در فلسفه اصطلاح علل معده وجود دارد که این اصطلاح به معنای اموری است که هر یک به تنهایی مؤثر در وجود معلول نیستند و لکن موجب نزدیک شدن صدور معلول از علت موثره اند. به عبارت دیگر مجموع اموری که معلول را مهیای صدور از علت موثره می نمایند علل معده هستند،آن را علل مؤثر می‌نامند ، چرا که سبب نزدیک شدن صدور معلول از علت می‌شوند و معلول را به مرتبه صدور از علت موثره می رساند محققان فلسفه می‌گویند که علل معده اصولا مشمول عنوان علیت نمی شوند نه ناقص و نه تام ، بلکه معداتی می‌باشند که سبب مهیا شدن علت برای ایجاد و صدور معلول اند. [۸]

 

در جرم شناسی علت شناسی از مجموعه چندین عامل جرم زا و فقدان عوامل بازدارنده است. کین برگ بیان می‌دارد که هر عملی که از فرد سر می زند واکنش یک محرک است ، تمام اعمال انسانی ، تحت تاثیر وضع جسمی – روانی و محیط اجتماعی است که در اثر مجموع عوامل ، یک علت پدید می‌آید .[۹] عامل نیز بیانگر هر وضعیت جسمانی ، روانی یا اجتماعی است که بتواند در پیدایی یا افزایش جرم نقش مؤثری داشته باشد ، عامل هیچ گاه به وجود آورنده جرم نیست بلکه پرورش دهنده آن است. نقش عامل از نظر تاثیر بخشی و اهمیت بستگی کامل به افراد دارد، زیرا عاملی با قدرت فراوان بر فردی تاثیر عمیق دارد ، ممکن است نسبت به دیگری فاقد تاثیر باشد. [۱۰]

 

‌بنابرین‏ با توجه به معنای عامل و علت از منظر فلسفه و جرم شناسی باید بدانیم که بین علل و عوامل که در بروز یک پدیده نقش دارند فرق است . با توجه به مطالب بیان شده منظور از علت یک پدیده آن چیزی است که اگر باشد آن پدیده (معلول) محقق می‌گردد. ولی منظور از عوامل ایجاد یک پدیده اموری هستند که در صورت وجود آن ها حتما وجود آن پدیده محقق نمی گردد بلکه هر یک از آن عوامل می‌تواند در ایجاد آن پدیده تاثیر داشته باشد. این تفاوت را با وجود مثالی از موضوع پایان نامه بیان می‌کنیم به طور مثال در ارتکاب سرقت عوامل متعددی دخالت دارند یکی از این عوامل فقر مادی است ، اینگونه نیست که هرکس دچار فقر مادی باشد مرتکب سرقت می‌گردد ، اما این عامل در کنار عوامل دیگر نظیر پایبند نبودن به اعتقادات دینی، داشتن خانواده از هم گسیخته ، اعتیاد و غیره می‌تواند در بروز سرقت توسط مرتکب مؤثر باشد.

 

‌بنابرین‏ نمی توان برای ارتکاب سرقت علت واحدی (به مفهوم علت در فلسفه) ذکر کرد و اساسا تحقق چنین علتی در اینجا امکان پذیر نیست . شاید بتوان گفت منظور علل در این پایان نامه شامل مفهوم علل معده در فلسفه می شود. به هر حال در این پایان نامه منظور از علل بررسی ، عوامل مؤثر بر ارتکاب سرقت توسط مرتکبین سرقت در استان قم را شناسایی و بررسی کنیم .

 

ب: عوامل

 

عوامل ایجاد یک پدیده اموری هستند که در صورت وجود آن ها حتما وجود آن پدیده محقق نمی گردد بلکه هر یک از آن عوامل می‌تواند در ایجاد آن پدیده تاثیر داشته باشد

 

ج: سرقت

 

سرقت عبارت است از اینکه انسان مال دیگری را به طور پنهانی برباید.

 

۱-از منظر فقه

 

با مطالعه در منابع فقهی در بیان حد سرقت بیانگر آن است که فقهای عظام صراحتا جرم سرقت را تعریف نکرده ، لیکن اگر شرایط اجرای حد سرقت در باب نفس عمل سرقت ، مال مسروقه و سارق دقیقا مطالعه شود ،می توان قیود یا خصوصیاتی را به عنوان ماهیت عمل سرقت تلقی نمود و تعریفی از آن به دست آورد.

