• پدیده ، وضعیت ، روند یا موضوع هنوز از نظر ظرفیت ، قابلیت و یا جهت گیری برای آسیب رسانی به اهداف مرجع امنیتی صاحب صلاحیت و واجد شرایط بالفعل نیست .

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • هنوز در خصوص امنیتی بودن یا نبودن موضوع تهدید تردیدهای جدی از سوی نخبگان تصمیم ساز و تصمیم گیر امنیتی مطرح می شود .

 

  • ظرفیت ها و قابلیت های موضوع در حال حاضر حداکثر در وضعیت توان آسیب رسانی غیر مستقیم به اهداف مرج امنیتی قرار گرفته اند و نیز به صورت بالفعل توان آسیب رسانی به اهداف مرجع غیرامنیتی را دارند .

 

تهدیدات بالفعل
معیارهای عمومی برای قرار گرفتن یک تهدید در طیف خطر- تهدیدات بالفعل به شرح ذیل می باشند :

 

  • تهدید ، اهداف مرجع امنیتی یا زیرساخت های دارایی های حیاتی را نشانه رفته است .

 

  • وجود میزانی از آسیب پذیری در حوزه تهدید در برابر موضوع و عامل تهدید

 

  • عدم کفایت قابلیت ها و توانمندی ها در حوزه تهدید برای ایجاد موازنه با تهدید

 

  • حمایت طیف وسیعی از تصمیم سازان و تصمیم گیران استراتژیک برای امنیتی کردن تهدید

 

  • تبدیل شدن مقابله با تهدید به عنوان عاجل ترین و وفری ترین اقدام (عبداله خانی ، ۱۳۸۶ : ۴۷-۵۴)

 

