کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



 

جاشلوبار

 

*

 

*

 

*

 

-

 

 

 

آبمند

 

*

 

*

 

*

 

*

 

 

 

ماخذ : برداشت میدانی - مشاور طرح هادی روستای چاشم ۱۳۹۲: ۱۲۰
۶-۷-۴ شناخت و تعیین کابری اراضی در روستا
کاربری اراضی، ساماندهی مکانی و فضایی فعالیتها و عملکردها براساس خواستها و نیازهای جامعه است و موضوع اصلی برنامه ریزی ها راتشکیل می دهد. به منظور مطالعه کاربریها و تهیه طرح کاربری زمین، لازم است که انواع کاربریها و نحوه تقسیمات و ارتباط میان آنها شناخته گردد. این امر به عنوان طبقه بندی کاربریها یکی از مباحث عمده کاربری زمین راتشکیل می دهد. بدیهی است تعداد و نوع مقولات کاربری زمین در شرایط خاص فرق می کند. چرا که الگوهای استفاده از زمین در یک شهر و حتی یک ناحیه از شهر، نسبت به شهر و ناحیه دیگر متفاوت است. بنابراین، هیچ‌گونه نظام طبقاتی واحدی که با جوامع مختلف سازگار باشد، حتی برای آنهایی که از نظر میزان جمعیت و سطح توسعه شبیه‌اند، وجودندارد. (دفتر برنامه‌ریزی عمران وزارت کشور، مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهری،۱۳۸۳ص۶۲-۶۱) هدف از مطالعات کاربری اراضی درسطح منطقه مورد مطالعه ارائه تصویری اجمالی از نحوه استفاده از اراضی می باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
روستای چاشم در وسعتی حدود ۲۹ هکتار گسترش یافته است که این محدوده شامل اراضی بایر نیز می‌گردد . بدون احتساب اراضی بایر سطح خالص روستای چاشم حدود ۹/۲۷ هکتار محاسبه شده است. با توجه به جمعیت ۷۲۵ نفری روستا در سال ۱۳۹۰ سرانه کل ۴/۵۱۰ متر مربع می باشد،که این رقم بدون محاسبه اراضی فوق واقع در محدوده محاسباتی ،معادل ۴۸۹ مترمربع می باشد.
توزیع کاربریها در سطح روستا یه ترتیب زیر است:

کاربری مسکونی
۸۲۷۶۷ متر مربع از کل مساحت به کاربری مسکونی اختصاص دارد. سرانه کاربری مذکور در وضع موجود برابر ۲/۱۴۵ متر مربع برای هر نفر است که ۵/۲۸ درصد از کل اراضی روستایی را شامل می‌شود.

کاربری باغ مسکونی
از کل مساحت روستا ۴۳۶۳ مترمربع به کاربری باغ مسکونی اختصاص دارد. سرانه کاربری مذکور در وضع موجود برابر ۷/۷ متر مربع برای هر نفر است که ۵/۱ درصد از کل اراضی روستایی را شامل می‌شود.

شبکه‌ی معابر و راه‌ها
از کل مساحت ۸۵۲۶۸ متر مربع به این کاربری اختصاص یافته است. سرانه‌ی آن معادل ۶/۱۴۹ متر مربع است که ۳/۲۹ درصد از کل اراضی را شامل می‌گردد

کاربری تجاری
۵۷۱ متر مربع از کل مساحت به کاربری تجاری اختصاص دارد. سرانه کاربری تجاری در وضع موجود برابر ۱ متر مربع برای هر نفر است که ۲ درصد از کل اراضی را شامل می‌شود.

کاربری آموزشی
در مجموع دارای ۳۱۶۷ متر مربع فضای آموزشی در روستا قرار دارد. این فضاها ۱/۱ درصد از فضاهای ساخته شده را به خود اختصاص می‌دهند و سرانه‌ی آن معادل ۶/۵ متر مربع برای هر نفر است.

کاربری فرهنگی و مذهبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-16] [ 03:10:00 ق.ظ ]




