تناسب و ارتباط بین آیات در یک سوره
بعد از بررسی تناسب وارتباط بین سوره‌ها نوبت به بحث ارتباط و تناسب بین آیات و اجزاء یک سوره می‌رسد؛ که به مهمترین انواع این ارتباط اشاره کردیم و اینک به بررسی بیشتر آن می‌پردازیم.
این مساله نیز مانند تناسب بین سوره‌ها از دیر باز، موافقان و مخالفانی داشته (با شدت اختلاف کمتر) و هر کدام نیز برای خود دلایلی مطرح کرده‌اند. و این اختلاف نظر نیز به‌اختلاف در مورد چگونگی چینش آیات در سوره‌های قرآن بر می‌گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به عبارت دیگر اگر کسی معتقد باشد که چینش آیات و سور در قرآن توقیفی و به دستور صریح پیامبر| انجام گرفته‌است، متعاقباً بحث تناسب و ارتباط آیات نیز معنی‌دار خواهد شد و اگر به‌اجتهادی بودن چینش آیات قائل شود، دیگر جایی برای بحث از این موضوع باقی نمی‌ماند.
بطور مثال سیوطی در الاتقان از قول فخر رازی به ‌همین مطلب اشاره کرده که: قرآن همانطور که‌از نظر فصاحت الفاظ و بلندی معانی‌اش معجزه‌است از نظر ترتیب و نظم آیاتش نیز معجزه‌است.[۲۹۳]
بنابراین مقوله تناسب در دو صورت قابل پیگیری است:
تناسب در سوره‌ها ی قرآن
تناسب و ارتباط در آیات قرآن.
درباره‌ ارتباط بین سوره‌ها در بحثهای گذشته بطور مختصر مطالبی را آوردیم و اما نوع دوم از انواع ارتباط خود به دو جهت کلی تقسیم می‌شود.
الف) از جهت شکل و قالب آیات (هماهنگی و تناسب واژگانی آیات)
ب) از جهت محتوا و مضمونی آیات ( تناسب معنوی)
البته تقسیم‌بندی کلی دیگری نیز انجام گرفته که مطرح کردن آنها از حوصله‌این بحث خارج است.[۲۹۴]
بدون شک منشاء تناسب و هماهنگی واژگانی آیات قرآن، وحی آسمانی است و بشر هیچ‌گونه دخل و تصرفی در آن نداشته و به‌همین دلیل نیز تحدّی کرده و مخالفان خود را دعوت به مبارزه نموده که‌اگر در الهی بودن قرآن شک دارید یک سوره مانند آن بیاورید[۲۹۵]. و از طرف دیگر نیز وعده داده‌است که قرآن از دستبرد بشر در امان خواهد بود و هیچ تحریفی در آن رخ نخواهد داد.[۲۹۶]
علامه& در بحثی ذیل آیۀ ۷ سورۀ مبارکۀ آل عمران می‌گوید: بیان قرآنى، کلامى است که‌الفاظش در عین اینکه ‌از یکدیگر جدایند به یکدیگر متصل هم هستند، به ‌این معنا که‌هر یک بیانگر دیگرى، و به فرموده على ×شاهد بر مراد دیگرى است".
پس نباید به مدلول یک آیه و آنچه‌از بکار بردن قواعد عربیت مى‏فهمیم اکتفاء نموده، بدون اینکه سایر آیات مناسب با آن را مورد دقت و اجتهاد قرار دهیم به معنایى که‌از آن یک آیه به دست مى‏آید تمسک کنیم، هم چنان که ‌آیه شریفه:{ أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیه‌اخْتِلافاً کَثِیراً} به‌همین معنا اشاره نموده و مى‏فرماید تمامى آیات قرآن بهم پیوستگى دارند.
در ادامه بعد از بحثی مفصل راجع به تفسیر برأی می‌گوید: « تفسیر به رأى باعث ظهور تنافى در بین آیات قرآن مى‏شود». و برای این اعتقاد خود به تناسب وارتباط موجود در آیات استدلال می‌کند و می‌نویسد: چون ترتیب معنوى که بین مفاهیم و معانى آنها موجود است به‌هم مى‏خورد و در نتیجه یک آیه قرآن در جایى غیر از آنجا که دارد واقع مى‏شود، و نیز یک کلمه‌ان در غیر آنجایى که دارد قرار مى‏گیرد، و لازمه‌این آن است که بعضى از آیات قرآن و یا بیشتر آن به معناى خلاف ظاهرش تاویل شود.
بدین صورت ثابت می‌کند که نمی‌توان براحتی مکان واژه‌ها وعبارات وآیات قرآنی را جابجا نمود، چون همگی به‌هم پیوسته ومرتبطند. [۲۹۷]
نکته جالب توجه‌این است که‌ هر کجای قرآن که مردم را به تحدّی دعوت نموده‌است با یک آیه نبوده، بلکه با چند آیه بوده و این نشانگر این مطلب است که ‌این نوع دعوت به تحدی برای آن است که، آوردن مجموعه‌ای از آیات قرآن و برقراری ارتباط بین آیات از اهمیت خاصی برخوردار بوده که قطعاً بشر از آن عاجز بوده ‌است. بنابراین ده ‌آیه یا یک سوره و یا کل قرآن، که مورد تحدّی قرار گرفته.[۲۹۸] مجموعه‌ای پیوسته و هماهنگ بوده‌است نه بی ارتباط باهم.
