ابرخط مشیهای حاکم بر تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور چیست؟
۱-۶- فرضیه تحقیق
با توجه به «اکتشافی» بودن تحقیق حاضر، لذا فرضیهای متناسب با سؤال اصلی قابل طرح نیست.
۱-۷- روش تحقیق
استراتژی تحقیق در این پژوهش، با توجه به رویکرد پژوهش کیفی انتخاب شده است. از آنجا که تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع اکتشافی است لذا استراتژی اصلی در به کارگیری رویکرد پژوهش کیفی، استفاده از روش «نظریه داده بنیاد» میباشد. «مصاحبههای تخصصی نیمه ساختار یافته» و «اسناد و مدارک» و دو ابزار گردآوری اطلاعات در روش مذکور خواهد بود. از این روش به منظور جمع آوری و تحلیل دادههای مستخرج از مصاحبههای صورت گرفته از خبرگان خط مشیگذاری زیستمحیطی در کشور استفاده میشود.
نظریه داده بنیاد نوعی نظریه است که از بطن دادههای جمع آوری شده تولید میگردد. هدف این روش، شناسایی و کشف مفاهیم و فرضیههای مرتبط با حیطه مورد بررسی در تحقیق میباشد. بنابراین نظریه داده بنیاد، نگرش جدیدی به منظور درک فرآیندهای اجتماعی عرضه میکند که از بستر و متن وقوع این فرآیندها پدیدار میگردد و در آن هیچگونه اجباری جهت هماهنگی و استفاده از چارچوبهای نظری سابق وجود ندارد. برای روش داده بنیاد تا کنون تعاریف زیادی ارائه شده است که در اینجا به تعریف استراوس و کوربین (واضعان این روش) اکتفا شده است: «نظریهپردازی داده بنیاد عبارت است از آنچه که به طور استقرایی از مطالعه پدیدهای به دست آید و نمایانگر آن پدیده است به طوری که ضمن آن مراحل گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل در یک رابطه متقابل با یکدیگر قرار دارند. تحقیق را هرگز از یک نظریه شروع نمیکنند و بعد آن را به اثبات برسانند، بلکه از یک حوزه مطالعاتی شروع میشود و فرصت داده میشود تا آنچه که متناسب و مربوط است، خود را نشان دهد. (استراوس و کوربین،۱۹۹۰ ص۲۲) نکته حائز اهمیت در انجام این روش آن است که دو مرحله گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات همزمان با هم و به موازات یکدیگر صورت پذیرفته و تعامل مشترک دادهها و کدها، چگونگی دریافت دادههای بعدی را هدایت میکند.
۱-۸- قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی تحقیق
پژوهش حاضر به لحاظ موضوعی، فرایند خط مشیگذاری زیستمحیطی در ایران با تأکید بر مرحله «تدوین خط مشی زیستمحیطی» و نیز مستندات قانونی و علمی مربوط به شرایط محیط زیست کشور را مدّ نظر دارد. البته این به معنای نادیده انگاشتن «محتوا» و «مضمون» سیاستهای زیستمحیطی کشور نیست اما رویکرد غالب و کلّی رویکرد محتوایی نیست. به عبارت دیگر محتوای سیاستها و خط مشیهای وضع شده در حوزه محیط زیست (حوزه سیاستپژوهی خط مشیهای زیستمحیطی) مورد نظر پژوهش حاضر نمیباشد. بخشی از فرایند تدوین ناظر به یکی از سؤالات فرعی و بخش دیگر آن ناظر به فرایند تحقّق وضع مطلوب تدوین خط مشهای زیستمحیطی با توجه به شرایط موجود است.