بخش سوم
۲-۳بازارگرایی
مقدمه
موفقیت شرکتها و مؤسسات امروزی در گرو شناخت هر چه بیشتر از مشتریان و رقبا و سایر عوامل تأثیرگذار بر بازار است. نیازها و خواسته های مشتریان همواره درحال تغییر هستند و تنها در صورت شناخت این تغییرات است که شرکت می تواند موفق شود. از طرفی رقبا نیز به دنبال جذب مشتریان بیشتر برای خود هستند و در این راه از هیچ کوششی چشم پوشی نخواهند کرد. همچنین تغییر شرایط بازار و قوانین حاکم بر آن مانند تغییرات تکنولوژیک، قوانین و … هم می تواند موفقیت مؤسسات را در یک بازار تحت تأثیر خود قرار دهد و شناخت و پیش بینی این عوامل و ارائه ی راهکار مناسب در برخورد با آنها نقش کلیدی در موفقیت مؤسسه در بازار هدف بازی خواهد کرد. از اینرو گرایش به بازار و نیازهای مشتریان اولین ویژگی بازاریابی جدید است. مدیران کامیاب کسانی هستند که سازمان خود را با شرایط روز همگام می سازند. این همگامی زمانی امکان پذیر است که کارکنان و مدیران گرایش به بازار را به عنوان یک فرهنگ و بینش بپذیرند. در بازارگرایی رضایت مشتریان هسته فعالیت شرکت را تشکیل می دهد و کلیه فعالیتهای شرکت باید در راستای ارضای نیازهای مشتریان باشد. شناخت نیازها و انتظارات مشتریان و پاسخگویی به تغییرات ایجاد شده در بازار نقش کلیدی در موفقیت شرکت بازی می کند. در این میان تولیدکنندگان بر این تلاشند که ارتباطی میان کالای تولیدی خود و نیازهای مردم برقرار کنند و سعی میکنند کالایی را تولید کنند که نیازهای مشتریان را برآورده سازد و با خواسته های آنها همسو باشد. این موفقیت هنگامی حاصل میشود که کالای تولیدی کاملا با خواسته های مشتریان منطبق باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۳-۱ سیرتاریخی مفهوم بازارگرایی
تا اواسط دهه ی ۱۹۵۰ م. دیدگاه سنتی بازاریابی این بود که کلید سودآوری، حجم فروش بیشتر است. بنابراین مسؤلیت بازاریابی، فروش هرچه بیشتر محصولات تولیدی شرکت بود. روش های بازاریاب به طور عمده به افق زمانی کوتاه مدت، فرآیندهای تاکتیکی فروش شخصی، تبلیغات و پیشبرد فروش گرایش داشت. سالها طول کشید تا سازمانها دریافتند که برای رشد و توسعه ی خود باید چشم اندازی از نیازهای بیرون به درون شرکت داشته و به جای فرآورده محوری به بازار و مشتری محوری بیندیشند. در اواسط دهه ی ۱۹۵۰ م. شدت رقابت بر سر فروش محصولات و حمایت فزاینده از مصرف انبوه، منجر به شکل گیری مفهوم بازاریابی شد. در این مفهوم، افق زمانی کوتاه مدت به افق زمانی بلندمدت، رویکردهای بازاریابی تاکتیکی فروش به رویکردهای بازاریابی استراتژیک فروش تبدیل شد. تمایل مؤسسات کسب و کار نیز به بررسی دقیق نیازهای مصرف کننده و مشتری متمرکز شد. سازمانها دریافتند که دستیابی به اهداف، منوط به شناسایی نیازها و خواسته های بازار هدف و تأمین رضایت هرچه بیشتر مشتریان در مقایسه با رقبا می باشد، این فلسفه ی جدید مفهوم بازاریابی است. بدین ترتیب، مفهوم بازاریابی فلسفه ی حاکم بر بنگاه های کسب وکار گردید و از اصطلاح بازارگرایی برای اجرای مفهوم بازاریابی استفاده شد.
در طول دهه ی گذشته، بازارگرایی بسیار مورد توجه پژوهشگران بازاریابی قرار داشته و به عنوان یکی از موضوعات اصلی پژوهش در بازاریابی استراتژیک مطرح شده است. کلیات بازارگرایی و مبانی آن در مفهوم بازاریابی نهفته است. مفهوم بازاریابی به عنوان فلسفه مدیریت حاکم برسازمانها است. این مفهوم مرتبط با مشتریگرایی، سودگرایی و هماهنگی بخش بازاریابی باسایر بخشها در شناسایی و برآوردن نیازهای بازار و مشتری است. اگرچه مفهوم بازاریابی در زمان های گذشته و حال مطرح بوده، اما ارزش عملیاتی آن بسیار محدود است؛ زیرا مفهوم بازاریابی به عنوان فلسفه ی حاکم بر سازمان است که بسختی میتواند برای مدیریت مفید واقع شود. در این صورت نیاز به عملیاتی ساختن آن حس شد. این مسأله تا ظهور بازارگرایی ادامه داشت تا اینکه بازارگرایی، راهنمای عملیاتی سازی مفهوم بازاریابی قرار گرفت و از آن برای بهبود عملکرد کسب وکار استفاده شد و سازمانها از طریق بازارگرایی توانستند، مفهوم بازاریابی را عملیاتی کند(رضائی دولت آبادی،۱۳۲،۱۳۸۴).
۲-۳-۲ تعریف بازارگرایی
بازارگرایی قلب تپنده ی مدیریت و استراتژی بازاریابی مدرن است و همچنین یکی از جنبه های فرهنگ سازمانی است که درآن کارکنان از طریق ایجاد ارزشهای برتر، به دنبال سودآوری بنگاه و درنهایت حفظ مشتریان هستند. بازارگرایی یک نوع هنجار رفتاری است که در سرتاسر سازمان گسترش یافته و از طریق نوآوری، پاسخگوی نیازهای حال و آتی بازار و مشتریان است. کسب وکاری که بازارگرایی اش را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید(نارور و اسلاتر،۲۲،۱۹۹۰). شرکتهای بازارگرا دارای مزیت رقابتی در سرعت پاسخگویی به نیازهای بازار و مشتریان هستند. همچنین در پاسخ به فرصتها و تهدیدات بازار، اثربخش عمل میکنند. ارزش محوری در بازارگرایی این است که سازمان را در مقابله با شرایط کسب وکار جدید آماده می سازد و میتواند اطلاعات لازم را از بازار به دست آورده و خود را آماده پاسخگویی به نیازهای بازار کند. این نوع فرهنگ بازارگرایی زمانی برای سازمان به عنوان مزیت رقابتی مطرح است که غیر قابل تقلید، نادر و باارزش باشد(اسلاتر،۲۳۰،۲۰۰۱). ایجاد هوشمندی در ارتباط با نیازهای فعلی و آتی مشتری، نشر هوشمندی در بین بخشهای سازمان وپاسخگویی به آن هوشمندی است(کوهلی و جاوسکی،۲،۱۹۹۰).
اسلاتر در مقالهای تحت عنوان «بازارگرایی در آغاز هزارهی جدید» به دو نوع رفتار بازارگرایی اشاره دارد که عبارتند از(اسلاتر،۲۳۰،۲۰۰۱):
الف) رفتارهای سنتی بازارگرایی-نسل اول بازارگرایی:
شرکت هایی که رفتارهای سنتی بازارگرایی دارند، بر شناخت نیازهای اظهار شده مشتریان در بازار توجه دارند و اقدام به ساخت کالاها و ارائه ی خدماتی می کنند که بتوانند آن نیازها را برآورده سازند. شرکتهای بازارگرا با بررسی نیازها و خواسته های مشتریان، شناخت خودشان را نسبت به آنها افزایش می دهند و میتوانند کالاها و خدمات جدید را به تناسب بازار و مشتری ارائه دهند. در یک نگاه سطحی فعالیت شرکتهای بازارگرا به نظر مفید می رسد، اما این نوع رفتارها بیشتر تمرکز بر ارضای نیازهای فعلی مشتریان دارد، به صورت انفعالی عمل می کند و به دنبال یادگیری غیرمنتظره است. مدیران و کارکنان فقط آنچه را میبینند که در منظر مشتریان جاری آنان قرار دارد و به ماواری آن توجهی ندارند. عیب این نوع رفتار بازارگرایی این است که باعث اضمحلال توانایی شرکت در نوآوری شده و به عنوان تهدیدی برای شرکت محسوب میشود. شرکتهای بازارگرای سنتی از پژوهشهای بازار برای شناخت نیازهای عینی مشتریان و از سنجش رضایت مشتریان برای شناخت مسائل و مشکلات آنان استفاده می کنند. این نوع رفتارها نمی توانند منجربه توسعه ی فرآیندهای محصول جدید، نوآوری، یادگیری سازمانی و موفقیت در فروش محصول جدید باشند.
ب (رفتارهای مدرن بازارگرایی-نسل دوم بازارگرایی:
