پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :ارزیابی رابطه بین متغیرهای حسابداری و قیمت سهام در ... |
DPS یا سود تقسیمی هر سهم: هرسال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را بر اساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری میکنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم مینمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم میکند و بهطور نقدی به دست سهامدار میرسد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی (مصوب مجمع عادی سالانه) بر تعداد سهام شرکت به دست میآید.
EPS یا سود هر سهم: سود هر سهم (EPS) یکی از آمارههای مالی بسیار مهم است که موردتوجه سرمایهگذاران و تحلیل گران مالی میباشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود.
BVPS یا ارزش دفتری هر سهم: از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست میآید. نشاندهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهیهای شرکت به ازای هر سهم نصیب سهامداران میشود.
ساختار تحقیق
گزارش تحقیق حاضر طی ۵ فصل به ترتیب زیر ارائهشده است.
فصل اول: در این کلیات تحقیق ارائه مشتمل بر تشریح و بیان موضوع، اهداف و سؤالات و فرضیات تحقیق، روش کلی تحقیق، قلمرو تحقیق، تعاریف عملیاتی واژهها مورداشاره قرار گرفت.
فصل دوم: در این فصل ادبیات و پیشینه موردبررسی قرارگرفته است. در این فصل پس از ارائه مبانی نظری موضوع تحقیق، تحقیقات مختلفی که در رابطه با ابعاد مختلف موضوع پژوهش انجامگرفته، بررسی میشود.
فصل سوم: در این فصل به شرح جزییات اجرایی روش تحقیق اختصاصیافته است. در این فصل به ترتیب روش کلی تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، ابزار و روشهای گردآوری و تحلیل دادهها موردبحث قرارگرفته است.
فصل چهارم به توصیف نمونه آماری، توصیف یافتهها، تحلیل پیشفرضها و نهایتاً تجزیهوتحلیل روابط بین متغیرها در راستای فراهم آوردن یافتههای موردنیاز در استنتاج نسبت به فرضیات تحقیق تشریح شدهاند.
فصل پنجم: در این فصل به ترتیب مبتنی بر یافتههای تحقیق، خلاصه یافتهها، نتیجهگیری، پیشنهادها و نهایتاً محدودیتهای تحقیق تشریح گردیدهاند.
علاوه بر فصول اصلی تحقیق مبتنی بر ساختار فوقالذکر، در انتهای این گزارش، پیوستها، منابع و مأخذ مورداستفاده در این تحقیق جهت تدوین ادبیات تحقیق آورده شده است.
فصل دوم:
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
در مبادلاتی که در بورس اوراق بهادار بهعنوان بخشی از بازار سرمایه کشور صورت میپذیرد دو گروه ذینفع وجود دارد،در یکطرف سرمایهگذاران و خریداران سهام قرار دارند که با انتخاب بورس و سهام بهعنوان یک فرصت سرمایهگذاری،در انتظار کسب بازدهای بالاتر از بازده حاصل از سایر فرصتهای سرمایهگذاری میباشند. در طرف دیگر این مبادلات عرضهکنندگان سهام ازجمله دولت، نهادهای وابسته به دولت و سایر عرضهکنندگان قرار دارند که از طریق فروش و عرضه سهام،منابع لازم را جهت سرمایهگذاری در سایر فرصتها و یا مصارف بودجهای خود فراهم میآورند.
بدیهی است که عامل اصلی در انجام این مبادلات و انتقال وجوه از یک گروه به گروه دیگر قیمت سهام میباشد. صدها شرکت با انتشار سهام برای اولین بار وارد بازار سرمایه میشوند. معمولاً این شرکتها آنقدر سریع رشد میکنند که منابع رایج وجوه (مانند وامهای بانکی سود انباشته و سرمایه مالکان) اغلب برای تأمین مالی توسعهشان،کافی نیست. ازآنجاکه تأمین مالی یک مرحله بسیار مهم در رشد شرکتها به شمار میآید برای آنها مهم است که قیمت سهامشان ارزش واقعی دارائیها و فرصتهای رشدشان را نشان دهند. بهویژه اگر سهام شرکت خیلی ارزان فروخته شود آنها سرمایه کمتری ازآنچه انتظار دارند به دست میآورند (ثقفی،۱۳۸۲).
