کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۳-۵-۴ تخصیص منبع مبتنی بر بازار
بسیاری محققان بر این باورند که مسئله تخصیص می ­تواند بوسیله مکانیزم­ های مبتنی بر بازار برطرف شود. قانون­های تخصیص مبتنی بر بازار که مکانیزم تعیین قیمت را به کنترل ظرفیت اعمال می­ کنند برای طراحی الگوریتم­های کارا مفید هستند. برخی الگوریتم­های مطرح شده به صورت مبتنی بر بازار ]۳[ و برخی به صورت مزایده­ای[۱۸] می­باشند ]۱۸[. در ]۱۸[ یک مکانیزم مزایده دست دوم پیشنهاد شده است که تخصیص اثربخش ظرفیت محاسباتی را تضمین می­ کند و درآمد خوبی برای مدیریت تولید می­ کند. دو موضوع که مورد بررسی قرار گرفته­اند شامل ۱- تحلیل معنایی وظایف شناور و پیش­زمینه­ای ۲- معرفی مفهوم زمان اوج/بیکاری۲ است. در این روش فراهم­کننده هم منابع را به بیرون توزیع می­ کند و هم وظایف پیش­زمینه­ای را خودش مطرح می­ کند و به این صورت سود قابل قبول و نیز تخصیص اثربخش منابع­ را تضمین می­ کند. علاوه بر روش­های مطرح شده انواع دیگر تخصیص هم داریم. هدف تمام روش­ها این است که بتوانند پاسخگوی خواسته­ های کاربران از نظر توافق­نامه سطح سرویس، کیفیت سرویس، مقیاس­پذیری و غیره باشند، علاوه بر این بتوانند کارایی محیط و درآمد را افزایش و هزینه را کاهش دهند.
پایان نامه - مقاله
۳-۶ جمع­بندی
از جمله مسائل مطرح در محیط­های محاسبات ابری می­توان به مسائل امنیتی، مقیاس­پذیری و مدیریت منابع اشاره کرد. مسئله مدیریت منبع شامل تهیه و تخصیص منبع و زمانبندی کار می­باشد. در یک محیط محاسبات ابری وقتی یک کاربر درخواستی را مطرح می­ کند منابع به درخواست تخصیص می­یابند. میزان و نوع منبع تخصیص­ یافته با توجه به درخواست کاربر و در دسترس بودن منابع تعیین می­ شود. کاربر یک درخواست منبع می­دهد، فراهم­کننده آنرا دریافت می­ کند، سپس منابع در دسترس را جستجو و در نهایت آنها را به کاربر متقاضی اجاره می­دهد، بنابراین تخصیص منبع به معنای تصمیم درباره آن است که چه منابعی، به چه میزان، در چه زمان و کجا در اختیار کاربر قرار گیرند. مدیریت موجودی ابر، ناهمگون بودن منابع و محیط، مقیاس­پذیری منابع و تغییر تقاضا در طول زمان می ­تواند مشکلاتی در تخصیص منابع ایجاد کند.
برای مدیریت منابع روش­های بسیاری وجود دارد که انتخاب یکی از آنها به ترجیحات فراهم­کننده ابر، الگوی استفاده و تقاضای کاربر بستگی دارد. از جمله روش­های مطرح شده می­توان به روش­های مبتنی بر توافق­نامه سطح سرویس، روش­های بازار­گرا، روش­های مبتنی بر قانون و روش­های مبتنی بر کاهش مصرف انرژی اشاره کرد که برای هر یک در این فصل نمونه­هایی معرفی شد. هدف همه این روش­ها شناسایی لیستی از منابع مورد نیاز، شناسایی لیست منابع در دسترس، تهیه سایر منابع مورد نیاز کاربر و انتخاب و تخصیص بهترین منابع است. یک راه­حل مدیریت منبع موفق باید دارای مجموعه ­ای غنی از کنترل­های منبع برای ایزوله­سازی کارایی، جایگذاری اولیه مناسب، توازن بار موثر برای دستیابی به استفاده موثر از منابع، کسب رضایت کاربران، کاهش مصرف انرژی، کاهش هزینه و ارائه به موقع سرویس یا کاهش تاخیر باشد.
در رابطه با روش­های تخصیص منبع مبتنی بر کاهش مصرف انرژی ارائه روش­هایی که هم مبتنی بر کاهش حرارت و هم مبتنی بر کاهش مصرف انرژی باشند و نیز طراحی بهتر مرکز داده ­ها و سیستم­های خنک­سازی آنها از جمله مواردی است که می­توان در آینده بر روی آنها مطالعات بیشتری انجام داد و در رابطه با روش تخصیص منبع مبتنی بر SLA باید روش­ها و الگوریتم­هایی ایجاد شوند که SLA چند ابزار کاربردی و نیز چندین پارامتر را مورد توجه قرار دهند و از طرفی برای یک محیط خاص نباشند. با توجه به موضوع پایان نامه فصل سوم درباره تخصیص منبع مبتنی بر توافق­نامه سطح منبع و مروری بر کارهای گذشته مربوط به این نوع تخصیص منبع می­باشد.
فصل چهارم
تخصیص منبع مبتنی بر توافق­نامه سطح سرویس
۴-۱ مقدمه
همانطور که در فصل­های گذشته گفته شد مدیریت منابع در محیط­های محاسبات ابری بسیار مهم است. مدیریت منبع به معنای فراهم کردن، تخصیص و بازپس­گیری منابع می­باشد. تخصیص منبع در محیط­های ابری بر مبنای SLA است. در سال­های اخیر تحقیقات بسیاری در زمینه SLA در محیط­های محاسبات ابری صورت گرفته است. توافق­نامه سطح سرویس یک قرارداد رسمی است که تضمین می­ کند انتظارات کیفیتی سرویس­های مشتریان برآورده می­ شود. فراهم­کنندگان منابع در ابر باید قادر به زمانبندی منابع و به­ کارگیری ابزارهای کاربردی به­گونه ­ای باشند که موارد ذکر شده در SLA را برطرف و کارایی ابزارهای کاربردی را بهینه کنند. در این فصل ابتدا مفهوم SLA، مولفه­های آن، مزایا و چرخه حیات SLA معرفی شده است و سپس مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه صورت پذیرفته است.
۴-۲ مروری بر مفهوم توافق­نامه سطح سرویس
دنیش در سال ۲۰۰۴ SLA را “یک بیانیه واضح از انتظارات و وظایف که در یک رابطه تجاری بین دو سازمان (مشتری و فراهم­کننده)” وجود دارد تعریف کرده است ]۲۰[. توافق­نامه سطح سرویس از دهه ۱۹۸۰ در حوزه ­های مختلفی استفاده شد و بیشتر تعاریف در دسترس مفهومی بوده و در هر حوزه متفاوت با دیگری است. موضوعات اساسی در مدیریت SLA شامل مدیریت خودکار SLA و سازش بین چندین پارامتر QoS است. فراهم­کنندگان سرویس­های ابری باید قادر به زمانبندی منابع و به­ کارگیری ابزارهای کاربردی به­گونه ­ای باشند که موارد ذکر شده در SLA را برطرف و کارایی ابزارهای کاربردی را بهینه کرده و هزینه تهیه منبع را کاهش دهند. الگوریتم­های بسیاری در این زمینه وجود دارند. برخی از آنها تنها یک پارامتر در SLA را در نظر گرفته­اند، اما کارایی روش­هایی که چند پارامتر را مورد توجه قرار داده­اند بالاتر است.
۴-۳ مولفه­های SLA
جین و همکارانش یک توصیف کامل از مولفه­های SLA را فراهم کرده است که شامل موارد زیر است (شکل ۴-۱) ]۲۰[.
هدف: اهدافی که باید با بهره گرفتن از SLA به آنها دست یافت.
محدودیت­ها: مراحل یا عملیات ضروری که برای تضمین فراهم شدن سطح سرویس مورد تقاضا نیاز است.
دوره اعتبار: دوره زمانی که باید SLA اجرا شود.
محدوده: سرویس­هایی که به مشتری تحویل داده خواهند شد و سرویس­هایی که تحت پوشش SLA نیستند.
شرکا: هر سازمان یا فردی که طرفین قرارداد هستند به همراه تعریف نقش آنها.
سرویس­های اختیاری: سرویس­هایی که ضروری نیستند، اما ممکن است به آنها نیاز شوند.
اهداف سطح سرویس (SLO)[19]: اهداف سطح سرویس که طرفین قرارداد با هم در مورد آنها به توافق رسید­ه­اند، مثل دسترس­پذیری و کارایی.
جریمه: اگر سرویس تحویل داده شده SLO را دارا نباشد فراهم­کننده باید جریمه تعیین شده را پرداخت کند.
مدیریت: فرایندهایی که برای تضمین دستیابی به SLO استفاده می­شوند و نیز مسئولیت­های مرتبط برای کنترل این فرایندها.
شکل ۴-۱: مولفه­های SLA ]20[.
۴-۴ مزایای توافق­نامه سطح سرویس
بر اساس گزارش گروه­ میکروسیستم سان در سال ۲۰۰۲ یک مجموعه SLA خوب، مرزها و انتظارات از فراهم کردن سرویس را تنظیم می­ کند و مزایای زیر را فراهم می­ کند ]۲۰[.
افزایش سطح رضایت مشتری: اگر SLA به دقت تعریف شده باشد و فراهم­کننده آنها را رعایت کند سطح رضایت مشتری بسیار افزایش می­یابد و به این ترتیب فراهم­کننده می ­تواند آن مشتری را به مشتری همیشگی خود تبدیل کند.
افزایش کیفیت سرویس: هر گزینه یا موضوعی در SLA متناظر با یک شاخص کارایی کلیدی۲ است.
بهبود روابط بین شرکا: چنانچه SLA به خوبی تعریف شده باشد سیاست­های پاداش و تخلف در فراهم کردن منابع را مشخص می­ کند. مشتری می ­تواند سرویس را بر اساس SLO مشخص شده در SLA نظارت کند.
۴-۵ مدیریت SLA
در محیط­های پویا مثل ابرها مواردی مثل مذاکره پویا و مدیریت پویای SLA بدلیل تغییرات پویای محیط بسیار مهم هستند. از آنجاییکه در چنین محیط­هایی نرخ درخواست­های ورودی و نرخ در دسترس بودن منابع به صورت پیوسته تغییر می­ کنند SLA برای تضمین اینکه کیفیت سرویس در سطح قابل قبولی نگه داشته ­شود استفاده می­ شود. مدیریت SLA به معنای کنترل نقض SLA است. مولفه های مدیریت SLA شامل موارد زیر است.
کشف: مسئول کشف فراهم­کننده ­ای است که می ­تواند نیازها را فراهم کند.
تعیین قیمت: پایه­ای برای مدیریت عرضه و تقاضای منابع است.
مذاکره (مذاکره مجدد): برای رسیدن به توافق در رابطه با هزینه و سایر پارامترهای SLA طرفین قرارداد با یکدیگر مذاکره می­ کنند و در صورت لزوم این مذاکره­ها تکرار خواهند شد.
مکانیزم زمانبندی: بعد از مذاکرات، این مکانیزم سیاست­ها و الگوریتم­های نگاشت درخواست به فراهم­کننده را تعیین می­ کند.
مکانیزم انتشار: اجرای درخواست پذیرفته شده روی منابع تخصیص داده شده را بر عهده دارد.
نظارت: نظارت بر منبع و درخواست سرویس را بر عهده دارد.
مدیریت SLA: مدیریت نقض مفاد قرارداد در حین اجرا را بر عهده دارد.
حسابداری: استفاده حقیقی منابع توسط درخواست­ها را نگهداری می­ کند.
گاهی فراهم­کننده تمایل دارد که SLA را به طور کامل اجرا نکند و یا به عبارتی تقلب کند، مثلا CPU کمتری نسبت به آنچه در SLA ذکر شده را فراهم کند تا بتواند مشتریان بیشتری را سرویس­دهی کند. روش­ها و معماری­های مختلفی برای مدیریت و شناسایی نقضSLA ارائه شده ­اند، به عنوان مثال در ]۲۱[ یک چارچوب ارزیابی SLA ارائه شده است. ارزیابی توسط یک ارزیاب طرف سوم صورت می­گیرد و از یک الگوریتم تست برای شناسایی نقض SLA بر روی میزان حافظه روی VM استفاده می­ کند. این ارزیاب فقط پارامتر سایز RAM را در نظر می­گیرد. ]۲۲[ یک معماری لایه­ای برای محاسبات ابری ارائه داده است تا بتواند انتشار پایین به بالای شکست­ها را مدلسازی کند و از آن برای شناسایی نقض SLA بوسیله نگاشت معیارهای منابع به پارامترهای SLA استفاده می­ کند. از دیگر روش­ها می توان به مطالعات انجام شده در ]۳۸[ اشاره کرد. مطالعات بسیاری هم جهت شناسایی نقض SLA به صورت خودکار صورت گرفته است ]۲۳[ و ]۳۸[.
۴-۶ چرخه حیات SLA
رون و همکارانش در سال ۲۰۰۱ چرخه حیات SLA را در سه فاز ایجاد، عملیات و حذف تعریف کرده است (شکل ۴-۲) که در ادامه تشریح شده ­اند.
فاز ایجاد: مشتری، فراهم­کننده ­ای را که می ­تواند نیازهایش را فراهم کند شناسایی می­ کند.
فاز عملیات: در این فاز قرارداد بین طرفین امضا شده و درخواست­های کاربر با توجه به آن اجرا خواهند شد.
فاز حذف: SLA خاتمه می­یابد و همه اطلاعات پیکربندی­های مرتبط از سیستم­های سرویس حذف می­شوند.
چرخه حیات معرفی شده توسط گروه مرکز داده اینترنتی میکروسیستم سان شامل شش مرحله است (شکل ۴-۳) که در آن مرحله­های یک، دو و سه فاز یک، مرحله چهار و پنج فاز دو و مرحله شش فاز سه در تعریف رون و همکارانش می­باشند.
چرخه حیات SLA با سه فاز
شکل ۴-۲: فازهای چرخه حیات SLA بر اساس تعریف رون و همکارانش ]۲۰[.
شکل ۴-۳: فازهای چرخه حیاتSLA بر اساس تعریف گروه مرکز داده اینترنتی میکروسیستم سان ]۲۰[.
چرخه حیات SLA با شش فاز
۴-۷ تخصیص منبع مبتنی بر SLA در محیط­های محاسبات ابری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-16] [ 06:36:00 ق.ظ ]




