• صندوقهای مشترک سرمایه گذاری : نوعی شرکت سرمایه گذاری اند که در اوراق بهادار با سرری=سید کمتر از یک سال و ریسک کم سرمایه گذتذی می کنند.شرکتها با خرید سهام این صندوقها در آنها سرمایه گذاری نموده و به وسیله سود سهام بازده دریافت می کنند(نه بهره)سود سهام روزانه محاسبه می شود وماهانه پرداخت می گردد.صندوق اماده است در هر روز سهام خود را باز خرید کند.

 

مدیریت حسابهای دریافتنی:
فروش نسیه کالا همراه است با تشکیل حسابهای دریافتنی به دو صورت عمده اند:

 

  • اعتبارات خرده فروشی

 

  • اعتبارات تجاری(شرکتی به شرکت دیگر اعتبار می دهد)

 

مدیریت موجودی ها:
موجودی کالا عبارتست از مواد اولیه،کالای در جریا ساخت و کالای ساخته شده .مدیریت موجوی کالا بستگی به عوامل زیر دارد:

 

  • شناخت انواع کالای مورد نیاز

 

  • درصد یا نسبت موجودی کالا از کل داراییهای شرکت

 

عوامل تعیین کننده اصلی سطح موجودیها عبارتند از:میزان فروش،مدت زمان،ماهیت تکنیکی جریان تولید و دوام کالای درجریان ساخت به مدت زمان تولید بستگی دارد وهرچه تکنیکهای تولید بگونه ای باشد که مدت تولید را کاهش دهد موجودی کالای در جریان ساخت کاهش خواهد یافت.میزان کالای ساخته شده به بادوام بودن کالا و سیاستهای فروش مربوط است.
میزان موجودی کالا
در میزان موجودی کالا باید از سیاستها و روشهایی استفاده کرد که از یک سومواجه با کمبود مواد اولیه وکالای ساخته شده نشویم و از سوی دیگرمواجه با مازاد موجودی وکالای راکد در انبار نگردیمدر نتیجه در نگهداری کالا دو نوع ریسک وجو دارد:
۱-ریسک کمبود کالا:درمورد مواد اولیه منجر به اختلال در فرایند تولید و در مورد کالای ساخته شده موجب از دست دادن مشتری می شود.
۲-ریسک مازاد کالا،یعنی شرایطی که شرکت مواجه با افزایش بیش از حد موجودی کالا می شودو موجب افزابش هزینه های نگهداری(هرینه های انبار داری،هزینه راکد شدن سرمایه و هزینه از مد افتادگی و فاسد شدن کالا است)
درمورد ریسک اول می توان با ایجاد ذخیره احتیاطی این ریسک را کاهش داد.
مدل تصمیم گیری موجودی کالا
در مدیریت موجودی کالا با دونوع هرینه روبه رو هستیم:
۱-هزینه های نگهداری
۲-هزینه سفارش
هزینه نگهداری:هزینه هایی است که بخاطرنگهداری کالا در شرکت ایجاد می شود این هزینه ها شامل هزینه های انبارداری ،هزینه های راکد شدن منابع مالی و هزینه فاسد شدن کالاست.بدیهی است که هرچه زمان نگهداری کالا در انبار افزایش یابد هزینه نگهداری نیز افزابش خواهد یافت.
هزینه سفارش:هزینه هایی است که برای هربار سفارش مجبور به پرداخت آن می باشیم.هرچه دفعات سفارش افزایش یابد این هزینه ها نیز افزایش می یابند. ( تهرانی،۱۳۸۵)
پایان نامه - مقاله - پروژه
مدیریت نقدینگی :
مدیریت نقدینگی معیار مهمی در تعیین سیاست های سرمایه در گردش است و توانایی شرکت در ایجاد وجه نقد مورد نیاز را بیان میکند نسبتهای جاری و آنی و نسبتهای نقدینگی ،مفید و سنتی نقدینگی هستند .اما ناکافی و تنها مبتنی بر ارقام ترازنامه اند و نمی توانند جزئیات را به خولی فراهم کنند و اطلاعات صحیحی درباره کارایی مدیریت سرمایه در گردش بدهند . روابط ریاضی مورد استفاده برای محاسبه این شاخص ها ، وجه نقد و داراییها عملیاتی را در بر میگیرند ،اما در نظر گرفتن داراییهای عملیاتی نظیر حسابهای دریافتنی و موجودی مواد و کالا با وجه نقد و شبه نقد از نظر مبانی اساسی مدیریت و موجودی مواد و کالا با وجه نقد و شبه نقد از نظر مبانی اساسی مدیریت وجه نقد غیر منطقی است . با توجه به محدودیت های نسبتهای سنتی نقدینگی در تحقیقات به عمل امده پیشنهاد شده است که از مقیاس نقدینگی مستمر برای مدیریت سرمایه در گردش استفاده شود .مقیاس نقدینگی مستمر به جریان های نقدی ورودی و خروجی ایجاد شده در شرکت اشاره دارد که ناشی از تحصیل مواد خام ،تولید ،فروش ،پرداخت ها و فرایند گرداوری مطالبات است . همان گونه که مقیاس نقدینگی مستمر نقدینگی تابعی از چرخه تبدیل وجه نقد میباشد صحیح تر است که به جای سنتی ، از مقیاس چرخه چرخه تبدیل وجه نقد برای ارزیابی اثر بخشی ودیریت سرمایه در گردش استفاده شود . (کاکاسرایی،۱۳۹۰)