نسل دوم شرکت های بازارگرا، خود را متعهد به شناخت نیازهای اظهار شده و نشده مشتریان، تواناییها و برنامه های رقبا و ارزیابی اطلاعات بازار می کنند. این شرکت ها دائما از طریق آگاه ساختن سازمان و هماهنگی فعالیت بخشهای سازمان با یکدیگر، به ایجاد ارزش برتر برای مشتریان می پردازند. شرکتهای بازارگرای نسل دوم به طور وسیع به کنکاش بازار پرداخته، افق زمانی بلند مدت داشته و بیشتر در بازار نفوذ می کنند. تکنیکهای پژوهشی نسل دوم شرکتهای بازارگرا مشابه تکنیکهای پژوهشی نسل اول شرکتهای بازارگر است. البته نسل دوم شرکتهای بازارگرا از تکنیکهای دیگری برای شناخت نیازهای آشکار نشده ی مشتریان، استفاده می کنند، مثلاً آنها از نزدیک، مصرف کالا و خدمات را مشاهده می کند تا اینکه بتوانند اطلاعات لازم را از خواسته ها و نیازهای مشتریان کسب کنند. معمولاً این نوع اطلاعات به شیوه ی پژوهشهای سنتی به دست نمی آید. در بازارگرایی جدید، شرکتهای بازارگرا با مصرف کنندگان بالفعل و بالقوه ارتباط نزدیک دارند و مصرف کنندگان را مشتریان بالقوه یا بالفعلی می دانند که دارای نیازهای ارضا نشده ای می باشند که نحوه ی برآوردن نیازهایشان را در بازار مورد مقایسه قرار داده و راه حل مطلوب جهت برآوردن آن نیازها را از شرکت انتظار دارند. شرکتهای بازارگرای نسل دوم از تکنولوژی پیشرفته برای برقراری ارتباط با مشتری استفاده می کنند. البته شرکتهای بازارگرای نسل دوم نمی توانند به طور کامل نسبت به پویایی بازار و نوسان های آن اطلاع داشته باشند. بنابراین از یادگیری غیرمنتظره و اکتشافی برای دستیابی به نتایج مطلوب استفاده می کنند. این شرکتها همواره یافته های خود را بر اساس دانش و بینش جدید اصلاح می کنند. نسل دوم شرکتهای بازارگرا به دنبال کشف بازارهای ناشناخته می باشند. تجدید ساختاری این شرکتها بر اساس محصولات و بازارهای جدید است. تمام سیستمهای اطلاعاتی شرکتهای بازارگرای نسل دوم در جهت ایجاد تجربه ی رضایتبخش برای مشتری،جمع آوری اطلاعات مربوط به مشتری و انجام اصلاحات لازم در این زمینه سازماندهی شده است. در این دوره، برای بسیاری از جاسوسان صنعتی، داشتن اطلاعات پیرامون توسعه محصول جدید، نحوه ایجاد ارزش برای مشتری شرکتهای رقیب، مشکل چندانی محسوب نمی شود. آنها به سادگی قادر میباشند رضایت مشتری و رفتار خرید او را ارزیابی کنند. با این اوصاف بازارگرایی یک نوع فرهنگ سازی سازمانی است که رفتارهای فردی را جهت ایجاد ارزش برتر برای مشتری فراهم ساخته و در نهایت منجربه عملکرد بهتر برای سازمان میشود(اسلاتر و نارور،۲۱،۱۹۹۰).
۲-۳-۳ ضرورت و اهمیت بازارگرایی
عصر کنونی دوره ی تحولات شتابنده و غیرقابل پیش بینی است. امروز همان دیروز نیست. یقینا فردا متفاوت از امروز خواهد بود. بنابراین پاینده بودن به استراتژیهای امروز برای بقا و پیشرفت، کار خطرناکی است. در محیط رقابتی و پر از تحولات امروز، موفقیت بازار برابر است با توان یک سازمان در بدست آوردن حداکثر سود از مجموعه مشتریان خود. برای این منظور، ضروری است که مدیریت سازمان به استراتژی هایی روی آورد که بتواند از آنها برای توسعه و بهبود عملکرد خود و پیشی گرفتن از رقبا استفاده کرده و از همه مهمتر آنکه بتواند مشتریان را به مشتریان وفادار تبدیل کند. ایجاد وفاداری در مشتری و ابسته به میزان رضایتی است که مشتری از انجام معامله با سازمان، در خود احساس می کند.
کاتلر معتقد است که کشورهای درحال توسعه باید در استراتژیها و سیستم های تجاری و بازرگانی خود تجدیدنظر کنند، چرا که درصورت عدم بکارگیری استراتژیهای جدید و متناسب با شرایط کنونی، موقعیت رقابتی آنها تضعیف خواهد شد. امروزه تنها سازمان هایی در عرصه ی رقابت از موقعیت مناسبی برخوردارند که محور فعالیت خود را تأمین خواسته های مشتریان و ارضای نیازهای آنان قرار دهند.
از آنجایی که بخش اعظم شرکتهای موجود در جامعه ی آماری، به صورت خصوصی اداره میشوند و این شرکتها باید پاسخگوی سهامداران خود بوده و میزان سودشان ارتباط مستقیمی با عملکردشان دارد،این روزها به بازارگرایی و اصول آن روی آورده و با توجه به رقابت بسیار تنگاتنگ با سایر رقبا در پی بهبود عملکرد و سودآوری در بازار هستند. ماهیت این شرکتها ایجاب می کند که در راستای حفظ مشتری و مشتری مداری توجه دقیق به خواسته های بازار داشته باشند و به میزانی که بتوانند مشتریان فعلی خود را حفظ نموده و پا به پای خواسته های بازار پیش روند موفق تر خواهند بود.
۲-۳-۴دیدگاههای اندیشمندان معاصر بازارگرایی
طی سالهای گذشته تلاشهای دانشگاهی و عملی زیادی پیرامون مفهوم بازارگرایی صورت گرفته است و در این زمینه دیدگاه های متعددی ارائه گردیده و هر دیدگاه از بعد اجرایی، عملی و ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. دیدگاه های بازارگرایی را میتوان به شش گروه تقسیم نمود که عبارت است از:
دیدگاه بازارگرایی دیشپند و فارلی۱ ،(۱۹۹۸،۲۲۰-۲۳۷).
دیدگاه بازارگرایی کوهلی و جاورسکی،(۶،۱۹۹۰).
دیدگاه بازارگرایی نارور و اسلاتر،(۲۲،۱۹۹۰).
دیدگاه بازارگرایی روکرت،(۲۲۸،۱۹۹۲).
دیدگاه بازارگرایی شاپیرو۲ و همکاران،(۱۲۰،۱۹۹۸).
دیدگاه ترکیبی لافرتی و هالت۳،(۲۰۰۰،۹۲-۱۰۹).
این دیدگاه ها دارای تفاوتها و شباهت هایی است که توسط لافرتی و هالت در سال ۱۹۹۹ مورد بررسی قرار گرفت و یک دیدگاه جدیدی را ارائه نمود. این دو محقق بازارگرایی را به عنوان یک پدیده ی مدیریتی در مقابل یک پدیده ی فرهنگی جهت دستیابی به مزیت رقابتی می دانند. چنانچه قبلاً بیان شد، مفهوم بازاریابی و ساختار بازارگرایی یکی از موضوعات مهم بازاریابی در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی است که به صورت تئوری و عملی مورد بحث قرار گرفته است. بازارگرایی به این دلیل حائز اهمیت است که منعکس کننده فلسفه ی کسب وکار شرکتها و کلیدی برای موفقیت فرهنگ سازمانی است. عمده تحقیقات انجام گرفته پیرامون بازارگرایی در آمریکا صورت گرفته و اخیراً این مفهوم در دیگر کشورها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بازارگرایی در هر کشوری و هرشرکتی به عنوان فلسفه ی حاکم بر سازمان، سازمان را تحت نفوذ قرار می دهد. آنچه مسلم است، این است که بازارگرایی در ادبیات بازاریابی جایگاه برتری دارد و آزمونهای تجربی آن نیز با مسائل متعددی روبرو بوده است و یک نوع پراکندگی بین مدلهای آزمون شده ی آن مشاهده می شود. این مسأله باعث محدودیت بازارگرایی شده است تلاشها و مطالعات صورت گرفته در زمینه بازارگرایی را از بعد) اجرایی و ساختاری) می توان به شش دسته تقسیم کرد:
دیدگاه تصمیمگیری
دیدگاه هوشمندی بازار(اطلاعات بازار)
دیدگاه رفتاری مبتنی بر فرهنگ یا دیدگاه فرهنگ بازارگرایی
دیدگاه مدیریت استراتژیک
دیدگاه مشتری گرایی
دیدگاه ترکیبی
دو محقق بازاریابی به نام لافرتی و هالت در سال ۱۹۹۹ این پنج دیدگاه اول را ادغام کرده و دیدگاه جدیدی را که سنتز پنجگانه فوق است بوجود آورند.
۲-۳-۵مفاهیم عملیاتی بازارگرایی
تأکید سنتی بازاریابی گرایی بر مشتری گرایی، تمرکز بر نیازهای مصرف کننده و ایجاد سود برای شرکت از طریق رضایت مشتری است. بازارگرایی اصطلاح کاربردی برای نهادینه کردن مفهوم بازاریابی است (کوهلی و جاورسکی،۱۹۹۰) و تأکید بر تغییر ساختار و مسئولیت بازاریابی از بخش بازاریابی به تمام بخشهای سازمان دارد و به دنبال ایجاد تعادل بین مشتریان و رقباست و با توجه به رقبا به تحلیل مشتریان و ارضای نیازهای آنان می پردازد. هر یک از شش دیدگاه ذکرشده نسبت به مفهوم بازارگرایی دیدگاه خاص خود را دارد که آنرا متمایز از دیدگاه دیگر می کند. در جدول شماره ی ۲-۲-۱ هر یک از دیدگاه ها را به همراه سال ارائه و برخی از تئورسین های مربوطه، مطرح شده است.
جدول۲-۵: دیدگاه های بازارگرایی و برخی از تئورسین های آن

