). یکی از گیاهان دارویی که در طب سنتی ایران و ملل مختلف سابقه مصرف دیرینه داشته و خواص درمانی چشمگیری برای آن ذکر شده گیاه شنبلیله است.
شنبلیله یا شنبلید با نام علمی Trigonella foenum-graceum گیاهی نهاندانه از دو لپه ای های جدا گلبرگ است که جز راسته گل سرخ، تیره نخود، تیره فرعی پروانه داران و جنسTrifoliaاز گروه Trigonella است .شنبلیله گیاه علفی یک ساله که ارتفاع آن تا ۵۰ سانتی متر می رسد(Dini, 2006). طبق نظر برخی کارشناسان و محققین این گیاه در ابتدا بومی ایران بوده و سپس به مناطق دیگر منتقل شده است. منشا این گیاه نواحی آفریقای شما لی و سواحل مدیترانه بوده همچنین شنبلیله بطور گسترده در هند ،چین ، آفریقا ، الجزیره ، عربستان سعودی ،پاکستان ،مصر، ترکیه ،اوکراین اسپانیا و ایتالیا کاشته می شود . نکته جالب توجه در مداخله شنبلیله طیف وسیع اثرات درمانی ذکر شده آن میباشد (Zargari, 1368) .
شنبلیله از دیر باز در طب سنتی در درمان کورک ، دیابت و سل مورد مصر ف بوده است. سایر اثرهای ذکر شده عبارتند از :که اثر ضددرد، ضدآترواسکلروز، ضدالتهاب، ضدنفخ، ضداسپاسم، ضدسرطان، پایین آورنده قند خون، افزایش دهنده میل جنسی، قابض، مقوی قلب، صفراآور، ملین، خلط آور، ، کاهش دهنده چربی خون، کاهش دهنده پرفشاری خون، شیرافزایی، مسهل، تسهیل کننده زایمان، مقوی رحم و ضدکرم از این گیاه استفاده شده است (Gruenwald & Fleming, 1998 Max, 1999;).
شنبلیله با نام علمی Trigonellafoenum-graceum L یک گیاه علفی یکساله از تیره Legouminosae است، که بومی شرق مدیترانه است. در طب سنتی مصارف زیادی برای این گیاه ذکر شده است، از این گیاه برای انقباض رحم، کمک به هضم غذا و افزایش سوخت و ساز و تقویت عمومی در بدن استفاده شده است. این گیاه به سبب تولید آلکالوئیدهای دارویی، ترکیبات استروییدی، ساپوژنین ها و قدرت درمان بخشی بالا در زمره مهم ترین گیاهان دارویی جهان قرار دارد. تریگونلین اسید نیکوتینیکacid nicotinic) (Trigonelline از جمله مهم ترین متابولیت های گیاه شنبلیله به شمار می روند که در درمان دیابت و کاهش کلسترول خون موثر می باشند. دیاسژنین (Diosgenin)ترکیب مهم دیگر بذر این گیاه است که در تولید استروییدهای دارویی از جمله قرص های ضد بارداری استفاده می شود.
بررسی های انجام شده نشان می دهد که ۶۰ % تخم شنبلیله را فیبر تشکیل می دهد که ۵۰% آن از جنس پکتین است (Lee et al., 1995) . پکتین بعنوان یک فیبر ،دارای ویژگی های افزایش سرعت تخلیه روده،کاهش سرعت جذب قند و چربی و کاهش سنتز کلسترول می باشد. مطالعات زیادی بر روی اثرات درمانی و شناسایی ترکیبات شیمیایی این گیاه صورت گرفته است (;Hasanzade et al., 2010 Madar et al., 1988).
اخیرا گزارش شده برخی اجزای فعال موجود در شنبلیله ، (۴-هیدروکسی ایزولوسین و گالاکتومانان) افزایش میزان گلوکز خون را مهار کرده و در بهبود متابولیسم لیپید در محیط داخلی In vivo موثرند (Srichamroen et al., 2008).
شنبلیله دارای ساپونین های تلخی مانند پروتودی اسکین (protodioscin) می باشد. بسیاری از مطالعات اثر موثر دی اسژنین (شکلی از پروتودی اسکین و دی اسکین) را بر متابولیسم چربی و گلوکز خون منتشر ساختند. دی اسژنین میزان (PPRPϒ) Peroxisome proliferator-activated receptor gammaرا در بافت چربی سفید(WAT) افزایش داده و تمایز سلولهای چربی را القا می کند و سبب کاهش سایز سلولهای چربی می شود.همچنین ترشح مونوسیت کموتراکتانت پروتئین ۱ [۲](MCP-1) در سلولهای چربی کاهش یافته در حالی که ترشح آدیبونکتین افزایش می یابد که سبب مهار التهاب در سلول های چربی می گردد. در ادامه ساپونین همانند دی اسژنین میسلهای بزرگی از اسیدهای صفراوی و ملکولهای ساپونین در روده کوچک شکل می گیرد و این میسلها مانع از جذب کلسترول گشته و سبب دفع آنها در مدفوع می گردد . دی اسژنین همچنین سبب کاهش میزان TG و کاهش میزان بیان mRNA ژنهای چربی ساز(FAS[3],SCD[4]-1,ACC[5])می گردد (Uemura et al., 2011).
تخم شنبلیله آلکالوییدی بنام تریگونیلین دارد که ترکیبی شبیه اسید نیکوتینیک است و می تواند در کاهش TG موثر باشد( Goodman & Gilman,2001)
برخی مطالعات اثرات کاهنده چربی خون شنبلیله را به ساپوژنین نیز نسبت می دهند که سبب افزایش دفع کلسترول صفراوی شده که در نهایت بدن برای سنتز مجدد نمکهای صفراوی میزان کلسترول پلاسما را کاهش می دهد، در ضمن اثرات کاهنده چربی خون همچنین به ترکیبات شبه استروژنی آن مرتبط است که بطور غیر مستقیم باعث افزایش هورمون تیروئیدی T4 می شود (Basch et al,2003) .
مطالعات صورت گرفته بر روی گیاه شنبلیله نشان دهنده اثرات مفید بر سلامتی همچنین توانایی بالای این گیاه در زمینه های مختلف درمانی می باشد. گرچه از نظر سنتی شنبلیله گیاهی بی خطر است با این حال مطالعات صورت گرفته بر روی شنبلیله نیز اثرات مضر معنی داری را نشان ندادند. ولی احتمال ایجاد مشکلات گوارشی مانند اسهال در استفاده از دوزهای بالا (بیشتر از ۱۰۰ گرم در روز پودر یا دانه شنبلیله در روز) مخصولا در افرادی با سابقه حساسیت وجود داردBaquer,2013) &(Yadav .
تحقیقات موجود در مورد اثر این دارو بر انواع چربی های خون در ایران بسیار محدود است و سوالات زیادی در این زمینه وجود دارد. بیشتر مطالعات صورت گرفته تاثیر این گیاه را بر قند خون بررسی نموده اند. توجه به ترکیبات بیو شیمیایی موجود در این گیاه ، تحقیق حاضر را به منظور بررسی اثر تخم شنبلیله بر , HDL-c[6], LDL-c[7],Tchol[8] ,TG[9] TG افراد مبتلا به هایپرلیپیدمی با دوز و روشی متفاوت از مطالعات صورت گرفته (با دوز ۵ گرم در روز بصورت خوراکی بر روی نمونه انسانی )طراحی نمودیم تا در صورت بهره مندی این داروی گیاهی از خواص مورد نظر، بتوان آن را بعنوان یک وسیله مناسب جهت کنترل هایپرلیپیدمی پیشنهاد نمود.
