شاید برایتان جالب باشد اگر یک نمونه از اسباب و اثاثیهای که در سال ۱۳۳۸، برای نوعروس ترکمنی با مبلغ باشلق خریداریشده را بخوانید:
مبلغ باشلق: ۱۲ رأس گوسفند + ۱۵۰۰ تومان پول نقد
اسباب و اثاثیه تهیهشده: دوتخته پتو، سه عدد اشرفی، گردن بند از ملهو و میخک، گردن بند از منجوق عقیق و مرجان
شش عدد افسار اسب، خورجین یک عدد، طناب ۸ لایه
یک عدد نمکدان و قندان
ظرف: یک عدد کاسه بزرگ
لباس: چارقد و دستمال از هر کدامیک عدد.
ج: جهیزیه در قم
خانواده عروس معمولاً با توجه به وسع مالی خود، اسباب و لوازم موردنیاز دختر را تهیه میکردند. قبل از عروسی معمولاً خانواده عروس هدایای تحت عنوان «خلعتی» برای خانواده داماد میفرستد؛ برای مثال لباس و لوازم شخصی داماد، کتوشلوار، پیراهن پدر و برادرها و شوهر خواهرها و چادر مشکی و لباس و روسری برای مادر داماد، خواهرها و جاریها. بعدازآن، خانواده داماد پس از دریافت خلعتی، بهعنوان جبران، هدایایی که معمولاً بخشی از زندگانی خود عروس بود تهیه و به خانه عروسی میفرستد؛ مانند فرش، پشتی، ظروف، قابلمه و دیگ، متکا، صندوق، چراغ، ظروف مسی، یکدست رختخواب، دو تا گلیم کهنه یا نو، قزقون مسی، یکدست پیشدستی، دو یا سه شب قبل از عروسی، مراسم جهیزیه برون انجام میشد؛ یعنی خانواده داماد در خانه عروس حضور مییافتند، بعد سیاهه جهاز تهیه میشد، عدهای از زنان، وسایل جهاز را یکبهیک میآوردند و چند نفر آن را قیمت میکردند و سپس قیمتها را جمع آوری میکردند و بعد لیست اقلام تهیهشده را داماد و پدر داماد امضا و انگشت میزدند. بعد جهیزیه را به همراه چند نفر از خانواده عروس به خانه داماد برده آنها را در خانه داماد و عروس میچیدند.
د: جهیزیه قجری
در دوران قاجاریه یعنی زمانی که قاجارها بر کشور حکومت میکردند و در دورانی که همه معتقدند بسیاری از آدابورسوم از بین رفت، روز قبل از عروسی عدهای قاطر و خنچهای که برای بردن جهاز لازم بود، تعیین میشد و از هر یک از این دو بهاندازه تعیینشده با دسته موزیک نظامی یا نقارهچی یا هر دو از خانه داماد به خانه عروس روانه میکردند.
فرش و رختخواب در مفرش های قالیچهای و لباس دوخته و ندوخته و طاقههای نبریده در یخدانها با یخدان پوش ماهوت گلی و مسینه آلات از قبیل دیگ و مجموعه و بادیه و سایر اثاثیه از قبیل بلورآلات- اسباب چراغ متکاها و پشتیهای زری و ترمه مفتول و مرواریددوزی و تزئینات در و دیوار مانند پرده و طاقچهپوش و سماور و اسباب چای و ظروف چینی و خلاصه یک دستگاه اسباب زندگی تمامعیار در خنچههایی که کف آنها را پارچه سفید انداخته و مقداری نقل در آن پاشیده بودند میگذاشتند و دسته موزیک و نقاره از جلو و خنچهها از دنبال و قاطرها از عقب به راه افتاده به خانه داماد میآمد. همراه جهاز شخص معینی از نوکرهای خانه عروس میآمد و صورت جهاز را به همان ترتیبی که در خنچهها چیده شده بود، همراه داشت که تحویل داده و از یکی از بستگان داماد رسید میگرفت، از عقب چند نفر خدمتکار با جارو و لوازم تنظیف میآمدند و ناحیهای که در خانه داماد متعلق به عروس بود، فرش و لوازم زندگی را پهن کرده حجله عروسی را میآراستند. زیادی عده خنچهها و قاطر و قیمتی بودن اثاثیه طرف توجه تماشاچیها واقع میگردید، گاهی عدهی خنچه به صدوبیست عدد قاطرها به بیست و سی میرسید.