 

دیدگاه سال ارائه نام تئوریسین یا معرف
دیدگاه تصمیم گیری(۱۹۹۸) (۱۹۹۱)Glazer
(۱۹۹۳)Glazer & Weiss
(۱۹۸۸)Shapiro
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:10:00 ق.ظ ]




ن والقلم و ما یسطرون

دانشگاه علامه طباطبایی
دانشکده مدیریت و حسابداری
پایان‌نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گرایش بیمه
رابطه سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی
در شرکت‌های بیمه خصوصی ایران
نگارش
فاطمه همتی
استاد راهنما
جناب آقای دکتر نادر مظلومی
استاد مشاور
جناب آقای دکتر مجتبی محمودزاده
دی ماه ۱۳۹۳

پیشکش به
مهربانترین همراهان زندگیم، پدر و مادرم
که این دو وجود پس از پروردگار مایه هستی‌ام بوده اند
دستم را گرفتند و راه رفتن را در این وادی پر فراز و نشیب زندگی آموختند.
آموزگارانی که برایم زندگی، بودن و انسان بودن را معنا کردند
پایان نامه - مقاله - پروژه
حال این اثر، برگ سبزی است تحفه درویش تقدیم به آنان…
ضمن سپاس و ستایش به درگاه ایزد منان که به من توانایی داد تا با استعانت از او بتوانم این پژوهش را به انجام برسانم، بر خود لازم می بینم تا مراتب سپاس را از بزرگوارانی به جا آورم که اگر دست یاریگرشان نبود، هرگز این پایان نامه به انجام نمی رسید.
ابتدا سپاسگزارم از استاد عالی‌قدرم، جناب آقای دکتر نادر مظلومی که در طول نگارش این مجموعه با راهنمایی‌های عالمانه و بجایشان، سکاندار شایسته‌ای در هدایت این پایان‌نامه بوده‌اند.
از جناب آقای دکتر سیدمجتبی محمودزاده که با سعه صدر مشاوره این تحقیق را پذیرفتند و در طول نگارش این مجموعه همواره از نظرات ایشان بهره جستم، صمیمانه تشکر می‌نمایم.
و در نهایت از جناب آقای دکتر سید‌علی‌اکبر افجهء که زحمت داوری این پایان نامه را متحمل شدند، نهایت سپاس را دارم.
چکیده
با جایگزین شدن اقتصاد تولیدی به اقتصاد خدمت محور، اهمیت سرمایه انسانی به عنوان عامل کلیدی بازار با قدرت فزاینده‌ای آشکار شده است. شرکت‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اگر بخواهند خود را متمایز از دیگران بدانند و در بازار به رقابت بپردازند ملزم به استخدام، آموزش و پرورش و نگهداری نیروی انسانی با استعدادهای برجسته هستند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت سرمایه انسانی و شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی به انجام رسید. فرضیه اصلی این پژوهش به بررسی رابطه بین کیفیت سرمایه انسانی و عملکرد شغلی از طریق متغیر میانجی شایستگی‌محوری کارکنان در شرکت‌های بیمه خصوصی می‌پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، جزء پژوهش‌های کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران شرکت‌های بیمه خصوصی (شامل مدیران عامل، ارشد و عملیاتی) با بیش از ۵ سال سابقه فعالیت در شهر تهران می‌باشند. برای انجام این پژوهش، از مطالعات کتابخانه‌ای شامل بررسی و مطالعه مقالات و پژوهش‌های صورت گرفته و همچنین از روش‌های میدانی مانند ابزار پرسشنامه که به همین منظور تهیه گردیده است، استفاده شده است. به منظور تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، از روش‌های آماری مختلف همچون آزمون‌های تحلیل همبستگی، آلفای کرونباخ، کولموگروف- اسمیرنوف و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردیده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که فرضیه اصلی این پژوهش مورد تایید قرار گرفته است. به عبارت دیگر، کیفیت سرمایه انسانی از طریق متغیر میانجی شایستگی‌محوری کارکنان با عملکرد شغلی در شرکت‌های بیمه خصوصی رابطه دارد.
واژگان کلیدی: کیفیت سرمایه انسانی، شایستگی‌محوری کارکنان، عملکرد شغلی، شرکت‌های بیمه.
فهرست مطالب
فصل اول ۱
۱٫۱٫ مقدمه ۲
۱٫۲٫ بیان مسئله: ۳
۱٫۳٫ اهمیت و ضرورت پژوهش: ۴
۱٫۴٫ پرسش اصلی پژوهش ۵
۱٫۵٫ چارچوب نظری پژوهش ۵
۱٫۶٫ گزاره‌های پژوهش: ۷
۱٫۶٫۱٫ فرضیه‌های پژوهش: ۷
۱٫۶٫۲٫ هدفهای پژوهش یا نتایج مورد انتظار: ۷
۱٫۷٫ روش کلی پژوهش ۷
۱٫۷٫۱٫ جامعه آماری پژوهش ۷
۱٫۷٫۲٫ قلمرو زمانی پژوهش ۸
۱٫۷٫۳٫ روش نمونه‌گیری و تخمین حجم جامعه ۸
۱٫۷٫۴٫ روش‌های گردآوری داده‌ها و ابزار مورد استفاده برای آن ۸
۱٫۷٫۵٫ روش تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها ۸
۱٫۸٫ شرح واژه‌ها و اصطلاحات پژوهش: ۹
۱٫۹٫ بخش دوم: آشنایی با شرکت‌های بیمه ۱۰
۱٫۹٫۱٫ تعداد کارکنان صنعت بیمه کشور برحسب تحصیلات و سنوات خدمت در سال ۱۳۹۲ ۱۰
فصل دوم ۱۲
۲٫۱٫ مقدمه: ۱۳
۲٫۲٫ سرمایه فکری ۱۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:09:00 ق.ظ ]