۳

 

۴

 

۵

 

 

 

۴ – میزان تحصیلات

 

 

دیپلم

 

فوق دیپلم

 

لیسانس

 

فوق لیسانس و بالاتر

 

 

 

۱

 

۲

 

۳

 

۴

 

 

 

۵– سن

 

 

زیر۳۰ سال

 

۴۰-۳۱ سال

 

۵۰-۴۱ سال

 

۵۱ سال وبالاتر

 

 

 

۱

 

۲

 

۳

 

۴

 

 

 

فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل داده ها
در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده‌های گردآوری شده پرداخته شده است و برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. در این فصل با توجه به موضوع تحقیق که به ” بررسی وضعیت یادگیری سازمانی و ارائه راه های بهبود آن در دبیرستانهای شهرتهران در سال تحصیلی ۹۲-۹۳ ” می پردازد، به منظور توصیف آماری متغیرهای تحقیق از جدول و شاخص‌های آمار توصیفی استفاده شده است. در راستای تحلیل‌های استنباطی و آزمون سوالات کلی و جزئی تحقیق از آزمون آماری t تک متغیره و t گروه های وابسته استفاده به عمل آمده است و از این طریق به آزمون معنی‌داری بررسی وضعیت یادگیری سازمانی پرداخته شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

۴-۱- توصیف آماری داده‌ها

در این قسمت توصیف آماری(میانگین، فراوانی، درصد و …) نمونه مورد پژوهش از نظر جمعیت شناختی و پرسشنامه‌ یادگیری سازمانی در قالب نمودار و جدول مورد بررسی قرار گرفته است.در این قسمت، توزیع آماری نمونه بر حسب جنسیت، سابقه خدمت، مدرک تحصیلی در قالب نمودارهایی مورد بررسی قرار می گیرد.
۴-۱-۱- توزیع آماری نمونه بر حسب جنسیت
نتایج بدست آمده از آمار جمعیت شناختی پاسخ دهندگان در خصوص جنسیت نشان می دهد که ۱۶۲ نفر (۹/۴۳%) از پاسخ دهندگان مرد و ۲۰۷نفر (۱/۵۶%) از پاسخ دهندگان زن می باشند.