اکثریت تماشاچیها جنس لطیف بودند که بعد از مراجعت از این تماشا با حافظه عجیبی تمام جزئیات جهاز را برای آنها که به این قبض نرسیده و از تماشا محروم مانده بودند، نقل میکردند. در خانهی داماد گذشته از شربت و شیرینی خلعتی به تحویلدهنده و انعامی به خنچهکشها و قاطرچیها داده میشد، بعلاوه نقلها و پارچه سفید کف هر خنچه مال حامل آن بود.
البته مرتب بودن این جهاز و جور کردن اینهمه اسباب از روی سابقه و اینکه چند دسته از آنها جلوتر و کدام عقبتر باید راه بیفتد و در هر دسته باید به چه ترتیب در خنچهها چیده شود که دخترهای دم بخت داشتند، به تماشا میآمدند تا در ضمن تماشا تجربه و تمرینی هم برای جهاز گیری تحصیلکرده باشند.
حاجت به ذکر نیست که هر یک از این جهازها که در منظر و مرآی عموم از خانهای به خانهای نقل میشد، محرک جوانها و پدر و مادرها در به راه انداختن عروسی میگردید و پیردخترهای خانهمانده ترشیده را که امیدی به یافتن شوهر نداشتند، عصبانیتر میکرد.
گفتار چهارم: تهیه جهیزیه نزد ملل دیگر
تهیه جهیزیه میان اعراب بر اساس عرف رایج بر عهده شوهر است مضاف بر این، عرف، دادن هرگونه اسباب و وسایل زندگی از طرف خانواده دختر را امری ناپسند شمرده و کسر شأن دختر میداند. در مورد سایر ملل نیز دادن جهیزیه از سوی پدر عروس، میان ملل شرقی دیدهشده است اما کیفیت و میزان آن متفاوت است، اصولاً تدارک جهاز از سوی پدر دختر، در شرق ریشه تاریخی دارد و آنچه از تاریخ ملل شرق باستان، خصوصاً ایران باستان، بهدستآمده است نشان میدهد پدر عروس ضمن دریافت هبه و شیربها از خانوادهی داماد، جهیزیهای نیز مطابق شئون خانوادگی و اجتماعی خویش، همراه دختر به خانهی داماد میفرستد (بهزادی, ۱۳۷۹, ص. ۲۴۰).
گفتار پنجم: تهیه جهیزیه در جامعه هند
ازجمله جوامع درگیر با معضل جهیزیه جامعه هند میباشد که این امر از جوانب مختلف، این جامعه را با بحرانهای جدی روبهرو ساخته است وجود آدابورسوم مربوط به جهیزیه ـ باوجود ممنوعیت قانونی آن ـ امنیت مالی را از دختر سلب می کند و این امکان را به وجود می آورد که تمام سرمایه یک خانواده که طی سالیان دراز فراهم آمده است در جریان ازدواج از بین برود یا حداقل خانواده را زیر بار سنگین قرض قرار دهد (موقر, ۱۳۷۷, ص. ۲۹). بهطورکلی در ملل شرق و آسیا دختران در موقع ازدواج باید جهیزیهی قابلتوجهی به خانه همسر ببرند. در همه این جوامع تأمین این جهیزیه برای خانواده دختر مشکلآفرین و در اکثر موارد تقریباً غیرممکن است (همان، ۳۰).
فصل دوم
مالکیت جهیزیه و چگونگی مسئولیت زوج نسبت به آن
در این فصل سه مبحث مطرح می شود:
مبحث اول: مالکیت زوجه و والدین وی و زوج بر جهیزیه
مبحث دوم: اباحه تصرف زوجه در جهیزیه
مبحث سوم: مسئولیت زوج در خصوص جهیزیه
مبحث اول: مالکیت زوجه و والدین وی و زوج بر جهیزیه
گفتار اول: مالکیت والدین زوجه بر جهیزیه
جهیزیه مالی است که والدین زوجه به او صلح می کنند تا دختر از آن وسایل در زندگی مشترک خود از آنها استفاده کند و جهیزیه مالکیت و مملوکیت محسوب نمی شود بلکه حقوقی است که طبیعتاً دختر به خاطر ناتوان بودن پیدا می کند و تهیه جهیزیه سنتی است که از روزگار گذشته تاکنون در برخی از فرهنگها و در میان گروهی از جوامع رایج بوده است و خانواده دختر از همان بدو تولد وی بهتدریج اسباب و اثاث و مایحتاجی را که وی بعدها باید به خانهی بخت ببرد برای او مهیا می کنند (مطهری, ۱۳۵۷, ص. ۱۲۲۸).