۱-۳ اهداف و فرضیات :
۱-۳-۱ هدف اصلی (General Objective):
تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدی خون
۱-۳-۲ اهداف فرعی ((Specific Objectives:
- تعیین میزان پروفایل لیپیدی خون قبل و بعد از مداخله بر حسب سن
- تعیین میزان پروفایل لیپیدی خون قبل و بعد از مداخله بر حسب جنس
- تعیین میزان نسبتLDL/HDL قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه بر حسب سن
- تعیین میزان نسبتLDL/HDL قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه بر حسب جنس
- تعیین میزان نسبتCHOLESTROL/HDL قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه بر حسب سن.
- تعیین میزان نسبتCHOLESTROL/HDL قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه بر حسب جنس.
۱-۳-۳ اهداف کاربردی ( :(Applied Objectives
در صورت تایید فرضیه ی این طرح استفاده از پودر تخم شنبلیله در افراد مبتلا به هایپرلیپیدمی ممکن است در کاهش چربی های خون به آنها کمک نماید.
۱-۳-۴ فرضیه ها (Hypothesis) یا سؤال های پژوهش:
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرکاهنده بر میزان LDL خون گروه آزمون دارد.
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرافزاینده بر میزان HDL خون گروه آزمون دارد.
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرکاهنده بر میزان TG خون گروه آزمون دارد.
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرکاهنده بر میزان کلسترول خون گروه آزمون دارد.
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرکاهنده بر نسبت LDL/HDL خون گروه آزمون دارد.
- مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله تاثیرکاهنده برنسبت Chol/HDL خون گروه آزمون دارد.
- تری گلیسیرید در مردان پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- تری گلیسیرید در سنین بالاتر پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- کلسترول LDL در مردان پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- کلسترول LDL در سنین بالاتر پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- کلسترول تام در مردان پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- کلسترول تام در سنین بالاتر پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله کاهش بیشتری خواهد یافت.
- HDL در مردان پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله افزایش بیشتری خواهد یافت.
- HDLدر سنین بالاتر پس از ۲ ماه مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله افزایش بیشتری خواهد یافت.
فصل دوم: بررسی متون
۲-۱مقدمه :
با توجه به فواید بسیار گیاه شنبلیله و اثرات درمانی متعددی که در مورد این گیاه ذکر شد، مطالعات متعددی خواص درمانی این گیاه را مورد بررسی قرار دادند که بسته به هدف و طراحی مختلف آنها چه بر روی حیوان و چه بر روی انسان غالبا تاثیرمثبت درمانی شنبلیله را مورد تایید قرار دادند، بنا به هدف مطالعه کنونی که موید تاثیر شنبلیله بر کاهش چربی های خون می باشد برخی مطالعات صورت گرفته در ایران و سایر نقاط جهان را مورد بررسی قرار می دهیم.
۲-۲ مبانی نظری پژوهش :
گیاه شنبلیله از دیر باز نقش گسترده ای را در درمان و پیشگیری بر عهده داشته است. تحقیقات انجام شده نیز بربسیاری از این کاربردهای سنتی صحه نهاده و ارزش درمانی این گیاه و قابلیت های گیاهان دارویی را به روشنی نشان داده است. ترکیبات شاخص در دانه شنبلیله شامل ساپونین ها، آلکالوئیدها و فیبرهای موسیلاژی می باشد که بیشتر خواص درمانی شنبلیله به آنها اختصاص دارد. از جمله ساپونین های مهم این گیاه که غالب خواص در مانی را به آن نسبت می دهند، دیوسژنین (Diosgenin) است. و همچنین آلکالوئید شاخص این گیاه تریگونیلین (Trigonillin) است. با نگاهی اجمالی چنین بنظر می رسد که ترکیبات مذکور موجود در این گیاه یکی از عوامل مهم در ایجاد اثرات مفید شنبلیله بوده که توجه بیشترتحقیقاتی به این دسته از مواد طبیعی را می طلبد.
۲-۳مروری بر مطالعات انجام شده :
۲-۳-۱ مطالعات انجام شده درایران :
در مطالعه دلفان و همکاران اثر مصرف جداگانه و توام دانه جوانه زده شنبلیله و کلوفیبرات بر سطح سرمی چربی های خون و ایجاد رگه های چربی در آئورت ۲۵ خرگوش نر سالم بررسی شده است. خرگوشها به پنج گروه پنج تایی تقسیم شدند و برای مدت ۴۵ روز به ترتیب شامل گروه یک: رژیم غذایی نرمال بدون دریافت دارو، گروه دو: رژیم غذایی پرچرب بدون دریافت دارو، گروه سه: رژیم غذایی پرچرب به اضافه کلوفیبرات ( ۲۰۰ میلی گرم دو بار در روز)، گروه چهار: رژیم غذایی پر چرب به اضافه کلوفیبرات (۵۰ میلی گرم دو بار در روز) و گروه پنج: رژیم غذایی پرچرب به اضافه کلوفیبرات (۲۰۰ میلی گرم دو بار در روز) و پودر دانه جوانه زده شنبلیله (۶۰۰ میلی گرم دو بار در روز)بودند. نتایج نشان داد که کلسترول تام، LDL، و تری گلیسیرید در گروه های سه، چهار و پنج در طی مطالعه نسبت به گروه دو افزایش کمتری داشت، در صورتی که افزایش HDL در این گروه ها نسبت به گروه دو بیشتر بود. علاوه بر این شدت کمتری از درگیری آئورت با رگه های چربی در گروه پنج دیده شد.نتایج مطالعه نشان داد که مصرف دانه جوانه زده شنبلیله همراه با کلوفیبرات،نقش موثری در پیشگیری و درمان هیپرلیپیدمی و آترواسکلروز در خرگوش داشت(P<0.05) (Delfan et al., 2010) .
در مطالعه روغنی و همکاران برای موشهای صحرایی نر به مدت هشت هفته عصاره آبی شنبلیله به میزان mg/kg 200 روزانه تجویز شد، نتایج حاکی از کاهش معنی داری در میزان LDL و افزایش معنی دار میزان HDL موشهای دیابتی پس از دو ماه بود(Roghani et al.,2005) .
Ghorbani و همکاران تاثیر ترکیب گیاهی شامل سیر،دارچین،گردو،سیاهدانه،شنبلیله،گزنه را بر چربی های خون موشهای دیابتی شده با آلوکسان بررسی نمودند. موشها به سه گروه کنترل سالم،کنترل دیابتی و مداخله دیابتی که ترکیب دارویی دریافت می کردند تقسیم شدند و گروه سوم با دوز ۱۵در صد وزنی ترکیب گیاهی تغذیه شد. نتایج مطالعه نشان داد که میزانTG,FBS وکلسترول سرم گروهی که ترکیب گیاهی دریافت کردند در مقایسه با گروه کنترل سالم و دیابتی کاهش معنی داری داشت.(Ghorbani et al.,2013)
در مطالعه کساییان و همکاران بر روی ۲۳ بیمار دیابتی تیپ دو انجام گرفت. نمونه ها از بین بیماران داوطلب که از داروهای کاهنده قند و چربی خون استفاده نمی کردند یا مقدار مصرف داروی آنها در طول مدت مطالعه ثابت بود، انتخاب شدند. این افراد روزانه از ۱۰ گرم پودر تخم شنبلیله در دو نوبت قبل از غذای ظهر و شب، استفاده کردند. به طور همزمان، بررسی مصرف مواد غذایی، قد و وزن، فشار خون و آزمایشهایFBS ، HbA1c، TG،وT-Chol (کلسترول تام)،HDL-C و LDL-C از آنان به عمل آمد. یافته ها حاکی از کاهش معنی دار میزان FBS، TG ، VLDL در بیماران، متعاقب مصرف تخم شنبلیله بودندKassaian et al.,2009) ) .
۲-۳-۲ مطالعات انجام شده در جهان :
در مطالعه ای که Muraki و همکاران بر روی موش های دیابتی انجام دادند نشان داده شد که شنبلیله میتواند از اختلالات متابولیکی موجود نظیر مقاومت به انسولین، اختلالات چربی، و کبد چرب بکاهد ( Muraki et al., 2012). همچنین در مطالعه Vijayakumar و همکاران نشان داده شد که عصاره دانه گیاه شنبلیله می تواند باعث کاهش تری گلیسرید و کلسترول حیوانات آزمایشگاهی شده و همچنین وزن آنها را نیز کاهش دهد. این مطالعه نشان داد که این کاهش در میزان چربی های خون و نیز وزن کاملا به دوز دارو همچنین زمان مصرف آن وابسته است (Vijayakumar et al., 2010) .
در تحقیق Sharma و همکاران روی افراد دیابتی تیپ یک نتیجه گرفته شد که مصرف روزانه ۱۰ گرم تخم شنبلیله و مخلوط در نان مصرفی می تواند FBS, TG, Tchol, LDL-C, VLDL-C را کاهش دهد. در این مطالعه تخم شنبلیله بر HDL-C تاثیری نداشت( Sharma et al., 1990) .
در مطالعه Hannan و همکارانش تاثیر فیبر محلول دانه شنبلیله بر قند و چربی خون، مقاومت انسولینی و تجمع پلاکتی موشهای دیابتی تیپ دو مورد بررسی قرار گرفت. پس از مصرف ۲۸ روز فیبر خوراکی به میزان ۵/۰ mg به ازای هر کیلو گرم وزن بدن نتایج مطالعه نشان داد که مصرف فیبر محلول دانه شنبلیله باعث کاهش معنی دار لیپید های آتروژنیک مثل TG,Chol,LDL-C و افزایش معنادار HDL شد( Hannan et al., 2003).
در مطالعه Guptaو همکاران تاثیر دانه شنبلیله بر کنترل گلایسمی و مقاومت انسولینی روی ۲۳ بیمار دیابتی(۱۲ نفر مداخله و ۱۳ نفر شاهد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از بهبود کنترل گلایسمی بعلاوه کاهش معنی دار TG و مقاومت انسولینی همچنین افزایش معنی دار HDLبود (Gupta et al., 2001).
مداخله با۵/۱۲ میلی گرم در روز از ساپونین های استروئیدی خالص سازی شده از شنبلیله به ازای ۳۰۰ گرم وزن بدن حیوانات به مدت ۴-۲ هفته، بصورت معنی داری(p<0.001) میزان کلسترول پلاسما را در موشها ی دیابتی شده با استرپتوتوزوتوسین کاهش داد ولی بر میزان تری گیسیرید تاثیری نداشت(Petit et al., 1995).
افزودن میزان ۲ یا ۸ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از پودر شنبلیله به غذای موشهای سالم و دیابتی شده با آلوکسان به مدت ۲ هفته باعث کاهش وابسته به دوز میزان کلسترول کل سرم،تریگلیسیرید، LDL, VLDL و همچنین باعث افزایش کلسترول HDL در موش دیابتی شده با آلوکسان شده است. (Khosla et al., 1995)
وقتی پودر شنبلیله به میزان ۲۰،۳۰،۶۰درصد جیره غذایی و سه فرم مکمل تهیه شده از شنبلیله (چربی زدایی شده ، بودن ساپونین و ساپونین خام ) به مدت ۲ هفته به خرگوشهایی که به مدت ۹ هفته غذایی با چربی بالا دریافت کرده بودند، تجویز شدند، وضعیت چربی پلاسما را اصلاح نمودند و پودر شنبلیله و هر سه فرم مکمل باعث کاهش کلسترول و تری گلیسیرید خون شدند(p0<0.01). هیچ کدام از رژیم های فوق بر روی کلسترول HDL خون تاثیر نداشتند ولی نسبت کلسترول کل به HDL خون را کاهش دادند (p<0.01) .مکمل ساپونین خام در مقایسه با پودر شنبلیله و سایر مکمل های دیگر موثرتر بود(Al-Habori et al., 1998).
فصل سوم :روش پژوهش
۳-۱ مقدمه :
این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی (Randomized clinical trial) و به مدت ۸ هفته بوده، ۴۹ نفر شرکت کننده واجد شرایط در این مطالعه به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و در ابتدا و انتهای مطالعه متغیر های مورد بررسی در کلیه افراد شرکت کننده در مطاله اندازه گیری شده و میزان تغییر آنها بین افراد هر گروه همچنین بین افراد دو گروه کنترل و مداخله ،مقایسه شد و در نهایت تاثیر این گیاه بر روی چربی خون مورد بحث قرار گرفت .
۳-۲ نوع پژوهش :این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می باشد.
۳-۳ جامعه پژوهش :
این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و ۴۹ بیمار مبتلا به هایپرلیپیدمی که در طیف بالینی مصرف داروهای شیمیایی کاهنده چربی خون قرار نداشتند و در عمل توصیه نیاز به تغییر سبک زندگی که شامل ورزش و رژیم غذایی داشتند، وارد مطالعه شدند. افراد واجد شرایط در ابتدا بصورت تصادفی در یکی از دو گروه مطالعه (مداخله یا کنترل) قرار گرفتند. بیماران از مراجعین به بیمارستان بعثت نهاجا از پاییز سال ۱۳۹۲ تا تابستان سال ۱۳۹۳ بودند که پس از تشخیص پزشک و دارا بودن شرایط ورود به مطالعه (۱- سن بالای ۱۸ سال و کمتر از ۶۵ سال، ۲- دارای آزمایش مربوط به چربی های خون با یکی از فاکتورهای(mg/dl 135 <LDL ،mg/dl40 >HDL ،mg/dl 200<chol ،mg/dl 150<TG )
بودند، بطور داوطلبانه وارد مطالعه شدند. کلیه افراد در ابتدای مطالعه آموزش های تغذیه ای در ارتباط با رژیم غذایی مناسب جهت کاهش چربی خون و تغییر سبک زندگی را دریافت نمودند، گروه مداخله علاوه بر این روزانه یک ساشه (ساشه ها توسط شرکت دارو های گیاهی دینه قزوین، ایران تولید و بسته بندی شده بودند) که حاوی۵ گرم پودر دانه شنبلیله بود، همراه یکی از وعده های غذایی نهار یا شام به مدت ۸ هفته دریافت می نمودند.
شرایط ورود و خروج
• شرایط ورود به مطالعه :
امضای رضایتنامه آگاهانه ورود به مطالعه(consent form)
- سن بالای ۱۸ سال و کمتر از ۶۵ سال
- دارای آزمایش مربوط به چربی های خون با یکی از فاکتورهای زیر
(mg/dl 135 <LDL ،mg/dl40 >HDL ،mg/dl 200<chol ،mg/dl 150<TG )
به بیماران کتبا یک فرم اطلاع رسانی در مورد طرح مداخله مطالعه داده شد.
• شرایط خروج از مطالعه :
- داشتن بیماری زمینه ای از قبیل دیابت، (IHD) Iscemic heart disease، فشار خون بالا، سندرم متابولیک، بیماری عروق محیطی، بیماری عروق کرونر و …
- LDL بیشتر از ۱۹۰ که بیمار نیاز به درمان دارویی دارد (برای افراد سالم یا با یک ریسک فاکتور).
- LDL بیشتر از ۱۶۰ که بیمار نیاز به درمان دارویی دارد (برای افراد با دو ریسک فاکتور یا بیشتر).
* عوامل خطرساز:
۱- سیگار
۲- هیپرتانسیون(>140/90 mmHg)
۳-HDL پایین (کمتر از۴۰)
۴- سابقه بیماری عروق کرونر در سنین پایین در خانواده (کمتر از ۵۵ سالگی در جنس مذکر درجه اول و در جنس مؤنث کمتر از ۶۵ سالگی)
۵- سن بالا تر از ۶۵ سال
نکته مهم : دیابت ملیتوس، بیماری عروق محیطی معادل بیماری عروق کرونر محسوب می شوند. ( CAD) equivalent Coronary artery disease
۳-۴ روش نمونه گیری و حجم نمونه :
در این مطالعه بیماران مبتلا به هایپرلیپیدمی که در طیف بالینی مصرف داروهای شیمیایی کاهنده چربی خون قرار نداشتند و در عمل توصیه به تغییر سبک زندگی شامل ورزش و رژیم غذایی می شدند به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند.
بیماران واجد شرایط در ابتدا بصورت تصادفی در یکی از دو گروه مطالعه قرار گرفتند. رژیم شناس با مشارکت پزشک معالج پس از بررسی واجد شرایط بودن بیمار برای ورود به مطالعه بسته ها (که شامل ساشه های حاوی پودر شنبلیله به میزان ۵ گرم برای بالغین در هر ساشه و به تعداد ۶۰ عدد ساشه در هر بسته بوده که مورد نیاز مصرف فرد در طول مطالعه می باشد)را در اختیار افراد گروه مداخله قرار داده و توصیه های لازم تغذیه ای و توصیه به انجام فعالیت فیزیکی به فرد بیمار صورت پذیرفت و شماره بسته مربوطه را با شماره بیمار ثبت می نمودند در مورد گروه کنترل پس از اینکه افراد گروه کنترل بصورت تصادفی از بین بیماران واجد شرایط مشخص شدند به آنها تنها توصیه های تغذیه ای لازم و توصیه به انجام فعالیت فیزیکی صورت گرفت.
تعداد نمونه برای هر گروه طبق فرمول زیر و بر اساس مقاله Snaker و همکاران برای HDL, LDL , TG و کلسترول حجم نمونه محاسبه شد که بالاترین حجم نمونه برای کلسترول بدست آمد (Snaker et al., 2006).
تعداد نمونه۴۰نفر به شرح ذیل
S=10 mg/dl ,d=10 mg/dl ,α =۰٫۰۵ ,β =۰٫۲
تعداد نمونه با توجه به فرمول مقابل در هر گروه ۱۶ نفر می باشد که با در نظر گرفتن ریزش نمونه تعداد افراد هر گروه را به ۲۰ نفر گرد نمودیم. و با در نظر گرفتن دو گروه ۲۰ نفره در نتیجه تعداد کل نمونه مداخله مطالعه ۴۰ نفر می باشد.
۳-۵ روش گرد آوری داده ها:
اطلاعات دموگرافیک بیماران از طریق چک لیست اولیه که جهت افراد در بدو ورود به مطالعه تکمیل می شد و داده های آزمایشگاهی و آنتروپومتریک با اندازه گیری در ابتدا و انتهای مطالعه انجام گرفتند.
۳-۶ ابزار گردآوری داده ها :
میزان کلسترول توتال HDL,TG, و FBS با روش CHOD – PAP Enzymatic colorometric و LDL محاسبه گردید. تستهای فوق با دستگاه Premium Biolis 24i همگی با کیتهای شرکت پارس آزمون ساخت ایران انجام شد.
میزان پروفایل های چربی همچنین قند خون ناشتا کلیه بیماران قبل از مطالعه اندازه گیری شد. پس از هشت هفته از شروع مطالعه کلیه آزمایشها و اندازه گیری های فوق تکرار شد و نتایج حاصل با مقادیر اولیه مقایسه شد.
همچنین داده های دموگرافیک نیزدر چک لیست هایی که برای افراد شرکت کننده در ابتدای ورود به مطالعه فراهم شده بود، گردآوری شد.نمونه چک لیست در قسمت پیوستها می باشد.
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل داده ها :
با بهره گرفتن از نرم افزار۱۷ SPSS داده ها تجزیه شد. متغیرهای عددی به صورت میانگین و انحراف معیار و متغیر های کیفی به صورت تعداد و در صد بیان شد. برای مقایسه دو گروه در مورد متغیر های کمی از تست های آماری Paired t-testیا من ویتنی استفاده شد و برای مقایسه متغیرهای کیفی از کای اسکوار استفاده شد. در مورد بررسی تغییرات هر گرو ه از آزمون t زوجی و Wilcoxanاستفاده شد. در تمامی آزمونها میزان p کمتر از ۰۵/۰ به عنوان سطح معنی داری تلقی شد.
۳-۸ مکان و زمان مطالعه :
این مطالعه از پاییز سال ۱۳۹۲ تا تابستان سال ۹۳در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نهاجا ) واقع در شهر تهران صورت گرفت. نمونه ها از بین مراجعین به این بیمارستان بودند که پس از واجد شرایط بودن و رضایت از شرکت در مطالعه ،وارد مطالعه شدند.
۳-۹ محدودیت های پژوهش :به علت تلخ بودن پودر دانه شنبلیله و در عین حال طولانی بودن زمان مداخله برخی از افراد در ابتدا و در حین مطالعه از همکاری انصراف دادند .
۳-۱۰ ملاحظات اخلاقی :
کلیه افراد رضایتنامه کتبی ورود به طرح را امضا کردند. با توجه به اینکه در این طرح افرادی وارد شد ند که سطح چربی خون آنها واجد شرایط دریافت داروهای کاهنده چربی های خون نبود و باید با تغییر شیوه زندگی میزان افزایش چربی خون خود را کاهش می دادند در این زمینه به کلیه آنها توصیه های مربوط به تغییر شیوه زندگی انجام شد. این تغییرات شامل فعالیت فیزیکی مناسب (لازم است حداقل پنج روز در هفته، هر روز نیم ساعت پیاده روی تند و یا ورزشهای ایزوتونیک و هوازی مثل شنا، دو، دوچرخه سواری و … داشته باشد)، ترک سیگار، رژیم غذایی مناسب (کاهش مصرف غذاهای حاوی چربیهای اشباع، مصرف ماهی حداقل هفته ای ۳ بار، مصرف سبزیجات، میوه جات، حبوبات و لبنیات کم چربی به مقدار زیاد ) بود.پروتوکل این طرح قبل از شروع ، مداخله به تایید کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه با شماره ۵۹۵۹/۲۰/د مورخه ۲۴/۴/۱۳۹۲قرار گرفت. این طرح در سامانه کارآزمایی بالینی ایران (IRCT) با شماره IRCT2013111815452N1 مورخه ۲۹/۱۰/۱۳۹۲ ثبت گردیده است.
۱۳-۱۱ تعریف واژه ها :
- سن, بر اساس شناسنامه, سال
- جنس, بر اساس فنوتیپ انسان ها به دو تیپ مرد/زن
- تریگلیسرید, نوع چربی خون,شکلی از چربی در جریان خون که بوسیله شیلو میکرون از روده جذب و با کمک لیپو پروتئینهای با دانسیته خیلی کم VLDL و مقداری هم لیپو پروتئینهای با دانسیته کم LDL منتقل می شود. واحد اندازه گیری برحسب mg/dl (Pagana & Pagana, 2010).
- کلسترول, نوع چربی خون، چربی اصلی که باعث بیماریهای آرتریو اسکلروتیک عروق می شود، همچنین برای تولید ویتامینD ، استروئید ها،هورمونهای جنسی،اسیدهای صفراوی و غشای سلولی لازم است.واحد اندازه گیری برحسب میلی گرم/دسی لیتر mg/dl (Pagana & Pagana, 2010).
- LDL) Low Density lipoprotein(کلسترول, نوع چربی خون, لیپو پروتئین با وزن مخوص کم و غنی از کلسترول بوده و کلسترول آن در بافتهای محیطی رسوب کرده و آتروژنیک می باشد. ناقل کلسترول از کبد به بافت ها است. واحد اندازه گیری بر حسب mg/dl (Pagana & Pagana, 2010)
- HDL) High Density Lipoprotein(کلسترول, نوع چربی خون, لیپو پروتئین با وزن مخصوص بالا و ناقل کلسترول از اندام ها به کبد می باشد. واحد اندازه گیری ان میلی گرم/دسی لیتر mg/dl (Pagana & Pagana, 2010)
- سیگار, مصرف سیگار
- سابقه بیماری عروق کرونر در سنین پایین در خانواده, کمتر از ۵۵ سالگی در جنس مذکر درجه اول و در جنس مؤنث کمتر از ۶۵ سالگی
فصل چهارم : یافته ها
یافته ها :
افراد مورد مطالعه ۴۹ نفر بودند که شامل۲۴ نفر در گروه مداخله ( ۱۷ مرد و ۷ زن) و ۲۵ نفر در گروه کنترل ( ۱۷ مرد و ۸ زن) بودند. میانگین سن افراد شرکت کننده در مطالعه ۶۶/۱۱ ± ۶۵/ ۳۷ سال بود ( گروه مداخله ۷۳/۱۱ ± ۲۲/۳۷ سال و گروه کنترل ۷۹/۱۱± ۰۸/۳۸سال ). اختلاف معنی داری بین دو گروه در ابتدای مطالعه از نظر سن Tchol, TG, LDL, FBS, و نسبت های آتروژنیک Tchol/HDl, LDL/HDL وجود نداشت (جدول شماره ۱) .
یافته ها حاکی از کاهش معنی داری در میزان FBS , TG , TChol , LDL افراد گروه مداخله طی مطالعه بودFBS(p=0.04),TG(p=0.042), Tchol(p=0.003) و LDL(p=0.013) در حالیکه تغییرات معنی داری در این شاخص ها گروه کنترل حاصل نشد.(p>0.05) همچنین میزان HDL افراد درهیچیک از دو گروه در طی مطالعه تغییر معنی داری نداشت.(به ترتیب در گروه مداخله ۰٫۶۵۵ p=و در گروه کنترل p=0.460) .
نسبتهای LDL/HDL و Tchol/HDL در ابتدا و انتهای مطالعه برای کلیه افراد شرکت کننده محاسبه گردید ، تغییرات نسبتهای فوق در هر دوگروه مداخله و کنترل درطول مطالعه معنی دار نشد.(p>0.05) نتایج حاصل از آزمونهای آماری آزمایشگاهی در جداول ۲ و۳ آمده است.
جدول شماره۱: مقایسه دو گروه در ابتدای مطالعه تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدی |
|
مداخله |
کنترل |
P value |
سن(سال) |
۳۷/۲۲ ±۱۱/۷۳ |
۳۸/۰۷ ±۱۱/۷۹ |
۰/۷۹ |
TG (mg/dl) |
۲۰۹/۷۵ ±۸۱/۹۲ |
۲۰۸/۱۱±۱۰۳/۴۶ |
۰/۹۵ |
TC (mg/dl) |
۲۰۸/۳۳ ±۲۷/۲۰ |
۲۱۰/۸۹ ±۵۳/۱۱ |
۰/۷۶ |
LDL(mg/dl) |
۱۲۳/۸۲ ±۳۳/۴۶ |
۱۳۵/۸۹ ±۴۱/۶۳ |
۰/۱۲ |
HDL(mg/dl) |
۴۱/۱۹ ±۷/۶۶ |
۴۲/۸۹ ±۱۰/۱۳ |
۰/۸۴ |
FBS(mg/dl) |
۹۵/۵۲ ±۵/۹۱ |
۹۶/۳۳±۱۱/۰۲ |
۰/۲۵ |
LDL/HDL(Ratio) |
۲/۹۶ ±۰/۷۸ |
۲/۱۶±۰/۸۰ |
۰/۱۹ |
TC/HDL(Ratio) |
۵/۰۵۷±۰/۱۶ |
۳/۸۷±۱/۰۷ |
۰/۰۶ |
جدول شماره ۲: خصوصیات افراد گروه مداخله قبل و بعد از مطاله تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدی |
|
بعد |
قبل |
P value |
میزان اختلاف |
TG (mg/dl) |
۲۰۹/۷۵ ± ۸۱/۹۲ |
۲۰۲/۲۰ ± ۸۳/۰۹ |
۰/۰۴۲ |
۵۵/۷ |
TC (mg/dl) |
۲۰۸/۳۳ ± ۲۷/۲۰ |
۲۰۶/۳۲±۱۹/۱۲ |
۰/۰۰۳ |
۰۱/۲ |
LDL (mg/dl) |
۱۲۳/۸۲ ±۳۳/۴۶ |
۱۲۰/۷۴ ±۲۶/۷۱ |
۰/۰۱۳ |
۰۸/۳ |
HDL(mg/dl) |
۴۱/۱۹ ±۷/۶۶ |
۴۱/۵۴±۷/۸۶ |
۰/۶۵ |
۳۵/۰- |
FBS (mg/dl) |
۹۵/۵۲ ±۵/۹۱ |
۹۳/۱۳ ±۲/۳۰ |
۰/۰۴ |
۳۹/۲ |
LDL/HDL (Ratio) |
۲/۹۶ ±۰/۷۸ |
۲/۹۷ ±۰/۶۶ |
۰/۹۱ |
۰۱/۰- |
TC/HDL (Ratio) |
۵/۰۵ ±۰/۱۶ |
۵/۰۴ ±۰/۸۸ |
۰/۹۰ |
۰۱/۰ |
خصوصیات افراد شرکت کننده در ابتدا و انتهای مطالعه تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدیخصوصیات افراد شرکت کننده در ابتدا و انتهای مطالعه تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدی
جدول شماره ۳: خصوصیات افراد گروه کنترل قبل و بعد از مطاله تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله بر پروفایل لیپیدی |
|
قبل |
بعد |
P value |
میزان اختلاف |
TG (mg/dl) |
۲۰۷/۰۴ ±۳۸/۱۶ |
۲۰۸/۱۱ ±۱۰۳/۴۶ |
۰/۰۶۱ |
۰۷/۱ |
TC (mg/dl) |
۲۱۱/۳۲ ±۳۴/۰۰ |
۲۱۰/۸۹ ±۵۳/۱۱ |
۰/۹۶ |
۴۳/۰- |
LDL (mg/dl) |
۱۳۵/۸۴ ±۲۵/۶۷ |
۱۳۵/۸۹ ±۴۱/۶۳ |
۰/۱۶ |
۰۵/۰ |
HDL(mg/dl) |
۴۳/۷۱ ±۹/۵۴ |
۴۲/۸۹ ±۱۰/۱۳ |
۰/۴۶ |
۸۲/۰ |
FBS (mg/dl) |
۹۵/۸۵ ±۱۰/۱۵ |
۹۶/۳۳ ±۱۱/۰۲۴ |
۰/۳۲ |
۴۸/۰ |
LDL/HDL (Ratio) |
۲/۲۴±۰/۷۳ |
۲/۱۶±۰/۸۰ |
۰/۴۳ |
۰۸/۰- |
TC/HDL (Ratio) |
۳/۷۴±۰/۹۵ |
۳/۸۷±۱/۰۷۷ |
۰/۳۶ |
۱۳/۰ |
ارتباط متغیر های مورد بررسی در دو گروه مطالعه بر حسب سن و جنس بررسی گردید.که به شرح ذیل می باشد (کلیه اطلاعات بررسی شده در جدول ۴،۵،۶ و۷آمده است ).
۱-جنس
در زنان گروه مداخله (p=0.014) و همچنین زنان در گروه کنترل (p=0.013) کاهش LDL کلسترول پس از دو ماه مداخله معنی دار بود. در حالی که تغییرات LDL در طول مطالعه در مردان گروه مداخله (p=0.295) و مردان گروه کنترل (p=0.446) تغییر معنی داری نشان نداد.
کلسترول تام TC در زنان و مردان گروه مداخله بطور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب زنان p=0.034 و مردان p=0.025 )، در حالی که تغییرات کلسترول تام در زنان و مردان گروه کنترل معنی دار نبود(به ترتیب در زنان p=0.187 و در مردان p=0.62 ).
کاهش میزان TG در زنان گروه مداخله معنی دار شد(p=0.045) . در حالی که در مردان همین گروه تغییر معنی دار ی یافت نشد (p=0.302) ،اما در گروه کنترل عکس این نتایج بدست آمد. بطوری که تغییرات TG در مردان گروه کنترل معنی دار شد (p=0.039) ولی در زنان این گروه تغییر معنی داری مشاهده نشد (p=0.95).
کاهش میزان FBS در هیچکدام از مردان و زنان دو گروه معنی دار نشد (در گروه مداخله به ترتیب زنان p=0.250 و مردان p=0.11و در گروه کنترل به ترتیب زنان p=0.572 و مردان p=0.296 ).
نسبت LDL/HDL در هیچیک از گروهای مداخله و کنترل بر حسب جنس تغییر معنی داری نشان نداد(در گروه کنترل به ترتیب در زنانp=0.264 و مردان p=0.593 ودر گروه مداخله در زنان۶۹۰ .p=0 و مردان p=0.671 ).
بین نسبت Chol/HDL بر حسب جنس در هیچیک از دو گروه تغییر معنی داری یافت نداشت(در گروه کنترل به ترتیب در زنان p=0.823 و مردان p=0.339 ودر گروه مداخله در زنان p=0.652ومردان p=0.847 ) .
HDL در دو گروه تغییر معنی داری را بر حسب جنس نشان نداد (در گروه کنترل به ترتیب در زنان p=0.235و مردان p=0.940 ودر گروه مداخله درزنان۸۲۷٫ p=0ومردان p=0.694 ) .
۲-سن
به علت اینکه سن بیماری های قلبی در ایران حدود ۱۰ سال کاهش یافته است، بنابراین خط برش (cut off point ) سن را در این مطالعه ۳۵ سال قرار داده و سنین زیر ۳۵ سال را بعنوان سنین پایین و سنین بالای ۳۵ سال را بعنوان سنین بالا طبقه بندی نمودیم. بر این اساس رابطه پروفایل چربی و FBS و همچنین نسبتهای LDL/HDL وTC/HDL را در دو گروه برحسب سن بررسی نمودیم.نتایج بدست آمده در جدول شماره ۵ آورده شده است.
در گروه مداخله کاهش FBS در سنین بالا معنی دار بود (p=0.034) در حالی که در سنین پایین تغییر معنی داری نشان نداد(p=0.361). همچنین در سنین بالا و پایین گروه کنترل تغییر معنی داری در FBS بدست نیامد (به ترتیب در سنین پایین p=0.463 و در سنین بالا p=0.353 ).
تغییر LDL کلسترول هیچیک ازدو گروه مداخله و کنترل با رده های سنی متفاوت معنی داری نشد.
(گروه مداخله به ترتیب در سنین پایین۰۸۸ .p=0 و در سنین بالا p=0.085 و در گروه کنترل به ترتیب در سنین پایین p=0.314 و در سنین بالا p=0.325 ).
TC یا کلسترول توتال در سنین پایین در گروه مداخله کاهش معنی داری یافت (p=0.024) در حالی که این تغییر در سنین بالا در گروه مداخله(p=0.065) و همه سنین در گروه کنترل معنی دار نبود (به ترتیب در سنین پایین p=0.756 و در سنین بالا p=0.633 ).
تغییرات TG در هیچیک از دو گروه مطالعه برحسب سن معنی دار نبود (گروه مداخله به ترتیب در سنین پایین p=0.369 و در سنین بالا p=0.073 و در گروه کنترل به ترتیب در سنین پایین p=0.120 و در سنین بالا p=0.262 ) .
تغییرات HDL در هیچیک از دو گروه مطالعه برحسب سن معنی دار نبود (گروه مداخله به ترتیب در سنین پایین p=0.185 و در سنین بالا p=0.228 و در گروه کنترل به ترتیب در سنین پایین p=0.126 و در سنین بالا p=0.739 ) .
تغییرات LDL/HDLدر هیچیک از دو گروه مطالعه برحسب سن معنی دار نبود (در گروه مداخله به ترتیب سنین پایین p=0.429 و در سنین بالا p=0.399 و در گروه کنترل به ترتیب در سنین پایین p=0.742 و در سنین بالا p=0.488 ) .
تغییرات Tchol/HDL در هیچیک از دو گروه مطالعه برحسب سن معنی دار نبود(در گروه مداخله به ترتیب سنین پایین p=0.467 و در سنین بالا p=0.215 و در گروه کنترل به ترتیب در سنین پایین p=0.164 و در سنین بالا p=0.805 ).
جدول شماره۴: میزان پروفایل لیپیدی خون قبل و بعد از مداخله خوراکی پودر تخم شنبلیله در هر دو گروه بر حسب جنس |
زنان کنترل |
مردان کنترل |
زنان مداخله |
مردان مداخله |
|
۴۶/۴۴±۱۳/۱۹ |
۴۱/۲۱±۸/۲۱ |
۴۸/۵۶±۱۱٫۶۷ |
۳۹/۲۸±۷/۱ |
HDL Before (mg/dl) |
۴۸/۷۸±۱۲/۰۲ |
۴۱/۳۲±۷/۳۰ |
۴۷/۸۹±۸/۱۳ |
۳۹/۰۰±۶/۲۶ |
HDL after (mg/dl) |
۳۴/۲ |
۱۱/۰ |
۶۷/۰- |
۲۸/۰ |
میزان تغییرات |
۳۲۵/۰ |
۹۴/۰ |
۸۲۷/۰ |
۶۹۴/۰ |
P |
۰۷/۳۵±۰۲/۹۱ |
۵۰/۲۴±۲۸/۸۹ |
۷۹/۱۹±۴۹/۱۴۱ |
۴۴/۳۱±۷۱/۱۲۲ |
LDL Before (mg/dl) |
۴۵/۳۰±۱۳/۹۸ |
۷۲/۲۳±۲۰/۹۳ |
۷۹/۱۹±۷۴/۱۲۹ |
۶۸/۲۹±۱۲۱ |
LDL after (mg/dl) |
۱۱/۷ |
۹۲/۳ |
۷۴/۱۱- |
۷۱/۱ |
میزان تغییرات |
۰۳۱/۰ |
۴۴۶/۰ |
۰۱۴/۰ |
۲۹۵/۰ |
P |
۷۵/۳۹±۴۴/۱۶۰ |
۰۹/۲۷±۶۸/۱۵۸ |
۱۷/۱۸±۸۸/۲۲۱ |
۲۲/۲۳±۴۱/۲۰۷ |
Chol Before (mg/dl) |
۵۶/۳۱±۶۵/۱۶۸ |
۹۸/۳۴±۴۷/۱۵۴ |
۵۷/۱۷±۰۰/۲۱۱ |
۹۲/۱۹±۱۲/۲۰۴ |
Chol after(mg/dl) |
۲۱/۸ |
۲۱/۴- |
۸۸/۱۰- |
۲۹/۳- |
میزان تغییرات |
۱۸۷/۰ |
۶۲/۰ |
۰۳۴/۰ |
۰۲۵/۰ |
P |
۰۳/۳۳±۱۱/۱۱۴ |
۳۷/۵۸±۸۳/۱۳۳ |
۱۰/۵۶±۲۵/۱۷۹ |
۷۹/۸۷±۲۴/۲۲۵ |
TG Before (mg/dl) |
۲۳/۴۴±۴۴/۱۱۳ |
۲۶/۳۶±۸۴/۱۱۲ |
۱۸/۵۲±۱۳/۱۶۴ |
۹۹/۸۹±۱۲/۲۲۰ |
TG after (mg/dl) |
۶۷/۰ |
۹۹/۲۰- |
۱۲/۱۵- |
۱۲/۵- |
میزان تغییرات |
۹۵/۰ |
۰۳۹/۰ |
۰۴۵/۰ |
۳۰۲/۰ |
P |
جدول شماره ۵ : میزانFBS و نسبتهای آتروژنیک خون قبل و بعد از مداخله خوراکی پودر تخم شنبلیله در هر دو گروه بر حسب جنس |
زنان کنترل |
مردان کنترل |
زنان مداخله |
مردان مداخله |
|
۲۷/۱۲±۵/۹۶ |
۸۱/۱۰±۲۶/۹۶ |
۹۱/۸±۶۷/۹۸ |
۲۷/۴±۴۱/۹۴ |
FBS Before (mg/dl) |
۸۹/۷±۵۰/۹۲ |
۱۲/۱۱±۴۲/۹۴ |
۳۳/۸±۳۳/۹۵ |
۸۳/۶±۳۶/۹۲ |
FBS after (mg/dl) |
۴- |
۸۴/۱- |
۳۴/۳- |
۰۵/۲- |
میزان تغییرات |
۲۹۶/۰ |
۵۷۲/۰ |
۲۵۰/۰ |
۱۱/۰ |
P |
۲/۰۶±۰/۸۸ |
۲/۲۲±۰/۷۸ |
۲/۸۹±۰/۵۱ |
۳/۰۰±/۹ |
LDL/HDL Before (Ratio) |
۲/۱۴±۰/۸۴ |
۲/۲۹±۰/۶۹ |
۲/۸۱±۰/۶۸ |
۳/۰۶±۰/۶۵ |
LDL/HDL after (Ratio) |
۰۸/۰ |
۰۷/۰ |
۰۸/۰- |
۰۶/۰ |
میزان تغییرات |
۲۶۴/۰ |
۵۹۳/۰ |
۶۹۰/۰ |
۶۷۱/۰ |
P |
۳/۵۹±۱/۰۱ |
۴/۰۱±۱/۱۰ |
۴/۶۷±۰/۷۸ |
۵/۲۵±۰/۸۶ |
Chol/HDL Before (Ratio) |
۳/۶۱±۰/۹۴ |
۳/۸۱±۰/۹۷ |
۴/۵۵±۱/۰۵ |
۵/۲۵±۰/۷۰ |
Chol/HDL after (Ratio) |
۰۲/۰ |
۲۰/۰- |
۱۲/۰- |
۰/۰ |
میزان تغییرات |
۸۲۳/۰ |
۳۳۹/۰ |
۶۵۲/۰ |
۸۴۷/۰ |
P |
جدول شماره۶ : میزان پروفایل لیپیدی خون قبل و بعد از مداخله خوراکی پودر تخم شنبلیله در هر دو گروه بر حسب سن |
زیر۳۶سال گروه کنترل |
بالای۳۶ سال گروه کنترل |
زیر۳۶ سال گروه مداخله |
بالای ۳۶ سال گروه مداخله |
|
۰۰/۳۹±۳۶/۴ |
۸۱/۴۵±۵۳/۱۱ |
۵۴/۴۲±۱۶/۱۱ |
۶۴/۴۳±۱۴/۹ |
HDL Before (mg/dl) |
۵۸/۴۱±۳۱/۷ |
۳۶/۴۵±۸۷/۱۰ |
۶۹/۴۰±۲۳/۶ |
۰۰/۴۵±۶۲/۸ |
HDL after (mg/dl) |
۵۸/۲ |
۴۵/۰- |
۸۵/۱- |
۶۴/۲ |
میزان تغییرات |
۱۲۶/۰ |
۷۳۹/۰ |
۲۸۱/۰ |
۲۱۱/۰ |
P |
۱۳/۹۹±۱۱/۳۲ |
۵۵/۸۹±۵۲/۲۴ |
۹۷/۱۱۹±۲۲/۲۶ |
۸۹/۱۳۷±۲۳/۳۱ |
LDL Before (mg/dl) |
۹۳/۱۰۰±۸۳/۲۵ |
۶۶/۹۰±۵۳/۲۵ |
۳۱/۱۱۶±۳۰/۲۳ |
۵۳/۱۳۲±۸۵/۲۸ |
LDL after (mg/dl) |
۱۸/۱ |
۱۱/۱ |
۶۶/۳- |
۳۶/۵- |
میزان تغییرات |
۳۱۴/۰ |
۰۳۲/۰ |
۰۸۸/۰ |
۰۸۵/۰ |
P |
۳۳/۱۶۲±۹۰/۳۵ |
۹۴/۱۵۶±۶۸/۲۷ |
۲۳/۲۰۷±۳۱/۲۰ |
۲۵/۲۱۷±۳۱/۲۴ |
Chol Before (mg/dl) |
۴۲/۱۵۸±۰۵/۴۱ |
۴۴/۱۵۹±۰۹/۲۶ |
۰۰/۲۰۱±۲۰/۱۵ |
۰۸/۲۱۲±۸۱/۲۱ |
Chol after (mg/dl) |
۹۱/۳- |
۵۰/۰- |
۲۲/۶- |
۱۷/۵- |
میزان تغییرات |
۷۵۶/۰ |
۶۳۳/۰ |
۰۲۴/۰ |
۰۶۵/۰ |
P |
۷۵/۱۲۴±۳۸/۳۰ |
۵۶/۱۱۹±۶۷/۶۰ |
۹۲/۲۳۲±۰۸/۸۷ |
۲۵/۱۸۹±۸۰/۷۱ |
TG Before (mg/dl) |
۶۷/۱۱۷±۷۵/۳۳ |
۰۶/۱۱۷±۷۸/۴۱ |
۴۲/۲۲۹±۱۴/۸۵ |
۰۸/۱۷۷±۱۵/۷۵ |
TG after (mg/dl) |
۰۸/۷- |
۵۰/۲ |
۵/۳- |
۱۷/۱۲- |
میزان تغییرات |
۱۲۰/۰ |
۲۶۲/۰ |
۳۶۹/۰ |
۰۷۳/۰ |
P |
جدول شماره۷: میزانFBS و نسبتهای آتروژنیک خون قبل و بعد از مداخله خوراکی پودر تخم شنبلیله در هر دو گروه بر حسب سن |
زیر۳۶سال گروه کنترل |
بالای۳۶ سال گروه کنترل |
زیر۳۶ سال گروه مداخله |
بالای ۳۶ سال گروه مداخله |
|
۳۴/۸±۶۷/۹۵ |
۸۷/۹۶±۰۴/۱۳ |
۹۲/۹۵±۰۶/۷ |
۹۵±۲۹/۴ |
FBS Before (mg/dl) |
۶۷/۹۲±۷۷/۹ |
۸۰/۹۴±۶۹/۱۰ |
۳۸/۹۴±۴۱/۸ |
۵۰/۹۱±۱۹/۵ |
FBS after (mg/dl) |
۳- |
۰۶/۲- |
۵۴/۱- |
۵/۴- |
میزان تغییرات |
۴۶۳/۰ |
۵۳۲/۰ |
۳۶۱/۰ |
۰۳۴/۰ |
P |
۲۱/۴±۹۸/۰ |
۶۲/۳±۱۰/۱ |
۹۵/۴±۹۹/۰ |
۱۶/۵±۷۳/۰ |
LDL/HDL Before (Ratio) |
۸۵/۳±۰۲/۱ |
۶۶/۳±۹۲/۰ |
۱۱/۵±۷۸/۰ |
۹۶/۴±۰۲/۱ |
LDL/HDL after (Ratio) |
۳۶/۰- |
۰۴/۰- |
۱۶/۰ |
۲/۰- |
میزان تغییرات |
۱۶۴/۰ |
۸۰۵/۰ |
۴۷۷/۰ |
۲۱۵/۰ |
P |
۲۱/۴±۹۸/۰ |
۶۲/۳±۱۰/۱ |
۹۵/۴±۹۹/۰ |
۱۶/۵±۷۳/۰ |
Chol/HDL Before (Ratio) |
۸۵/۳±۰۲/۱ |
۶۶/۳±۹۲/۰ |
۱۱/۵±۷۸/۰ |
۹۶/۴±۰۲/۱ |
Chol/HDL after (Ratio) |
۳۶/۰- |
۰۴/۰ |
۱۶/۰ |
۲/۰- |
میزان تغییرات |
۱۶۴/۰ |
۸۰۵/۰ |
۴۶۷/۰ |
۲۱۵/۰ |
P |
فصل پنجم :بحث ،نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
بحث :
شنبلیله در طب سنتی چین و هند سابقه ی مصرف طولانی مدت دارد و کاربردهای متعددی شامل تحریک زایمان ،هضم غذا و به عنوان یک عامل مهم در بهبود متابولیسم و سلامت داشته است. مطالعات اولیه بر روی حیوانات و احتمالا انسانها از احتمال تاثیر تخم شنبلیله بر روی کاهش چربی های خون حکایت دارد (Basch et al., 2003).{Basch, 2003 #11}
در مطالعه حاضر که جهت تاثیر پودر تخم شنبلیله بر روی چربی های خون طراحی شده بود ،نشان داد ه شد که پس از دو ماه مصرف روزانه پودر خوراکی به میزان ۵ گرم ،کاهش معنی داری بر روی FBS,LDL,Tchol,TG گروه مداخله حاصل شد.
