در خارج از کشور خود بسر ببرد.
ناتوان از بهرهمندی از حمایتهای دولت متبوع و یا بیتمایل نسبت به بازگشت به کشور خود باشد.
چنین ناتوانی و یا عدم تمایل مربوط به ترس از تعقیب و محاکمه باشد[۷۰].
تحت تعقیب به دلیل مسائل نژادی ، مذهبی ، ملیتی ، عضویت در یک گروه اجتماعی یا سیاسی خاص باشد.
جالب توجه اینکه تعریف مزبور ، میان کودک و بزرگسال تمایزی ایجاد نمیکند و شامل گریختن از درگیری بین المللی و یا داخلی نبوده و اکثراً افرادی که از مخاصمه فرار میکنند معیار فوق را بصورت کامل حائز نمیشوند . با اینحال زمانی که مخاصمه یا اشغال منجر به تعقیب گروه های متعددی میگردد که این گروه ها بیتمایل و ناتوان از بهرهمندی از حمایتهای دولت متبوع و یا حمایتهای دولت حامی در زمان اشغال باشندمیتوان آنها را بعنوان پناهنده تلقی نمود.
در مواردی کلیه اعضای گروهی که بصورت جمعی بیخانمان شدهاند میتواند بعنوان پناهنده تلقی شود. در شرایط اضطراری چنین موانعی تشخیص موردبهمورد وضعیتهای افراد را بعنوان پناهنده سخت و دشوار میکند. گاهی جهت امکان فراهم ساختن کمکهای موردنظر شناسایی گروهی افراد صورت میگیرد که منجر به پذیرفتن افراد گروه بعنوان پناهنده در همان نگاه اول میگردد.
الف) موافقتنامه منطقهای
کنوانسیون آفریقایی راجع به مشکلات خاص حاکم بر پناهندگی مصوب ۱۹۶۹
اگر چه بخش نخست تعریف پناهنده در کنوانسیون آفریقاییراجع به مشکلات خاص حاکم بر مسئله پناهندگی سال ۱۹۶۹ منطبق با کنوانسیون۱۹۵۱ میباشد، در بخش دوم بصورت ویژه تعریف پناهنده را شامل هرکسی میداند که ‌به علت حمله خارجی ، اشغال ، سلطه خارجی یا رویدادهایی که منجر به برهمخوردن نظم عمومی در هر بخش از کشور متبوع وی شده، مجبور به ترک محل اصلی زندگی خود و جستجوی پناهگاه و محل زندگی در خارج از کشور خود میگردد. این کنوانسیون تنها توافقنامه الزام آوری است که در تعریف خود از بحث مخاصمه مسلحانه فاصله گرفته است.[۷۱]
ب) اعلامیه کارتاگانا در خصوص پناهنده ۱۹۸۴
این اعلامیه مصوب کشورهای آمریکای لاتین، تعریف پناهنده را به دلیل عمومی شدن خشونت و تشدید آن به افرادی که از صحنه مخاصمه میگریزند سرایت میدهد[۷۲]. با این وجود بسیاری از کشورهای منطقه آمریکا لاتین آنرا نپذیرفته‌اند.[۷۳]
ج) حقوق بین الملل بشردوستانه
بر خلاف کنوانسیون ۱۹۵۱ ، حقوق بین الملل بشردوستانه مفهوم پناهنده را تعریف نکرده است. افراد بسته به موقعیت کشوری که به آن پناه میبرند و آنرا به کشور خودشان ترجیح میدهند شایسته حمایت میباشند هر چند از صحنه مخاصمه فرار کرده باشند و یا دلیل پناهندگی آنها مسئله دیگری باشد. که دراین صورت :
در طی مخاصمه مسلحانه بین المللی ، حقوق بشردوستانه بین المللی حمایتهای لازمه از اتباع که صحنه مخاصمه را ترک کرده و به قلمرو کشور دیگر طرف در جنگ وارد شدهاند صورت خواهد داد . چنین افرادی که از حمایتهای کشور متبوع خودشان برخوردار نیستند مستحق رفتار بعنوان بیگانه در داخل خاک طرف دیگر مخاصمه می باشند و نمیتوان آنها را دشمن تلقی کرد. در نتیجه این افراد تحت پوشش کنوانسیون چهارم ژنو قرار میگیرند[۷۴].
پناهندگانی که از کشوری که در مخاصمه درگیر نشده است به کشور درگیر در مخاصمه گریختهاند تحت حمایت از کنوانسیون چهارم ژنو قرار میگیرند یعنی موردی که میان کشور متبوع طرف و کشور درگیر مخاصمه روابط دیپلماتیک برقرار نیست. در عین حال پروتکل اول حمایتهای مطروحه را به موارد عدم وجود روابط دیپلماتیک نیز توسعه میدهد.
اگر کشور میزبان با هیچ کشور دیگر در حالت مخاصمه مسلحانه قرار نداشته باشد، لکن با جنگ داخلی روبرو بشود. با پناهندگان ساکن در آن کشور طبق قواعد عبور مندرج در ماده ۳ که قابل اعمال نسبت به پروتکل دوم نیز میباشد رفتار خواهد شد.