بعضی از حقوقدانان معتقدند که اختصاص دادن جهیزیه به دختر از سوی والدین در واقع نوعی تعدیل در ارث بین زن و مرد میباشد (کاتوزیان, حقوق مدنی خانواده, ۱۳۷۱, ص. ۲۰۰) ولی نظر مشهور این است که وسایل زندگی جزو نفقه و مایحتاج محسوب می شود و زن دراینباره هیچ تکلیفی ندارد ولی قانون هم هیچ اشارهای به تهیه جهیزیه از سوی زوج نکرده است (موسوی خمینی, ۱۳۶۲, ص. ۵۶) و در اسلام نیز ریاست خانواده با شوهر بوده و از توابع این ریاست دادن نفقه از جانب مرد به همسرش میباشد و این تکلیف از قانون شرع نشأت میگیرد و ریشه قراردادی ندارد[۵]، بنابراین طرفین نمی توانند ضمن عقد و یا بعدازآن این تکلیف را از مرد ساقط کنند در نتیجه نفقه زن ازجمله دیدن مرد به شمار می آید و با عنایت به ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی[۶] میتوان گفت نفقه زن شامل تمام وسایلی است که زن با توجه به درجه تمدن و محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود بدان نیازمند است (کاتوزیان, حقوق مدنی خانواده, ۱۳۷۱, ص. ۱۴۲) همچنین مرد در قبال زندگی زناشویی موظف و مکلف است تمام وسایل زندگی زن را از هر حیث مهیا و فراهم سازد و برای زن از این حیث هیچگونه وظیفهای در شروع مقدس اسلام تعیین نگردیده است و حتی درباره اثاثیه خانه و متاع مربوط به وسایل زندگی نیز بر عهده زن چیزی مقرر نشده است (محقق, ۱۳۸۵, ص. ۳۵۸). حال اگر دختر بنا بر قوانین عرف در صورت تمکن و استطاعت مالی اثاثیهای را بهعنوان جهیزیه و بهقصد مشارکت و یاری شوهر با خود به خانه همسرش ببرد به نحوی قسمتی از نفقه به خواست دختر مهیا میگردد که شوهر هیچگونه دخالتی از لحاظ تصرف در جهیزیه مزبور جز با اجازهی زوجه نداشته و نخواهد داشت جهیزیه از حقوق اختصاصی زوجه میباشد (همان، ۳۵۸).
اما اگر زوجه به هر دلیل مثلاً عدم تمکن مالی و یا عدم تمایل به اجرای این قانون عرفی نتوانست و یا نخواست وسیلهای بهعنوان جهیزیه به خانه شوهر ببرد جایگاه این وسایل در نفقه محفوظ است و مرد مکلف به تهیه آن است و میزان آن را عرف جاری تعیین مینماید و کلیدی قوانین مربوط به نفقه در مورد جهیزیه بهعنوان جزئی از آن جاری است یعنی همین نفقهی زن بر نفقه اقارب مقدم است[۷]؛ و البته در مورد حقی که زن بر اینگونه اشیاء پیدا می کند معیار اراده شوهر و حکم عرف است، خانه و اثاث منزل را مرد به زن خود نمیبخشد بلکه فقط اجازهی استفاده در آن را میدهد و نفقه ضمانت اجرای کیفری دارد و بر اساس قانون مجازات اسلامی «با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم مینماید[۸]» در فقه نیز نظریاتی در مورد تهیه جهیزیه مطرحشده است که غالب فقهای امامیه قائل به الزامی بودن تهیه جهیزیه برای زوجه نیستند ولی فقهای مالکی معتقدند که در برابر مهری که از شوهر گرفته می شود تهیه جهیزیه بر زوج واجب است و اگر شوهر چیزی نگیرد و جهیزیه را شرط نکرده باشد، زوجه تکلیفی ندارد ولی فقهای حنفیه تهیه جهیزیه را بر زوج واجب میدانند (الدردیر، ۱۴۰۱، ص ۴۵۸).
بنابراین آگاه کردن زن از این موضوع که تهیه جهیزیه در اصل بر عهده وی نیست ارتبعات منفی روانی و فشارهای وارده بر زوجه و خانواده وی میکاهد و در عرف زن نه به خاطر تکلیف و وظیفه بلکه به خاطر اینکه صمیمیت و علاقه خود را به شوهر نشان بدهد اثاث منزل را به تهیه میکند (کاتوزیان, دوره مقدماتی حقوق مدنی (خانواده), ۱۳۸۹, ص. ۱۵۱).
گفتار دوم: مالکیت زوجه بر جهیزیه
مالکیت مهمترین حق عینی است و حقوقدانان و فقها تعاریف مختلفی را از مالکیت بیان کرده اند که به دو تعریف از آن اشاره میکنیم به نظر دکتر کاتوزیان «مالکیت حقی است که بهموجب آن شخص می تواند در حدود قوانین تصرف در مالی را که به خود اختصاص دارد از تمام منافع آن استفاده کند» (کاتوزیان, دوره مقدماتی حقوق مدنی، اموال و مالکیت, ۱۳۷۷, ص. ۱۰۶) و همچنین یکی از فقها مالکیت را چنین تعریف می کند «مالکیت عبارت است از اقتدار و سلطنت اعتباری که به سبب اعتبار شخص اعتباردهنده تبعیت میگردد و ممکن است شرعی یا عقلی باشد» (شاهرودی، ۱۴۰۹، ص ۱۹).
امروزه اکثر حقوقدانان و فقها معتقدند جهیزیهای که والدین زوجه برای وی تهیه می کنند برحسب ظاهر، جهیزیه را بهقصد هبه به دختر واگذار می کنند اگرچه با ایجاب و قبول صورت نمیگیرد ولی صرف معاطات نیز کافی میباشد و دادن جهیزیه از سوی والدین باعث انتقال مالکیت به دختر میباشد (مختاری پور, ۱۳۹۰, ص. ۱۱).
دادن جهیزیه از سوی والدین دختر به وی یک موضوع صرفاً عرفی است که خانوادهها وسایل و اقلام جهیزیه را بهعنوان هبه و هدیه به دخترشان می دهند و مرسوم است که برای اثبات حق مالکیت زوجه بر جهیزیه از شوهر در ذیل سندی تصدیق و امضاء میگیرند که علامت اقرار زوج به مالکیت زوجه میباشد بهعبارتیدیگر زوجه جزییات مربوط به جهیزیه را در سیاههای یادداشت می کند که به این نوشته اصطلاحاً سیاهه جهیزیه گفته می شود که سیاهه تهیهشده توسط زوجه باید به امضای زوج برسد، امضای زوج به سیاهه جهیزیه اعتبار میدهد اما درصورتیکه اثرانگشت شوهر در ذیل سیاهه اموال زن درج شود، این موضوع اعتبار این سند عادی را بیشتر خواهد کرد در سیاهه اموال زوجه ذکر می شود که بهعنوانمثال یخچال، ماشین لباسشویی، اجاقگاز و نظایر آن بهعنوان جهیزیه تهیهشده است؛ لازم به ذکر است تا زمانی که شوهر این سیاهه اموال را امضاء نکرده باشد و در ضمن دو نفر هم بهعنوان شاهد زیر آن سیاهه اموال را امضاء نکرده باشند، چنین سیاهه جهیزیهای اعتبار نخواهد داشت. بهتر است تا شهود زیر- امضاء کننده ذیل اموال مربوط به جهیزیه، مذکر باشند و ترجیحاً از خویشاوندان زن نیز نباشند پسازآن که شوهر و آن دو شاهد زیر سیاهه جهیزیه را امضاء کردند، این سیاهه حالت سند عادی را پیدا خواهد کرد (ظاهری, مسئولیت شوهر درباره جهیزیه همسر, ۱۳۹۱, ص. ۱۶) و به استناد ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی نیز میتوان استقلال مالی زن بر جهیزیه را اثبات کرد و ازدواج تأثیری بر مالکیت دارایی که به هر یک از زوجین واگذارشده است ندارد[۹].
مبحث دوم: اباحه تصرف زوج در خصوص جهیزیه و جهیزیه بهعنوان ماترک
گفتار اول: ابامه تصرف یا مالکیت زوج در خصوص جهیزیه
جهیزیه اسباب و وسایلی است که زن برای استفاده خود و همسرش به منزل زوج میبرد پس طبیعتاً زن مالک آن وسایل محسوب می شود و در نتیجه ازنظر حقوقی آوردن جهیزیه به خانه زوج تنها نوعی اباحه و اجازه تصرف میباشد (جعفری لنگرودی, ۱۳۸۶, ص. ۲۰۳).
بنابراین انتقال جهیزیه به خانه مشترک زوجین به مفهوم شریک شدن مرد در مالکیت جهیزیه نیست زیرا حق مالکیت زوجه نسبت به جهیزیه همواره باقی میباشد و زوج هیچ حق بهمنظور دخل و تصرف، انتقال به دیگری یا فروش جهیزیه را ندارد اما زن مادام که بخواهد میتوان این وسایل را به خانه پدری منتقل کند و یا آن وسایل را بفروشد و مرد حق هیچگونه اعتراض را در این مورد ندارد (کاتوزیان, دوره مقدماتی حقوق مدنی (خانواده), ۱۳۸۹, ص. ۱۵۱-۱۵۲) و آوردن جهیزیه سنتی است که ناشی از توافق عرفی بین زوج و زوجه است بهگونهای که بیانگر همکاری و تعاون در زندگی مشترک است و زوجه برای تشکیل زندگی مشترک به همسر خود کمک می کند و در تهیه آن هیچ الزام قانونی برای زوجه وجود ندارد و می تواند از تدارک آن امتناع کند و در تهیه و آوردن جهیزیه از سوی زوجه به منزل مشترک به معنی شراکت زوج و زوجه در اموال جهیزیه نیست و حقی برای شوهر ایجاد نمیکند بااینحال زوج می تواند از اموال مزبور استفاده متعارف بهدوراز تعدی و تفریط کند و بهنوعی تصرف در جهیزیه برای وی مباح است (محمدی, بایدها و نبایدهای استرداد جهیزیه, ۱۳۹۰).
گفتار دوم: جهیزیه بهعنوان ماترک وارث بردن زوج از آن
شخص تا زمانی که زنده است مالک اموال خویش است ولی همینکه شخص فوت کند اموالش به ورثه او منتقل می شود و جهیزیه جزو اموال زوجه است و در تملک وی میباشد در نتیجه پس از فوت وی مانند سایر دارایی ها جزو ماترک محسوب و پس از ادای حقوق و دیون زوجه در صورت وجود و یا وصیت احتمالی به میزان یکسوم دارایی به ورثه منتقل می شود و طبق ماده ۸۶۴ قانون مدنی[۱۰] «یکی از افرادی که از متوفی ارث میبرد هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد» و یکی از افرادی که از جهیزیه ارث میبرد زوج است و در صورت وجود ورثه دیگری با آنها در جهیزیه شریک می شود سایر ورثه بنا به قرابت با متوفی و مؤنث یا مذکر بودن بر اساس قانون در جهیزیه یا زوج شریک میشوند و پس از فوت مورث و استقرار مالکیت ورثه بر ماترک، قواعد شریک مدنی و قانون امور حسبی در باب امور راجع به ترکه بر روابط افرادی حاکم خواهند بود و مطابق ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی[۱۱] کلیدی کسانی که در ترکه ازجمله جهیزیه به شرکت داشته باشند به هر نحوی که بخواهند میتوانند جهیزیه را بین خود تقسیم کنند.
بدیهی است این درخواست در قالب دادخواست و به طرفیت سایر ورثه بهعنوان خوانده طرح می شود بهبیاندیگر با در قید حیات بودن زوج و عدم توافق وی با سایر ورثه در مورد تقسیم جهیزیه، سایر ورثه میتوانند دعوای تقسیم ترکه را به طرفیت زوج در دادگاه اقامه کنند و دادگاه بنا به مورد و بر اساس قانون حکم به تقسیم، تعدیل یا فروش جهیزیه را صادر می کند (بنی اسد, ۱۳۹۳) سؤال دیگری که مطرح می شود این است که آیا میتوان به دلیل اینکه هزینه جهیزیه زیاد است والدین او را از ارث محروم کنند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت جهیزیهای که والدین برای دختر تهیهکردهاند در زمان حیات آنها بوده و مطابق قانون مدنی ارث به موت حقیقی محروم کرد[۱۲] و چنانچه گفته شد جهیزیه بهعنوان ماترک زوجه محسوب می شود بهعنوان زیورآلات که شوهر در زمان حیات برای او خریده و جهیزیه باقیمانده، حال نحوه تقسیم بندی و یا بخشیدن او مشکوک باشد جزو اموال زن بهحساب نمیآید وگرنه در صورت هبه مرد، جزو اموال مرد محسوب می شود و در مورد جهیزیه چون زوجه مالک آن وسایل بوده پس ماترک او محسوب می شود و همه اموال به نسبت وراث تقسیم می شود یعنی اینکه سهمالارث زوج و بقیه ماترک برای فرزند دختر میباشد (ظاهری, باید و نباید های استرداد جهیزیه, ۱۳۸۹, ص. ۱۸).