جدول (۴- ۱). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ق.ظ ]




پس می­توان ادعا کرد که تئوفیلاکت یا منابعش این قسمت را به منظور ستایش از ارتش بیزانس از خود افزوده باشند.
پس از آن تئوفیلاکت گزارش می­ کند که ارتش روم به سه بخش تقسیم شد. مرکز آن را خسروپرویز و نارسس کنترل می­کردند. جناح راست را مبودیس و سارامس ایرانی کنترل می­کردند، و جناح دیگر را فرمانده جان، فرمانده­ی نیروهای ارمنستان هدایت می­کرد. (در روایت فردوسی خسروپرویز در قلب سپاه ایران بود و جناح چپ به عهده­ موشیل ارمنی بود). دشمن آن­ها نیز به همان شکل صف بسته بود و دارای سه بخش بود.[۴۲۴] این قسمت از گزارش تئوفیلاکت را کتاب استراتگیکون هم تأیید می کند: «آن­ها (ایرانیان) در سه بخش اصلی به صف می شوند: مرکز، راست و چپ. مرکز آن­ها چهارصد یا پانصد نیروی بیشتر دارد».[۴۲۵]
بر طبق روایت تئوفیلاکت سپاه بهرام چوبین به سمت شیب کوهستان عقب نشست (تئوفیلاکت آن را حاصل ترس آن­ها از رومیان می­داند، اما در ادامه­ روایت او مشخص می­ شود که این تله­ای برای رومیان بوده است). در آن حال پانصد نفر از افرد سپاه بهرام چوبین سلاحشان را زمین گذاشتند، و به سمت رومیان رفتند (مطابق با روایت فردوسی که بسیاری از افراد بهرام چوبین به خسروپرویز پیوستند).
پایان نامه
خسروپرویز به نیروهایش دستور حمله به کوهستان را داد. رومی ها اطاعت نکردند، زیرا نمی­خواستند نظم خود را بر هم بزنند، اما ایرانیان ناچار از دستور او پیروی کردند. وقتی که وارد کوهستان شدند به شدت شکست خوردند. رومی­ها آنان را دنبال کردند، و خود را با دشمن روبرو نمودند، تا تلفات کمتری به سپاه خسروپرویز وارد آید.[۴۲۶]
این قسمت از گزارش تئوفیلاکت ناچار ذهن را به سوی گزارش فردوسی، مبنی بر فرار خسروپرویز از بهرام چوبین در کوهستان و کمک سروش به خسروپرویز می­کشاند. این احتمال وجود دارد که بعدها خسروپرویز، نجات از این مهلکه را به سروش نسبت داده باشد.
بر اساس گزارش تئوفیلاکت، پس از غروب، بهرام چوبین و نیروهایش به استراحت پرداختند؛ در حالیکه رومی­ها نابخردی خسروپرویز را سرزنش نمودند.
بهرام چوبین با آغاز روز اردو را جمع کرد، و به نزدیکی شهر گنزک[۴۲۷] رسید. از آنجا نیروهایش را حرکت داد، تا از حمله­ی رومی­ها در امان بماند، اما رومی­ها با کشف حرکت بهرام چوبین با حرکت اجباری نزدیک دشمن اردو زدند. سپس آن­ها به رودخانه­ی بلاراتوس[۴۲۸] (سروک) رسیدند و اردو زدند.
صبح هنگام، رومیان رمزی به نام مریم مقدس تعیین کردند، تا نیروهای ایرانی متحد با خود را هنگام جنگ با نیروهای بهرام چوبین اشتباه نگیرند. بهرام چوبین از فیل­های جنگی به عنوان دیواری برای سواره­نظام استفاده نمود (درروایت سبئوس و فردوسی نیز به وجود فیل­های جنگی در سپاه بهرام چوبین اشاره شده است). هر دو طرف سپاه دارای تعدادی فیل جنگی بود. خسروپرویز نیز که با پانصد نفر محافظت می­شد، صفوف را بررسی نمود. پس از بالا رفتن پرچم ها و غرش شیپورها جنگ آغاز شد. بهرام چوبین قلب سپاه را رها کرد، به جناح چپ رفت و جناح مخالف را با فشاری ناگهانی از صفی انبوه نابود کرد و بنابراین رومی­های این جناح پراکنده گشتند و پا به فرار گذاشتند (فردوسی نیز حمله­ی بهرام چوبین به جناح­های مختلف سپاه دشمن را گزارش کرده است). وقتی که نارسس این را دید به نیروها فرمان داد تا به آرامی با افراد (جناح) تضعیف شده مخلوط شوند و جلوی فرار آن­ها را بگیرند. پس از آن بهرام چوبین به قلب سپاه حمله کرد اما نارسس نیز به حمله­ی متقابل دست زد و نظم سپاه بهرام چوبین به هم خورد؛ در نتیجه سپاه بهرام چوبین شکست خورد و شش هزار فراری به تپه­ای رفتند، اما رومی­ها آن تپه را محاصره کردند و بر آن نیروی فراری غلبه نمودند. سپس آن­ها اسرای زیادی را نزد خسروپرویز آوردند. شاه ایران برخی را به شمشیر سپرد، و برخی را زیر پای فیل­ها لگدمال کرد (کشتن اسیران با روایت سبئوس مطابقت دارد). او متوجه شد که تعدادی از این اسیران ترک­نژاد هستند، و آن­ها را نزد امپراتور فرستاد.[۴۲۹]
این قسمت از روایت تئوفیلاکت نشان دهنده آن است که بهرام چوبین پس از بازگشت از شرق تعدادی از مردم آن مناطق را نیز با خود همراه کرده بود و این موضوع با روایت سبئوس و فردوسی نیز مطابقت داد). البته به نظر می­رسد تئوفیلاکت درباره ترک بودن آن­ها چندان مطمئن نیست، زیرا در ادامه آن­ها را از مردم سکاهای شرقی می­خواند.[۴۳۰]
درباره مسئله­ غنائم، بر طبق گزارش تئوفیلاکت، رومی­ها خیمه، همسران، فرزندان، زیورآلات طلا و تجملات سلطنتی آن غاصب را به غنیمت بردند، و با ارزش­ترین غنیمت­ها را به خسروپرویز دادند (با روایت سبئوس که در آن رومی­ها بهترین­ها را برای خود بردند؛ مغایرت دارد). رویدادنامه­ی خوزستان تنها گزارش می­ کند که بهرام چوبین شکست خورد.[۴۳۱] اواگریوس حضور ایرانیان ارتش خسروپرویز را نادیده می­گیرد، و گزارش می­ کند که بهرام چوبین در یک درگیری از رومیان به تنهایی شکست خورد[۴۳۲] (در نقطه­ی­ مقابل گزارش فردوسی که در آن سپاه ایران به تنهایی او را شکست داد). اخبار سعرت هم به شکست بهرام چوبین اشاره می­ کند.[۴۳۳] تئوفانس خلاصه­ای از گزارش تئوفیلاکت را شرح می­دهد.[۴۳۴] آگاپیوس نقل می­ کند که خسروپرویز به ماوریکیوس پناهنده شد و نامه­ای برای تقاضای کمک به او نوشت. ماوریکیوس نیز در نامه­ای تقاضای وی را پذیرفت و ۴۰۰۰۰ نفر به کمکش فرستاد. وی متن دو نامه را نیز گزارش کرده است.[۴۳۵] رویدادنامه­ی ۱۲۳۴م هم تعداد سپاهی را که ماوریکیوس به کمک خسروپرویز فرستاد، ۴۰۰۰۰ نفر بر می­شمرد که نیمی از آن­ها از ارمنستان بودند؛ همچنین گزارش می­ کند که فرمانده رومیزان که به عقیده­ی نگارنده همان شهربراز است، و درباره یکی بودن این دو نام در فصل جنگ­های خسروپرویز و بیزانس بحث می­کنیم با ۱۰۰۰۰ نفر به کمک خسروپرویز به سپاه رومیان ملحق شد. گزارش میخاییل سوری نیز با آن مطابقت دارد.[۴۳۶]
۲-۲-۴ فرار بهرام چوبین نزد خاقان ترک و قتل او در روایت شاهنامه
در مورد فرار بهرام چوبین، شاهنامه­ی فردوسی جزئیات بسیاری ارائه می­دهد، در حالی­که منابع مسیحی جزئیات کمی را بیان می­ کنند. بر طبق گزارش شاهنامه، روز بعد، خسروپرویز سه هزار مرد جنگی را به فرماندهی نستود به تعقیب بهرام چوبین فرستاد.[۴۳۷] در گزارش تئوفیلاکت فرماندهان رومی ده هزار نفر را، به فرماندهی مارینوس و بسطام، به تعقیب خسروپرویز فرستادند.[۴۳۸]
بر طبق گزارش شاهنامه، بهرام چوبین به خانه­ی پیرزنی رسید و آن­ها از او آب، نان و شراب گرفتند. بهرام چوبین با او صحبت کرد و نظرش را درباره بهرام چوبین پرسید (پیرزن نمی­دانست او خود بهرام چوبین است). پیرزن کار وی را محکوم کرد، زیرا با پسر پادشاه جنگ کردن را بی خردی می­دانست.[۴۳۹] این صحبت میان پیرزن و بهرام چوبین به نوعی بازتاب عقیده­ی مردم عامی درباره چنین جنگی بوده است، که علاوه بر شاهنامه­ی فردوسی برخی از دیگر منابع فارسی و تازی هم آن را گزارش کرده ­اند.[۴۴۰]
پس از آن بهرام چوبین به نیستانی رسید، و در آن با سپاه نستود روبرو گشت و او را شکست داد،[۴۴۱] اما به خود وی امان داد.[۴۴۲] بهرام چوبین به نزد ترکان پناهنده شد، و خاقان وی را پذیرا گشت. خاقان به او قول یاری و همکاری داد.[۴۴۳] شاهنامه گزارشی از پهلوانی­های بهرام چوبین در میان ترک­ها ارائه می­دهد که احتمالاً از کتاب بهرام چوبین نامک گرفته شده است. از جمله آن­که جنگجویی به نام مغاتوره بود، که خاقان از او بیم داشت، و هر روز به وی باج می­پرداخت. بهرام چوبین به خاقان کمک کرد تا او را از پیش رو بردارد؛ بدین صورت که در جنگی تن به تن وی را کشت.[۴۴۴]
