در کشور هایی که از بازار سرمایه توسعه یافته برخوردارند، مقدار بازده اولیه سهام عرضه های عمومی اولیه به عنوان درصد اختلاف بین قیمت عرضه سهم و قیمت معاملاتی (بازار) سهم در پایان اولین روز عرضه سهم در بورس اوراق بهادار تعریف می شود. در این قبیل بازار ها که قیمت ها تابع بی قید و شرط عوامل عرضه و تقاضای بازار می باشند( به عبارتی محدودیت نوسان قیمت روزانه برای سهام وجود ندارد). مقدار بازده اولیه به وضوح معلوم و قابل اندازه گیری است. بر این اساس، در این بازار ها اغلب پژوهشگران برای محاسبه بازده اولیه از قیمت بازار سهم در پایان اولین روز معاملاتی سهم در بورس اوراق بهادار استفاده می نمایند. از سوی دیگر، در بازار های سرمایه کمتر توسعه یافته که غالبا سیاست “دامنه نوسان روزانه قیمت ” بر سهام اعمال می شود؛ ممکن است مدت زمانی به طول بیانجامد تا تا قیمت بازار سهم به نقطه تعادلی عرضه و تقاضا و ارزش ذاتی آن نزدیک شود. در این قبیل موارد، سنجش بازده غیر عادی اولیه در بازه زمانی طولانی تری صورت می گیرد. برای اندازه گیری بازده غیر عادی اولیه معمولا از متدولوژی استاندارد از جمله روش تحقیق آگاروال، لیل و هرناندز، چان و همکاران و کولی و سورت به شرح رابطه زیر استفاده می شود:
که در رابطه فوق:
Rit: بازده سهم i در زمان t
Pit: قیمت معاملاتی سهم i در زمان t
Pi0: قیمت عرضه اولیه سهم i در تابلو بورس اوراق بهادار
بازده کوتاه مدت پرتفوی بازار هم در مقاطع زمانی متناظر به شرح رابطه ذیل محاسبه می شود:
که در رابطه فوق:
Rmt: بازده پرتفوی بازار در زمان t
Mt: شاخص کل بازار در زمان t
M0: شاخص کل بازار در زمان عرضه اولیه سهم i در تابلو بورس اوراق بهادار
با در نظر گرفتن روابط فوق بازده کوتاه مدت تعدیل شده یا بازده غیر عادی سهام عرضه های عمومی اولیه از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
که در رابطه فوق:
MAARit: بازده کوتاه مدت تعدیل شده (بازده غیر عادی اولیه)سهم i در زمان t بعد از عرضه
Rit: بازده کوتاه مدت (تعدیل نشده ) سهم i در زمان t
Rmt: بازده پرتفوی بازار (شاخص کل بازار ) در زمان t بعد از عرضه اولیه سهم i
۶-۲- محافظه کاری و قیمت گذاری کمتر از واقع سهام عرضه های عمومی اولیه
با نقش مهمی که عدم تقارن اطلاعاتی در فرایند عرضه های عمومی اولیه بازی می کند طبیعی است که کیفیت اطلاعات مورد توجه قرار گیرد. بولتون [۱۰۷](۲۰۱۱) رابطه بین کیفیت سود و قیمت گذاری کمتر از واقع عرضه های عمومی اولیه را بررسی کرد و دریافت که اندازه قیمت گذاری کمتر از واقع در کشورهایی که در آن شرکت های عمومی کیفیت سود بالایی دارند، کمتر است. تاکنون مطالعات زیادی انجام شده که رابطه بین قیمت گذاری کمتر از واقع وکیفیت سود شرکت های عرضه شده را از چهارچوب مدیریت سود(آرونی آنگ و یان[۱۰۸]،۲۰۱۰، بال و شیوا کومار،۲۰۰۸، تئو و وانگ[۱۰۹]،۲۰۰۲، ولچ و وانگ، ۱۹۹۸) و افشا بررسی می کند اما تاکنون مطالعات کمی نقش مستقیم محافظه کاری را در فرایند عرضه های عمومی اولیه در نظر گرفته اند؛ که به عنوان یکی از مشخصه های کیفیت سود حائز اهمیت می باشد(بوشمن و بیوترسکی،۲۰۰۶). مطالعات انجام شده نقش محافظه کاری را در فرایند قراردادها نمایان می سازد(واتز،۲۰۰۳) محافظه کاری مشروط بعنوان یک مکانیزم حاکمیتی عمل می کند که می تواند منافع هر دو گروه بستانکاران و سهامداران را تأمین کند و ارزش شرکت را افزایش دهد. برای مثال کیم و پونر[۱۱۰](۲۰۱۰) دریافتند که محافظه کاری مشروط برای سهامداران مزایای اطلاعاتی داشته و سطوح بالای محافظه کاری مشروط جاری، با احتمال خبرهای بد در آینده ارتباط دارد. علاوه بر این در ارتباط با مزایای قراردادی محافظه کاری لافوند و واتز(۲۰۰۸) اظهار می کنند که انتظار می رود محافظه کاری منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیرونی گردد. براساس دیدگاه آنها عدم تقارن اطلاعاتی گرایش هایی را در مدیران ایجاد می کند که از اطلاعات خصوصی به نفع خود استفاده کرده و ثروت را از سرمایه گذاران با ارائه عملکرد بهتری از وضعیت شرکت به خودشان انتقال دهند همانگونه که محافظه کاری به درجات بالاتری از تاییدپذیری برای سودها نسبت به زیان ها نیاز دارد. بنابراین نتیجه خالص حسابداری محافظه کارانه می تواند ارائه اطلاعات بیشتری از اطلاعات قابل تایید باشد(چنی و