اما کشتار سی هزار نفری هم پایان کار نبود، سپاهیان پروس به شدت مقاومت می‌کردند، ژنرال مولتکه دو رأس نیروی نظامی را مجدداً از دو راه متفاوت به پاریس اعزام نمود، ناپلئون سوم برای جلوگیری از پیشرفت سپاهیان پروس، لشکری دویست هزار نفری را در شالون آماده ساخت که فرماندهی آنان را مارشال مک‌ماهون عهده‌دار بود. آنچه حائز اهمیت بود این بود که آیا این لشکریان که آخرین تیر ترکش امپراتوری فرانسه بود، قادر است، عملیات خود را طوری پیاده کند که خود را از شکست مجدد برهانند یا خیر؟ واقعیت آن است که مارشال مک‌ماهون بر آن شد تا مانع برخورد لشکریان اعزام‌شده در شالون که خود فرماندهی آنان را برعهده داشت، با سپاهیان پروس که بخوبی از اقتدار آن‌ها آگاه بود، شود. به همین جهت درپی آن بود که لشکریان را به عقب‌نشینی در پاریس وادار کند و آن‌ها را در پاریس متمرکز سازد، اما امپراتور فرانسه به مک‌ماهون اینگونه هشدار داد، که اگر لشکریان به پاریس عقب‌نشینی کنند، مردم قیام خواهند کرد و به امپراتوری پایان خواهند داد. با این اقدام بالاخره مک‌ماهون کوتاه آمد و در ۲۱ اوت حرکت کرد، باقیمانده لشکر بازن که قرار بود طی ده روز به او ملحق شوند، طی این ده روز لشکر شالون زیر باران و گل و لای و همچنین به دلیل تحرکات نامنظم که به آن‌ها از سوی پاریس و یا آزمون‌های مک‌ماهون دستور داده می‌شد، آسیب فراوانی دید. در این هنگامه ژنرال مولتکه از عزیمت لشکر شالون مطلع شد. بنابراین به سپاهیان پروس دستور داد تا هرچه سریع‌تر به طرف شمال برگردند. با بازگشت سپاهیان پروس جناح راست لشکریان فرانسه در(۳۰ اوت) مورد تهاجم قرار گرفتند، و در یکم سپتامبر ۱۸۷۰ سپاهیان پروس تهاجمات خود را به صورتی گسترده‌تر سرعت بخشیدند و در دشت سدان[۸۴] بر مک‌ماهون و لشکریانش تاختند، مک‌ماهون در اولین برخورد مجروح شد و لشکریانش عقب رانده شدند. در این نبرد حدود شانزده‌هزار نفر از لشکریان فرانسه جان باختند. امپراتور فرانسه که «… مردی بود بسیار نیرنگ‌باز و گستاخ و چنین مقدر شده‌بود که شوربختی بزرگی برای فرانسه پدیدار کند، که آنچه عمویش کرده‌بود در برابر آن به چیزی نیاید.»(ولز، ۱۳۶۶، ج۲: ۱۲۰۴) تسلیم شد و پرچم سفید خود را به عنوان نماد صلح برافراشت و شمشیر خود را بر زمین انداخت. این جنگ یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های تاریخ بشر است، فیلیپ.جی.آدلر «جنگ سال ۱۸۷۰ میان فرانسه و پروس و متحدان آنان را اولین جنگ بزرگ و جنگ جهانی اول را دومین جنگ بزرگ خوانده‌است.»(آدلر، ۱۳۸۴، ج۲: ۶۶۶). کارل مارکس درباره‌ی عظمت جنگ ۱۸۷۰ می‌گوید: «فاجعه‌ی غمباز فرانسه در ۱۸۷۰ در تاریخ دنیای جدید بی‌مانند است. این رخداد نشان داد که فرانسه‌ی رسمی، فرانسه، بناپارت، فرانسه طبقات حاکم و انگل‌های دولتی آن‌ها جز لاشه‌ی تجزیه شونده‌ای نمی‌باشد» دالین و دیگران(۱۳۶۶، ج۲: ۳۶۵)
پایان نامه - مقاله - پروژه
این نبرد ساختار سیاسی فرانسه را تغییر داد، پس از شکست ارتش فرانسه در سدان و انتشار خبر آن و اسارت ناپلئون سوم مردم تظاهرات را آغاز نمودند و شعار جمهوری‌خواهی سر می‌دادند، گامبتا و ژول‌فارو و برخی سیاسیون دیگر به ندای مردم گوش فرا دادند و در حضور توده‌ی مردم، اعلام جمهوری کردند و مصمم شدند برای سامان‌دادن به اوضاع و همچنین رویارویی با سپاهیان گستاخ پروس یک حکومت دفاع ملی موقتی برپا کنند، اندکی بعد حکومت دفاع ملی تشکیل گردید. گامبتا و ژول‌فارو عضو این حکومت نوبنیاد بودند. گامبتا اصرار می‌نمود تا آخرین لحظه جنگ را ادامه بدهند، اما اکثریت اعضای حکومت دفاع ملی‌خواهان صلح با پروس بودند، به شرطی که پروس هیچ سرزمین یا منطقه‌ای را از فرانسه مطالبه نکند!!
بیسمارک که خودش را پیروز قطعی جنگ می‌دانست، خواستار ایالات آلزاس و لرن بود، فارو اعلام کرد که فرانسه یک وجب از خاک خود را واگذار نخواهد کرد، لذا جنگ مجدد اجتناب‌ناپذیر شد. سپاهیان پروس، پاریس را محاصره و ارتباط آن را با سایر مناطق قطع کردند. این محاصره تا پایان ژانویه ۱۸۷۱ طول کشید. جنگ بیش از آنچه بیسمارک می‌اندیشید زمان برد گامبتا با بالن از پاریس فرار کرد تا مقامات محلی را از تور[۸۵] برای نجات پاریس از دست پروسی‌ها آماده و لشکریان تازه‌ای سازماندهی کند. مردم پاریس همچنان با تمام وجود از پاریس دفاع می‌کردند، در اکتبر متز با یکصد و هشتاد هزار نفر نیروی نظامی تسلیم شد، تلاش‌های گامبتا به جایی نرسید، لشکریان شکست‌خوردند، دیگر تلاش‌ها درجهت مقاومت بی‌فایده بود. «… اما پایداری مداوم فرانسه اروپا را به شگفتی انداخت و مایه‌ی احترام شد. سرانجام خود پاریس پس از چهار ماه، محاصره، گرسنگی کشیدن، بمباران و سرمای سخت در ۲۸ ژانویه ۱۸۷۱ تسلیم شد …»(لاروس، ۱۳۸۳، ج۲: ۴۰۳) و پیمان آتش‌بس با بیسمارک منعقد گردید. در این جنگ سیاست‌های بیسمارک پایه‌های پیروزی پروس را نهاده بود.
سیاست بیسمارک حکم می‌کرد که مذاکرات صلح با فرانسه را تا زمان برگزاری انتخابات مجلس ملی به تعویق انداخته شود، زیرا حکومت دفاع ملی تنها نماینده‌ی انقلاب پاریس بود، در فوریه ۱۸۷۱ مجلس ملی در بردو تشکیل شد که نمایندگان آن توسط مردم فرانسه جهت پیمان صلح با پروس انتخاب شده‌بودند و بیشتر کرسی‌های آن را طرفدار حزب سلطنت‌طلب قدیم پر کرده بودند، آدولف‌تیر به عنوان رئیس قوه مجریه انتخاب شد که از نامدارترین مردان فرانسه محسوب می‌شد، چراکه تلاش‌های زیادی برای جلوگیری از جنگ بین فرانسه و پروس کرده‌بود، بخصوص اینکه کوشیده بود تا کشورهای بزرگ را به جبهه‌ی فرانسه بکشاند، پیش از این نیز در حکومت لوئی فیلیپ وزیر بود و اینک مجلس ملی به او اجازه داد تا برای عقد پیمان صلح با صدراعظم پروس مذاکره کند.
نمایندگان پروس در کاخ مشهور لوئی چهاردهم با نمایندگان فرانسه- تیر و ژول‌فاور- دیدار کردند. بیسمارک خواستار غرامت فراوان و علاوه بر آن واگذاری آلزاس و لرن و همچنین شهر بلفورت شد. مردم ایالات آلزاس و لرن با حکومت فرانسه خو گرفته بودند و از شیوه‌ی حکمرانی آنان خشنود بودند، مردم لرن فرانسوی زبان اما قریب به اتفاق آلزاسی‌ها ژرمنی زبان بودند. احساسات ملی‌خواهان بازگشت این دو ایالت قدیمی امپراتوری بودند. بین نمایندگان پروس و فرانسه چنان بحث بالا گرفت که احتمال درگیری پروس و فرانسه قریب می‌نمود، اما بیسمارک احتیاط پیشه کرد و نرمش نشان داد، زیرا می‌دانست اروپا از پیروزی‌های خیره‌کننده پروس به هوش آمده و ممکن است قدرت‌های بزرگ به نفع فرانسه وارد عمل شوند و اوضاع را بر وفق مراد فرانسه بازگردانند، به همین علت، پادشاه و مولتکه را قانع نمود تا به اندازه خودش کوتاه بیایند. بیسمارک پیشنهاد کرد، ما از بلفورت صرفنظر می‌کنیم بدان شرط که فرانسه اجازه دهد، سپاهیان پروس بخاطر این پیروزی عظیم در پاریس رژه بروند. با قبول این پیشنهاد از سوی نمایندگان فرانسه دولتین تن به صلح دادند و بالاخره در دهم مه ۱۸۷۱ عهدنامه فرانکفورت بین آن‌ها منعقد گشت. «… به موجب این معاهده فرانسه آلزاس را به استثنای بلفورت و شمال لرن را با شهر متز یعنی دو ایالت و نیم و ۱۶۰۰۰۰۰ فرانسوی از دست داد، بعلاوه بایستی ظرف سه سال پنج میلیارد به آلمان بپردازد و مادام که خسارت مذکور تماماً پرداخت نگردیده یک لشکر آلمانی به خرج دولت فرانسه شمال و شرق فرانسه را تحت اشغال داشت.»(ماله، ۱۳۸۸، ج۶: ۳۵۴ و ۳۵۳) از دست دادن این دو ایالت که بیش از دویست سال جزء فرانسه بودند، قلب فرانسوی‌ها را جریحه‌دار ساخت و آنان را با شعله‌ی سوزان کینه‌جویی باقی گذاشت. «… درحقیقت بیسمارک وحدت آلمان را با جنگ تأمین نمود و به وسیله صلح آن را تضمین و تحکیم کرد …» حائری و دیگران(۱۳۸۴: ۲۵۷) مهمترین نتایج جنگ ۱۸۷۱- ۱۸۷۰ فرانسه و پروس عبارتند از:
- وحدت آلمان عملی گردید و امپراتوری آلمان- رایش دوم- شکل گرفت.(مهمترین نتیجه)
- بیسمارک به عنوان توانمندترین و سیاستمدارترین مرد اروپا مطرح شد.
- سقوط دومین امپراتوری فرانسه و شکل‌گیری جمهوری سوم
- بزرگ‌ترین جنگ بین ۱۸۱۵ تا ۱۹۱۴
- آغاز تفوق آلمان بر اروپا و افول فرانسه در صحنه سیاست بین‌الملل زیر چنبره‌ی دیپلماسی فعال بیسمارک.
- فرانسه از این پس دشمن درجه یک آلمان شد.
- پیشرفت‌های اقتصادی آلمان تشدید یافت.
- سقوط امپراتوری دوم فرانسه موجب گردید، روسیه از شرایط پیمان صلح پاریس ۱۸۵۶ سرپیچی کند و دست‌اندازی به بالکان و عثمانی را از سر گیرد.
- آغاز دوره‌ای جدید در روابط بین‌الملل که با نام دوره‌ی «صلح مسلح»(۱۹۱۴- ۱۸۷۰) شناخته می‌شود.
۳-۷- تحقق وحدت آلمان
بسیمارک جنگ با فرانسه را تنها به نیت وحدت آلمان انجام داد. پیش از جنگ اعتقادش بر این بود که اگر جنگ درگیرد با پیوند دادن قطعی ایالات جنوبی- با واریا، بادن، ورتمبرگ- به کنفدراسیون شمالی می‌تواند وحدت آلمان را محقق کند، در این خصوص پیش‌داوری‌های او درست از آب درآمد، زیرا ایالات جنوبی که جاه‌طلبی‌های ناپلئون سوم و مداخلات بی‌جا نظیر مداخله در مکزیک و پرستیژ ترساننده‌ای که بعد از جنگ‌های کریمه کسب کرده‌بود و همچنین تهدیدات علنی آن را شاهد بودند، در اندیشه‌یشان چنین جای گرفت که جنگ ۱۸۷۰ تنها بر اثر تجاوز از سوی دولت فرانسه پدید آمده‌است. لذا این حوادث میل به پیوستن آن‌ها به کنفدراسیون شمالی را بطور رسمی بیشتر و بیشتر کرد.
بیسمارک که آنان را در جنگ بر ضد فرانسه به جبهه خود کشانده بود، پس از جنگ بر آن شد تا بطور رسمی و با رضایت آن‌ها، ایشان را رسماً به کنفدراسیون ژرمن‌ها الحاق نماید. و وحدت آلمان را اعلام کند. ایالات جنوبی که شکست فرانسه را پایان کار نمی‌دانستند و دریافته بودند که فرانسه کینه‌ی سختی از این جنگ به دل گرفته‌است، بر آن شدند تا پشتیبانی نیرومند پروس را برای آینده ذخیره کنند. بیسمارک در الحاق ایالات جنوبی به طور رسمی به کنفدراسیون ژرمن‌ها راه درست را اتخاذ کرد، بدین ترتیب که مذاکرات با فرمانروایان ایالات مزبور را آغاز نمود. این مذاکرات هرچند برای فرمانروایان ایالات دشوار بود- زیرا حق حاکمیت خویش را از دست می‌دادند- ولی موج شور و شوق ناسیونالیستی مردم ایالات آن‌ها را ترغیب به پیوستن به کنفدراسیون شمالی ژرمن‌ها کرد. با محاصره‌ی شهر پاریس توسط سپاهیان پروسی و تسلیم آن، تمامی شاهزادگان ایالات ژرمنی در ورسای شهر کوچک مجاور پاریس گرد آمدند- کاخ و باغ‌های ورسای(از اکتبر ۱۷۸۹ که لوئی شانزدهم گریخته بود، تقریباً بدون سکنه و یادبودی از دورانی بود که سال‌ها پیش از میان رفته‌بود- و در باشکوه‌ترین اتاق این کاخ یعنی در تالار مجلل، همان مکانی که لوئی چهاردهم پادشاه خورشیدنشان فرانسه آوازه‌ای بهم زده‌بود و درباریانش در آنجا به خدمتش می‌رسیدند تا پیروزی‌هایش را تبریک بگویند، شاهزادگان آلمانی تاج امپراتوری را به ویلهلم اول پادشاه پروس تقدیم نمودند «… اما پادشاه پروس در پذیرفتن آن دچار تردید شد. برای او این‌ عنوان چندان مهم نبود(همچون فردریک ویلهلم چهارم) وی به مقام کنونی خود(پادشاهی پروس) اهمیت بیشتری می‌داد و بر سر آن نبود برای چنین عنوانی توخالی از مقام خود دست بردارد.»(تنبروک، ۱۳۵۸: ۱۷۰)
کوشش‌های بیسمارک و گفتگوهای خصوصی او با امیران ایالات جنوبی بخصوص لودویگ امیر باواریا که رغبت چندانی برای از دست دادن مقام خود نداشت، موجب گردید تا سرانجام لودویگ تاج امپراتوری را به پادشاه پروس تقدیم کند، درپی این اقدام همه شاهزادگان تاج امپراتوری را به ویلهلم اول پادشاه پروس تقدیم نمودند و او نیز این‌بار تاج را قبول کرد و در خطابه‌ای که ار جانب بیسمارک تهیه شده‌بود، اعلان داشت: «اما باشد که خداوند به ما و جانشینان ما تاج امپراتوری را به ودیعه بگذارد تا همواره حامی رایش آلمانی باشیم، نه از راه فتوحات جنگی، بلکه از طریق نیکوکاری و پایداری صلح در زمینه رفاه ملی، آزادی و تربیت نیکو.»(تنبروک، ۱۳۵۸: ۱۷۱) بدین ترتیب ویلهلم اول پادشاه پروس به عنوان اولین امپراتور امپراتوری تازه تأسیس آلمان در ۱۸ ژانویه ۱۸۷۱ طی مراسمی باشکوه در کاخ ورسای فرانسه تاجگذاری نمود.
شکل ۳-۲ تاجگذاری ویلهلم و اعلام امپراتوری آلمان(دان، ۱۳۸۲، ج۴: ۲۴)
یکپارچگی آلمان، مهمترین نتیجه‌ی جنگ ۱۸۷۱- ۱۸۷۰ فرانسه و پروس به شمار می‌رود. ژرمن‌ها که حس ناسیونالیستی‌یشان از زمان ناپلئون، خیز برداشته بود، اگرچه در جریان انقلاب ۱۸۴۸ با وجود قربانیان، زندانی‌ها و تبعیدی‌های فراوان سرکوب شد و به آنچه می‌خواستند- وحدت- نرسیدند، ولی حس ناسیونالیستی و اتحاد همگانی با خمیره‌ی وجود آنان سرشته بود و کوشش‌های آنان سرانجام در ۱۸۷۱ به ثمر نشست. امپراتوری آلمان در تاریخ به رایش دوم معروف است که شصت و پنج سال پس از انحلال امپراتوری مقدس روم- رایش اول- پی‌افکنده شد. و به صورتی قدرتی نوین و بزرگ در عرصه‌ی سیاسی و نظامی اروپا ظاهر گردید. «… اما باید به خاطر داشت این نیرومندی و توانایی مرهون شخصیت‌های ممتاز و نابغه‌ی آلمان مانند مولتکه، آلبرشت فن‌رون و بخصوص بیسمارک بود و آلمان بدون وجود آنان در سراشیب سقوط می‌افتاد … آنچه موجب پیشرفت سریع آلمان گردیده بود، وجود حکومت دیکتاتوری و ارتش قوی و سلحشور آن بود.» پل‌تاد و دیگران(۱۳۸۳: ۵۴۸)
امپراتوری آلمان یک دولت ملی را تشکیل می‌داد با یک قانون اساسی؛ که در واقع همان قانون اساسی کنفدارسیون ایالات شمالی بود، و از سوی ایالات جنوبی نیز پذیرفته شد، برطبق آن به خاندان هوهن‌زولرن حق حاکمیت داده‌شد و با عنوان امپراتور آلمان در رأس امپراتوری قرار می‌گرفتند. امپراتور ریاست ارتش و نیروی دریایی را برعهده داشت، صدراعظم را نیز او تعیین می‌کرد و حق اعلان جنگ و عقد پیمان با سایر ملل در زمره‌ی اختیارات او قرار می‌گرفت. و درحقیقت رئیس قوه مجریه محسوب می‌شد. قوه مقننه متشکل از دو مجلس بود، یکی «بوندسرات» و دیگری «رایشتاک». بوندسرات قوانین وضع می‌کرد و رایشتاک بیشتر شبیه یک انجمن مناظره بود که در آن راجع به مسائل عمومی گفتگو می‌کردند ولی اقدامی درباره‌ی آن‌ها نمی‌شد. قدرت واقعی حکومت در دست صدراعظم بود، «… صدراعظم نماینده‌ی امپراتور بود و تا وقتی که اراده‌ی امپراتور [اجازه می‌داد] سرکار باقی می‌ماند و می‌توانست رایشتاک را طرف خطاب قرار دهد، بر مجلس «بوندسرات» ریاست کند و هفده رای پروس را به صندوق بریزد و همچنین قوانین را پیشنهاد و اجرا می‌کرد.»(لیتل‌فیلد، ۱۳۶۶: ۱۱۷) معمولاً صدراعظم می‌کوشید اکثریتی در پارلمان داشته‌باشد.
به هنگام تشکیل کنفدراسیون ایالات شمالی در ۱۸۶۶، پرچم این کشور بصورت سه رنگ درآمد. این پرچم نوار سیاه در بالا، سفید در وسط و قرمز در پائین بود، اما پس از شکل‌گیری آلمان در سال ۱۸۷۱ یک عقاب و یک علامت مربوط به دریانوردی به وسط نوار سفید افزوده گشت که تا پایان جنگ جهانی اول به همین صورت باقی ماند و برلین، پایتخت پروس، به عنوان پایتخت آلمان انتخاب شد.
جدول ۳-۱ گاهشماری شکل‌گیری کشور آلمان(فوگل، ۱۳۸۰، ج۲: ۱۰۱۱)