لازم به ذکر است که شاهنامه این جنگ را در قالب اشعاری حماسی و پهلوانی با جزئیات فراوان به تصویر می­کشد.[۴۴۵] داستان پهوانی دیگر، جنگ بهرام چوبین است با موجودی به نام شیرکپی (نوعی میمون). بر طبق گزارش او آن حیوان دختر خاقان را دزدیده بود و سواران و پهلوانان آن­جا حریف او نشدند. به همین خاطر هر ساله برای او سوگواری می نمودند، تا این­که پس از شنیدن پهلوانی­های بهرام چوبین، خاتون (همسر خاقان) موضوع را با بهرام چوبین در میان گذاشت، و وی قول داد که آن حیوان را بکشد. صبح روز بعد بهرام چوبین به جنگ او رفت، و وی را ابتدا با تیر ضعیف کرد و سپس با نیزه و شمشیر کشت، و سرش را از تن جدا نمود.[۴۴۶] خاقان و ترکان از آن پس او را شهریار ایران خواندند. خاقان یکی از دخترهای خود را نیز به او داد. خسروپرویز با مطلع شدن از حضور بهرام چوبین نزد خاقان، نامه­ای به او نوشت و تهدیدش کرد، که اگر بهرام چوبین را پس نفرستد لشکری از ایران به جنگش خواهد آمد. خاقان در پاسخ نامه­ای نوشت با این مضمون که به دوستی خود با بهرام چوبین خیانت نمی­کند.[۴۴۷] خسروپرویز با خواندن آن نامه به هراس افتاد، و از بزرگان مشورت خواست. بزرگان خواستند که او مردی دانا و پیر را برای صحبت با خاقان بفرستد. از آن سو بهرام چوبین با شنیدن این اخبار نزد خاقان رفت، و از وی خواست تا سپاهی برای تصرف ایران و روم به وی دهد. خاقان پس از مشورت با بزرگان این کار را کرد، و به دو نفر به نام­های جنوی و زنگوی فرمان داد که در کنار بهرام چوبین با سپاه حرکت کنند. آنها در روز سپندارمذ (روز پنجم هر ماه) حرکت کردند. خسروپرویز با آگاه شدن از این موضوع، خراد برزین را با هدایای بسیار نزد خاقان فرستاد، اما او با وجود سخن­آرایی­های بسیار موفق به تغییر دادن نظر خاقان نگردید. در این میان، بهرام چوبین به مرو رسید، و به خاقان پیام فرستاد که نگذارد کسی از آنجا سوی ایران بیاید، و اخبار را به خسروپرویز رساند. خاقان نیز دستور داد که کسی بدون مهر به ایران نرود. خراد برزین چاره ای اندیشید. ابتدا به ترکی پیر به نام قلون که فقیر و بی چیز بود پول و غذا داد؛ سپس دختر خاتون را که بیمار بود، درمان کرد. پس از آن از طریق خاتون از مهرخاقان گل گرفت. او آن را به قلون داد تا نزد بهرام چوبین رود، و در روز بهرام که برای او شوم به حساب می آمد وی را بکشد. قلون به آنجا رفت و به دروغ گفت که از دختر خاقان پیام دارد. بهرام چوبین او را به نزدیک طلبید، و وی با کاردی به بهرام ضربه زد. بهرام چوبین در حال مرگ با خواهر خود گردویه صحبت نمود و از کارهایش اظهار پشیمانی کرد، و به دستور او دبیر نامه­ای نیز به خاقان نوشت که مواظب بازماندگانش باشد. از سوی دیگر به همراهانش گفت نزد خسروپرویز بروند، شاید آن­ها را ببخشد که در اینجا تناقضی دیده می شود.[۴۴۸]
پس از آن جان سپرد.[۴۴۹] خاقان نیز با آگاهی از این موضوع بسیار خشمگین شد، و خانه و برزن قلون را آتش زد و خاتون را نیز اخراج و ثروت او را مصادره کرد؛ اما نتوانست خراد برزین را دستگیر کند.[۴۵۰]
طبق گزارش سبئوس بهرام چوبین به بلخ پناهنده شد و در آنجا، به دستور خسروپرویز، مردم او را کشتند.[۴۵۱] تئوفیلاکت، اواگریوس و رویدادنامه­ی­­ خوزستان اشاره­ای به مرگ بهرام چوبین نمی­کنند.
به طور کلی منابع بیزانسی، سریانی و ارمنی مورد بحث از حوادث شرق ایران اطلاعات زیادی ارائه نمی­دهند، و توجهشان بیشتر به مرزهای غربی است. شاهنامه جزئیات دیگری از سرنوشت همراهان بهرام چوبین نیز ارائه می­دهد. در گزارش شاهنامه­ی فردوسی، پس از آن خاقان به برادرش فرمان داد تا نزد پیروان خسروپرویز برود، و دل آن­ها را به دست بیاورد. نامه­ای جدا نیز به گردیه نوشت و از او خواستگاری کرد. گردیه در پاسخ گفت که اکنون نمی­تواند پاسخ دهد، زیرا عزادار است و چهار ماه دیگر پاسخ خواهد داد. گردیه پس از مشورت با بزرگان تصمیم گرفت به سمت ایران برود، و شبانه حرکت کرد. گروهی از سپاه او نزد خاقان پناهنده شدند، و او برادرش را به دنبال آنان فرستاد. او با شش هزار جنگجو آمد. تبرگ شروع به صحبت با گردیه نمود، اما گردیه وی را به جنگ تن به تن فرا خواند، تا او را آزمایش کند. گردیه در جنگ او را کشت. پس از آن سپاه ترکان را نیز شکست دادند؛ به سمت ایران حرکت کردند، و به آموی رسیدند.[۴۵۲] در آنجا نامه­ای به برادر نوشت تا تکلیف خود را بداند.[۴۵۳]
۲-۳ رفتار خسروپرویز پس از شکست بهرام چوبین و فرار او
در این قسمت رویکرد و رفتار خسروپرویز پس از به تخت نشستن، در منابع مورد بحث، بررسی می­گردد.
۲-۳-۱ رفتار خسرو با سپاهیان بیزانسی-ارمنی
در روایت شاهنامه­ی ­فردوسی، خسروپرویز نامه­ای همراه با سپاس نزد امپراتور فرستاد. امپراتور در پاسخ او نامه­ای به همراه هدایای با ارزش، از جمله یک لباس با نقش صلیب، نزد او راهی ساخت. خسروپرویز پس از مشورت با وزیرش برای اینکه امپراتور ناراحت نشود آن­را پوشید. در روز دیگر جشنی بر پا کرد که رومیان نیز در آن حضور داشتند. در آنجا بندوی برای او برسمی آورد و خسروپرویز شروع به نیایش زیر لب کرد (زمزم یا واژ). نیاطوس از دیدن این صحنه ناراحت شد، و گفت همانا قیصر بر مسیح ستم کرده است. نیایش زرتشتی با صلیب چه معنا دارد؟ بندوی نیز خشمگین شد، و با پشت دست به صورت وی زد. نیاطوس با ناراحتی به لشکرگاه رفت و لباس رزم پوشید، اما با وساطت مریم آن دو آشتی نمودند. پس از آن خسروپرویز به رومیان نیز پولی بخشید.[۴۵۴]
تئوفیلاکت نیز گزارش می­ کند، که خسروپرویز پس از پیروزی برای رومیان جشنی برگزار نمود. پس از ده روز اقامت در آن مکان او رومی­ها را به کشورشان هدایت نمود، و در حالیکه سپاه ایران را جمع کرد، و به بابل وارد شد؛ به متحدان رومیش بی احترامی نمود.[۴۵۵] تئوفیلاکت اشاره­ای به جزئیات این بی احترامی نمی­کند، اما به طور کلی با روایت فردوسی مطابقت دارد. جان نیکیو گزارش می­ کند که مغ­ها خواستند در غذای رومیان زهر بریزند اما آن­ها پی بردند و نهایتاٌ به سرزمین خود بازگشتند.[۴۵۶] اما علاوه بر شاهنامه، میخاییل سوری، رویدادنامه­ی ۱۲۳۴م و آگاپیوس (آن ­را دو برابر چیزی می­داند که خسروپرویز دریافت کرده بود) نیز هدایای ارزشمندی دارند که خسروپرویز به ماوریکیوس و سربازان بیزانس بخشید را گزارش می­ کنند.[۴۵۷]
سبئوس اشاره­ای به نامه نوشتن خسروپرویز به ماوریکیوس پس از پیروزی نمی­کند، اما بر طبق روایت او هنگامی که خسروپرویز در نزد بزرگان خوبی­های ماوریکیوس به خود را بر می­شمرد؛ در بین هدایای او اشاره به لباس­هایی ارغوانی نمود،که با لباس صلیب نشان در روایت فردوسی می تواند مطابق باشد.
با توجه به تمرکزی که سبئوس بر زادگاه خود ارمنستان دارد، در گزارش او قسمت­ هایی راجع به آن منطقه وجود دارد که در منابع دیگر نمی­ توان یافت. در گزارش او پس از آن­که خسروپرویز به ستایش از ماوریکیوس پرداخت، بزرگان انتقاد کردند که رومیان تمام گنج­های این پادشاهی را به عنوان غنیمت برده­اند. او در پاسخ مطرح کرد، که آن ­را به همراه گنج­های آن­ها از دستشان خلاص خواهد کرد، اما مسئله­ ­فعلی مدنظر او فرار بهرام چوبین است، زیرا از این می­ترسید که او دگر بار ارتشی را از میان ملت دلاور شرق جمع­آوری کند. بزرگان از فرصت استفاده کردند، و به خاطر دشمنیشان با موشیل ارمنی به خسروپرویز گفتند که موشیل بهرام چوبین را دستگیر کرده بود، اما اجازه داد که برود. خسروپرویز نیز که پسرکی جوان بود، موشیل را با نوشتن نامه­ای برای مسئله­ای مهم نزد خود فرا خواند؛ به افراد خود نیز دستور داد که هنگام رسیدن موشیل وی را خلع سلاح کنند و وقتی وارد چادر شد او را دستگیر نمایند. موشیل با دو هزار مرد مسلح به آن­جا رفت. وقتی به نزدیک چادر رسیدند، از آن­ها خواسته شد که با این تعداد نزدیک چادر نشوند، اما او با انجام این کار موافقت نکرد، و با افرادش به نزدیک چادر شاهی رفت. در آن­جا با پنجاه نفر نزدیک شد، و وقتی که از او خواستند زره خود را در آورد، قبول نکرد و برگشت تا سپاه خود را احضار کند. شاه نقشه­ی خود را پنهان کرد و گفت بگذارید با سلاح وارد شود. او نیز با هفت نفر به حضور شاه رسید. آن­ها به خاک افتادند[۴۵۸] و به شاه کرنش کردند، اما شاه مانند گذشته به آن­ها احترام نگذاشت، و از روی ترس حرفی نیز برای گفتن نداشت. آن­ها به سرعت برگشتند و چادر را ترک کردند. شاه به دنبالشان فرستاد. در نهایت موشیل از طریق یکی از افراد خسروپرویز این توطئه را کشف کرد، و موضوع را با جان در میان گذاشت. او نیز غنائم را به همراه نامه­ی اتهامی بر ضد خسروپرویز نزد ماوریکیوس فرستاد، و سعی خسروپرویز در جلوگیری از آن­ها ناکام ماند. ماوریکیوس از آن­ها سپاس فراوان کرد، اما همچنین در نامه نوشت که اندیشه­ی متهم کردن خسروپرویز را رها کنند. همچنین نامه­ای به خسروپرویز نوشت که آن­ها را با احترام آزاد کند. شاه خسروپرویز نیز به هر یک از آنان هدایایی داد، و ایشان را از حضور خود مرخص نمود (بخشیدن هدایا مطابق با روایت فردوسی، رویدادنامه­ی ۱۲۳۴م، میخاییل سوری، آگاپیوس). پس از آن شاه از آذربایجان عزیمت کرد، به پایتخت آمد، و تمامی سرزمین های وعده داده شده را به رومیان داد. بیشتر اشراف ارمنی در ناحیه­ی یونانی و تعداد کمی در ناحیه­ی ایرانی قرار گرفتند. وی موشیل را به کاخ احضار کرد و او دیگر کشورش را ندید.[۴۵۹]
۲-۳-۲ رفتار خسروپرویز با مسیحیان
یکی دیگر از دغدغه­ های منابع مسیحی، مسئله­ مسیحیان ایران است، که در زمان خسروپرویز آزادی عمل بیشتری پیدا کردند.
تئوفیلاکت داستان زنی به نام گلین­دوچ[۴۶۰] (گلین دخت) را گزارش می­ کند که در بابل (معلوم نیست که مراد او ایران است یا منطقه­ بین النهرین) از نژاد مغ ها متولد شد، و پدرش ساتراب برجسته­ای بود. وی پس از ازدواج، دین خود را به مسیحیت تغییر داد و پس از مرگ شوهرش به نصیبین رفت. مغ­ها او را پیدا کردند و به زندان انداختند. اما وی از زندان گریخت و به بیزانس رفت. در آنجا او پیشگویی­های بسیاری انجام داد. از جمله پیشگویی درباره پیروزی خسروپرویز بر بهرام چوبین.[۴۶۱] (قبل از به تخت نشستن مجدد خسروپرویز). جان نیکیو نیز این گزارش را تایید می­ کند.[۴۶۲]
یکی از گزارشهای مورد بحث دیگر هدایایی است که خسروپرویز به خاطر نذرش به مقبره سرجیوس شهید تقدیم کرد.
برطبق گزارش تئوفیلاکت خسروپرویز یک صلیب جواهر نشان ساخته شده از طلا را نزد سرجیوس که از باشکوهترین شهدا بود فرستاد.[۴۶۳] در گزارش اواگریوس، خسروپرویز صلیب را نزد گرگوری فرستاد تا آن­را به سرجیوس تقدیم کند.[۴۶۴] در روایت تئوفیلاکت خسرو انوشیروان در زمان حکومت ژوستینیان آن را به عنوان غنیمت جنگی گرفته بود.[۴۶۵] اواگریوس نیز این را تأیید می­ کند، اما اواگریوس وقف­کننده­ ­اول آن­ را همسر ژوستینیان می­داند.[۴۶۶] بر طبق هر دو گزارش خسروپرویز صلیبی دیگر را نیز همراه آن فرستاد و دلیل این کار را را با خط یونانی بر آن حک نمود.[۴۶۷] تئوفیلاکت اشاره می­ کند که خسروپرویز، به همراه هدایا، نامه­ای نیز به یونانی فرستاد و او در اینجا متن نامه را کلمه به کلمه می ­آورد.[۴۶۸]
هیگنیز معتقد است که اواگریوس از کتیبه­های واقعی صلیب استفاده کرده است؛ در حالی­که تئوفیلاکت نامه­ های همراه هدایا را به کار برده است.[۴۶۹]
متن این نامه در هر دو منبع برابر است.
در ابتدای نامه، خسروپرویز خود را شاه شاهان و پسر خسرو شاه شاهان، پسر قباد می خواند. به نظر می آید که وجهه­ هرمزد چهارم، پدر او، آن­قدر خدشه­دار گردیده بود، که وی ترجیح می­داد خود را پسر خسرو انوشیروان بخواند. در ادامه خسروپرویز نذر خود به سرجیوس را بیان می­ کند، که متقبل شده بود اگر سواره نظامش زادسپرتس را بکشد یا شکست دهد؛ او در عوض صلیبی مزین به طلا را نثار سرجیوس خواهد کرد. او ادامه می­دهد که، در روز نه فوریه، سر زادسپرتس را نزد او فرستادند، و در عوض او این صلیب را به همراه صلیبی که خسرو انوشیروان به غنیمت برده بود نزد او فرستاد.[۴۷۰]
در گزارش تئوفیلاکت و اواگریوس پس از آن اشاره به نامه و هدایایی دیگر نیز می­گردد، که خسروپرویز به خاطر ادا شدن نذرش برای بارداری شیرین همسر وی به سرجیوس تقدیم نمود. پیش از پرداختن به آن نامه به بررسی شیرین در منابع مورد بحث می پردازیم. شاهنامه­ی فردوسی گزارش می­ کند که خسروپرویز پیش از پادشاه شدن با شیرین رابطه داشت، لیکن در هنگام قیام بهرام چوبین از وی غافل گردید. پس از به تخت نشستن دوباره­ی خسروپرویز، روزی در شکارگاه با شیرین دیدار کرد، و پس از آن او را به عقد خود در آورد.[۴۷۱] بر طبق روایت تئوفیلاکت، خسروپرویز، یک سال پس از فرستادن آن صلیب به شهر سرجیوس، شیرین را که رومی و مذهبش مسیحی بود ملکه کرد، و به عقد خود در آورد. او با این کار سنت­های ایرانی را خوار نمود.[۴۷۲] شاهنامه­ی فردوسی نیز مخالفت بزرگان با این ازدواج را گزارش می­ کند.[۴۷۳] رویدادنامه­ی خوزستان شیرین را زنی مسیحی و آرامی می­داند.[۴۷۴] سبئوس اما او را زنی مسیحی و از اهالی خوزستان می داند، که ملکه بود و به خاطر مقام او کلیسا و مسیحیان قدرت بسیاری پیدا کردند.[۴۷۵]
حال به موضوع نامه و هدایایی که خسروپرویز برای دومین بار نزد سرجیوس فرستاد باز می­گردیم. تئوفیلاکت گزارش می­ کند که خسروپرویز در سومین سال سلطنتش از سرجیوس استدعا کرد تا فرزندی از شیرین به او عطا کند، و مدتی کوتاه پس از آن این خواسته اجابت شد؛ بنابراین خسروپرویز نامه­ای نوشت.[۴۷۶]
این نامه نیز در گزارش اواگریوس و تئوفیلاکت برابر است. در این­جا نکات اصلی آن بیان می­گردد:
در ابتدا خسروپرویز بیان می­ کند، که از سرجیوس خواستار این شده بود که همسرش شیرین، که به خاطر مسیحی بودنش برخلاف قانون با او ازدواج کرده بود، باردار شود، تا در عوض صلیبی را که او از آن استفاده می­کرد نزد او بفرستد. اما خسروپرویز ادامه می­دهد که او، به جای صلیب (به خاطر ارزش معنوی که برایشان پیدا کرده بود)، پنج هزار سکه­ی نقره که از ارزش واقعی چهار هزار و سیصد سکه­ای آن (در روایت تئوفیلاکت ۴۴۰۰) بیش­تر است نزد او می­فرستد. خسروپرویز در ادامه می­نویسد که پس از گذشت ده روز، سرجیوس به خواب او رفته و وی را به بارداری شیرین نوید داده است، و پس از آن شیرین باردار گشته است. در ادامه خسروپرویز بیان می­ کند که او آن صلیب (برخلاف گفته اش در بالا) و تمامی بهای آن را شامل یک سینی، یک جام، یک صلیب برای محراب، یک عطردان طلا، یک پرده­ی آراسته شده از طلا، و همچنین سکه­های باقی مانده را نزد او فرستاده است.[۴۷۷]
در مورد بارداری شیرین، رویدادنامه­ی خوزستان گزارش می­ کند، که شخصی به نام گابریل از سنجار از بازوی شیرین خون گرفت، و او دارای یک پسر به نام مردانشاه گردید. او در گذشته هیچ فرزندی به دنیا نیاورده بود.[۴۷۸]
در مورد خدمات شیرین، سبئوس گزارش می­ کند، که او یک کلیسا و یک صومعه در نزدیکی اقامتگاه شاهی ساخت، و در آن­جا روحانیون و کشیش­هایی را به کار گماشت. او برای پوشاک آن­ها جیره­هایی را از خزانه تعیین کرد، و با سربلندی و شجاعت شروع به تبلیغ انجیل در دربار شاهی نمود. هیچ کدام از بزرگان جزئت نداشتند بر علیه مسیحیان حرف بزنند.[۴۷۹]
بر طبق روایت شاهنامه، شیرین به مریم دختر قیصر حسادت برد و او را با زهر کشت.[۴۸۰] سبئوس نقش شیرین را آن­قدر زیاد می­دانست، که پس از مرگ او بسیاری از مغ­ها که مسیحی شده بودند، در مکان­های مختلف به مرگ محکوم شدند. خسروپرویز نیز دستور داد که هیچ مسیحی یا زرتشتی حق ندارد دین خود را عوض کند، وگرنه مجازات مرگ در انتظارش است.[۴۸۱]
بر طبق شاهنامه، شیرین پیش از خسروپرویز نمرد، و تا زمان خلع خسروپرویز همچنان ملکه بود، اما به هر حال گزارش سبئوس می ­تواند نشانگر این باشد که شاید خسروپرویز در انتهای حکومتش و به خصوص به خاطر جنگ­های سهمگین خود با بیزانس رفتارش را با مسیحیان تا حدی تغییر داده باشد. بر طبق گزارش خود سبئوس، هنگامی­که قیصر از شاه ایران جسد آن مردی را که در شوش در تابوتی برنزی قرار داشت درخواست کرد، و شاه خسروپرویز دستور داد که خواسته­ی وی اجابت شود، شیرین نتوانست نظر شاه را عوض کند.[۴۸۲] بر طبق گزارش سبئوس ایرانیان زرتشتی آن را کیخسرو می­نامیدند، و مسیحیان می­گفتند جسد دانیال نبی است. شیرین به تمامی مسیحیان آن سرزمین دستور داد که با روزه و عبادت از مسیح تقاضا کنند، که نگذارد آن منبع الهام از آن­جا برود. بنابراین جمعیت زیادی در آن­جا جمع شدند و شروع به دعا کردند.[۴۸۳]
به عقیده­ی نگارنده این موضوع می ­تواند نشانگر وجود جمعیت زیادی از مسیحیان در خوزستان و شوش آن دوران باشد. در ادامه، سبئوس رخ دادن معجزه­ای را در این مورد بیان می­ کند. با خارج کردن جنازه از شهر، ناگهان چشمه­های شهر خشک شد، و پس از سه استاد، قاطرهای حامل کالسکه­ای که جنازه در آن قرار داشت بی­حرکت ماندند، و ناگهان به شهر برگشتند. با رسیدن آن­ها به شهر چشمه­ها دوباره جریان یافتند، و خسروپرویز با دریافت این خبر اجازه داد که جنازه در شهر بماند.[۴۸۴]
سبئوس گزارش­هایی از ارمنستان آن روزگار ارائه می­دهد، که در منابع دیگر وجود ندارد. لیکن در اینجا به ذکر برخی از نکات مهم آن بسنده می­کنیم:
امپراتور ماوریکیوس تصمیم گرفت که ارمنیان بخش خود را به جنگ با تراکیه (تریس)[۴۸۵] بفرستد، و به خسروپرویز نیز پیشنهاد داد که ارمنیان ایران را به جنگ دشمنان شرقی اعزام کند؛ اما این موضوع باعث پدید آمدن شورش­هایی در ارمنستان گردید که سپاه متحد ایران و بیزانس آن­را بدون جنگ سرکوب کردند. امپراتور برخی از نیروهای ارمنی را به جنگ در تراکیه فرستاد، اما دوباره شورش در بخش یونانی رخ داد، که این­بار فرمانده هراکلیوس آن­ را سرکوب کرد. پس از آن جنگ در سرزمین تراکیه شدت گرفت، و امپراتور نیروهای ارمنی را به فرماندهی موشیل به آنجا اعزام کرد؛ اما پس از یک پیروزی، ارتش بیزانس شکست خورد و موشیل دستگیر و کشته شد.
همچنین امپراتور فرمان داد تا مباحث شورای خالکدون در تمام کلیساهای سرزمین ارمنستان ترویج داده شود، که با موافقت­ها و مخالفت­هایی مواجه شد و باعث به وجود آمدن دو دستگی گردید. در مورد بخش ایرانی ارمنستان خسروپرویز پیک­هایی به آن­ها فرستاد، و ایشان را به ایران فرا خواند، با احترام با آنها برخورد کرد، اقامتگاهی سلطنتی برایشان در نظر گرفت، و سپاهشان را در اصفهان[۴۸۶] مستقر کرد.[۴۸۷]
۲-۳-۳ قتل بندوی و شورش بسطام
اینک به بررسی قیام بسطام در منابع مورد بحث می­پردازیم. بر طبق روایت فردوسی خسروپرویز پس از پیروزی، در جنگ با بهرام چوبین، خراسان را به گستهم (بسطام) بخشید.[۴۸۸] بر طبق گزارش شاهنامه پس از آن­که بهرام چوبین کشته شد و اوضاع آرام گرفت، خسروپرویز تصمیم گرفت به خاطر قتل پدرش از دایی­های خویش انتقام بگیرد.[۴۸۹] سبئوس نیز انگیزه­ او را انتقام از افرادی که پدرش را کشته بودند می­داند[۴۹۰] . رویدادنامه­ی خوزستان، انگیزه­ خسروپرویز را این می­داند که بندوی شروع به سرزنش خسروپرویز در مورد امور دولتی نمود.[۴۹۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ق.ظ ]




۷- فریب کاری
۸- شرارت
۹- میانجی‏گری
۱۰- مقابله آغازین
۱۱- عزیمت
۱۲- نخستین خویشکاری بخشنده
۱۳- واکنش قهرمان
۱۴- تدارک یا دریافت شیء جادو
۱۵- انتقال
۱۶- کشمکش
۱۷- داغ کردن، نشان گذاشتن
۱۸- پیروزی
۱۹- رفع مشکل (التیام بدبختی یا مصیبت یا کمبود)
۲۰- بازگشت
۲۱- تعقیب (دنبال کردن)
۲۲- رهایی
۲۳- رسیدن به ناشناختگی
۲۴- ادعاهای بی پایه
۲۵- کار دشوار
۲۶- حل مسأله (انجام کار دشوار)
۲۷- شناختن
۲۸- رسوایی
۲۹- تغییر شکل
۳۰- مجازات
۳۱- عروسی (پراپ، ۱۳۹۰: ۵۹-۱۳۵).
مسأله دیگری که پراپ بیان می‏کند، تبیین هفت دسته اصلی شخصیت‏های قصه‏های پریان است؛ که به صورت ثابت در همه‏ی این قصه‏ها تکرار می‏شود:
قهرمان اصلی یا جستجوگر [۸]
شریر[۹]
بخشنده[۱۰]
اعزام کننده[۱۱]
یاری دهنده[۱۲]
شخص مورد جست و جو[۱۳]
قهرمان قلابی[۱۴] (همان : ۱۶۱-۱۶۲).
الگوی بررسی پراپ پایه‏ای شد برای تحلیل و شناخت قصه‏ها و داستان‏ها؛ و بسیاری از پژوهشگران در بررسی بسیاری حکایات و داستان‏ها از آن بهره گرفتند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در قصه‏ها به افراد متنوعی از اقشار مختلف جامعه برمی‏خوریم. در واقع هر انسانی با خواندن قصه‏هایی از آن شخصیت در ذهن خود تداعی می‏کند. هدف نهایی بسیاری از قصه‏ها، شناخت یا کمال انسان است، بنابراین شخصیت‏پردازی را می‏توان یکی از عناصر بنیادی و سازنده‏ی قصه دانست. بعضی از طرح‏ها با شخصیت‏های داستان شکل‏ می‏گیرند و وقتی در قصه‏ای تیپ و شخصیت خاصی مد نظر باشد به نوعی عوامل دیگر قصه نیز خواننده را به همان سمت و سو می‏برد. در واقع در همه قصه‏ها، مطلبی یا هدفی مدنظر نویسنده است که به کمک اعمال شخصیت‏های داستانی برای خواننده ترسیم می‏کند و در حقیقت آموزش یک اصل اخلاقی و انسانی در ورای ظاهر هر قصه‏ای وجود دارد.
«هر گروه از شخصیت‏ها به شکل خاصی در قصه ظاهر می‏شوند، و هر گروه از وسایل و راه‏های معینی برای وارد کردن شخصیتی به جریان عملیات قصه استفاده می‏کنند» (پراپ، ۱۳۹۲: ۱۶۹).
فصل سوم
شرح حال شاعر،
آثار و سبک

 

    1. شرح حال شاعر، آثار و سبک

 

۳-۱٫ زندگی‏نامه سلمان ساوجی
تذکره نویسان، نام وی را «سلمان» و لقبش را «جمال‏الدین» و تخلص وی را به نام خود او یعنی «سلمان» ذکر کرده‏اند و در این مورد اختلافی بین تذکره نویسان نیست.
ولادت وی در اوایل قرن هشتم و در حدود سال ۷۰۹ در ساوه اتفاق افتاده است. دلیل این ادعا این است که سلمان در مثنوی فراق‏نامه که می‏باید حدوداً در سال ۷۷۰ هجری سروده باشد، به شصت و یک سالگی خود اشاره کرده و می‏گوید:

 

کنون سالم از شصت و یک درگذشت   بساط نشاطم جهان در نوشت
(صفا، ۱۳۶۳: ۱۰۲۲-۱۰۰۴)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ق.ظ ]




ب) حساسیت یا اهمیت: هر چه حساسیت یا اهمیت فعالیت های خدماتی بیشتر باشد، رابطه معکوس میان ناملموسی، تفکیک ناپذیری و عدم اطمینان تقاضا و تماس با مشتری نهایی با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی قوی تر می شود. همچنین هر چه حساسیت یا اهمیت فعالیت های خدماتی بیشتر باشد، رابطه مستقیم میان استاندارد شدن و عدم اطمینان فناوری و تعیین قیمت بر اساس رقابت با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی ضعیف تر می شود.
ج) تعداد تأمین کنندگان جایگزین: هر چه تعداد تأمین کنندگان بالقوه بیشتر باشد، رابطه معکوس میان ناملموسی، تفکیک ناپذیری و عدم اطمینان تقاضا و تماس با مشتری نهایی با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی ضعیف تر می شود. همچنین هر چه تعداد تأمین کنندگان بالقوه بیشتر باشد، رابطه مستقیم میان استاندارد شدن و عدم اطمینان فناوری و تعیین قیمت بر اساس رقابت با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی قوی تر می شود.
د) اندازه سازمان سپارنده خدمت: هر چه اندازه سازمان بزرگتر باشد، رابطه معکوس میان ناملموسی، تفکیک ناپذیری و عدم اطمینان تقاضا با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی قوی تر می شود. همچنین هر چه اندازه سازمان بزرگتر باشد، رابطه مستقیم میان استاندارد شدن و عدم اطمینان فناوری با تمایل به برون سپاری اینگونه فعالیت های خدماتی ضعیف تر می شود (الوانی، ۱۳۸۳).
۷.۲. منافع حاصل از برون سپاری
پژوهش ها نشان می دهد که استفاده از برون سپاری سبب کاهش هزینه ها و افزایش تمرکز سازمان بر روی فعالیت اصلی خود می شود. علاوه بر آن استفاده از فرصت برون سپاری منافع دیگری نیز به دنبال دارد. به طور کلی منافع و مزایایی که تصمیم مؤسسات و شرکت ها را برای استفاده از برون سپاری تحت تأثیر قرار می دهد عبارتند از:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

        •  

       

       

 

 

 

            • بهبود خدمات مشتری؛

           

            • کاهش کارکنان سازمان؛

           

            • دسترسی بهتر به تخصصی که در سازمان موجود نیست؛

           

            • صرفه جویی در وقت برای انجام فرآیندهای داخلی سازمان؛

           

            • کاهش ریسک از طریق شریک شدن با یک واحد دیگر در محیط تجاری نامطمئن؛

           

            • ایجاد حس رقابت خصوصاً در قسمت های مختلف شرکت که ناکارآمدی محسوس وجود دارد (حسینی و رحیمی، ۱۳۹۰).