حقوق بین الملل بشردوستانه به اشخاصی که از کشوری فرار کردهاندکه نه درگیر مخاصمه بین المللی و نه داخلی است ، قابل اعمال نمیباشد.
۲- رفتار با کودکان پناهنده
- از دیدگاه کنوانسیون وضعیت پناهندگان ۱۹۵۱
بر طبق کنوانسیون دولتها متعهد به اتخاذ رفتارهای استاندارد با پناهندگان در حیطه صلاحیت خود بر طبق مفهوم صحیح پناهنده هستند. بعلاوه کنوانسیون مزبور حمایتهای خاص محدودی در جهت حمایت از کودکان مقرر کرده است:
آزادی کافی برای والدین کودکان جهت آموزشهای مذهبی کودکان منطبق با ملیت آنها[۷۵].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
ارائه آموزشهایی همانند آنچه که برای اتباع خود در نظر گرفته است[۷۶].
رفتار مطابق آنچه که برای بیگانگان مطلوب دانسته شده است در مورد آموزشهای غیر ابتدائی[۷۷].
الف) از دیدگاه حقوق بین الملل بشردوستانه
حقوق بین الملل بشردوستانه نیز حمایتهای محدودی جهت کمک به کودکان پناهنده در نظر گرفته است. طی مخاصمات مسلحانه بین المللی علاوه بر افرادی که بعنوان پناهنده در سرزمین هر یک از طرفین مخاصمه حضور دارند بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو کودکان زیر ۱۵ سال بصورت ویژه از تسهیلات موجود همانند اتباع کشور زیربط بهره خواهند برد.
ماده ۷۸ پروتکل اول مقرر می دارد کودکان مورد حمایت که از منطقهای به منطقه دیگر جابجا میشوند در حین جابجایی نیز میبایست از نظر آموزشی از جمله مذهبی و اخلاقی نیز مورد توجه قرار گیرند.
ب)کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق کودک ۱۹۸۹
قرارداد ژنو در سال ۱۹۲۴ میلادی در باره حقوق کودکان، قرارداد رعایت حقوق کودکان از طرف مجمع عمومی سازمانمللمتحد در بیستم نوامبر ۱۹۵۹ میلادی، اعلامیهی جهانی حقوق بشر، پیمان بین المللی درباره حقوق سیاسی و شهروندی (بخصوص در ماده ۲۳ و ۲۴ آن)، پیمان جهانی برای حقوق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی (بخصوص در ماده ۴۰)، اسناد و اساسنامه های دیگر تشکل های بین المللی که بنفع کودکان فعالیت میکنند.[۷۸]
و بدنبال آنچه در اسناد حقوق کودک ذکر شده است، مبنی بر اینکه: کودک بخاطر عدم بلوغ جسمی و روانی خود، نیازمند حمایت ویژه حقوقی قبل و بعد از تولد میباشد.
و بر اساس مصوبات و قراردادهای مربوط به حمایت کودکان و بخشنامه های سازمان مل در باره تعیین حداقل سن و شرایط مجازات قانونی برای نوجوانان و حمایت از زنان و کودکان در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه.[۷۹]
و بر پایه این واقعیت که در بسیاری از کشورهای دنیا، کودکان در موقعیت بد و نابسامانی زندگی میکنند و نیاز به توجه فوری و ویژه دارند.
و با درک اهمیت و ارزش همکاری های بین المللی برای بهبود شرایط زندگی کودکان در همه ی دنیا و بویژه در کشورهای در حال رشد.
بر طبق م۲۲ کنوانسیون حقوق کودک دولتها متعهد شدهاند تا نسبت به اینکه کودکان پناهجو برطبق حقوق بینالملل و یا حقوق داخلی ( فارغ از اینکه تحت حمایت والدین یا کس دیگر باشند یا خیر) از حمایتهای متناسب بهرهمند شوند و کمکهای حقوق بشر دوستانه را دریافت و از حقوق مندرج در CRC[80] اطمینان حاصل نمایند. توجه به بازگشت مجدد به آغوش خانواده مورد دیگری است که کنوانسیون همیشه کشورها را متعهد به آن دانسته و موظف به همکاری با ملل متحد در این زمینه قلمداد کرده است.
ج)کمیساریایی عالی پناهندگان ملل متحد [۸۱]
این کمیساریا در اول ژانویه ۱۹۵۱ به مدت یک سال جهت پرداختن به ۲/۱ میلیون پناهندۀ بیخانمان جنگ دوم جهانی ایجاد شده و تلاش خودرا مصروف جلب حمایت بین المللی و یافتن راه حلهای پایدار برای مشکلات پناهندگان نمود. لکن این نهاد در پاسخ به افزایش مشکلات پناهندگان به حیات خود ادامه داده و امروزه به اصلیترین آژانس حامی حقوق پناهندگان تبدیل و امروزه قریب به ۳/۲۲ میلیون آواره را کمک رسانی میکند[۸۲] .