ازآنجاییکه سرمایهگذاران و تحلیل گران مالی از سود بهعنوان یکی از معیارهای اصلی برای ارزیابی شرکتها استفاده میکنند، آنها تمایل بهاندازهگیری میزان سودآوری آتی دارند تا نسبت به نگهداری یا فروش سهام خود تصمیمگیری کنند. با توجه به اهمیت سود، ارزش دفتری هر سهم و سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری آن، در این فصل سعی میشود با تعریف بازارهای مالی و سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم و ارزش دفتری آن به تشریح مبانی نظری مطرحشده درباره سود سهام و قیمت آنها در اینگونه بازارها پرداخته و به بررسی فرضیهها و تئوریهای مطرحشده درباره آنها پرداخته شود. در پایان این فصل نیز پیشینه تحقیقهای داخلی و خارجی انجامشده درزمینهٔ متغیرهای فوقالذکر مطرحشده و مطالعات مهم انجامشده در این زمینه مرور خواهد شد.
بازار مالی
بازار مالی بازار رسمی و سازمانیافتهای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند به افراد و واحدهای متقاضی وجوه (منابع) صورت میگیرد. بدیهی است که در این بازارها اکثریت وامدهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاههای اقتصادی و دولت تشکیل میدهند (راعی و تلنگی،۱۳۸۷، ص ۶).
بازار مالی، امکانات لازم را برای انتقال پسانداز از اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاصی که فرصتهای سرمایهگذاری مولد در اختیاردارند و نیازمند منابع مالی هستند، فراهم میکند. انتقال وجوه مزبور تقریباً در کلیۀ موارد به ایجاد دارایی مالی منتج میشود که درواقع ادعایی است نسبت به درآمدهای آتی داراییهای شخصی (حقوقی) که اوراق بهادار را صادر و منتشر کرده است.
کارکردهای اقتصادی بازار مالی
کارکردهای اقتصادی بازار مالی عبارتاند از:
-
- کمک به فرایند تشکیل سرمایه
وجود بازارهای مالی سبب تشویق مردم به سرمایهگذاری میگردد. بدین ترتیب که شرکتها برای تهیه سرمایه موردنیاز میتوانند اوراق بهادار منتشر ساخته و آن را در بازار سرمایه به فروش برسانند. این اقدام باعث میشود که دو نوع سرمایهگذاری صورت گیرد. در ابتدا شرکت با خرید زمین و ماشینآلات و ساختمان نوعی سرمایهگذاری واقعی میکند و این کار باعث توسعه و رشد کشور و شرکت خواهد شد، سپس مردم با خرید اوراق بهادار (که بهوسیله شرکتها منتشر میشود) اقدام به سرمایهگذاری مالی میکنند.
بدین نحو افزایش سرمایه و توسعه شرکتهای تولیدی صورت خواهد گرفت. تحقیقات نشان میدهد که شرکتها در کشورهایی که بازار سرمایه توسعهیافتهتری دارند، وجوه نقد موردنیاز خود را آسانتر و ارزانتر تأمین میکنند.
-
- تعیین قیمت داراییهای مالی
کارکرد دوم بازار مالی، تعیین قیمت عادلانه برای داراییهای مالی میباشد. اگر شرایط رقابت کامل بر بازار مالی حکمفرما باشد، روابط متقابل خریدار و فروشنده در بازار مالی قیمت دارایی را مشخص میکند و بهعبارتدیگر بازده مورد انتظار دارایی مالی را تعیین میکند. بدین ترتیب قیمت دارایی مالی در بازار، متناسب با ریسک و بازدهی آنها تعیین گشته و روند امور بهسوی قیمت عادلانه پیش میرود. انگیزه بنگاه برای به دست آوردن وجوه، به بازده مورد انتظاری که سرمایهگذار طلب میکند بستگی دارد. این ویژگی بازار مالی نشان میدهد که در هر اقتصاد، ریسک و بازده چگونه میان داراییهای مالی مختلف تقسیم میشود که فرایند قیمت یابی نامیده میشود (فیوزی و دیگران،۱۳۷۶، ص ۱۲۶).
طبقهبندی بازارهای مالی
بازارهای مالی برحسب حق مالی، سررسید حق مالی، مرحله انتشار، واگذاری فوری و آتی، ساختار سازمانی خارجی و داخلی طبقهبندی میگردد. بازار مالی برحسب سررسید حق مالی به دو نوع بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشود.