۱-۱-۲ امنیت ملی
امروزه مفهوم امنیت ملی نه تنها در جهان سیاست بلکه در اقتصاد ، فرهنگ و اجتماع به کار می رود و به واژه و مفهومی پرقدرت تبدیل شده است که دولت ها با این مفهوم نسبت به ارزیابی تهدیدات و تعیین راهبرد خود اقدام می نمایند .
پیدایش مفهوم امنیت ملی پس از شکل گیری نظام برآمده از کنگره وستفالیا (۱۶۴۸ م ) که طی آن
حکومت های پراکنده فئودالی و امپراتوری ها جای خود را به دولت – ملت ها دادند ، صورت گرفت .
با قدرت گرفتن دولت – ملت ها ، بحث امنیت ملی نیز رفته رفته جایگاه ویژه خود را به دست آورد . با این حال این مفهوم تا پس از جنگ جهانی دوم در محافل علمی و دانشگاهی مورد مطالعه جدی قرار نگرفت و تعریف عملیاتی از آن ارائه نگردید . تکوین امنیت ملی به صورت آکادمیک تا حد زیادی متاثر از تغییرات اساسی در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم می باشد (رازانی ،۱۳۸۴ : ۲۳ )
اما مفهوم امنیت ملی به رغم قدمت و کاربرد فزاینده اش در ادبیات روابط بین الملل ، همچنان توسعه نیافته ، مبهم، نارسا ، ماهیتاً جدال برانگیز و متباین و متناقض است ( تاجیک ، ۱۳۸۱: ۳۷) برخی مانند «شولتز» معتقدند به دلیل ماهیت همین ویژگی ها ، تلاش برای تعریف عام و جهان شمول این مفهوم به نتیجه دقیقی نمی رسد . «آرنولد ولفرز» با کاربرد صفت «نماد مبهم» درباره امنیت ملی ، از فقدان هرگونه معنای دقیقی از آن سخن می گوید و دیگری آن را مفهومی نارسا و «باری بوزان» آن را مفهومی توسعه نیافته معرفی کرده است . به رغم درستی این اوصاف ، به خاطر الزامات روش شناختی ، تعریف عملیاتی آن لازم است که به دلیل وجود ادبیات غنی از تعاریف مفهومی ، به بیان تعریف برگزیده این مفهوم که ملهم از تعاریف صاحب نظران گوناگون است ، بسنده می شود :
« امنیت ملی عبارت است از توانایی جامعه برای حفاظت و صیانت از موجودیت فیزیکی ، زیستی و معیشتی ، فرهنگی و ارزشی مردم ، سرزمین و نظام سیاسی و ارتقاء و بهینه سازی آن و دستیابی به اهداف و منافع ملی در دوران جنگ و صلح ، در قبال تهدیدات بالقوه و بالفعل داخلی و خارجی » (کریمی مله ،۱۳۸۹: ۸۶)
۱-۱-۳ تهدیدات امنیت ملی
از نظر متدولوژیک ، برآورد هر رخداد یا نیت به عنوان تهدید بر ضد امنیت ملی ، امری دلبخواهی نیست بلکه تابع ضابطه معینی است ، البته تعیین این ضوابط همانند تعریف امنیت و تهدید ، مشمول تفاوت آرای صاحب نظران است . به دیگر سخن ، ضابطه احصای تهدیدات امنیتی ، ترجمان برداشت بازیگران سیاسی از ترکیب تهدیدات و آسیب پذیری هاست که متغیری را امنیتی ، کمتر امنیتی یا غیرامنیتی
می نمایاند . «باری بوزان» با اذعان به مشکل بودن تشخیص تهدیدات جدی از لحاظ امینت ملی ، معتقد است تهدیدات امنیت ملی را باید از تهدیدهای روزمره ای که حاصل کارکردهای عادی زندگی در جو رقابت آمیز بین المللی یا اختلافات و تعارضات عادی گروه های سیاسی اجتماعی در صحنه داخلی است ، تفکیک کرد . با توجه به ضورورت تعریف امنیت در محیط رقابت آمیز موجود ، به راحتی نمی توان گفت همه تهدیدات ، مسائل امنیت ملی هستند . تفاوت بین چالش های عادی و تهدیدات ملی باید از طیف گسترده تهدیدات که از موارد روزمره تا تهدیدات جدی ولی عادی و بالاخره تهدیدات شدید و بی سابقه را شامل می شوند ، استخراج گردد . به نظر«بوزان» اینکه دقیقاً کدام نقطه این طیف را باید به عنوان آغاز مساله امینت ملی دانست ، بیشتر از حقیقت امر به حالت انتخاب سیاسی مربوط می شود . ماهیت سیاسی این انتخاب به تهدیدات و آسیب پذیری هایی که دولت و جامعه با آن روبروست ، بستگی
دارد (بوزان، ۱۳۸۷: ۱۳۹-۱۴۴)
فصل دوم
بررسی چگونگی تاثیر اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری بر امنیت ملی ایران
مقدمه
یکی از اهداف اصلی اجرای این پژوهش بررسی تاثیرات احتمالی اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می باشد . با عنایت به تحقیق و بررسی نسبتاً کاملی که طی بخش های دوم و سوم پایان نامه انجام شده و اطلاعات موسعی در خصوص آخرین وضعیت و ساختار و سازمان نیروهای مسلح کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و نیز اقدامات نظامی این کشورها بدست آمده است ، در این فصل تلاش می گردد با بهره گرفتن از منابع مختلف و نیز تحلیل اطلاعات مذکور نسبت به سنجش میزان تهدید قدرت نظامی کشورهای عضو شورا و نیز اقدامات نظامی این کشورها برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف نظامی ، سیاسی و اقتصادی اقدام گردد .
۲-۱ بررسی نوع روابط حاکم بر جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری
امروزه بار دیگر همچون دهه ۱۹۸۰ ، ناسیونالیسم عربی – سنی محور اصلی جدال علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تاکید دارند و عزم خود را جزم نموده اند تا ایران بعنوان یک کشور شیعی از برتری استراتژیک و ایدئولوژیک در منطقه برخوردار نباشد . در این راستا کشورهای مذکور با علم به عدم برخورداری از عمق استراتژیک و نداشتن سرمایه انسانی کافی جهت مقابله با جمهوری اسلامی ایران ، به خرید تجهیزات پیشرفته نظامی اقدام نموده و با توسل به کشورهای غربی بویژه آمریکا ، انگلستان و فرانسه سعی در موازنه سازی با قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس دارند .
اما در ابتدای بحث ضروری است در خصوص تقسیم بندی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به کشورهای دوست و یا دشمن اقدام گردد تا در ادامه مسیر بهتر بتوان نسبت به تحلیل رفتاری کشورهای مذکور در عرصه های مختلف بویژه نظامی اقدام نمود .
۲-۱-۱ تقسیم بندی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بر اساس دوست یا دشمن
آنچه مسلم است در روابط بین الملل ، کشور دوست یا دشمن همیشگی نداریم و کشورها همواره بر اساس منافع ملی خود نسبت به بازتعریف نوع روابط با یکدیگر اقدام می نمایند اما بنظر می رسد در یک برهه زمانی خاص می توان با توجه به اقدامات خصمانه و یا دوستانه یک کشور یا مجموعه ای از کشورها علیه کشور دیگر ، نسبت به تعریف آنها بعنوان دوست یا دشمن اقدام نمود . در فصل اول بخش چهارم به برخی مولفه های تعیین دشمن بالقوه اشاره گردید که با بهره گرفتن از همین مولفه ها و با توجه به رفتار کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس می توان بصورت نسبی تعیین نمود که کدام یک از آنها به اقدامات خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران دست می زنند و یا احتمال دارد در آینده اقدام خصمانه ای انجام دهند .
بر مبنای مولفه های مذکورو با توجه به اقدامات و اظهار نظرهای مقامات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ( تحلیل گفتمان ) ، بنظر می رسد در حال حاضر به غیر از کشور عمان که بطور مستقیم و آشکار سیاست خصمانه ای را علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نمی نماید و همواره خود را بدلیل کمک ایران در جنگ ظفار مدیون کشورمان می داند و نیز کشور کویت که از ابراز مستقیم تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران خودداری می نماید ، سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس دارای روابط خصمانه ای با جمهوری اسلامی ایران می باشند و می توان آنها را به صورت بالقوه و در برخی مواقع بالفعل ، تهدید علیه امینت ملی جمهوری اسلامی ایران دانست و به هر اقدام این کشورها در درجه اول به صورت تهدید نگریست. اگرچه همواره بایستی به این نکته توجه نمود که با توجه به قرار گرفتن کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و جمهوری اسلامی ایران در یک مجموعه امنیتی منطقه ای، سیاست های دو طرف بایستی بر مبنای افزایش روابط و همکاری های دو جانبه تنظیم گردد اما در بررسی های راهبردی توجه به اقدامات متخاصمانه به منظور جلوگیری از غافلگیری ضروری ارزیابی
می گردد . با توجه به مولفه های مربوط به تعیین دشمن بالقوه ، برخی دلایل نگارنده از دشمن خواندن چهار کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس ( عربستان ، امارات ، بحرین و قطر ) در شرایط فعلی ، بشرح ذیل می باشد :