طی یک دهه گذشته کمیساریای عالی پناهندگان مللمتحد نیازهای اختصاصی کودکان پناهنده را مورد توجه خاص قرار داد.
درسال ۱۹۹۳ این نهاد سیاست اجرائی خود مبنی بر حمایت از کودکان پناهنده را که شامل اصول راهنمایی که طی آن منافع کودکان باید دراولویت قرار گیرد را اعلام کرد. یکسال بعد راهبردهای حمایت و حفاظت از کودکان را منتشر نمود[۸۳] تلاش این راهبرد در جهت هماهنگی حمایت از حقوق کودک در جهت نیازهای اساسی کودکان پناهنده بوده که امروزه مورد استفاده فعالان این زمینه است.
گزارش مستقل عملکردUNHCR در خصوص کودکان در سال ۲۰۰۲ منتشر شد با وجود تشویق و ستایش اقدامات آن اعلام نمود در بسیاری موارد جایگاه کودکان مورد حمایت و کمک رسانی در فرع و حاشیه بوده است[۸۴].
د) آوارگان داخلی[۸۵]
از دید حقوقی آوارگان داخلی تحت حاکمیت دولت متبوع خودشان هستند و بنابراین شایسته حمایت از طریق حقوق بین الملل بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه که شامل کلیه افراد بشری است میشوند.
لکن گاهی اوقات دولت متبوع این آوارگان بدلیل نبود توانایی یا نبود رغبت از حمایت آنان سرباز میزند. بعلاوه آوارگان داخلی خارج از نظارت کلی کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد قرار میگیرند زیرا دایره صلاحیت این کمیساریا در مورد آوارگانی است که خارج از کشور متبوع خود بسر میبرند. [۸۶]
ماده ۱۹ اساسنامه دفتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد اظهار میدارد که کمیسر عالی پناهندگان در کنار فعالیتهای معمول خود در حیطه صلاحیت مشخص شده وظایفی که مجموع عمومی محول میکند را به انجام خواهد رسانید. بر اساس این ماده و در طول چندین دهه یکسری از قطعنامههای مجمع عمومی ملل متحد به کارگزاران UNHRC کارگشاییهای لازم را انجام داده و دخالت آنها در شرایط آوارگان داخلی را تسهیل نموده و توسعه بخشید.
با اینحال UNHRC در راستای تدارک کمک به آوارگان داخلی با محدودیتهایی روبرو است و نماینده آن نیازمند موارد ذیل است:‌
دریافت مجوز از مقامات صالح مجمع عمومی ، دبیر کل ، یا ارگان صالح ملل متحد
جلب رضایت دولت ذینفع یا محل فعالیت یا سایر طرفهای دخیل در مخاصمه
دسترسی جمعیت نیازمند کمک
امنیت متناسب و کافی جهت نیروهای UNHCR و مشارکت کنندگان در کمک رسانی
این محدودیتها با مشکلات مالی همراه شده و موجب میشود ک نیروهای کمکرسان بیشتر توان خود را معطوف به کمکرسانی به گروه های اصلی تحت حمایت خود نموده و بدین ترتیب آوارگان داخلی امکانات محدودی دریافت نموده و از حمایت کمتری برخوردار شوند بصورتی که برآورد می شود از ۲۵ میلیون آواره داخلی تنها ۳/۵ میلیون نفر آنها از کمکهای کمیساریای عالی پناهندگان بهره می‌جویند[۸۷].
ه) نماینده دبیر کل در امور آوارگان داخلی
بدنبال رشد روز افزون مشکلات اشخاص آواره داخلی و نبود ساز و کار عملی بین المللی خاص جهت حمایت از آنان نماینده ویژه دبیر کل در امور آوارگان داخلی در جولای ۱۹۹۲ بنابه درخواست کمیسیون حقوق بشر ملل متحد منصوب گردید.
در پاسخ به این مسئولیت نماینده اصول راهنمای آوارگان داخلی را تهیه نمود که بصورت گسترده میان دولتها و مجامع بین المللی توزیع شد. این اصول راهنما در مورد کودکان آواره داخلی دارای مقررات خاصی است . بعنوان مثال اعلام شده است که کودکان میبایست تحت مراقبت های ویژه قرار گرفته ، از اجبار به کار آنها خودداری و از مشارکت در مخاصمه و سربازگیری آنها جلوگیری شود و کودکان جدا شده از خانواده به آغوش والدین خود بازگردند.
بهرهمندی از آموزشهای اجباری رایگان در سطح مقدماتی مورد دیگری است که به آن اشاره شده است . با وجود اینکه این اصول راهنما از نظر حقوقی الزام آور نبود لکن دولتها در اجرای آنها اهتمام قابل توجهی از خود نشان دادند.
و) قطعنامه ۱۳۱۴ شورای امنیت در ارتباط با کودک و مخاصمات مسلحانه[۸۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...