قابلیت تکمیل[۱۳۲]
قابلیت انطباق[۱۳۳]
هزینه[۱۳۴] (کلر،۱۳۸۹/۳۹۹).
در حقیقت به منظور تعیین اینکه ابزارهای ارتباطی بازاریابی بخوبی هم پیوند و یکپارچه شده است از معیارهای فوق بهره گرفته می شود. وقتی می گوئیم بخوبی هم پیوند شده اند بدنبال تعیین کارایی و اثربخشی ترکیب این ابزارهای ارتباطی هستیم که معیارهایی چون سطح پوشش و هزینه درجه کارآئی و معیارهای همانندی، سهم در تأثیرات، قابلیت تکمیل و قابلیت انطباق درجه اثربخشی این ترکیب را نمایان می سازد.
الف- معیارهای ارزیابی کارآئی هم پیوندی (یکپارچگی):
۱- معیار سطح پوشش : سطح پوشش به منظور تعداد مخاطبان است که هر یک از ابزارهای ارتباطی با آنها ارتباط برقرار می کنند و همچنین میزان همپوشانی موجود بین ابزارهای ارتباطی مختلف است. اگر ابزارهای ارتباطی منتخب در برنامه بازاریابی با یکدیگر همپوشانی داشته باشند بازارایابان باید در زمینه انتخاب شیوه های مناسب برای برنامه های ارتباطی خود به نحوی که تأثیرات این ابزارها بر حافظه مشتری ، مکمل یکدیگر باشند،‌ چاره اندیشی کنند. یکی از نکات اصلی در بحث سطح پوشش ابزار ارتباطی هزینه هایی آن است و باید سطح پوشش هر ابزار ارتباطی با توجه به هزینه ها به نحوی تعیین شود که هدف ارتقای اثر بخشی برنامه های IMC را زیر سوال نبرد۰(کلر ، ۱۳۸۹: ۴۰۰).
پایان نامه
۲- معیار هزینه: عامل نهایی در ارزیابی ابزار ارتباطی بازاریابی، هزینه است. تمامی ابزارهای ارتباطی باید در کنار توجه به سایر معیارها، ‌سطح هزینه ها را مورد توجه قرار دهند و براین اساس، موثرترین و کارآمدترین برنامه های ارتباطی را شناسایی و انتخاب کنند (همان،۴۶۵).
ب- معیارهای ارزیابی اثربخشی هم پیوندی (یکپارچگی):

 

    1. معیار سهم در تأثیرات: این معیار تأثیرات اصلی ابزار ارتباطی را بر پردازش این اطلاعات در ذهن مشتری و نتایج حاصل از آن مورد سنجش قرار می دهد. ارتباطات بازاریابی می توانند نقش های متعددی مانند تأثیر گذاری بر ایجاد آگاهی در برند،‌تقویت تصویر دائمی و فراخوانی پاسخ های مطلوب را ایفا کند و تأثیرات هر یک از ابزارهای ارتباطی به شیوه ی اجرای این نقش ها، یکی از شاخص های اصلی ارزیابی برنامه های IMC به شمار می آید (همان،۴۰۱).

 

    1. معیار همانندی: ابزارهای ارتباطی منتخب باید با کل برنامه ی ارتباطات بازاریابی شرکت منطبق باشد تا بتواند تصویری هم پیوند و یکپارچه از برند ایجاد کند. همسانی و انسجام تصویر ذهنی ایجاد شده توسط هر یک از این ابزارهای ارتباطی بسیار مهم است. زیرا این تصویر تعیین می کند که مصرف کنندگان تا چه حدی می توانند تداعیات ذهنی خود را به خاطر آورند و تداعیات و پاسخ های جدید را در حافظه ی خود با برند پیوند بزنند. شاخص همانندی میزان تشابه اطلاعات ارسال شده توسط ابزارهای ارتباطی متفاوت را سنجیده و وجود معنی و مفهوم شرکت در میان آنها را مورد ارزیابی قرار می دهد. به طور کلی انسانها اطلاعاتی را که از نظر مفهومی همسان و سازگار باشند، بهتر از اطلاعات ضد و نقیض درک کرده و به خاطر می آورند. به همین دلیل در بلندمدت بازاریابان باید عناصر برنامه های ارتباطی خود را به شیوه ای طراحی کنند که ترکیب آنها در کنار یکدیگر موجب اثربخشی بیشتر این فعالیت ها شده و تصویر ذهنی منسجمی از برند ایجاد کند. (همان،۴۰۱-۴۰۳).

 

    1. معیار قابلیت تکمیل: قابلیت تکمیل به مفهوم حدی است که تداعیات و پیوندهای مختلف توسط ابزارهای ارتباطی گوناگون شرکت مورد تأکید قرار می گیرند و به نوعی یکدیگر را کامل کرده و با بهره گرفتن از قابلیت هم افزائی، اثربخشی فعالیت های ارتباطی سازمان را بهبود می بخشند. براین اساس،‌برنامه ی بازاریابی ایده آل، برنامه ای است که با انتخاب ابزارهای ارتباطی مناسب، از تأثیرات تکمیل کننده و هم افزایی چند جانبه میان عناصر اطمینان حاصل کند تا بتواند ساختار مطلوب از دانسته های مشتری ها را در مورد برند ایجاد کند (همان،۴۰۳).

 

    1. معیار قابلیت انطباق: با این شاخص میزانی را که ابزارهای ارتباطی می تواند به صورت مؤثر بر گروه های مختلف مصرف کنندگان تأثیر بگذارد،‌مورد سنجش قرار می دهد. ابزار ارتباطی زمانی قدرتمند و ارزشمند است که بتواند تأثیرات مطلوب خود را بدون توجه به پیشینه ی ارتباطات گذشته خود با مصرف کنندگان ایجاد کند و این مفهوم قابلیت انطباق ابزار ارتباطی است keller, 2010))این انطباق می تواند در دو حوزه ارتباطات و مشتری ها روی دهد (همان،۴۰۴).

 

در جدول ۱۷-۲ نحوه ارزیابی ابزارهای مختلف را با توجه به معیارهای شش گانه هم پیوندی و یکپارچگی نشان می دهد

 

ابزارهای ارتباطی
معیارها ارزیابی
تلویزیون رسانه های چاپی پیشبرد فروش روابط عمومی بازاریابی تعاملی
پوشش
- گستردگی
- عمق
+++
+
+
++
++
++
+++
++
+
+++
سهم در تأثیرات +++ +++ +++ +++ +++
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...