 

  • انگیزه ایدئولوژیک بسیار قوی در میان کشورهای مذکور جهت مقابله با جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک نظام قدرتمند شیعه وجود دارد . بروز بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که اثرات آن به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز رسیده و در بحرین همچنان ادامه دارد ، این کشورها را بیش از پیش نگران نموده که مبادا جامعه عرب با الهام از انقلاب اسلامی ایران نسبت به خیزش علیه حکومت های پادشاهی اقدام نمایند ، لذا از هر فرصتی جهت تخطئه نظام شیعی جمهوری اسلامی ایران بهره برداری می کنند .

 

  • برنامه صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران که بارها بر صلح آمیز بودن آن تاکید گردیده و فتوای مرجع عالیقدر جهان تشیع و رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر حرام بودن ساخت تسلیحات اتمی پشتوانه آن می باشد ، بهانه ای برای اقدامات خصمانه کشورهای مذکور علیه جمهوری اسلامی ایران گردیده است . در این رابطه در ژانویه سال ۲۰۰۵، عبدالرحمان العطیه، دبیرکل شورای همکاری خلیج‌فارس عنوان کرد: «عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج‌[فارس] هیچ‌گونه توجیهی برای اینگونه فعالیت هسته‌ای که خطرات بزرگی را برای تمام مردم خلیج[فارس] ایجاد می‌کند، پیدا نمی‌کنند». بعد از آن نیز مقامات شورای همکاری خلیج فارس همچون «سعود الفیصل» وزیر خارجه عربستان سعودی و نیز «ترکی فیصل» سفیر عربستان در آمریکا، اینگونه سخنان را تکرار کردند. سعود الفصیل به «فاجعه بالقوه» در ادامه رویکرد ایران اشاره کرد و ترکی فیصل نیز از عدم انعطاف‌پذیری ایران در مسئله هسته‌ای انتقاد کرد. دبیرکل سابق شورای همکاری خلیج‌فارس، «عبدالله بشارت» نیز عنوان کرد: “برنامه هسته‌ای ایران توازن قدرت را به صورت کامل تغییر می‌دهد و ایران را به قدرت برتر منطقه تبدیل می‌کند و این مسئله در تصمیمات آن کشور تأثیرگذار خواهد بود. موضع شورای همکاری خلیج[فارس] باید یکپارچه، قوی و روشن باشد” (۱۳۹۳، CSR)

 

  • عربستان سعودی طی سال های اخیر آنچنان سیاست های خصمانه ای را علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نموده است که چنانچه نماینده عربستان و رژیم صهیونیستی در یک اتاق مشغول مذاکره پیرامون مقابله با ایران باشند ، در صورت عدم امکان مشاهده چهره مذاکره کنندگان ، احتمالاً در تشخیص نماینده عربستان و رژیم صهیوینستی بر اساس مواضعشان علیه جمهوری اسلامی ایران دچار اشتباه خواهیم شد . از جمله اقدامات خصمانه عربستان علیه کشورمان را می توانیم در عدم کاهش سهمیه تولید نفت و همراهی با آمریکا در رساندن قیمت نفت به پایین تر حد خود طی چند سال گذشته به منظور تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران اشاره نمود .