در مورد قلمرو مکانی نیز توجه به یک نکته ضروری ست. با توجه به اقتضائات ماهیت رشته خط مشیگذاری عمومی و به ویژه موضوع خط مشیگذاری زیستمحیطی، حوزه بازیگران و گروههای ذینفع مربوط در داخل کشور کاملاً متکثّر و متنوّع است. لذا پژوهشگر در مقام طراحی الگوی مورد نظر، ناگزیر به در نظر گرفتن عموم بازیگران، نهادها و سازمانهای عمومی دخیل در فرایند تدوین خط مشیهای زیستمحیطی است، اما در عین حال مراجعه به بازیگران تقنینی (به ویژه از طریق مراجعه به نمایندگان مجلس شورای اسلامی) و نیز بازیگران اجرایی (به ویژه کارگزاران سازمان حفاظت محیط زیست) نسبت به سایر بازیگران بیشتر خواهد بود.
بازه زمانی انجام تحقیق شرایط زیستمحیطی جهانی از دهه ۱۹۸۰ تا کنون یعنی یک دوره طولی ۲۲ ساله را شامل میشود. همچنین در مورد شرایط زیستمحیطی داخلی، دوره زمانی ۲۴ ساله پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز برنامه اول توسعه (سال ۱۳۶۸) مدّ نظر بوده است.
۱-۹- نقشه راه پژوهش
پژوهش حاضر مشابه عمده پژوهشهای رشته مدیریت علاوه بر طی مطالعات نظری نیازمند انجام تحقیقات میدانی نیز میباشد. مهمترین مراحلی که در این تحقیق پیودن آنها لازم به نظر میرسد عبارتند از:
مرور ادبیات موضوع و مبانی نظری خط مشیگذاری عمومی (زیستمحیطی): از آنجا که موضوع خط مشیگذاری زیستمحیطی در ادبیات موضوع رشته مدیریت دولتی، ریشه در مباحث «توسعه پایدار» دارد لذا علاوه بر مرور مبانی نظری خط مشیگذاری عمومی و زیستمحیطی، مباحث مربوط به توسعه پایدار نیز به صورت اجمالی مرور خواهد شد. شایان ذکر است که در این مرحله ضمن اشاره به نظریات و مدلهای طرح شده، حتّی الامکان به اقتضائات خاص حوزه خط مشیگذاری زیستمحیطی نیز پرداخته میشود. از جمله اهداف اصلی این مرحله از تحقیق، درک چارچوب نظری موضوع به منظور طرّاحی دقیقتر سؤالات مصاحبه حضوری با خبرگان است.
جستجو و تحقیق درباره فهرست خبرگان (مصاحبه شوندگان): مبنا و ورودی اصلی روش دادهبنیاد، گردآوری دادههای دست اول و مراجعه به خبرگان موضوع است. به این منظور انجام مصاحبههای حضوری، ثبت و ضبط دقیق دادهها و نهایتاً تجزیه و تحلیل آنها ضروری است. لذا هر اندازه خبرگی مصاحبه شوندگان در حوزه خط مشیگذاری زیستمحیطی بیشتر باشد، نتایج تحقیق نیز از اعتبار بالاتری برخوردار است. در این مرحله با مراجعه به اساتید محترم تیم رساله و نیز جستجوی افراد صاحبنظ
ر موضوع، فهرست اولیهای (و البته غیر دقیق) از مصاحبه شوندگان استخراج میشود. این فهرست پس از انجام هر مصاحبه و ضمن پرسش از فرد مصاحبه شونده در مورد سایر خبرگان، کاملتر خواهد شد.
گردآوری دادهها به منظور طرّاحی الگوی مورد نظر با تأکید بر سه منبع ورودی متفاوت: در این مرحله پژوهشگر اقدام به گردآوری دادهها می کند. البته همانطور که پیشتر اشاره شد مطابق با منطق روش نظریه دادهبنیاد، مرحله گردآوری و تجزیه و تحلیل دادههای هر مصاحبه همزمان با هم انجام شده و سپس به انجام مصاحبه بعدی اقدام خواهد شد. تفکیک منابع سه گانه مورد نظر در این مرحله عبارتست از:
مراجعه به مجموعهای از خبرگان موضوع با محوریت مسائل عمومی زیستمحیطی کشور و نیز فرایند تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور. ابزار به کار رفته در این راستا «مصاحبه نیمهساختاریافته» و روش تجزیه و تحلیل از نوع کیفی (انواع سه گانه کدگذاری مدّ نظر روش دادهبنیاد) است.