بازار پول[۱]
بازار پول، بازاری برای ابزار بدهی کوتاهمدت میباشد. در بازار پول، مازاد نقدینگی افراد و واحدهای اقتصادی، از طریق پسانداز یا سپردههای بانکی، در اختیار واحدهای اقتصادی قرار میگیرد. در بازار پول، از عرضه و تقاضای پول، نرخ بهره تعیین میشود (راعی، ۱۳۸۳).
بازار سرمایه[۲]
بازار سرمایه، بازاری برای داراییهایی با سررسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلندمدت) محسوب میگردد. از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصتهای سرمایهگذاری مناسبتر و نیازمند به تأمین مالی بلندمدت میباشند، پساندازهای افراد به سرمایهگذاری تبدیل میگردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص میکند. بازار سرمایه، بازاری است که ارتباط تنگاتنگی با پسانداز و سرمایهگذاری دارد و بهمثابه یک واسطه مالی، پسانداز واحدهای اقتصادی دارای مازاد را به واحدهای دارای کسری، برای سرمایهگذاری انتقال میدهد. بهعبارتدیگر بازار سرمایه، نقش هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را به عهده دارد. در این بازار نیازهای بلندمدت (معمولاً بیش از یک سال) تأمین میشود. غالباً اینگونه وجوه به سرمایه تبدیل میشود و با یک ریسک همراه است. از مهمترین ابزارهای بازار سرمایه، در بازارهای مالی پیشرفته، میتوان به انواع اوراق قرضه، معاملات تاخت و اختیارات معامله اشاره کرد (راعی، ۱۳۸۳، ص ۴۵).
سهام شرکتها
اوراق بهادار
اوراق بهادار اوراقی که نماینده شرکت در مؤسسه یا قرضه طویلالمدتی بوده و قابل معامله میباشند. این اوراق که اغلب در بورس معامله میشوند، اوراق بورس نیز نامیده میشوند. اوراق بهادار بهطور اعم شامل اسکناس و کلیه اسناد تجاری میباشند، ولی امروزه بهطور اخص منظور از اوراق بهادار سهام و برگههای قرضه میباشد که اغلب در بورس مورد معامله قرارگرفته و به این طریق اسکناس که در اغلب کشورها جانشین پول رایج است و برات و سفته که عمر آنها کم است و همچنین منافع سهام و برگههای قرضه و حقوقی که بابت پذیرش و غیره به آنها تعلق میگیرد، جزء اوراق بهادار نمیباشند. مبنی بر (بند ۲ ماده یک) قانون تأسیس اوراق بهادار مصوب ۱۳۴۵، اوراق بهادار عبارت است از سهام شرکتهای سهامی و اوراق قرضه صادرشده از سوی شرکتها و شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و خزانهداری کل که قابل معامله و نقلوانتقال باشد.
سهام عادی
سهام عادی دلالت بر حقوق صاحبان سهام در شرکت دارد. دارندگان سهام عادی، مالکان شرکت هستند و بعد از پرداخت مطالبات اوراق با درآمد ثابت (مثل سهام ممتاز) بر باقیمانده داراییهای مالی دارند. در حالت انحلال شرکت، وقتیکه سایر مطالبات (از قبیل سهام ممتاز) پرداخت شد بقیه داراییها به سهامداران سهام عادی تعلق میگیرد و چون حقوق صاحبان سهام عادی پس از پرداخت سایر مطالبات پرداخت میشود ازآنجهت به سهام عادی، مطالبات باقیمانده شرکت گفته میشود. چنانچه برای سهام امتیاز یا مزایایی قائل نشوند، اینگونه سهام، سهام عادی نامیده میشود (تبصره ۲، ماده ۲۴، اصلاحیه قانون تجارت). سهامداران سهام عادی، بهعنوان مالکان، در اصل کنترل شرکت را در دست دارند. این سهامداران در مجمع عمومی سالانه شرکت میکنند و به مسائل عمده شرکت از قبیل انتخاب هیئتمدیره و انتشار اوراق جدید، رأی میدهند. همچنین سهامداران دارای مسئولیت محدود هستند. به این معنی که سهامداران نمیتوانند بیشتر از سرمایهگذاری خود در شرکت متضرر شوند. سهام عادی دارای تاریخ سررسید نبوده و اوراق بهادار دائمی محسوب میگردد (جونز، ۲۰۰۶، ص ۳۳)[۳].
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-16] [ 06:38:00 ق.ظ ]
|