 

  • عربستان سعودی بنوعی در منطقه رفتار و تبلیغ می نماید که گویی خطر ایران در منطقه از خطر اسرائیل بیشتر است و با گسترش روابط پشت پرده با رژیم صهیونیستی سعی در ایجاد محدودیت بیشتر برای جمهوری اسلامی ایران دارد . از جمله قرائن و شواهد این امر می توان به دیدار اخیر وزیر خارجه عربستان از مسکو اشاره نمود که طی آن بیانیه ای در رابطه با همکاری های مشترک دو کشور از جمله در زمینه مسئله فلسطین منتشر گردید و نکته قابل توجه آنکه برای نخستین بار در این بیانیه مشترک ، عبارت «رویارویی فلسطینی- اسرائیلی» به کار رفته بود و این اولین بار است که در بیانیه یکی از مقامات ارشد سعودی به جای عبارت «رویارویی عربی- اسرائیلی» از این عبارت استفاده شده است حال آنکه این رویارویی در واقع رویارویی عربی- اسرائیلی و بلکه رویارویی اسلامی- اسرائیلی است؛ و در همه بیانیه های نشست ها و اجلاس های سران عرب نیز بر این واقعیت تاکید می شود؛ اما خروج سعود الفیصل از این قاعده و اصل در این برهه زمانی سوال برانگیز است.

 

  • از جمله دیگر اقدامات سعود الفیصل بعنوان نماینده دستگاه دیپلماسی عربستان سعودی ، اظهارات وی در خصوص اشغالگر خواندن ایران در کشورهای عراق و سوریه است که با حمایت « خالد بن احمد بن محمد آل خلیفه» وزیر خارجه بحرین نیز همراه گردیده است . وی پس از اظهارات سعود الفیصل ، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توئیتر مدعی شد: آنچه که “سعود الفیصل” از ایران و سیاست‎هایش در منطقه گفت، عین حقیقت است . وزیر خارجه بحرین در ادامه با ادعای اینکه ایران کشوری است که سرزمین‎های دیگر را اشغال(!) کرده و باعث هراس ملت‎های دیگر است، افزود: ایران اگر در صدد این است که جزئی از حل مسئله باشد باید هراس افکنی ملت‎های منطقه را متوقف کرده و از کشورها و جزایری که اشغال(!) کرده عقب‎نشینی کند.

 

  • امارات عربی متحده بویژه پس از سال ۱۹۷۱ همواره نسبت به تکرار ادعاهای خود در خصوص جزایر
    سه گانه ابوموسی ، تنب بزرگ و تنب کوچک اقدام نموده و در تازه ترین ادعا ، در دی ماه سال جاری (۱۳۹۳ ) مجلس ملی فدرال این کشور مدعی شده حق مشروع دولت امارات است که مالکیت خود بر جزایر سه گانه را پس بگیرد و در ادامه آنچه را «اقدامات غیرقانونی مقامات ایرانی» در جزایر سه گانه خوانده را محکوم نموده است . همچنین وزیر خارجه بحرین در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۴ ، خواستار پایان دادن ایران به اشغالگری خود در جزایر سه گانه گردیده است .

 

  • سیاست ها و اقدامات خصمانه قطر علیه جمهوری اسلامی ایران طی چند سال گذشته تشدید شده و این کشور با روابط پشت پرده با رژیم صهیونیستی نسبت به اعمال اقداماتی علیه مافع ملی جمهوری اسلامی ایران اقدام و به همراه عربستان سعودی و برخی کشورهای دیگر منطقه به محوری علیه محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران تبدیل گردیده است تا انجا که در سال ۱۳۹۲ اخباری مبنی بر کشف یک شبکه اخلال گرد امنیتی قطر در جمهوری اسلامی ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری منتشر گردید .

 

۲-۲ بررسی تاثیر اقدامات نظامی کشورهای شورای همکاری بر امنیت ملی ایران ( بعد نظامی )
با عنایت به بررسی جوانب مختلف وضعیت و اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و استدلال های بیان شده در خصوص خصومت و دشمنی کشورهای مذکور با جمهوری اسلامی ایران در مقطع فعلی ، در این قسمت بصورت جزئی نسبت به بررسی میزان تهدید آمیز بودن اقدامات نظامی کشورهای مذکور علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در بعد نظامی اقدام می گردد . آنچه مسلم است اقدامات کشورهای یاد شده صرفاً بر امنیت نظامی ایران تاثیرگذار نبوده و سایر جنبه ها از جمله اقتصادی و سیاسی را نیز در بر می گیرد که به آنها نیز اشاره خواهد گردید .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...