سرمایه در گردش یکی از منابع تامین مالی به ویژه برای شرکت های کوچک ، متوسط، و در حال رشد است از نگرانیهای مدیریت ،میزان سرمایه گذاری در دارایی های جاری و مدیریت سرمایه در گردش است به گونه ای که از یک طرف سهم بازار و اعتبار تجاری کسب شده بین مشتریان و عرضه کنندگان خود را حفظ کند و از طرف دیگر سود اوری خود را افزایش دهد لذا مدیریت این داراییها و بدهیها کوتاه مدت به این دلیل نیازمند توجه خاص است که مدیریت سرمایه در گردش نقش مهمی در سود اوری و نقدینگی شرکتها و همچنین ریسک و بازده ان بازی میکند
می توان گفت مدیریت سرمایه در گردش در واقع از مدیریت یک سبد تشکیل شده است که شامل مدیریت وجه نقد ،مدیریت موجودی کالا و مدیریت سیاست اعتباری شرکت میشود .
) (Samilogu and demirgunes,2008
۱-مدیریت وجه نقد :
وجه نقد به عنوان یک عامل مهم از نقدینگی شرکت ها مطرح است . مدیریت وجه نقد با سرعت بخشیدن به جریان های نقدی ورودی و کند کردن جریان های نقدی خروجی در ارتباط است . به عنوان مثال میتوان با گنجاندن شروط مبتنی بر پرداخت در مدت زمان کوتاه تر در قراردادهای فروش اعتباری به مشتریان به جریان های نقدی ورودی سرعت بخشید .همچنین کند کردن جریان های نقدی خروجی از طریق گفتگ
و و مذاکره با عرضه کنندگان در خصوص طولانی تر کردن مدت اعتباری خرید های نسیه ، امکان پذید میباشد .
نگهداری وجه نقد میتواند مزایا و مضراتی برای شرکت به همراه داشته باشد نگهداری وجه نقد میتواند شرکت رت در مقابل ریسک کمبود وجه نقد در موارد ضروری مصون دارد . از طرفی نگهداری وجه نقد ریسک از دست رفتن فرصت های سرمایه گذاری در پروژهای سود اور را نیز به دنبال دارد .
کی اون معتقد است که مدیریت وجه نقد در واقع ایجاد نوعی تعادل بین ریسک و بازده است .نگهداری از وجه در شرکت اگرچه ریسک نقدینگی را به حداقل میرساند اما سود اوری واحد تجاری را کاهش میدهد . از طرفی کاهش سطح وجه نقد نگهداری شده در شرکت از طریق سرمایه گذاری وجوه اضافه ،سود و در نهایت ارزش سهام شرکت را افزایش میدهد اما افزایش احتمال تمام شدن وجه نقد را نیز به دنبال دارد .
۲-مدیریت موجودی :
شرکت ها به منظور به حد اقل رساندن ریسک کمبود موجودی ها و ار دست دادن فروش ، انگون که مشتریان انتظار دارند اقدام به نگهداری موجودی ها می کنند اما نگهداری موجودی ها هزینه هایی نیز به دنبال دارد . وجوهی که در قالب موجودی ها حبس شده اند نمی توانند در پروژه های دیگر سرمایه گذاری شده و برای شرکت ایجاد بازده نمایند .
هزینه های انبار داری و بیمه نیز باید پرداخت شوند . علاوه بر این ، سرقت شدن صدمه دیدن ضایع شدن و از مد افتادگینیز به نوبه خود هزینه هایی را به شرکت تحمیل می کنند . در سال های اخیر شرکت ها از روش های نوینی در نگهداری موجودی ها مانند سیستم برنامه ریزی نیازمندی های کالا [۲۲] ، موجودی به هنگام [۲۳] و برنامه ریزی منابع اسازمانی [۲۴] بهره مند شده اند و از این روش ها به گونه ای با اهمیت ، موفق به کاهش مقادیر موجودی کالای خود شده و وجه نقد حبس شده در قالب موجودی کالا را کاهش داده اند.
۳- سیاست مدیریت اعتباری :
شرکتها در مدیریت اعتبارات از روشهایی استفاده می کنندکه از نظر ریسک و بازده متناسب باشند بازده زمانی افزایش می یابد که مشتری شرایط اعتبار را رعایت نماید و ریسک در این مورد احتمال عدم وصول مطالبات و یا احتمال شرکت برای وصول مطالبات مجبور شود انجام دهدمی باشد.ارکان اصلی سیاست مدیریت اعتبارات عبارتنداز :

 

  • معیارهای اعطای اعتباری به مشتریان

 

  • گرفتن وثیقه از مشتریان

 

  • روش وصول مطالبات

 

درمورد اعطای اعتبار به مشتریان در دو مورد تصمیم گیری می شود:
الف:شرکتهایی که برای بار اول خرید می کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...