مبحث سوم: مسئولیت زوج در خصوص جهیزیه
گفتار اول: آیا شوهر امانت دار جهیزیه است؟
این موضوع را از دو منظر میتوان مورد برسی قرار داد که یک منظر از لحاظ عرفی است. از خصوصیات زندگی زناشویی اشتراک در امور است؛ بر این اساس جهیزیهای که از طرف زن آورده می شود برای سهولت زندگی مشترک مورداستفاده زن و شوهر قرار میگیرد در این فرض بر اساس قالبهای «قانون مدنی» میتوان احکام شرکت در امور مدنی را بر این مورد بار کرد که بر اساس این شراکت بر اساس اختیار زوجین بوده است و مطابق ماده ۵۸۴ قانون مدنی «شریکی که مالالشراکه در ید اوست در حکم امین است و ضامن تلف و نقص آن نمی شود، مگر در صورت تعدی و تفریط» بنابراین اگر بهصورت اتفاقی زوج به جهیزیه صدمه و نقصانی وارد کند ضامن این تلف نیست؛ ولی در صورت تعدی و تفریطی که در دادگاه ثابت شود؛ زوجه می تواند خسارت واردشده را از زوج دریافت کند. منظر دیگر برسی موضوع از لحاظ حقوقی است. در تعریف جهیزیه در ترمینولوژی حقوق گفتهشده است که جهیزیه مالی است که زن علیالرسم (برحسب مرسوم) در موقع ازدواج به منزل شوهر میبرد و علاوه بر استفاده خود شوهر نیز اباحه انتقال آن را مییابد این مال در مالکیت زن خواهد بود و شوهر مالک آن نمی شود بر این مبنا به همان قاعده بالا میتوان استناد کرد که در این امر زوج جز در موارد تعدی و تفریط مسئولیتی برای جبران ندارد و در دادگاهها اصل بر عدم تعدی و تفریط است؛ بنابراین تعدی و تفریط باید به اثبات برسد. اگر به هر یک از دو نظری که گفته شد استفاده شود زوج امین یا در حکم امین است و میتوان عیب یا نقصی را که به وسایل جهیزیه وارد می آورد صرفاً با احراز شرایط تعدی از او مطالبه کرد (قوه قضاییه, ۱۳۹۰, ص. ۱۴).
گفتار دوم: مسئولیت مدنی زوج
هدف از مسئولیت مدنی آن است که هیچ خسارتی نباید بدون جبران و در روابط زوجین مواردی وجود دارد که از اقدام یکی از زوجین خسارتی ناروا بهطرف دیگر وارد می شود و مسئولیت مدنی ابراز مناسبی است که می تواند حمایتی مناسب از خانواده و خصوصاً از زنان را تضمین نماید و در مورد جهیزیه سؤالی که مطرح می شود این است که آیا زوج ضامن جهیزیه زوجه میباشد؟
در پاسخ باید گفت که اگر خود زوجه جهیزیه را برای استفاده آورده و از بین رفته باشد ضامن برای کسی نمیآورد و هرکسی با رضایت صاحبش مالی در اختیارش باشد ضامن نیست اگر زوج از جهیزیه استیفای منفعت کرده یا عین آنها را در مورد مصرف قرار داده باشد چون این استیفای در زمانی حاصلشده که زوج مأذون بوده است، لذا مسئولیتی در برابر زوجه نخواهد داشت چنان زوج پس از به هم خوردن عقد نکاح از استرداد عین جهیزیه که موجود است و یا قیمت هدایایی که به علت تقصیر او تلفشده است همچنان به استیغاء منفعت از آن ادامه دهد در این صورت زوجه متضرر شده می تواند بر مبنای قاعده اتلاف یا تسبیب الزام طرف مقابل را به استرداد عین وسایل یا قیمت آنها در صورت تلف بخواهد همچنین منافع حاصله از آن اثاث البیت از زمان امتناع از استرداد قابل مطالبه میباشد (کاتوزیان, حقوق مدنی خانواده, ۱۳۷۱, ص. ۲۰۴-۲۰۵).
حال اگر پس از مدتی از زندگانی مشترک زوجین جهیزیه به زن بنا بر دلایلی دچار عیب یا تلف شود در این شرایط تکلیف چیست؟ و آیا بهصرفه اینکه امضاء زوج در صورت جهیزیه ملاحظه شد باید شوهر را ملزم کرد عین و در صورت تلف عین، رد مثل یا قیمت آنها را نمود یا اینکه ارائه چنین رسیدی از صورت جهیزیه تنها در این حد معتبر است که در صورت بقای جهیزیه زوج نمیتواند در مقابل این رسید ادعای مالکیت آنها را بنماید و امضاء زوج کافی برای محکوم کردن وی به رد مثل یا قیمت در صورت تلف شدن نیست؟
در بدو امر چنین به نظر میرسد که شوهر با امضاء صورت جهیزیه خود را امین در نگهداری از اموال نموده و طبق مواد ۶۱۹ و ۶۲۲ قانون مدنی[۱۳] امین باید مالی را که به وی سپردهشده در صورت مطالبه مالک مسترد نماید و در موردی هم که نسبت به تلف یا بقای این اموال تردید شد چون اصل بقاء آنهاست باید شوهر را مدنی را مدعی شمرد و وی اگر نتواند تلف جهیزیه را ثابت کند محکومبه رد آن می شود ولیکن واقعیت این است که دیدگاه چندان صحیح نیست چراکه جهیزیه تحت سلطه مشترک زوجین است و مرد تصرف یکجانبه در آن ندارد و زن حق اتلاف یا انتقال آن را به دیگری خواهد داشت و ظاهراً زوج با ارائه رسید نیز نسبت به حفظ چنین اموالی امین نخواهد بود و از طرفی جهیزیه زن مورداستفاده اختصاصی زوج نیست بلکه تمامی اعضاء خانواده از آن جهاز بهره میگردند، بنابراین در مورد عیب براثر استهلاک اموال ناشی از مرور زمان نمی توان برای زن حقی قائل شد مگر در صورت استفاده اختصاصی زوج از جهاز و مطلب دیگر این است که اگر زوج در مورد جهیزیه مرتکب تقصیری شده باشد مسئولیت او قراردادی است یا مسئولیت غیر قراردادی؟
عدهای از حقوقدانان قائل به مسئولیت غیر قراردادی هستند چون اصل بر عدم تقصیری زوج است و اثبات تقصیر عهد زوج میباشد و زوجه است که باید ثابت کند که تلف شدن جهیزیه براثر تقصیر زوج میباشد ولی از آنجائی که تصرفات زوجه مالکانه بوده، در نتیجه اثبات و احراز تقصیر زوج کاری دشوار است ولی به نظر میرسد زوجه در صورت به هم خوردن رابطه زوجین بتوان اثاث و جهیزیه خود را مطالبه کند و لذا مالکیتی برای زوج حاصل نخواهد گردید و درصورتیکه براثر تقصیر زوج جهیزیه تلفشده باشد زوج از شرط ضمنی نگهداری جهیزیه در زمان زوجیت تخلف کرده و لذا باید قیمت آن وسایل را در صورت مطالبه پرداخت نماید و در مورد اجرتالمثل این وسایل نیز اگر زوجه اجازه انتفاع از آنها را مجانی به زوج داده باشد وی نمیتواند اجرتالمثل آنچه را که زوج استفاده می کند را از او بخواهد، مگر آنکه زوجین در این امر توافق یا شرط نمایند یا زوجه بهصراحت شوهر را منع نماید (صفایی & امامی, ۱۳۸۶, ص. ۳۷).
گفتار سوم: مسئولیت کیفری زوج
در زندگی مشترک زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است و خریدوفروش وسایل و اموال زندگی غالباً بر عهده زوج میباشد، حال اگر زوج اقدام به فروش جهیزیه زوجه کند تکلیف چیست؟