 

مرحوم شهید ثانی در فصل سرقت می فرماید : وتعلیق الحکم و هنا قطع …من الحرز بعد هتکه و ازالته بلاشبهه موهمر للمک عارض للسارق ، او للحاکم، کما لو ادعی السارق ملکه مع علمه باطنا بانه لیس ملکه …من غیر . [۱۱]

 

در این عبارت سه خصوصیت اصلی برای عمل سرقت ملحوظ شده که عبارتند از :

 

    1. هتک حرز و بردن مال از آن

 

    1. عدم وجود شبهه در این که مال متعلق به غیر است

 

  1. تحقق سرقت به طور مخفیانه و سری

مرحوم علامه حلی و صاحب جواهر در شرایع الاسلام با تأکید بر همین معانی مطالب شهید ثانی را تصدیق و تأیید نموده اند .

 

۲-از منظر قانون

 

در قانون مجازات عمومی سابق قانون‌گذار در بیان تعریف سرقت برنیامده و فقط در صدر ماده ۲۲۲ گفته بود : هرگاه سرقت جامع شرایط مقرره در شرع نبوده ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد ، جزای مرتکب حبس دائم است.

 

در قانون حدود و قصاص مصوب۱۳۶۱ مقنن در ماده ۲۱۲ در مقام تعریف سرقت بر آمده و می‌گوید: سرقت عبارت است از اینکه انسان مال دیگری را به طور پنهانی برباید.

 

در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ مقنن در ماده ۱۹۷ می‌گوید: سرقت عبارت از ربودن مال دیگری به طور پنهانی است . [۱۲]

 

در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مقنن در ماده ۲۶۷ می‌گوید:سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است.

 

د: پیشگیری

 

‌در مورد پیشگیری دیدگاه ها و بینش های مختلفی وجود دارد که هر یک تعریفی را از پیشگیری ارائه می‌دهد ، اما به طور کلی و با توجه به فلسفه حقوق کیفری و دیدگاه های جرم شناسی پیشگیری را در دو مفهوم عام وخاص می توان تعریف کرد . تعریف عام از پیشگیری عبارت است از هر اقدامی اعم از کیفری وغیرکیفری که برای مقابله با جرم و با هدف کاهش جرم صورت می‌گیرد. [۱۳]

 

هینگ و رومانو پیشگیری را مشتمل بر آن دسته از تلاش هایی می دانند که یک یا چند مورد از جنبه‌های زیر را داشته باشند: از وقوع رفتار نابهنجار جلوگیری کند ، شروع رفتار نابهنجار را به تأخیر اندازد ، آثار یک رفتار نابهنجار موجود را کاهش دهند ، رفتارهای را که باعث افزایش بهبود جسمی و عاطفی افراد می شود را گسترش دهند ، از سیاست های سازمانی ، اجتماعی و دولتی که بهبود وضعیت جسمانی و روانی افراد را در پی دارد حمایت کنند. [۱۴]

 

در واقع اکثر جرم شناسان و نهادهای بین‌المللی بر مفهوم خاص پیشگیری از جرم تأکید می‌کنند در این مفهوم پیشگیری تنعا شامل اقدامات غیر کیفری با هدف مقابله با بزهکاری از طریق کاهش یا از بین بردن علل جرم زا و نیز اثر گذاری بر فرصت های پیش جنایی است.[۱۵] موریس کوسن ، جرم شناس کانادایی پیشگیری را چنین تعریف می‌کند : مجموعه ی اقدامات و تدابیر غیر قهر آمیز که با هدف خاص مهار بزهکاری ، کاهش احتمال جرم ، کاهش وخامت جرم پیرامون علل جرائم اتخاذ می‌گردد.[۱۶] در نتیجه به لحاظ فلسفی یک رابطه عموم و خصوص مطلق ‌در مورد پیشگیری در دو مفهوم عام و خاص بر قرار است .

 

۱-پیشگیری بر اساس مدل پزشکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...