بنابراین برای تفسیر آیات قرآن ونیز کشف معنا و مقصود و محتوای آیات، آشنایی با واژه‌ها و عبارات و کلمات قرآنی اگر چه لازم است اما کافی نیست.بنابراین به مجرد تسلط یافتن به زبان عربی نمی‌توان ادعا نمود که تمام معنای قرآن را نیز می‌توان فهمید. بلکه‌از آنجا که فهم یک آیه به فهم واژه‌ها وعبارات آیات دیگر وابسته‌است و درک مجموعه‌ای از آیات نیز به فهم معنای کل آیات قرآن وابسته ‌است اهمیت بحث تناسب آیات روشن می‌شود.
تناسب از نوع اول ( تناسب وهماهنگی واژگانی آیات ) مورد اتفاق مفسران بوده و در تفاسیر خود با یقین به ‌همین مطلب به تفسیر آیات پرداخته‌اند و ما بزودی شاهد مثالهایی را از این دو تفسیر ( المیزان، فی ظلال) ارائه خواهیم کرد
اما بحث مهمتری که در این پژوهش نیز به آن پرداخته‌ایم تناسب در آیات از جهت مضمونی و محتوایی است که در این خصوص نظرات مختلفی قابل بررسی است و مهمترین آنها از این قرار می‌باشد:
الف) عدم تناسب درون گروهی آیات
عده‌ای از قرآن پژوهان و مفسّران وجود ارتباط و تناسب را بین آیات انکار کرده‌اند اولین کسی که منکر این نوع ارتباط شد، عزّالدّین عبدالسلام بود. وی معتقد است که چون قرآن در موضوع واحدی سخن نگفته، نمی‌توان بین آیات آن ارتباط بر قرار نمود.[۲۹۹]
شوکانی نیز در فتح القدیر مخالفت خود را مطرح کرده و می‌گوید:« بسیاری از مفسّرین، علمی‌پر زحمت و
بی نتیجه ‌آورده و در دریایی فرو رفته‌اند که به شنا در آن موظف نشده‌اند. »[۳۰۰]
وی در جای دیگر گفته‌است که:« سخن گفتن در این زمینه سبب می‌شود که‌افراد نادان و یا مغرض تصور کنند که بلاغت و اعجاز قرآن، به ظهور این تناسب بستگی دارد و اگر آنرا نیابند به عیب‌جویی می‌پردازند. »[۳۰۱]
در سالهای اخیر این نظریه‌از سوی مستشرقان تقویت شد و به‌این موضوع دامن زدند که نه تنها هیچ تناسبی بین آیات وجود ندارد بلکه تشویش و اضطراب بین آنها حاکم است. [۳۰۲]
ب) تناسب فقط بین آیاتی که در یک زمان نازل شده‌اند وجود دارد.
عده‌ای از قرآن پژوهان و مفسّران، نیز معتقدند که جایگاه‌ ارتباط و تناسب فقط بین آن دسته ‌از آیاتی است که در یک مرحله نازل شده‌اند. حال ممکن است برخی از آیات یک سوره باشد یا تمام آیات یک سوره.
دکتر سید محمد حسین بهشتی از جملۀ کسانی است که به‌این مسأله‌اعتقاد داشته واین گونه می‌گوید: هیچ لزومی ‌ندارد که تمام آیات یک سوره با هم ارتباط داشته باشند؛ بلکه تنها بین آیاتی که در یک مرحله نازل شده‌اند می‌توان بدنبال تناسب و ارتباط بود، زیرا شرایط نزول هر یک با دیگری متفاوت است بنا براین اگر آیات یک سوره در پنج مرحله نازل شده باشند، پنج نوع ارتباط متفاوت بین آنها برقرار است و حتی ممکن است آیه‌ای به تنهایی نازل شده باشد ودر این صورت هیچ گونه‌ارتباطی با آیات قبل و بعد ازخود نداشته باشد. وی هم چنین معتقد است که درست کردن رابطۀ مصنوعی بین آیاتی که ‌هیچ گونه ‌ارتباطی با هم ندارند موجب فهم انحرافی از آیات شده و برداشت نا صحیح از آیه را بوجود می‌آورد.[۳۰۳]
علامه طباطبائی& از جمله کسانی است که به‌این مساله ‌اعتقاد داشته و گاهی نیز بر وجود آن تاکید می‌کند. از جمله درباره سوره‌انعام می‌گوید:
اگر در سیاق آیات سوره ‌انعام دقت شود معلوم می‌گردد که سیاق همه واحد و همه به ‌هم متصل و مربوطند و خلاصه در بین آنها چیزی که دلالت کند بر اینکه‌ آیات آن جدا جدا نازل شده به نظر نمی‌رسد و
این خود دلیل بر این است که ‌این سوره‌ همین طور که ‌هست، یک دفعه نازل شده‌است.[۳۰۴]
درباره سوره ‌ال عمران نیز به ‌همین صورت استدلال می‌کند که: این احتمال خیلی به ذهن نزدیک است که یکباره نازل شده باشد، برای اینکه آیاتش که ۲۰۰ آیه ‌است ظهوری روشن در بهم پیوستگی و انسجام دارد و از اول تا به آخر، متناسب با هم است و پیداست که‌همه ‌اغراض آنها بهم مربوط است. [۳۰۵]
اما درباره سوره نساء از همین استدلال استفاده نموده ‌اما نتیجۀ دیگری گرفته‌است و آن اینکه‌از ظاهر آیات آن بر می‌آید که یکباره نازل نشده ‌است، هر چند که غالب آیات آن بی‌ارتباط با هم نیستند.