 

وقایع تاریخ
آغاز زمامداری ویلهلم اول بر پروس ۱۸۶۱
آغاز صدارت بیسمارک ۱۸۶۲
جنگ پروس و دانمارک ۱۸۶۴
جنگ پروس و اتریش(سادوا) ۱۸۶۶
جنگ فرانسه و پروس(سدان) ۱۸۷۱- ۱۸۷۰
سقوط پاریس ۲۸ ژانویه ۱۸۷۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:09:00 ق.ظ ]




تناسب و ارتباط بین آیات در یک سوره
بعد از بررسی تناسب وارتباط بین سوره‌ها نوبت به بحث ارتباط و تناسب بین آیات و اجزاء یک سوره می‌رسد؛ که به مهمترین انواع این ارتباط اشاره کردیم و اینک به بررسی بیشتر آن می‌پردازیم.
این مساله نیز مانند تناسب بین سوره‌ها از دیر باز، موافقان و مخالفانی داشته (با شدت اختلاف کمتر) و هر کدام نیز برای خود دلایلی مطرح کرده‌اند. و این اختلاف نظر نیز به‌اختلاف در مورد چگونگی چینش آیات در سوره‌های قرآن بر می‌گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به عبارت دیگر اگر کسی معتقد باشد که چینش آیات و سور در قرآن توقیفی و به دستور صریح پیامبر| انجام گرفته‌است، متعاقباً بحث تناسب و ارتباط آیات نیز معنی‌دار خواهد شد و اگر به‌اجتهادی بودن چینش آیات قائل شود، دیگر جایی برای بحث از این موضوع باقی نمی‌ماند.
بطور مثال سیوطی در الاتقان از قول فخر رازی به ‌همین مطلب اشاره کرده که: قرآن همانطور که‌از نظر فصاحت الفاظ و بلندی معانی‌اش معجزه‌است از نظر ترتیب و نظم آیاتش نیز معجزه‌است.[۲۹۳]
بنابراین مقوله تناسب در دو صورت قابل پیگیری است:
تناسب در سوره‌ها ی قرآن
تناسب و ارتباط در آیات قرآن.
درباره‌ ارتباط بین سوره‌ها در بحثهای گذشته بطور مختصر مطالبی را آوردیم و اما نوع دوم از انواع ارتباط خود به دو جهت کلی تقسیم می‌شود.
الف) از جهت شکل و قالب آیات (هماهنگی و تناسب واژگانی آیات)
ب) از جهت محتوا و مضمونی آیات ( تناسب معنوی)
البته تقسیم‌بندی کلی دیگری نیز انجام گرفته که مطرح کردن آنها از حوصله‌این بحث خارج است.[۲۹۴]
بدون شک منشاء تناسب و هماهنگی واژگانی آیات قرآن، وحی آسمانی است و بشر هیچ‌گونه دخل و تصرفی در آن نداشته و به‌همین دلیل نیز تحدّی کرده و مخالفان خود را دعوت به مبارزه نموده که‌اگر در الهی بودن قرآن شک دارید یک سوره مانند آن بیاورید[۲۹۵]. و از طرف دیگر نیز وعده داده‌است که قرآن از دستبرد بشر در امان خواهد بود و هیچ تحریفی در آن رخ نخواهد داد.[۲۹۶]
علامه& در بحثی ذیل آیۀ ۷ سورۀ مبارکۀ آل عمران می‌گوید: بیان قرآنى، کلامى است که‌الفاظش در عین اینکه ‌از یکدیگر جدایند به یکدیگر متصل هم هستند، به ‌این معنا که‌هر یک بیانگر دیگرى، و به فرموده على ×شاهد بر مراد دیگرى است".
پس نباید به مدلول یک آیه و آنچه‌از بکار بردن قواعد عربیت مى‏فهمیم اکتفاء نموده، بدون اینکه سایر آیات مناسب با آن را مورد دقت و اجتهاد قرار دهیم به معنایى که‌از آن یک آیه به دست مى‏آید تمسک کنیم، هم چنان که ‌آیه شریفه:{ أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیه‌اخْتِلافاً کَثِیراً} به‌همین معنا اشاره نموده و مى‏فرماید تمامى آیات قرآن بهم پیوستگى دارند.
در ادامه بعد از بحثی مفصل راجع به تفسیر برأی می‌گوید: « تفسیر به رأى باعث ظهور تنافى در بین آیات قرآن مى‏شود». و برای این اعتقاد خود به تناسب وارتباط موجود در آیات استدلال می‌کند و می‌نویسد: چون ترتیب معنوى که بین مفاهیم و معانى آنها موجود است به‌هم مى‏خورد و در نتیجه یک آیه قرآن در جایى غیر از آنجا که دارد واقع مى‏شود، و نیز یک کلمه‌ان در غیر آنجایى که دارد قرار مى‏گیرد، و لازمه‌این آن است که بعضى از آیات قرآن و یا بیشتر آن به معناى خلاف ظاهرش تاویل شود.
بدین صورت ثابت می‌کند که نمی‌توان براحتی مکان واژه‌ها وعبارات وآیات قرآنی را جابجا نمود، چون همگی به‌هم پیوسته ومرتبطند. [۲۹۷]
نکته جالب توجه‌این است که‌ هر کجای قرآن که مردم را به تحدّی دعوت نموده‌است با یک آیه نبوده، بلکه با چند آیه بوده و این نشانگر این مطلب است که ‌این نوع دعوت به تحدی برای آن است که، آوردن مجموعه‌ای از آیات قرآن و برقراری ارتباط بین آیات از اهمیت خاصی برخوردار بوده که قطعاً بشر از آن عاجز بوده ‌است. بنابراین ده ‌آیه یا یک سوره و یا کل قرآن، که مورد تحدّی قرار گرفته.[۲۹۸] مجموعه‌ای پیوسته و هماهنگ بوده‌است نه بی ارتباط باهم.
بنابراین برای تفسیر آیات قرآن ونیز کشف معنا و مقصود و محتوای آیات، آشنایی با واژه‌ها و عبارات و کلمات قرآنی اگر چه لازم است اما کافی نیست.بنابراین به مجرد تسلط یافتن به زبان عربی نمی‌توان ادعا نمود که تمام معنای قرآن را نیز می‌توان فهمید. بلکه‌از آنجا که فهم یک آیه به فهم واژه‌ها وعبارات آیات دیگر وابسته‌است و درک مجموعه‌ای از آیات نیز به فهم معنای کل آیات قرآن وابسته ‌است اهمیت بحث تناسب آیات روشن می‌شود.
تناسب از نوع اول ( تناسب وهماهنگی واژگانی آیات ) مورد اتفاق مفسران بوده و در تفاسیر خود با یقین به ‌همین مطلب به تفسیر آیات پرداخته‌اند و ما بزودی شاهد مثالهایی را از این دو تفسیر ( المیزان، فی ظلال) ارائه خواهیم کرد
اما بحث مهمتری که در این پژوهش نیز به آن پرداخته‌ایم تناسب در آیات از جهت مضمونی و محتوایی است که در این خصوص نظرات مختلفی قابل بررسی است و مهمترین آنها از این قرار می‌باشد:
الف) عدم تناسب درون گروهی آیات
عده‌ای از قرآن پژوهان و مفسّران وجود ارتباط و تناسب را بین آیات انکار کرده‌اند اولین کسی که منکر این نوع ارتباط شد، عزّالدّین عبدالسلام بود. وی معتقد است که چون قرآن در موضوع واحدی سخن نگفته، نمی‌توان بین آیات آن ارتباط بر قرار نمود.[۲۹۹]
شوکانی نیز در فتح القدیر مخالفت خود را مطرح کرده و می‌گوید:« بسیاری از مفسّرین، علمی‌پر زحمت و
بی نتیجه ‌آورده و در دریایی فرو رفته‌اند که به شنا در آن موظف نشده‌اند. »[۳۰۰]