همکاران[۱۱۱]،۲۰۱۱). و دوم اینکه اطلاعات قطعی و قابل تایید معیاری را فراهم می کند که بوسیله آن ایجاد اطلاعات معتبر درباره سود های تاییدناپذیر با بهره گرفتن از منابع غیر قطعی مثل پیش بینی های مدیریت و افشاهای داوطلبانه ممکن می شود. سرمایه گذاران می توانند پیش بینی های ناشی از منابع مختلف را با اطلاعات قطعی که در نهایت محقق خواهد شد، مقایسه کرده و قابلیت اتکای منابع رقیب را ارزیابی کنند. به این طریق سرمایه گذاران بیرونی از ارزش واقعی شرکت ناشر، عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه و همچنین شرکتهای ناشر و متعهدپذیره نویس مطلع خواهند شد. بنابراین، عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران بالقوه و شرکت های ناشر کاهش یافته و اندازه قیمت گذاری های کمتر از واقع، کمتر خواهد شد.
۷-۲- پیشینه تحقیق
۱-۷-۲- تحقیقات داخلی
-
- ظریف فرد و مهرجو (۱۳۸۳) در تحقیقی به بررسی عملکرد قیمت گذاری سهام شرکت های تازه وارد به بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و بازده کوتاه مدت ۹۱ شرکت جدید الورود را طی دوره زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲مورد مطالعه قرار دادند. آنها همچنین به بررسی الگوهای مشاهده شده در مقطع عرضه های اولیه از جمله: بازده کوتاهمدت بیشتر شرکتهای تازه وارد نسبت به بازده بازار، بازده بلندمدت کمتر این شرکتها و وجود دورههای خاص در زمینه فعالیت شرکتهای تازه وارد در بازار پرداختند. نتایج پژوهش ایشان حکایت از آن داشت در طی دوره مورد مطالعه، بازده کوتاهمدت شرکتهای تازه پذیرفته شده در بازار بیشتر از بازده کوتاهمدت بازار است. از این نظر الگوی رفتار بازده کوتاهمدت سهام جدید(بازده اضافی کوتاهمدت شرکتهای تازه وارد به بازار) در بورس اوراق بهادار تهران مشابه سایر کشورهای جهان است و شواهدی وجود دارد که نشاندهنده تاثیر اندک نوع موسسه حسابرسی شرکت تازه وارد به بازار بر روی بازده کوتاهمدت سهام جدید معامله شده در بازار بورس است(ظریف فرد و مهرجو،۱۳۸۳).
-
- نیکبخت و همکاران(۱۳۸۶) در تحقیقی با عنوان" تبیین عوامل موثر بر بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام شرکت های جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران” بازده غیرعادی در سهام شرکتهای جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران و عوامل موثر بر آن مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل از تحلیل دادهها در پژوهش آنها بیانگر وجود بازده غیرعادی کوتاهمدت مثبت طی شش ماه پس از ورود به بورس اوراق بهادار در سهام شرکتهای نمونه بود. و از بین هفت متغیر اندازه شرکت، افق زمانی پیشبینی سود، تغییرات سود، بازده بازار یک ماه قبل از عرضه سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، موسسه حسابرسی و نوع صنعت، تنها دو متغیر اندازه شرکت به صورت معکوس و بازده بازار یک ماه قبل از عرضه سهام به صورت مستقیم با بازده غیرعادی در رابطه بودند؛ اما بطور کلی تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که هر هفت متغیر مستقل بطور همزمان توانایی توجیهکنندگی تقریبا ۲۰ درصدی بازده غیر عادی کوتاهمدت را دارند(نیکبخت و همکاران،۱۳۸۶).
-
- خوش طینت و یوسفی اصل در سال ۱۳۸۷ به بررسی رابطه تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورتهای مالی پرداختند. به اعتقاد ایشان عدم تقارن اطلاعاتی میان سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه های نمایندگی شده و محافظه کاری بعنوان مکانیزمی انگیزه های مدیران را برای دستکاری سود کاهش داده و هزینه های نمایندگی را کاهش می دهد؛ ایشان براین اساس، با انتخاب ۱۳۴ شرکت طی دوره زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ به بررسی موضوع فوق پرداختند.
نتایج تحقیق آنها نشان داد که:
۱- عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه منجر به محافظه کاری می شود.
۲- از طرفی دیگر تغییرات عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران منجر به تغییرات محافظه کاری می گردد؛ اما محافظه کاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمی گردد و این نتایج مغایر با پیشنهاد FASB است که عنوان می کند محافظه کاری منجر به ایجاد تقارن اطلاعاتی می گردد(خوش طینت و یوسفی اصل،۱۳۸۷).
-
- باقرزاده و همکاران(۱۳۸۸) در تحقیقی” عوامل موثر بر بازده کوتاه مدت سهام عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران “را در فاصله زمانی ۱۳۷۶تا ۱۳۸۳ مورد بررسی قرار دادند. ایشان با انتخاب ۱۴۲ شرکت بعنوان نمونه، از بین شرکت هایی که طی قلمرو زمانی مورد نظر در بورس اوراق بهادار تهران عرضه شده بودند؛ به نتایج زیر دست یافتند:
-
- سهام عرضه های اولیه در بورس اوراق بهادار تهران همانند سهام عرضه های اولیه درسایر کشور ها، در بازه زمانی چهار هفته بعد از تاریخ عرضه اولیه در بازار به طور متوسط ۸۵/۱۴ درصد بازده اولیه و ۳۹/۱۲درصد بازده اولیه غیر عادی ایجاد کرده اند.
-
- بررسی بیشتر این پدیده بر اساس سال تقویمی نشان داد که سهام عرضه های اولیه سال ۱۳۸۳ بیشترین بازده اولیه غیرعادی(۷۸/۲۴ درصد) و سهام عرضه های اولیه سال های ۱۳۷۹و ۱۳۸۱ کمترین بازده اولیه غیرعادی(۳۹/۱ درصد) را برای خریداران خود ایجاد کرده اند.
-
- بررسی عواملی احتمالی موثر بر بازده این سهام نشان داد که از بین متغیر های مورد بررسی( اندازه شرکت، عمر شرکت، اهرم مالی شرکت، درصد عرضه اولیه سهم، ناخالص عایدات حاصل از عرضه اولیه سهم، روند عمومی بازار قبل از عرضه و ترکیب سهامداران در مقطع عرضه اولیه ) تنها دو متغیر “درصد عرضه اولیه سهم” و” اهرم مالی شرکت” مهمترین متغیر های تاثیر گذار بر بازده کوتاه مدت سهام عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران برای فاصله زمانی مورد بررسی بوده اند (باقرزاده و همکاران،۱۳۸۸).
-
- مدرس و عسگری (۱۳۸۸) در پژوهشی به شناسایی عوامل موثر بر بازده غیرعادی بلندمدت سهام عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها برای ۱۰۳شرکت جدید الورود طی دوره زمانی ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۴ بیانگر وجود بازده غیر عادی مثبت در فاصله ۲۴ ماه پس از عرضه اولیه در بورس اوراق بهادار تهران بوده و از میان نه متغیر مورد بررسی (عمر شرکت، اندازه شرکت، افق زمانی پیش بینی سود هر سهم، نسبت اهرمی، نسبت حاشیه سود خالص، شرایط عمومی بازار قبل از عرضه، خطای پیش بینی سود هر سهم، نوع صنعت و نوع موسسه حسابرسی تنها سه متغیر نوع موسسه حسابرسی، اندازه شرکت و خطای پیش بینی سود هر سهم رابطه معنادار با بازده غیر عادی داشته اند(مدرس و عسگری،۱۳۸۸).
-
- علوی طبری و سادات اخلاقی در سال ۱۳۸۹ در تحقیقی به بررسی کیفیت سود عرضه های اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از مدل تعدیل شده جونز پرداختند و با انتخاب ۷۳ شرکت از بین شرکت هایی که طی بازه زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ اقدام به عرضه اولیه سهام نموده بودند؛ کیفیت سود آنها را در ۲ سال قبل از عرضه اولیه سهام ، سال عرضه اولیه و ۳ سال بعد از عرضه اولیه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به نتایج زیر دست یافتند:
-
- کیفیت سود در سال IPO به بیشترین مقدار خود در مقایسه با سال قبل و بعد از آن می رسد.
-
- هرچه شرکت ها بزرگتر باشند، کیفیت سود بالایی در سال قبل از IPO و سال IPO خواهند داشت.
-
- با بررسی کیفیت سود و سطح بدهی بلندمدت برای سال های قبل، بعد و سال IPO مشخص گردید که هرچه سطح بدهی بلندمدت شرکت ها بالاتر باشد،کیفیت سود در آنها کمتر خواهد بود(علوی طبری و سادات اخلاقی،۱۳۸۹).
خلاصه پژوهشهای داخلی:
خلاصه پژوهش های داخلی پیرامون موضوع مورد پژوهش به شرح جدول زیر است:
جدول ۷-۲: خلاصه پژوهش های داخلی
ردیف | سال | محقق / محققین | مسئله/موضوع پژوهش | یافته ها |
۱ | ۱۳۸۳ | ظریف فرد و مهرجو | بررسی عملکرد قیمت گذاری سهام شرکت های جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران | بازده کوتاه مدت سهام شرکت های تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بیشتر از بازده پرتفوی بازار بوده است. |
[یکشنبه 1400-08-16] [ 05:31:00 ق.ظ ]
|