مراجعه به مجموعهای خبرگان موضوع با محوریت فرایند طرّاحی خط مشی برای حلّ یکی از بحرانهای خاصّ زیستمحیطی کشور (به عنوان نمونه بحران ریزگردها و یا بحران دریاچه ارومیه و یا …). ابزار و روش تجزیه و تحلیل مشابه مرحله قبل است.
مراجعه به دو محتوای مجزّا از مصاحبه با خبرگان و در عین حال مرتبط با شرایط تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور (محتوای زیستمحیطی برنامههای توسعه پنجساله کشور و رویکرد اسلام به مباحث زیستمحیطی). ابزار به کار رفته در این راستا «اسناد و مدارک» با همان روش تجزیه و تحلیل مذکور (کیفی از نوع کدگذاری) خواهد بود.
تفکیک منابع فوق با هدف «بومیسازی» خروجی نهایی تحقیق صورت گرفته است. منظور از واژه «بومی» به طور دقیقتر در بخش شرح واژهها و اصطلاحات تحقیق (همین فصل) آمده و شرح تفصیلیتر گامهای (چگونگی) بومیسازی، در فصل سوم تبیین شده است.
انجام کدگذاری باز و محوری به منظور پاسخ به سؤالات فرعی تحقیق: در این مرحله و در نتیجه تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، پژوهشگر مطابق با منطق روش دادهبنیاد ابتدا اقدام به انجام «کدگذاری باز» خواهد نمود که طیّ آن مفاهیم انتزاعی و مقولات برآمده از مصاحبهها ظهور مییابد. سپس در مرحله «کدگذاری محوری» مقولات اصلی ظهوریافته در جریان تحقیق را حول یک «مقوله محوری»، سامان میدهد. انجام این مرحله پاسخ به سؤالات فرعی تحقیق را به دنبال خواهد داشت.
انجام کدگذاری انتخابی و پاسخ به سؤال اصلی تحقیق: مطابق با فرایند روش نظریهپردازی دادهبنیاد، پس از انجام کدگذاری محوری، «قضایای تئوریک» تحقیق ضمن فرایند «کدگذاری انتخابی» ظهور مییابند. خروجی اصلی این مرحله پاسخ به سؤال اصلی تحقیق (طرّاحی الگوی بومی تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور) خواهد بود.
اعتبارسنجی پژوهش و مقایسه با ادبیات موضوع: در این مرحله مفاهیم و مقولات ظهور یافته در کنار قضایای تئوریک استخراج شده در مرحله کدگذاری انتخابی با ادبیات موضوع مقایسه و نوآوریهای خاص تحقیق و نیز مشارکت این رساله در بدنه تئوریک موضوع تبیین میشود.
شکل زیر مراحل نقشه راه پژوهش را به تصویر کشیده است.
شکل شماره ۱-۲: نمایی کلی از مراحله نقشه راه پژوهش
۱-۱۰- شرح واژه ها و اصطلاحات تحقیق
الگو (مدل): مدل، بازسازی و تلخیصی از واقعیت است که با در بر داشتن ویژگیهای اصلی آن، شناخت از واقعیت را تسهیل میکند. (الوانی، ۱۳۸۷، ص۱۷) زمانی که در طرّاحی مدل، سادهسازی میکنیم در واقع شماری از مهمترین عوامل و نیروهایی که مسائل و فرآیندهای اجتماعی را شکل میدهند گزینش میکنیم تا بتوانیم الگوی مداخله دولتی برای حلّ مسئله را تدوین کنیم. بدون وجود مدلها، انگارهها، مدلهای آرمانی و انتزاعی مشابه، حتّی نمیتوانیم شروع به فکر کردن کنیم، اما روششناختی ما یعنی انگارههایی که در جستجوی آنها هستیم، شیوهای که آنها را در کنار هم قرار میدهیم و بلندپروازیای که از قدرت آنها بدست میآوریم، تفاوتهای فراوانی دارد. (هیرشمن، ۱۹۷۰: ۳۳۸ به نقل از اشتریان، ۱۳۹۱، ص ۱۴۶) این سخن هیرشمن نشان از تنوع و گوناگونی مدلها و روشهای آنها دارد. مدلها در سادهترین شکل آن، تصویر و نموداری از ارتباط بین عوامل و مؤلفههای مهم در ارتباط با پدیدههای مختلف هستند. «اهمیت» عواملی که در کنار هم قرار میگیرند بیانگر نوعی غربالگری است. آنچه در این بین اهمیت فراوانی دارد آن است که این غربالگری حتماً باید بر اساس تحلیل نظری انجام پذیرد. در غیر این صورت مدل ساخته شده سادهلوحانه، تصنّعی و بیفایده است. به این ترتیب ترکیب و امتزاج مناسبی میان «مدلسازی» و «نظریهپردازی» ضروری است. مدلها معمولاً ترسیمی و بسیار شفافتر و البته کمعمقتر از نظریهها هستند. تفاوت دیگر مدلسازی و نظریهپردازی این است که مدلسازی عملاً نقش کارکردی و طرّاحی سیستم دارد و به عبارت دیگر مدلسازی به تصمیمسازی و مهندسی اجزاء، عناصر و عوامل مختلف نزدیک میشود. اما نظریهپردازی صرفاً مباحث نظری در علل و عوامل پدیدههاست. به طور کلی مدلسازی نوعی فعالیت تکمیلی برای نظریهپردازی است که باعث میشود نظریهها عملیاتی شوند و از سطح نظری صرف خارج گردند. با پذیرش این تفکیک در پژو
هش حاضر «الگو» یا «مدل» مورد نظر پژوهشگر بیشتر به سمت «نظریهپردازی» متمایل است تا «مدلسازی». البته چنین انتخابی تا حدّ زیادی متأثر از خروجی روش تحقیق انتخاب شده برای پژوهش (روش نظریهپردازی دادهبنیاد) میباشد. به عبارت دیگر قابلیت و ظرفیت روش تحقیق مذکور در ارائه خروجیهای نظری است تا مدلهای عملیاتی که بیانگر ارتباط دقیق عناصر تشکیل دهنده مدل باشد.
بومی (indigenized): منظور پژوهشگر از صفت «بومی» توجّه ضمنی به سه محور در طرّاحی الگو است.
نخست شرایط اقلیمی (اکوسیستمی) خاصّ کشور که طبعاً منجر به مسائل و اقتضائات متفاوت زیستمحیطی کشور با سایر کشورها شده است.
دوم بازیگران، سازمانها، نهادها و گروههای ذینفع تأثیرگذار بر تدوین خط مشیهای زیستمحیطی کشور که طبعاً مجموعهای متفاوت با سایر کشورها را شامل میشود.
سوم ماهیت «ارزش- محور» تدوین خط مشیها (ارزشهای اسلامی) که از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت بوده و به تعبیر لاسول یکی از ویژگیهای اساسی علم خط مشیگذاری عمومی است.
تدوین سیاستها/ خط مشیها (Policy formation): منظور از مرحله «تدوین»، تمامی اقدامات عمومی جهت تدوین یا شکلگیری خط مشی «پیش از مرحله اجرا»ی خط مشی زیستمحیطی است. از جمله مراحل خُردتر ذیل «تدوین خط مشی» است. هاولت و رامش سه مرحله «دستور کار گذاری»، «شکلگیری خط مشی» و «تصمیمگیری» را به عنوان مراحل تدوین خط مشی، پیش از مرحله اجرا ذکر میکنند. (Hawlett and Ramesh, 2009, p12) سه مرحله اساسی تدوین عبارتست از «مسئله شناسی»، «راه حلهای عمومی» یا همان گزینههای ممکن برای حلّ مسئله شناسایی شده و نهایتاً «تصمیمگیری» که ناظر به انتخاب راه حلّ مورد نظر به عنوان «خط مشی» یا «سیاست» عمومی میباشد. (اشتریان، ۱۳۹۱، ص ۸۷)
محیط زیست: محیط زیست ترجمه واژه فرانسوی «environment» به معنای محیط پیرامون انسان است. شورای اقتصادی اروپا (۱۹۶۷) در متنی حقوقی، محیط زیست را به این شکل تعریف کرد: «محیط زیست، آب، هوا، خاک و عوامل درونی و بیرونی مربوط به هر موجود زنده را شامل میگردد». در قانون محیط زیست «هند» در ماده ۴۸ در تعریف محیط زیست آمده است: «محیط زیست شامل مجموعهای از به هم پیوستگی عوامل بیرونی است که رشد و حیات موجودات زنده انسانی، جانوری و گیاهی از آن تأثیرپذیر است» (یوسفوند، ۱۳۸۴، ص۸) ماده ۹ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست ایران، «منابع طبیعی» رامترادف «محیط زیست» دانسته و آلوده کردن آب، هوا و خاک را آلوده کردن «محیط زیست» خوانده است.
توسعه پایدار (Sustainable Development): توسعهای است که نیازهای زمان حال را برآورده میسازد، بدون آنکه از تواناییهای نسلهای آینده برای ارضای نیازهایشان مایه بگذارد. در واقع توسعه پایدار تلاش برای حمایت از آینده، در زمان حال است و دارای مفروضاتی نظیر لزوم توجه به ملاحظات زیستمحیطی در اخذ تصمیمات اقتصادی، توجه به تأثیر تصمیمات عمومی در محیط زیست نسلهای آینده و مشارکت نهادها و سازمانها و حفظ کیفیت زندگی است. (زاهدی، ۱۳۲۳، ص۶) توسعه پایدار، نیازمند برقراری تعادل مناسب میان چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی است. (رائو، ۱۳۸۵، ص ۲۹-۲۸)
سیاست/ خط مشی عمومی (Public policy): خط مشی عمومی تصمیمی است که در قبال یک مسئله عمومی و با هدف حل آن اتخاذ میشود. (قلیپور، ۱۳۸۷، ص۹۶) توماس دای، خط مشی عمومی را «هر آنچه حکومتی انتخاب میکند انجام دهد یا انجام ندهد» توصیف میکند. (Hawlett and Ramesh, 2009, p7). برخی از تعاریف دیگر از این قبیل است: «سیاستهایی که توسط مراجع مختلف بخش عمومی نظیر مجلس، دولت و یا قوه قضائیه که نماینده حفظ منافع عمومی هستند اتخاذ میشود.»؛ «خط مشی عمومی، متشکل از یک سلسله از ارزشهاست که بایدها و نبایدها و خطوط کلی فعالیتها و اقدامات بخش عمومی را مشخص میکند». (الوانی و شریفزاده، ۱۳۸۸، ص۵)
سیاست/ خط مشی زیستمحیطی (Environmental policy): عبارتست از فعالیتها، اقدامات و تصمیمات اتخاذ شده توسط سازمانهای عمومی جهت رفع مسائل یا بحرانهای زیست محیطی.
فصل دوم: مبانی نظری پژوهش و ادبیات تحقیق
مقدّمه
انسان برای زندگی و ادامه حیات و رشد و تکامل خود تنها زمین را دارد. خداوند او را از زمین و در زمین آفریده و سرمایههای حیات و تداوم زندگی را در اختیار او قرار داده است. (طه ۵۵، هود ۶۱). طبیعت که گاهی از آن به «محیط زیست» هم تعبیر میشود، سرمایهای است که بسیاری از اجزای آن تجدید ناپذیر است و تجدید بسیاری از آنچه میتواند بازیافت شدنی تصوّر شود، در طی جریانی چنان طولانی اتفاق میافتد که در واقع، میتوان آنها را نیز در شمار آنچه تجدید ناشدنی است، به حساب آورد. از سوی دیگر، هر پدیدهای از پدیدههای طبیعت چنان با اجزای دیگر به هم پیوستگی دارد که هر تغییری که در هر یک از آنها داده میشود، آثار خود را –که گاهی عظیم و باور ناکردنی است- تا دورترین نقاط و تا اعماق جهان بر جای میگذارد.
جایگاه موضوع محیط زیست و خط مشیهای زیستمحیطی ذیل مقوله توسعه پایدار مطرح میشود. حلقه پیوند میان مدیریت دولتی و توسعه پایدار را اصطلاحاً »مدیریت توسعه پایدار» مینامند که به معنای اداره کردن توسعه پایدار و یافتن استراتژیهایی است که از طریق آن، آرمان توسعه پایدار – که یکی از وجوه آن مدیریت منابع زیستمحیطی است- جنبه عملی به خود میگیرد. بنابراین و با توجه
به عنوان، مسئله و سؤالات تحقیق، در این فصل سه مبحث زیر به صورت مجزّا ارائه شده است.
مبحث اول: توسعه پایدار و ابعاد آن
مبحث دوم: خط مشیگذاری زیستمحیطی
مبحث سوم: نگرش بومی به خط مشیگذاری زیستمحیطی
۲-۱- توسعه پایدار
بحث مدیریت منابع زیست محیطی رسماً برای اولین بار در سطح جهانی در کنفرانس انسان و محیط زیست که در سال ۱۹۷۲در استکهلم برگزار شد، مطرح گردید. البته پس از آن فعالیتهای منطقهای و جهانی بسیاری در ارتباط با همین موضوع و پدیدههای پایداری توسعه، اذهان عمومی را همواره به خود معطوف داشته است. سیستم بازار آزاد نمیتواند در شرایط عدم حضور مکانیزمهای مداخلهگر نظمدهنده، به عنوان یک مکانیزم خود نظم با سازمانی خود سامانده در رابطه با مدیریت محیط زیست محسوب گردد. قرن بیستم میلادی شاهد انواع مکانیزمهای اعمال دخالت دولتی و اعمال نفوذ گروههای مدنی فعال در رابطه با مدیریت محیط زیست در سطح محلی، منطقهای و بینالمللی مطرح بوده است. حقوق محیط زیست نیز به عنوان وسیلهای برای کنترل ضررهای ناشی از فقدان ساز و کارهای جبرانی در کشورهای صنعتی، مطرح شد. این نوع ضررها به عنوان عوارض خارجی[۸] یا هزینههای خارجی[۹] توصیف شدهاند. شاید بتوان گفت «توسعه پایدار» در وهله نخست، طیّ دهه ۱۹۸۰ میلادی به وسیله اتحادیه جهانی برای حفاظت از طبیعت[۱۰] (IUCN) در ادبیات محیط زیست مطرح و منتشر گردید. برخورد فعال با مفهوم توسعه پایدار که بوسیله گزارش «کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه» - که عموماً به دلیل ریاست شخصی به این نام تحت عنوان گزارش برانداتلند[۱۱] معروف است- پیگیری مفاهیم مربوط به به صورت جدّی میسر کرد. (رائو، ۱۳۸۵، ص ۲۸-۲۶)
گستردهتر شدن و وخیمتر شدن مسائل زیستمحیطی، حاکی از روند رو به رشد هزینههای حلّ این مسائل است. از این رو اتخاذ خط مشیهای کارآ و اثربخش بسیار ضروریتر از پیش می کند. اگرچه اجرای برنامههای توسعه باعث ارتقاء و بهبود سطح و شرایط زندگی، توفیق در زمینههای مختلف از جمله بهداشت و آموزش و افزایش چشمگیر درآمد کشورها گردید، اما باید گفت دو مسئله مهم همه این دستاوردها را در معرض تردید قرار میدهد:
وجود بیش از یک میلیارد نفر فقیر در جهان که به منابع، آموزش، بهداشت، زیرساختها و … که برای بهبود وضع زندگی ضروری است دسترسی ندارند. (مهشورای، ۱۳۷۸، ص۵۵)
وجود دیدگاه فنمحورانه و خوشبینانه به جهان که موجب استفاده بیرویه از منابع طبیعی به ویژه منابع تجدید ناپذیر شده و تعادل اکوسیستمها را برهم زده است. (آزادارمکی، ۱۳۷۹، ص ۲۵-۲۴)
[یکشنبه 1400-08-16] [ 06:01:00 ق.ظ ]
|