ج) تمام آیات یک سوره با هم دیگر تناسب دارند.
عده‌ای نیز اعتقاد دارند که بین کلیه ‌آیات هم جوار یک سوره، تناسب برقرار است و یک مفسّر توانا کسی است که بتواند این لطافتها و ظرافتهای موجود بین آیات را پیدا کند.
به نظر این عده، آیات قرآن به مرواریدهایی شبیه‌اند که با یک رشته به یکدیگر پیوند می‌خورند و یکی از محسّنات اسلوب قرآن همین است، که در عین پراکندگی، باز هم از کمال ارتباط و انسجام برخوردارند.[۳۰۶]
فخر رازی نیز که شاید نخستین کسی است که‌از علم مناسبت، در توضیح و تفسیر آیات استفاده نموده‌است معتقد است:…. شاید کسانی که گفته‌اند قرآن از نظر اسلوب هم معجزه ‌است منظورشان همین تناسب و پیوستگی آیات بوده‌است، اگر چه بیشتر مفسّرین به‌این دقّّتها بی تفاوتند، از جهتی می‌توان گفت که آنها نسبت به ‌اسرار و پیوندها، آگاهی ندارند.[۳۰۷]
شیخ ولی الدین ملوی نیز منکران وجود تناسب بین آیات را افراد دچار توّهم می‌داند و تأکید می‌کند اگر چه قرآن از حیث نزول بر حسب رویداد های مختلف نازل شده ‌است اما از حیث ترتیب و استواری برحسب حکمت تنظیم شده‌است. بنابراین مصحف موجود مطابق همان چیزی است که در لوح محفوظ بوده ‌است.[۳۰۸]
عبداله درّاز نیز وحدت منطقی و ادبی میان آیات یک سوره را به تدریج و به ‌اقتضای رخدادهای خاصی نازل شده‌اند، از نشانه‌های بزرگ اعجاز می‌خواند.[۳۰۹]
از جمله‌ افرادی که به‌این موضوع اعتقاد داشته و به آن پرداخته‌اند؛ می‌توان از برهان الدین بقاعی درالنظم الدرر فی تناسب الایات و السور، سیوطی در تناسق الدرر، سید قطب در فی ظلال القرآن و…. نام برد.
برخی از مفسران نیز درعین حال که به ‌این بحث اعتقاد داشته ‌اما در تفسیر خود کمتر به‌ آن اشاره نموده‌اند. از جملۀ این مفسران آیت اله‌عبدالعلی سبزواری است از آنجایی که وی معتقد است ماهیت همۀ آیات هدایت است و در همۀ آیات، تناسب معنوی وجود دارد، پس تناسب در آیات امری بدیهی بوده و نیازی به یادآوری آن نیست. وی این گونه‌استدلال می‌کند که: من به بیان نظم بین آیات نپرداختم، زیرا در جمیع قریب به‌ اتفاق آیات این نظم موجود است واین نظم مکمل خود آیات است یا هدایتی به سوی آن می‌باشد بنابراین نیازی به ذکر آن نیست چرا که غرض در خود آیات موجود است وهمین موضوع باعث پیوند بین آنها شده‌است.[۳۱۰]
اما با وجود این در برخی ازموارد مطرح کردن بحث تناسب را ضروری یافته و صریحاً به ‌آن اشاره می‌کند. بطور مثال در ذیل آیۀ ۱۸۵ سورۀ مبارکۀ بقره در ارتباط با دو آیۀ قبلی می‌گوید: بعضی آیات با بعضی دیگر در داشتن تناسب ونظم دارای ادب رفیع واسلوب زیباست. [۳۱۱]
اما همانطور که ذکر شد اگر چه مرحوم علامه طباطبائی فقط به‌ ارتباط و تناسب بین آیاتی که در یک مرحله نازل شده‌اند اعتقاد دارد؛ در عین حال المیزان را بر همین اساس نوشته، بطوری که می‌توان گفت تمامی‌سعی خود را در بیان نوعی مناسبت میان آیات بکار برده‌است و از نظر ایشان وحدت سیاق بین آیات بر قرار نمی‌گردد مگر آنکه نوعی ارتباط و مناسبت بین آیات وجود داشته باشد.[۳۱۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...