وی در جای دیگر گفته‌است که:« سخن گفتن در این زمینه سبب می‌شود که‌افراد نادان و یا مغرض تصور کنند که بلاغت و اعجاز قرآن، به ظهور این تناسب بستگی دارد و اگر آنرا نیابند به عیب‌جویی می‌پردازند. »[۳۰۱]
در سالهای اخیر این نظریه‌از سوی مستشرقان تقویت شد و به‌این موضوع دامن زدند که نه تنها هیچ تناسبی بین آیات وجود ندارد بلکه تشویش و اضطراب بین آنها حاکم است. [۳۰۲]
ب) تناسب فقط بین آیاتی که در یک زمان نازل شده‌اند وجود دارد.
عده‌ای از قرآن پژوهان و مفسّران، نیز معتقدند که جایگاه‌ ارتباط و تناسب فقط بین آن دسته ‌از آیاتی است که در یک مرحله نازل شده‌اند. حال ممکن است برخی از آیات یک سوره باشد یا تمام آیات یک سوره.
دکتر سید محمد حسین بهشتی از جملۀ کسانی است که به‌این مسأله‌اعتقاد داشته واین گونه می‌گوید: هیچ لزومی ‌ندارد که تمام آیات یک سوره با هم ارتباط داشته باشند؛ بلکه تنها بین آیاتی که در یک مرحله نازل شده‌اند می‌توان بدنبال تناسب و ارتباط بود، زیرا شرایط نزول هر یک با دیگری متفاوت است بنا براین اگر آیات یک سوره در پنج مرحله نازل شده باشند، پنج نوع ارتباط متفاوت بین آنها برقرار است و حتی ممکن است آیه‌ای به تنهایی نازل شده باشد ودر این صورت هیچ گونه‌ارتباطی با آیات قبل و بعد ازخود نداشته باشد. وی هم چنین معتقد است که درست کردن رابطۀ مصنوعی بین آیاتی که ‌هیچ گونه ‌ارتباطی با هم ندارند موجب فهم انحرافی از آیات شده و برداشت نا صحیح از آیه را بوجود می‌آورد.[۳۰۳]
علامه طباطبائی& از جمله کسانی است که به‌این مساله ‌اعتقاد داشته و گاهی نیز بر وجود آن تاکید می‌کند. از جمله درباره سوره‌انعام می‌گوید:
اگر در سیاق آیات سوره ‌انعام دقت شود معلوم می‌گردد که سیاق همه واحد و همه به ‌هم متصل و مربوطند و خلاصه در بین آنها چیزی که دلالت کند بر اینکه‌ آیات آن جدا جدا نازل شده به نظر نمی‌رسد و
این خود دلیل بر این است که ‌این سوره‌ همین طور که ‌هست، یک دفعه نازل شده‌است.[۳۰۴]
درباره سوره ‌ال عمران نیز به ‌همین صورت استدلال می‌کند که: این احتمال خیلی به ذهن نزدیک است که یکباره نازل شده باشد، برای اینکه آیاتش که ۲۰۰ آیه ‌است ظهوری روشن در بهم پیوستگی و انسجام دارد و از اول تا به آخر، متناسب با هم است و پیداست که‌همه ‌اغراض آنها بهم مربوط است. [۳۰۵]
اما درباره سوره نساء از همین استدلال استفاده نموده ‌اما نتیجۀ دیگری گرفته‌است و آن اینکه‌از ظاهر آیات آن بر می‌آید که یکباره نازل نشده ‌است، هر چند که غالب آیات آن بی‌ارتباط با هم نیستند.
ج) تمام آیات یک سوره با هم دیگر تناسب دارند.
عده‌ای نیز اعتقاد دارند که بین کلیه ‌آیات هم جوار یک سوره، تناسب برقرار است و یک مفسّر توانا کسی است که بتواند این لطافتها و ظرافتهای موجود بین آیات را پیدا کند.
به نظر این عده، آیات قرآن به مرواریدهایی شبیه‌اند که با یک رشته به یکدیگر پیوند می‌خورند و یکی از محسّنات اسلوب قرآن همین است، که در عین پراکندگی، باز هم از کمال ارتباط و انسجام برخوردارند.[۳۰۶]
فخر رازی نیز که شاید نخستین کسی است که‌از علم مناسبت، در توضیح و تفسیر آیات استفاده نموده‌است معتقد است:…. شاید کسانی که گفته‌اند قرآن از نظر اسلوب هم معجزه ‌است منظورشان همین تناسب و پیوستگی آیات بوده‌است، اگر چه بیشتر مفسّرین به‌این دقّّتها بی تفاوتند، از جهتی می‌توان گفت که آنها نسبت به ‌اسرار و پیوندها، آگاهی ندارند.[۳۰۷]
شیخ ولی الدین ملوی نیز منکران وجود تناسب بین آیات را افراد دچار توّهم می‌داند و تأکید می‌کند اگر چه قرآن از حیث نزول بر حسب رویداد های مختلف نازل شده ‌است اما از حیث ترتیب و استواری برحسب حکمت تنظیم شده‌است. بنابراین مصحف موجود مطابق همان چیزی است که در لوح محفوظ بوده ‌است.[۳۰۸]
عبداله درّاز نیز وحدت منطقی و ادبی میان آیات یک سوره را به تدریج و به ‌اقتضای رخدادهای خاصی نازل شده‌اند، از نشانه‌های بزرگ اعجاز می‌خواند.[۳۰۹]
از جمله‌ افرادی که به‌این موضوع اعتقاد داشته و به آن پرداخته‌اند؛ می‌توان از برهان الدین بقاعی درالنظم الدرر فی تناسب الایات و السور، سیوطی در تناسق الدرر، سید قطب در فی ظلال القرآن و…. نام برد.
برخی از مفسران نیز درعین حال که به ‌این بحث اعتقاد داشته ‌اما در تفسیر خود کمتر به‌ آن اشاره نموده‌اند. از جملۀ این مفسران آیت اله‌عبدالعلی سبزواری است از آنجایی که وی معتقد است ماهیت همۀ آیات هدایت است و در همۀ آیات، تناسب معنوی وجود دارد، پس تناسب در آیات امری بدیهی بوده و نیازی به یادآوری آن نیست. وی این گونه‌استدلال می‌کند که: من به بیان نظم بین آیات نپرداختم، زیرا در جمیع قریب به‌ اتفاق آیات این نظم موجود است واین نظم مکمل خود آیات است یا هدایتی به سوی آن می‌باشد بنابراین نیازی به ذکر آن نیست چرا که غرض در خود آیات موجود است وهمین موضوع باعث پیوند بین آنها شده‌است.[۳۱۰]
اما با وجود این در برخی ازموارد مطرح کردن بحث تناسب را ضروری یافته و صریحاً به ‌آن اشاره می‌کند. بطور مثال در ذیل آیۀ ۱۸۵ سورۀ مبارکۀ بقره در ارتباط با دو آیۀ قبلی می‌گوید: بعضی آیات با بعضی دیگر در داشتن تناسب ونظم دارای ادب رفیع واسلوب زیباست. [۳۱۱]
اما همانطور که ذکر شد اگر چه مرحوم علامه طباطبائی فقط به‌ ارتباط و تناسب بین آیاتی که در یک مرحله نازل شده‌اند اعتقاد دارد؛ در عین حال المیزان را بر همین اساس نوشته، بطوری که می‌توان گفت تمامی‌سعی خود را در بیان نوعی مناسبت میان آیات بکار برده‌است و از نظر ایشان وحدت سیاق بین آیات بر قرار نمی‌گردد مگر آنکه نوعی ارتباط و مناسبت بین آیات وجود داشته باشد.[۳۱۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم