همانند هر قدرت و بازیگر منطقه‎ای دیگر، جمهوری اسلامی‎ایران نیز کشوری است که :
الف: دارای نگرانی‎های مشروع امنیتی ناشی از گسترش بی ثباتی در اطراف مرزهای خود است.
ب: دارای دامنه ی نفوذ طبیعی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در سطح منطقه است.
ج: استراتژی‎های مستقل امنیت ملی برای حفظ خود و مبارزه با تهدیدات خارجی دارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
د: فلسفه و جهان بینی خاص برای نقش آفرینی، افزایش اعتبار و رشد و توسعه دارد. وبه گفته تحلیل گران آمریکایی آمریکا نمی‎تواند بدون در نظر گرفتن بافت‎این منطقه و یا بی میلی نسبت به گفتگوهای جدی باتهران وانجام مذاکراتی که بتواند به تفاهم متقابل منجر شود، به رفع تنش در منطقه کمک کرده و از باتلاق عراق بیرون آید.
با‎این حال به نظر غیر منطقی می‎آید که از‎ایران انتظار داشت که به آمریکا در عراق کمک کند، در حالی که‎این کشور آشکارا‎ایران را تهدید به حمله نظامی‎می‎کند. طبیعی است که باتوجه به تهدیدات آمریکا از مرزهای همسایه، درصورت حمله، جبهه بسیاری از جنگ وبی ثباتی‎ها به محل حمله انتقال خواهد یافت و آن وقت مهمل تصمیمات امنیت ملی است. بنابراین بایستی یکی از تاکتیک‎های راهبردی در مقابل آمریکا در شرایط بحرانی را درگیر سازی‎این کشور در عراق دانست(احدی، ۱۳۸۷، ص۵۱) .
پ ) مسائل مرزی ( معاهدات، غرامت، توافق نامه صلح و. . )
مسائل مرزی، در کنار حوادث ناشی از جنگ تحمیلی از اساسی ترین مؤلفه‎های تاثیر گذاری است که بر روابط دو کشور سایه افکنده است. ازیک نگاه کلی واز زاویه منافع ملی‎ایران، عراق یک کشور چند قومی، از لحاظ جغرافیایی ساختگی ومحصول سیاست خارجی دولت انگلستان است که برای حفظ تعادل قدرت در منطقه وعمدتا کنترل قدرت‎ایران پدید آمد( برزگر، ۱۳۸۶، ص۶۰).
) در طول دهه‎های گذشته رژیم بعث با نگرشی‎ایدئولوژیک وبا هدف رهبری جهان عرب، نه تنها اختلافات مرزی را شدت بخشید، بلکه یک جنگ ۸ ساله را با تقریب یک میلون تلفات وجراحات به همراه ۱۰۰۰میلیارد دلار خسارت به‎ایران تحمیل کرد. عراق جدید، تحولات داخلی آن، هرم سیاسی وساختار قدرت اگرچه تغییر کرده اند ؛ لیکن مسایل بسیاری لاینحل مانده اند. «هرچند نیروهای عراقی از خاک‎ایران بیرون رفته، اسرای جنگی مبادله شده اند وعراق قرار داد الجزایر را پذیرفته است هنوز سخن از قرار داد رسمی‎برای” صلح ” در میان نیست»( رمضانی، ۱۳۸۶ ص۸۷).
درباره مسایل مرزی دولت دموکراتیک فعلی، اشاراتی مختصر مبنی بر لزوم مذاکرات داشته اند اما هنوز اراده‎ای درمیان مسئولین عراقی مشاهده نشده است. هرچند دولت عراق هنوز اختیارات تام نداشته واستقرار نیافته است، لیکن بایستی‎ایران در‎این شرایط بتواند دلیرانه وبا صراحت خواسته‎هایش را مطرح نماید وقراردادهای لازم را با‎این کشور امضاء نماید ؛ چه بسا عراق قدرتمند‎اینده دوباره باتوجه به همان محدودیت‎های ژئوپلیتیکی اش معاهدات گذشته را به رسمیت نشناخته و وضعیت گذشته را باز آفرینی نماید بنابراین از آنجا که دوکشور ازهنگام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ درسال۱۹۸۸ آتش بس را پذیرفته ودر وضعیت"نه جنگ، نه صلح” به سرمی‎برند، ضرورت دارد تا تجدید پیمان ۱۹۷۵ الجزایر به عنوان مقدمه‎ای برای امضاء قرار داد صلح میان دوکشور هرچند زود تر مورد بحث وگفتگو قرار بگیردو تکلیف غرامت جنگی که طبق اعلام دبیرکل سازمان ملل متحد برعهده عراق است مشخص شده ومسایل اختلافی دوکشور رفع گردد(تیشه یار وظهیر نژاد، ۱۳۸۸، ص ۱۴۲).

۴-۱۰- جمع بندی

پس از گذشت چندین سال از اشغال عراق، آمریکا متحمل هزینه‌های فراوانی گردیده و سیاست‌های این کشور بر پیچیدگی‌های مسایل منطقه افزوده است. به دست گیری قدرت توسط یک دولت شیعی و خروج شیعیان و اکراد از انزوای سیاسی پس از حدود ۸۰ سال، تحولات ژئوپلیتیکی جدیدی را در عراق رقم زده که علاوه بر تحت تأثیر قرار دادن عراق و منطقه خاورمیانه، روابط راهبردی قدرت‌های بزرگ را نیز متأثر ساخته و موجب واکنش برخی کشورهای منطقه مانند عربستان و اردن گردیده است، تا جایی که پادشاه اردن با ابراز نگرانی از تحولات عراق در دسامبر سال ۲۰۰۵ از موضوعی تحت عنوان «هلال شیعی» صحبت به میان آورد. بدون تردید تحولات اخیر در عراق روابط کشورهای منطقه را هم متأثر ساخته است.
روابط خارجی‎ایران و عراق در گذشته و حال و‎اینده همواره متاثر از مسائل سیاسی و امنیتی بوده و خواهد بود؛ عراق همیشه رقیب اصلی‎ایران بود، شرایط کنونی عراق در نتیجه ضعف و عدم وجود استراتژی بلند مدت است اما دلایل متعددی وجود دارد که بعد از برقراری ثبات در عراق بار دیگر‎این کشور را تبدیل به چالشی بزرگ برای امنیت قومی‎ایران در منطقه و در معادلات سیاسی و طرح‎های استراتژیک می‎کند.
ایران برای رسیدن به مصالح خود در عراق و پشتیبانی از آن استراتژی واقع گرایانه‎ای را در پیش می‎گیرد که‎این استراتژی به وسیله‎این عوامل شکل می‎گیرد: موضع گیری در قبال رقبای منطقه‎ای و بین المللی، تغییرات در شمال عراق، نیروی سیاسی شیعه.‎ایران معتقد است که عراق پیوسته تهدیدی برای منافع ملی‎این کشور است. استراتژی‎ ایران در قبال عراق میان «ایجاد امنیت» و «فرصت سازی» در نوسان است. همچنین مجموعه‎ای از مسائل و عوامل و نگرانی‎ها در سیاست‎ایران در قبال عراق وجود دارد. از مجموع ‎این مسائل و در راس آنها عامل شیعی است که عناصر استراتژی‎ایران را شکل می‎دهد. قدرت گرفتن شیعیان بالاترین مصلحت ‎ایران محسوب می‎شود و‎اینجاست که دو عنصر شیعه و کرد در تدوین استراتژی سیاسی و امنیتی ‎ایران در قبال عراق نقش بزرگی‎ایفا می‎کند. در همین زمینه، بازیگران بین المللی مانند آمریکا بازیگر اصلی در عرصه عراق بوده و همچنان خواهند بود و‎این یعنی برخورد با سیاست خارجی‎ایران. به نظر می‎رسد که تهران در حوادث عراق فرصت به کار بردن شعار «مبارزه با تروریسم» را می‎یابد. همان گونه که زیر چتر‎این شعار‎ایران با‎ایالات متحده در افغانستان همکاری کرد،‎این امر می‎تواند در عراق هم تکرار شود، البته همکاری با واشنگتن در عراق پیامد‎هایی دارد و تهران را وادار می‎کند تا همکاری با عربستان را ترجیح دهد. درنتیجه نگرانی آمریکا از ادامه و گسترش نفوذ‎ایران در عراق بیشتر می‎شود. منافع استراتژیک آمریکا در عراق محدود به مرزهای جغرافیایی‎این کشور نیست بلکه به طور کلی شامل منطقه می‎شود.‎ایالات متحده به‎ایران به عنوان عامل بازدارنده و مانع‎این منافع می‎نگرد. اما با‎این وجود دو طرف اهداف مشترکی در عراق یافتند، واشنگتن دراین زمینه سیاستی بر پایه همکاری تاکتیکی، محدود و موقت با‎ایران را در عرصه عراق پی گرفت، به موازات آن به دنبال سیاستی دیگر به‎ایران به چشم معضل امنیتی که مانع نفوذ‎این کشور درعراق و منطقه است، می‎نگرد.‎ایران هم سیاست مشابهی را پیگیری کرد. اما با به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی در‎ایران در سال ۲۰۱۳، روابط‎ایران با دنیای غرب بطورکلی و به ویژه با آمریکا شاهد تغییر بود.‎ایران شروع کرد به مطرح کردن همکاری با واشنگتن در موضوعات و عنوان‎هایی که در مقدمه با نام «مبارزه با تروریسم» آمد.
بسیاری از سیاستمداران‎ایران معتقدند که موفقیت در دستیابی به توافق برسر مسئله هسته‎ای صفحه تلخ روابط پر تنش بین‎ایران و آمریکا را بسته و درهای پیشرفت را برای حل درگیری‎های دیگر باز خواهد کرد و شاید مهم­ترین آن همکاری بین دوکشور وتلاش برای‎ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه باشد. و معتقدند که در کنار هم پیمانانشان در منطقه و با همکاری آمریکا با‎ایران امکان تشکیل سیستم امنیتی منطقه‎ای برای مبارزه با تهدید امنیتی بزرگ ونزدیک شدن به مصالح و امنیت همه طرفها، به وجود می‎آید. تصمیم گیرندگان‎ایرانی معتقدند « افزایش افراطی گری وگروه‎های جهادی درسایه شرایط فعلی ضروری می‎سازد که آمریکا و‎ایران در حالت دشمنی نباشند، زیرا از‎این حالت تنها گروه‎های تروریستی سود می‎برند و زیاد شده و ازکشوری به کشور دیگر کشیده می‎شوند. »با وجود صحبت‎های رهبر انقلاب اسلامی‎در‎ایران مبنی بر مخالفت با دخالت آمریکا در عراق، تیم حسن روحانی با لحنی متفاوت صحبت می‎کند، حمید ابوطالبی نماینده روحانی در تویتر نوشت: «‎ایران و آمریکا دو کشور بی مانند از لحاظ قدرت منطقه‎ای هستند و قادر به حل و فصل صلح آمیز بحران عراق می‎باشند. » و امکان همکاری میان دو کشور را بعید ندانست.
فصل پنجم
ارزیابی فرضیه‎ها، نتیجه گیری و پیشنهادات

۵-۱- ارزیابی فرضیه‎ها

- حضور آمریکا در عراق بر ژئوپلیتیک‎ایران تاثیر دارد.
یکی از اهدافی که آمریکایی‎ها برای آن به عراق آمده بودند به دست آوردن نفت بود. آمریکایی‎ها به رقم‎اینکه نفت زیادی دارند اما نیازمند نفت خارجی هستند و عراق با منابع نفتی عظیم در رفع‎این نیاز آمریکایی‎ها نقش به سزایی‎ایفا می‎کرد. عامل دیگری که آمریکایی‎ها را روانه عراق کرده بود موقعیت ویژه آن است زیرا از سویی عراق نزدیک به‎ایران یعنی دشمن آمریکاست و از سوی دیگر با توجه به سابقه نفوذ روس‎ها در عراق به ویژه پس از سرنگونی رژیم پادشاهی و روی کار آمدن نظام جمهوری و تا پایان دوره بعثی آمریکا در واقع قصد داشت که عراق در کنترل خود بگیرد و مانع از نفوذ و رخنه روسها در آن شود. عامل دیگری که آمریکایی‎ها رابه جنگ و اشغال عراق ترغیب کرد رونق شرکتهای تسلیحاتی آمریکا و حمایت از آنها در رقابت با همتایان روس بود.
در واقع آمریکایی‎ها قصد نداشتند که از عراق خارج شوند اما با کوشش مرجعیت دینی عراق و عده‎ای از رجال عراقی آنها بدون تحقق اهداف خود عراق را ترک کردند. آنها از زمان خروج به دنبال بازگشت به عراق بودند و‎این بهانه را داعش که گروهکی افراطی و تکفیری است به دست آنها داد. آنها که از درب رانده شده بودند‎این بار از پنجره وارد شده اند. آمریکایی‎ها که مطابق توافقنامه امنیتی موظف به انجام تعهدات خود به عراقی‎ها بودند در حالی که داعش در عراق جولان می‎داد هیچ اقدامی‎به عمل نیاوردند. آنها در ابتدای یورش داعش فقط نقش تماشاگر داشتند و حتی اوباما زمانی که درخواست‎های عراقی مبنی بر کمک جدی و موثر زیاد شد اعلام کرد که نیروی هوایی آمریکا نیروی هوایی شیعیان نیست.
داعش وتروریسم با سلاح‎های جدید پیشتازی می‎کرد اما آمریکایی‎ها نه کمک تسلیحاتی می‎کردند و نه جنگنده‎های اف شانزده‎ای که عراق به آنها نیاز مبرم داشت را به عراق می‎دادند وهربار بهانه‎ای را مطرح می‎کردند.‎این در حالی است که رسانه‎ها عراق اخباری درباره کمک‎های پنهان آمریکا به داعش از طریق انداختن محموله برای آنها، هدف قرار دادن نیروهای مردمی‎و امنیتی برای کاستن ازحجم فشار علیه آنها و انواع کارشکنی‎ها را مطرح می‎کنند.
ویژگیهای جغرافیایی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و مذهبی عراق به گونه است که ماهیت قدرت وسیاست در‎این کشور و به تبع، نوع روابط آن با همسایگانش را پیچیده کرده است. عراق در همسایگی غربی‎ایران بیشترین مرز مشترک جغرافیایی، وتقریبا بالاترین اشتراکات فرهنگی رابین کشورهای همسایه با ما دارد. روابط ‎ایران و عراق همواره رابطه‎ای پرچالش بوده است. تاریخ تعاملات‎ایران با منطقه‎ای که در حال حاضر عراق نامیده می‎شود انعکاسی از پیچیدگی‎های گوناگون است.
منطق اهمیت عراق جدید در حوزه سیاست خارجی، شکل گیری یک سری متغییر‎های جدید همچون تقویت عنصر شیعی در ساخت قدرت وحکومت عراق، روند حرکت عراق از یک دشمن استراتژیک به یک همکار منطقه‎ای وبه تبع، تعادل در سیاست‎ایران با منطقه وجهان عرب، وهمچنین جایگاه عراق در روابط بین الملل‎ایران و تنظیم سیاست خارجی با قدرت‎های بزرگ همچون آمریکا وآثار بر امنیت ومنافع ملی‎ایران می‎باشد. اما ازطرف دیگر وجود یک سری اختلافات باتوجه به تاریخ روابط خارجی دوکشور، که هنوزبسیاری لاینحل مانده اند، روابط وتعاملات فعلی طرفین رانیز تحت الشعاع قرار داده است.
اختلافات مرزی‎ایران وعراق همانند بسیاری کشورهای دیگر جهان سوم بدلیل نقشه‎های دوران استعمار است. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ م وسرنگونی رژیم بعثی عراق به عنوان عامل نا امنی وبی ثباتی منطقه، تقویت عنصرشیعی در ساخت سیاسی بغداد وکاهش تنش‎های موجود بین‎ایران وعراق، حضور بیگانگان، بالاخص دشمن استراتژیک‎ایران یعنی آمریکا در جغرافیای فعلی عراق، رقابت‎ایران وسایر کشورهای منطقه در ‎این کشور و تغییرات ژئوپلیتیک ملموس در فضای جدید منطقه، افزایش حساسیت مسائل قومی‎در منطقه ازجمله کردها، فرصت‎های اقتصادی، فرهنگی، امنیتی فراروی‎ایران در عراق نوین، و بسیار ی از‎این دست، مسائلی است که توامان و باهم سیاست خارجی‎ایران را تحت الشعاع قرار می‎دهد. عراق جدید میراث دار تحولات ژرف تاریخی از حاکمان گذشته خویش می‎باشد؛ و در شرایط جدید آبستن یک سری مسائلی سیاسی – امنیتی برای‎ایران است. در‎این تحقیق سعی می‎شود استراتژی جمهوری اسلامی‎ایران را در قبال‎این رخدادها وفضای فعلی عراق تبیین نماییم. قدرت یابی گروه های شیعی و طرفداران‎ایران دراین کشور، آرام و دوستانه شدن ارتباطات طرفین، تحولات کردها و خودمختاری کردستان عراق و تاثیرات مرزی آن، حضور همچنان گروهک منافقین در‎این کشور، مسائل ارضی ومرزی، عدم انعقاد تفاهم نامه صلح بین طرفین، غرامت جنگی و… ازجمله مسائلی است که استراتژی وراهبردی قوی وتوانمند را از طرف ‎ایران در ‎این کشور طلب می‎کند.
طی ده های گذشته توسعه طلبی ارضی همواره وجه بارز سیاست خارجی عراق بوده است. جغرافیای سیاسی‎این کشور، به حاکمان‎این سرزمین اتخاذ سیاست تهاجمی‎را برای حفظ حیات خود دیکته می‎کند. فرق ندارد که نظام پادشاهی در عراق حاکم باشد، کمونیست‎ها زمام امور رادر دست گیرند ویا آنکه اندیشه “بعث” با آن تمایلات ناسیونالیستی عرب گرایانه، برکرسی قدرت تکیه زده باشد. و هیچ تضمینی وجود ندارد که سرکار آمدن حکومتی کثرت گرا ودموکراتیک در‎این کشور بتواند از دغدغه‎های امنیتی کشور‎های همسایه علی الخصوص‎ایران بکاهد.
بنابراین، همسایگی با عراق با توجه به فضای درونی، تاریخی وژئوپلیتیک‎این سرزمین یک سری الزاماتی را بر ‎ایران تحمیل می‎نماید. الزاماتی که بیشتر در فضایی امنیتی– سیاسی تبیین و تحلیل می‎گردند. لذا ‎ایران با توجه به‎ اینکه بزرگترین تهدید منطقه‎ای خویش راهمواره عراق تعریف کرده بود، وفضای ابهام آلود کنونی نیز روندی امنیتی به ارتباطات داده است؛ مبتنی برتاریخ تحولات روابط گذشته‎این دو کشور، نیازمند تعریف استراتژی‎های سیاسی– امنیتی خاص خود باتوجه به فضای جدید بین المللی، منطقه‎ای وداخلی عراق است. عراقی که میزبان بزرگترین دشمن استراتژیک‎ایران یعنی آمریکاست، وضعیت امنیت داخلی آن وبه تبع، مرزهای آن به هم ریخته است، گروه های طرفدار‎ایران همچون شیعیان وکردها قدرت را دردست دارند، پناهگاه بسیاری از مخالفان حکومتی‎ایران بوده، فضای بسیار مناسبی است برای چانه زنی‎های دیپلماتیک با آمریکا وهم پیمانانش، ظرفیت‎های اقتصادی خوبی درحوزه آب، راه، کشاورزی دارد وبسیار جوانب دیگر. به هرروی فضای سیاسی– امنیتی عراق جدیدکه هم فرصت ساز است وهم تهدیدزا، نیازمند تدوین استراتژی‎های سیاسی- امنیتی مختلفی است تا اهداف ومنافع ملی کشور را در‎این بین ارضاء نماید. لذا تعامل ضرورتاً وجودخواهد داشت ودرنتیجه حضور آمریکا درعراق برژئوپلیتیک‎ایران تاثیر دارد. و فرضیه فوق مثبت می‎باشد.
۲- موقعیت ژئوپلیتیکی‎ایران می‎تواند مانع تحقق استراتژی رژیم آمریکا در عراق شود.
جایگاه استراتژیک حساس ومهم ایران درمیان کشورهای همسایه وخطیربودن این جایگاه درخاورمیانه، ایران را دچار مشکلاتی نموده ودرگیر مسائل سیاسی واتفاقات مهم پیش آمده درکشورهای همسایه کرده است. با اینکه درجنگهای به وجود آمده درکشورهای همسایه ایران خود را بی طرف اعلام نموده است ولی بازهم به دلیل همین موقعیت ژئوپلیتیکی درگیر جنگ شده وقدرتهای مهاجم مانند آمریکا ایران را از این وادی مجزا نکرده اند. سیاست خارجی دولتمردان ایران همواره درراستای مقابله مثبت وسازندگی در جهت پیشرفت امورجاری مملکت بوده است وهمواره سعی نموده اند باسیاست خاص خودکشور عزیزمان را ازگزند آسیبها وحملات دشمنان درامان نگاه دارند. عواملی مانندجمعیت وفضای کشورهمواره دراعمال سیاستهای خارجی تاثیرداردوبا افزون شدن رشد جمعیت ایران درطی سالهای گذشته، ایران با داشتن یک جمعیت ۷۵میلیون نفری وداشتن قلمرو وموقعیت ژئوپلیتیکی بالاودارا بودن خلیج فارس حساس ومنطقه پراستراتژیک تنگه هرمز بالاترین نقش رادرحوزه ژئوپلیتیکی خاورمیانه داشته باشدواین مسائل کارگزاران دولت راباامری خطیر مواجه نموده است.
آمریکا تصور می‌کرد به دلیل وجود خصومت تاریخی میان‎ایران وعراق می‎تواند شرایط پس ازسقوط صدام را هم به گونه‌ای طراحی نماید که مانع برقراری پیوند میان‎این دوکشور شود. از‎این‌رو، آمریکا تلاش کرد تا میان‎ایران وجریانات موثر موجود در صحنه عراق شکاف بیندازد و نقش‎ایران را در معادلات آن کشور به حداقل برساند، اما با گذشت زمان پی برد که بدون‎ایران نمی‎تواند تحولات عراق را رقم بزند. در نتیجه، آمریکادرابتدا‎ایران را به دخالت در امورعراق متهم کرد و تمام توان خودرا به کار گرفت تا درجبهه تبلیغاتی، عناصر وابسته به آمریکا در دولت عراق‎ایران را متهم نمایند. در جبهه اطلاعاتی نیز آمریکا عوامل خود را بسیج کرد تا مستنداتی در خصوص دخالت‌های‎ایران به دست آورند، اما با گذشت زمان و ناکامی، به‎این واقعیت توجه کرده است که پیوندهای دو ملت عمیق است و‎ایران نمی‌تواند از صحنه سیاسی عراق حذف شود.
بدون تردید هنگامی‎که موقعیت ژئوپلیتیکی‎ایران در سطح منطقه مورد بررسی قرار می‎گیرد کشور عراق از جایگاه ویژه‎ای برخوردار است. چنانچه بخواهیم از نظر تاریخی به تحولات دوکشور و تأثیرات آن برهر یک از طرفین بپردازیم، می‎بایست به دهه دوم قرن بیستم بازگردیم؛ هنگامی‎که با فروپاشی امپراتوری عثمانی و پس از یک دهه قیمومیت انگلیس بر عراق،‎این کشور استقلال خود را بدست آورد، دولت‎این کشور اختلاف مرزی بین‎ایران و عثمانی را به ارث برد و بهانه لازم برای تنش و درگیری را در دست گرفت. اختلافات و تنش‎های دولت عراق با‎ایران همواره وجود داشته و در مواقعی به درگیری نظامی‎نیز انجامیده است. اما با پیروزی انقلاب اسلامی‎ایران و روی کار آمدن صدام حسین در عراق فصل جدیدی در تیرگی روابط و تنش‎ها آغاز گردید. با گذشت کمتر از دو سال از پیروزی انقلاب نوپای اسلامی‎در‎ایران صدام حسین یک جنگ همه جانبه وخونین را به مدت ۸ سال به جمهوری اسلامی‎ایران تحمیل نمود. پس ازجنگ نیز، رژیم صدام حسین تازمان فروپاشی بزرگترین تهدید خارجی‎ایران محسوب می‎گردید. ازنظرجغرافیایی، دو کشور ایران وعراق دارای۱۶۰۹کیلومترمرزمشترک هستندکه ازنظرجغرافیای سیاسی یکی ازبدترین حالات خطوط مرزی است. به همین دلیل همواره دو کشور برسرمسائل مرزی با یکدیگر مشکل داشته اند. به لحاظ ‎ایدئولوژیک حدود ۶۰ درصدجمعیت عراق را شیعیان تشکیل می‎دهندکه با‎ایران پیوند عمیق ‎ایدئولوژیک دارند.‎ایران وعراق هردودارای ذخایرعظیم نفت وگازوازاعضای اوپک هستند وهرگونه همکاری و همگرایی در خصوص نفت بین دوکشور می‎تواند تأثیرات زیادی برصنعت بین المللی نفت برجای گذارد.
از سوی دیگر روابط دو کشور‎ایران و عراق هیچ گاه با ثبات و پایدار نبوده است. با توجه به وجود غیر طبیعی عراق که بر اثر مناسبات منطبق بر منافع قدرت‎های بین المللی بویژه انگلستان و بدون توجه به واقعیات فرهنگی، جغرافیایی و انسانی‎ایجاد گردیده است، شرایطی بوجود آمده که تحت تأثیر قدرت‎های خارجی روابط بسیار پر افت و خیزی با‎ایران شکل گرفته است. تنگنای ژئوپلیتیکی عراق، عامل انسانی و موقعیت جغرافیایی در حایل شدن بین‎ایران و جهان عرب همواره بستر‎هایی بوده اند که قدرت‎های بزرگ از آن در ‎ایجاد تنش در روابط دو کشور بهره برداری نموده اند.
در مجموع، در هم تنیدگی مسائل عراق با‎ایران بیش از هر کشور دیگری بوده است. به همین دلیل هرگونه تحولات در‎این کشور بیشترین تأثیرات را بر‎ایران خواهد داشت. عراق با تولید ۵۲ درصد کل تولید نفت کشورهای نفت خیز بزرگ ترین تولید کننده نفت در جهان بوده است. علاوه بر‎این عراق دومین کشور دارنده ذخایر نفت در جهان است که‎این خود به عنوان یک عامل مهم ژئواکونومیک از گذشته تأثیرگذار بوده است. همچنین دو کشور‎ایران و عراق از اعضای فعال کشورهای صادر کننده نفت اوپک می‎باشند. بنابراین بجز تأثیر بر تحولات بازار نفت، تحولات هریک از دو کشور‎ایران و عراق علاوه بر مسیرهای دیگر از طریق نفت نیز بر کشور مقابل تأثیر دارد. طی دو جنگ سال‎های دور، زیر ساخت‎های اقتصادی عراق از جمله تأسیسات نفتی‎این کشور متحمل آسیب‎های جدی شده اند، به همین دلیل میزان تولید و صادرات نفت عراق به شدت کاهش یافته است. اما تلاش شرکت‎های نفتی غربی و به ویژه شرکت‎

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...