پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره بررسی رابطه ی بین مسئولیت پذیری اجتماعی با ... |
۱۳٫۲٫ معیارهای رویکرد تلفیقی
کلیه نسبتهایی که به نسبتهای ارزشیابی مشهور هستند در این دسته قرار دارند. این نسبتها با ترکیب معقول ریسک و بازده از طریق اطلاعات بازار و نیز ترکیب آن با اطلاعات حسابداری مبنای ارزشیابی مناسبی جهت ارزیابی عملکرد شرکتها را فراهم میآورند. نسبت ها به شرح ذیل هستند:
نسبت قیمت به سود هر سهم
نسبت قیمت به سود هر سهم[۴۶] یکی از رایجترین و پرکاربردترین نسبتها برای تجزیه و تحلیل ارزش یک شرکت چه از طرف سرمایهداران جهت سرمایه گذاری و چه از طرف سهامداران از بعد مالکیت شرکت میباشد. این نسبت از تقسیم قیمت بازار سهام شرکت به سود هر سهم بهدست می آید. یکی از نکات قابل توجه این نسبت استفاده از اطلاعات بازار به صورت روز میباشد.
نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام
نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام[۴۷] از تقسیم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری هر سهم به دست می آید. ارزش دفتری هر سهم معرف حقوق صاحبان سهام عادی به ارزش تاریخی به ازای هر سهم است.
نسبت Q توبین
یکی از معیارهای مهم ارزیابی عملکرد شرکتها نسبت Q توبین میباشد. این معیار در دهه ۱۹۷۰ مطرح و در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ به طور گستردهای توسط محققین مورد استفاده قرار گرفت. نسبت Q توبین از تقسیم ارزش بازار اوراق بهادار شرکت از هر نوع و بدهیهای بلندمدت به اضافه ارزش دفتری بدهیهای کوتاهمدت بر ارزش جایگزینی دارائیهای شرکت بهدست می آید. شایان توجه است منظور از اوراق بهادار سهام عادی، سهام ممتاز و انواع اوراق قرضه منتشره شرکت میباشد. نسبت Q توبین توسط پروفسور جیمز توبین[۴۸] در تجزیه و تحلیلهای افتصادی کلان به منظور پیش بینی آینده فعالیتهای سرمایه گذاری به وجود آمد. زمانیکه نسبت Q توبین از یک بزرگتر باشد نشاندهنده این است که سرمایه گذاری در دارائیها، تولیدکننده درآمدهائی است که ارزش بیشتر از مخارج سرمایهای را ایجاد می کند و زمانیکه نسبت Q توبین کوچکتر از یک است بدینمعنی است که سرمایه گذاری در دارائیها رد می شود و بازدهی چندانی نداشته است (صالحی، ۱۳۸۰).
مزایای Q توبین
سادگی در فهم برای استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی.
سهولت دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه به شرط اینکه مدل Q ساده باشد.
در ایران به خاطر عدم وجود اوراق قرضه و سهام ممتاز منتشره توسط شرکتها، محاسبه سادهتر نیز میباشد.
معیاری است که بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است، بنابراین نقاط ضعف معیارهای مبتنی بر سود حسابداری را ندارد.
معایب Q توبین
محاسبه ارزش جایگزینی دارایی های شرکت مشکل است.
تعیین ارزش بازار سهام شرکتهایی که عضو سازمان بورس اوراق بهادار نیستند و یا سهام شرکتهایی که عضو سازمان هستند ولی خرید و فروش نمیشوند، مشکل است.
در مخرج کسر دارایی های نامشهود درنظر گرفته نمی شود، بنابراین عملکرد شرکتی که سرمایه گذاری زیادی در دارایی های نامشهود کرده است، اغراقآمیز میباشد (صالحی، ۱۳۸۰).
۱۴٫۲٫ رویکرد مدیریت مالی
از جمله مهمترین معیارهای ارزیابی که با بهره گرفتن از داده های مدیریت مالی قابل محاسبه است عبارتند از: معیار شارپ[۴۹]، معیار ترینور[۵۰] و معیار جنسن[۵۱] (سیپرا[۵۲] ، ۲۰۰۴).
معیار شارپ
معیار شارپ یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از داده های مالی میباشد و به شرح زیر قابل محاسبه است:
Rp: بازده مورد انتظار سالانه پرتفوی میباشد.
Rf: نرخ بازده سالانه بدون ریسک میباشد.
δ: انحراف استاندارد بازدههای پرتفوی سهام میباشد.
معیار ترینور
معیار ترینور شباهت زیادی به معیار شارپ دارد. این معیار بیانگر نرخ بازده اضافی به ازای هر واحد ریسک میباشد. با این تفاوت که در این مورد ریسک به عنوان ریسک غیرقابل تنوع بخشی تعریف می شود.
pβ: ریسک غیر قابل تنوع بخشی پرتفوی سهام میباشد که به صورت کوواریانس پرتفوی سهام و پرتفوی بازار تفسیم بر واریانس نرخ بازده بازار قابل محاسبه است.
معیار جنسن
معیار جنسن آلفای جنسن نامیده می شود و عبارت است از اختلاف بین بازده پرتفوی و بازده پیش بینی شده بر مبنای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای و به صورت زیر قابل محاسبه است (سیپرا، ۱۹۶۵):
بازده هر سهم و بازده اضافی هر سهم را میتوان به روشهای زیر محاسبه نمود:
بازده هر سهم
با نگاهی کلی و اجمالی به سهامدارانی که در سهام شرکتهای مختلف سرمایه گذاری می کنند درخواهیم یافت که دو نوع سود مورد انتظار برای سهامداران قابل لحاظ است یکی سود نقدی که توسط شرکت سرمایهگذار پرداخت میگردد و دیگری سود ناشی از افزایش ارزش سهام است که ناشی از تغییرات قیمت به سبب عوامل مختلفی همچون سود باقیمانده[۵۳]، افزایش تقاضا بر عرضه، مسائل اقتصادی و سیاسی و … میباشد.
بازده سهام به صورت زیر قابل محاسبه است:
بازده تغییرات قیمت سهام + بازده نقدی سهام = بازده سهام
بازده اضافی هر سهم
بازده اضافی یعنی بازدهی بیشتر از بازده در نقطه تعادل است که خط بازار سرمایه[۵۴] (SML) این نقطه متعادل را نشان میدهد. در اینجا نقطه تعادل نقطهای است که تا هر میزان از B (ریسک) بازده مورد انتظار (Z) آن را بدست میآوریم.
در این مقدار K0 نقطه بازده حاصله بدون قبول هیچگونه ریسکی میباشد و همانطور که در نمودار مشاهده می شود با افزایش بهای اوراق بهادار، بازده نیز افزایش پیدا می کند (خط d صعودی میباشد) و در نقطهای که خطوط عمود شده است بر B خط d را قطع می کند نقطه تعادل به وجود می آید. لذا یک نظریه در رابطه با بازده بازار و مخاطره که الگوی قیمت گذاری دارائیهای سرمایهای[۵۵] (CAPM) خوانده می شود.
که در این معادله، Kj معرف نرخ بازده مورد انتظار سهام j، Ki نرخ بهره بدون ریسک، Km نرخ بازده بازار و Beta معرف ارزش بتای مربوط به سهامj میباشد (تقوی، ۱۳۸۱).
۲-۱۵ روشهای نوین ارزیابی عملکرد
مدل سینک و تاتل (۱۹۸۹)
یکی از رویکردها به سیستم ارزیابی عملکرد مدل” سینک و تاتل” است که در شکل(۱) نشان داده شده است. در این مدل، عملکرد یک سازمان ناشی از روابط پیچیده بین هفت شاخص عملکرد به شرح زیر است:
اثر بخشی که عبارت است از «انجام کارهای درست، در زمان مناسب و با کیفیت مناسب». در عمل اثر بخشی با نسبت خروجیهای واقعی بر خروجیهای مورد انتظار معرفی میشود.
کارایی که معنای ساده آن «انجام درست کارها» است و با نسبت مصرف مورد انتظار منابع بر مصرف واقعی تعریف میشود.
کیفیت که مفهومی گسترده دارد و برای ملموستر کردن مفهوم کیفیت، آن را از شش جنبه مختلف بررسی و اندازه گیری می کنند.
بهره وری که با تعریف سنتی نسبت خروجی به ورودی معرفی شده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-16] [ 03:28:00 ق.ظ ]
|