           

           

       

       

 

۸.۲. دلایل عمده برون سپاری
برخی از مهمترین دلایل برون سپاری عبارتند از:

 

    • به دست آوردن ایده های جدید و نوآور؛

 

    • تغییر هزینه های ثابت به هزینه های متغیر؛

 

    • کاهش سرمایه گذاری روی دارایی ها و استفاده بهتر برای سایر اهداف؛

 

    • به دست آوردن سهم بازار و فرصت های کسب و کار از طریق شبکه ارائه دهندگان؛

 

    • افزایش اثربخشی از طریق تمرکز روی آنچه سازمان در انجام دادن آن بهترین است؛

 

    • به دست آوردن تخصص ها، مهارت ها و تکنولوژی هایی که قبلاً قابل دست یابی نبوده است (حسینی و رحیمی، ۱۳۹۰).

 

۹.۲. تجربه برون سپاری در سازمان های بزرگ
یکی از سیاست های بسیار موفق و سرنوشت ساز در توسعه اقتصادی و صنعتی در کشورهای پیشرو و در حال توسعه توجه خاص به ایجاد و گسترش پیمانکاری فرعی صنایع کوچک و متوسط با صنایع بزرگ داخلی و خارجی است. واحدهای کوچک صنعتی واحدهایی هستند که عموماً دارای سرمایه محدود و پراکنده در جامعه هستند که با حداقل وابستگی ارزی و بهره گیری از ابزار و ماشین آلات، و اکثراً با اشتغال های کمتر از ۵۰ نفر در مناطق مختلف در کشورهای صنعتی و در حال توسعه ایجاد شده و یا ایجاد می شوند. به هر حال در دهه اخیر برون سپاری با ابعاد وسیعی توسط سازمان های بزرگ به کار گرفته شده است. شرکت های بزرگ به کوچک کردن خود پرداخته اند. حتی در بخش عمومی دولت های مختلف در سرتاسر دنیا از ایالات متحده و بریتانیا گرفته تا فیلیپین همه مشغول تجدید نظر در ساختار خود و کوچک کردن خویش، خصوصی سازی بنگاه ها و خدمات بزرگ شده اند، شکی نیست که این دگرگونی ها ادامه داشته و حتی پر شتاب تر خواهد شد (پایول گلد اسمیت[۴۰]، ۱۹۹۹).
۱.۹.۲. ملاک های برون سپاری
از آنجا که برون سپاری اثرات کوتاه و بلند مدت مهمی بر سازمان خواهد داشت؛ لذا به منظور تصمیم گیری برای انجام این اقدام، به معیارها و ملاک هایی نیاز است. هیل در مدل خود بر دو عامل اصلی قابلیت و توانمندی سازمان و میزان اهمیت تأکید کرده است. منظور از قابلیت و توانمندی سازمان مجموعه ای از منابع و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری است که برای انجام یک وظیفه ضروری هستند. از سوی دیگر میزان اهمیت به حساسیت و نقشی که فعالیت مورد نظر در کارآمدی و موفقیت سازمان دارد، اشاره می کند. بنابراین فعالیت های سازمان را می توان بر اساس دو عامل مذکور نشان داد (هال[۴۱]، ۲۰۰۶). در این زمینه فعالیت های سازمان به چهار دسته کلی تقسیم می شوند. زمانی که یک فعالیت برای سازمان دارای اهمیت زیادی است و سازمان در انجام آن از توانمندی لازم برخوردار است، نیازی به برون سپاری وجود ندارد و سازمان خود آن فعالیت را انجام می دهد. در مقابل فعالیت هایی که از میزان اهمیت زیاد و توانمندی سازمانی اندک برخوردارند، بهتری
ن انتخاب برای پیمان سپاری هستند. کریگ نیز الگویی برای انتخاب انواع راهبردهای برون سپاری در شرکت ها عرضه کرده است. در این الگو نیز بر دو عنصر اساسی اهمیت راهبردی فعالیت و توانایی سازمان در انجام فعالیت تأکید شده است (قهرمانی و حسن مرادی، ۱۳۸۶).
۱۰.۲. پیشینه تحقیق
۱.۱۰.۲. پژوهش های داخل کشور
رافعی و همکاران (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان بررسی جریان خصوصی سازی و تأثیر آن بر تقویت کارآفرینی در ایران به این نتیجه رسیدند که ابعاد کارآفرینی (شامل نوآوری در تولید، نوآوری در فرایند تولید، نوآوری سازمانی، مخاطره کردن در ورود به بازارها و مشاغل جدید داخلی و بین المللی و نوسازی استراتژیکی) و عوامل ساختاری (شامل ساختار سازمانی، ویژگی های مدیران و خصوصیات کارکنان) که در مجموع ظرفیت کارآفرینی را تشکیل می دهد بعد از خصوصی سازی بهبود معناداری یافته است.
طالبی و کریمی (۱۳۸۶) در پژوهشی با توجه به ابعاد مختلف برون سپاری، میزان اثرگذاری عوامل برون سازمانی و عوامل درون سازمانی بر تصمیم برون سپاری را از نقطه نظر مدیران سطح عالی شرکت های تولیدی استان تهران بررسی کردند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان از اثرگذاری بیشتر عوامل درون سازمانی بر تصمیم برون سپاری دارد.
رهنورد و خاوندکار (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان تأثیر اشتراک دانش بر توفیق در برون سپاری خدمات فناوری اطلاعات به این نتیجه رسیدند که اشتراک دانش در پوتو متغیرهای وضعی، موفقیت راهبرد برون سپاری را تحت تأثیر قرار می دهد. به سخن دیگر رابطه اشتراک دانش به عنوان یک متغیر مستقل با توفیق در برون سپاری به عنوان متغیر وابسته از یک سو از متغیر میانجی به نام شراکت پذیری تأثیر می پذیرد و از سوی دیگر، قابلیت سازمانی در این ارتباط در نقش متغیر تعدیل کننده ظاهر می شود. بنابراین برون سپاری خدمات فناوری اطلاعات زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که از طریق رابطه شراکت پذیری هر یک از طرفین در دانش یکدیگر سهیم شوند و با تقویت قابلیت های سازمانی خود برای کاربرد دانش کسب شده در سازمان خود تلاش نمایند.
فرمانبر و هوشمند (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان تحلیل عملکرد خصوصی سازی در ایران اذعان داشتند که خصوصی سازی از جنبه فنی موجب بهبود کیفیت کالاها و خدمات می شود که بر اساس ایجاد فضای رقابتی در تولید کالاها و خدمات حاصل می گردد.
خداپرست و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان بررسی تغییرات کارآیی در روند برون سپاری شرکت توزیع نیروی برق مشهد به این نتیجه رسیدند که میزان کارآیی در شرکت توزیع نیروی برق مشهد در مقایسه با قبل از واگذاری کاهش معناداری یافته است.
محمودی و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان بررسی اثر استفاده از استراتژی برون سپاری بر بهره وری صنعت بانکداری به این نتیجه رسیدند که بین برون سپاری با بهره وری رابطه ای وجود ندارد. این در حالی است که ارتباط مثبت و معناداری بین اجزای بهره وری مشاهده می شود که این امکان را فراهم می کند که با هزینه کمتر موجبات ارتقاء بهره وری را فراهم آورد.
ادب و مینویی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان ارزیابی قابلیت روش های برون سپاری به این نتیجه رسیدند که ابعاد برون سپاری فرآیندهای سازمانی عبارتند از: کیفیت، ریسک اقتصادی و فنی، تحول و تکنولوژی.
حسینی و رحیمی (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان میزان اثربخشی طرح های برون سپاری دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یک نهاد فرهنگی به این نتیجه رسیدند که برون سپاری باعث سرعت انجام کار، کنترل بهتر فعالیت ها، افزایش کیفیت خدمات، استفاده از مهارت فنی، آزاد شدن سرمایه، کاهش نیروی انسانی و صرفه جویی در وقت مدیران در دانشگاه می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم