخلاقی احتمال توجه به طلاق را کاهش دهد.(صیاد پور ۱۳۸۳،۱۵۹).
در تبیین روانشناختی این یافته می توان گفت تقیدات مذهبی در درجه ی اول به بهبود روابط و تقویت و تحکم آن در بین زن و شوهر کمک می کند ، وظایف والدینی را تسریع می کند ، به والدین کمک می کند تار در زمینه ی روش های تربیت فرزند باهم توافق داشته باشند . ضمن اینکه روابط مناسبی با فرزندان خود برقرار نمایند ، موجب می شود زن و شوهر دیدگاه فلسفی و اهداف مشترکی را در زندگی دنبال کنند . همچنین در مرتبه ی بعد تقیدات مزهبی به افرادکمک می کند تا اوقات فراغت آنها در پیش خانواده و به همراه خانواده باشدو برنامه رریزی مناسبی در این زمینه داشته باشند . در درجه سوم تقیدات مذهبی به افراد کمک می کند تا تفاوت در سلیقه های یکدیگر را بپذیرند و با آن سازگار شوند ، روابط مناسبی را اقوام و دوستان داشته باشند و صله رحم را در برنامه زندگی خود جای دهند . در درجه چهارم بتوانند تعارضت بین خود و همسر را به خوبی حل کنند برای درآمد و هزینه های خود برنامه ریزی کنند و بالاخره در درجه پنجم روابط جنسی رضایت بخشی داشته باشند.(میر احمدی زاده۱۳۸۲،۶۳).
همچنین بر اساس نتایج پژوهش روشن شد که همانندی زوجین در پایبندی مذهبی بر سطح رضایت زناشویی تاثیر گذار بوده است که در این زمینه تحقیقات دیگری انجام شده است . نتایج این تحقیقات یکسان بودن زوجین در اعتقادات مذهبی ایمان و تقوی را به عنوان عوامل موثر در موفقیت ازدواج مورد تایید قرار گرفته است . (احمدی و دیگران ۱۳۸۲،۶۳).همچنین که جین لارسن و دلسون بیان می کنند که توافق در مسائل مذهبی عامل مهمی در پایداری روابط زناشویی به شمار می رود. (میر احمدی زاده و دیگران ۱۳۸۲).
فرضیه سوم: بین رضایت زناشویی مردان و زنان تفاوت معنا دار وجود دارد.
اما با توجه با یافته ها تفاوت معنا دار ی میان رضایت زناشویی مردان و زنان یافت نشد هرچند که میانگین نمره رضایت زناشویی در زنان بیش از مردان به دست آمد . در نتیجه فرضیه سوم رد می شود.
۵-۲- نتیجه گیری
به طور کلی و باتوجه به فرضیه ها می توان گفت پایبندی مذهبی از عواملی است که در رضامندی زناشویی نقشی معنا دار دارد.و این موضوع در کتب مذهبی بار ها تایید شده است. با توجه به این کتب زن و شوهری که خواستار روابط خوب و پر عاطفه هستند باید روابط خود را با خدا اصلاح کنند. (کلینی ۱۳۶۵، ۳۰۷ : ۸ ) ، اگر چنین کنند خداوند نیز روابط آنها را اصلاح می کند هر چقدر که زن و شوهر خودرا با طاعت خداوند بیشتر زینت بخشند. ) آمدی ۱۳۶۶،۱۸۲).خشم خداوند را از خود دور کرده و موجبات سعادت خود را در دنیا و آخرت فراهم می آورند.(مصلحی ۱۳۹۱،۱۹۴)
و با توجه به شواهد پژوهشی رفتار ها و عقاید برخاسته از مذهب تاثیر مثبتی در رضایت زناشویی دارد .زنانی که افراد به دنبال انجام اعمال مذهبی به احساس لذت ناشی از برقراری ارتباط بامنبع کمال و تعالی دست می یابند خود برای رسیدن به کمال نیز دارای انگیزه می باشند انگیزه ای که آنان را ترغیب به صحیح و شایسته زیستن می کند. و مذهب شامل رهنمود هایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باور ها و ارزش هاست که می تواند زندگی زناشویی را متاثر سازد .از طرفی مذهب هنگام وقوع مشاجرات وتعارض می تواند در قالب مفاهیم معنوی و ارزش های مذهبی مشترک تعدیل گر اختلاف نظر بین زوج ها می گردد. (ماهونی۱۹۹۹) و ارتباط با خدا یک نقش تعاملی و جبرانی در روابط زناشویی خواهد داشت.
۵-۳- محدودیت ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...