موافق با بررسی ما نشان داده شده است که دانه های شنبلیله باعث کند شدن جذب چربی ها و قند شده و باعث تنطیم تولیدکلسترول در کبد می گردد، هر چندمکانیسم این اثر بطور کامل شناخته نشده است (Ridker, 1999) .
در مطالعه Muraki و همکاران نشان داده شد که شنبلیله باعث کاهش میزان لیپید در پلاسما و کبد شده که منجر به بهبود مقاومت به انسولین در موشهای با سندروم متابولیکی گردیده است (Muraki et al., 2012).
در مطالعه که توسط Starck در سال ۱۹۹۳ صورت گرفت ، اثر عصاره خشک اتانولی شنبلیله را برروی چربی خونی موش های دارای جیره غذایی افزایش دهنده کلسترول خون بررسی شد. آنها از عصاره خشک اتانولی چربی زدائی با دوز ۳۰ گرم بر کیلوگرم به مدت ۶ هفته استفاده کردند ، نتایج تحقیق آنها نشان داد که به صورت معنی داری کلسترول خون موش ها کاهش یافت. که این اثر را به ساپونین های شنبلیله ارتباط دادند (Stark & Zecharia ,1993).
موسی و همکاران در سال ۲۰۰۶ اثر پودر شنبلیله را برروی سطح سرمی قند و چربی های خون در ۳۰ بیمار دیابتی نوع ۲ بررسی کردند (مداخله-رژیم غذایی). آنها ۲۵ میلیگرم پودر شنبلیله به صورت دو مرتبه روزانه در طی بازه زمانی ۶ هفته به بیماران تجویز کردند. پس از بررسی سطح سرمی کلسترول،تری گلیسیرید و لیپوپروتینهای با وزن مولکولی کم(LDL) کاهش یافته بود، اما در سطح سرمی لیپوپروتینهای با وزن مولوکلی زیاد(HDL) تغییر محسوسی مشاهده نشده بود. در سطح سرمی گروه شاهد که پودر شنبلیله دریافت نکرده بودند، هیچ گونه تغییری برروی سطح سرمی قند خون و چربی خون در بیماران دیابتی نوع ۲ ایجاده نشده بود. به عبارت دیگر نتایج مطالعه فوق با مطالعه حاضر همخوانی دارد و موید آن است که پودر شنبلیله می تواند سبب کاهش چربی خون گردد (Moosa et al,2006) .
بوردیا و همکاران در سال ۱۹۹۷ اثر پودر شنبلیله را برروی سطح سرمی قند خون و چربی خون و تجمع پلاکت در بیماران مبتلا به مشکلات قلبی و عروقی بررسی کردند. آنها ۵/۲ گرم پودر شنبلیله به صورت دو مرتبه روزانه در طی بازه زمانی ۳ ماه به بیماران تجویز کردند. پس از بررسی سطح سرمی کلسترول،تری گلیسیرید و لیپوپروتینهای با وزن مولوکلی کم(LDL) کاهش یافته بود، اما در سطح سرمی لیپوپروتینهای با وزن مولوکلی زیاد(HDL) تغییر محسوسی مشاهده نشده بود. به عبارت دیگر نتایج مطالعه فوق با مطالعه حاضر همخوانی دارد وحاکی از آن است که پودر شنبلیله می تواند سبب کاهش چربی خون گردد (Bordia et al,1997).
سومیا و همکاران در سال ۱۹۹۹ اثر پودر شنبلیله را برروی سطح چربی خون ۲۰ فرد مبتلا به هاپرلیپیدمی بررسی کردند. آنها ۱۸ گرم پودر شنبلیله به صورت روزانه به بیماران تجویز کردند. پس از ۶ ماه بررسی سطح سرمی کلسترول، تری گلیسیرید و لیپوپروتئینهای با وزن مولوکلی کم(LDL) کاهش یافته بود، اما در سطح سرمی لیپوپروتئینهای با وزن مولوکلی زیاد(HDL) تغییر محسوسی مشاهده نشده بود. به عبارت دیگر نتایج مطالعه فوق با مطالعه حاضر همخوانی دارد وحاکی از آن است که پودر شنبلیله می تواند سبب کاهش چربی خون گردد. (Soemya et al., 1999)
در مطالعه ای که توسط Gupta و همکاران روی ۲۵ بیمار دیابتی صورت گرفت ،مشاهده شد که مصرف روزانه یک گرم عصاره هیدروالکلی دانه شنبلیله به مدت دو ماه ،میزان FBS,HDL و TG را بطور معنی داری کاهش داد (Gupta et al., 2001).
در مطالعه کساییان و همکاران ،۱۷ بیمار دیابتیک به مدت ۲ ماه روزانه ۱۰ گرم پودر دانه شنبلیله در دو نوبت دریافت می کردند در پایان مطالعه میزان TG FBS, بیماران کاهش معنی داری یافت ولی میزان HDL در طول مطالعه تغییر معنی داری نشان نداد. نتایج بدست آمده از مطالعه کساییان و همکاران با مطالعه حاضر همخوانی دارد (Kassaian et al, 2009) .
در مطالعه Prasanna بیمار هایپیرکلسترولمیک در سه گروه مورد بررسی قرار گرفتند. گروه کنترل روزانه ۵۰ گرم پلاسبو و گروه ۱ روزانه ۲۵ گرم پلاسبو به همراه ۲۵ گرم پودر دانه شنبلیله و گروه ۲ روزانه ۵۰ گرم پودر دانه شنبلیله در دو نوبت دریافت می نمودند پس از ۲۰ روز از شروع مطالعه میزان VLDL,TG و TC بطور معنی داری در گروه ۱ و ۲ نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود .( PRASANNA, 2000)
علاوه بر مطالعات ذکر شده که تخم شنبلیله و عصاره الکلی را بر روی پروفایل چربی های خون بررسی کرده اند Sharma و همکاران به مقایسه اثر درمانی شنبلیله و آترواستادین درخرگوش دچار هایپرلیپیدمی پرداختند نتایج بررسی های آنها نشان داد، آتورواستادین اثرات آنتی هیپرلیپیدمیک قوی تری داشته و بطور معنی داری سبب کاهش سطح سرمی کلسترول تام TG, LDL, و همچنین اندکس آتروژنیک LDL-c/HDL-c نسبت به شنبلیله شده همچنین افزایش معنی داری درHDL در گروه مصرف کننده شنبلیله در مقایسه با گروهی که آتورواستادین مصرف کردند وجود داشت. این افزایش معنی دار HDL با مطالعه حاضر همخوانی ندارد ( Sharma & Choudhary, 2014).
Belquith-Hardrich و همکاران نشان دادند که عصاره الکلی شنبلیله می تواند باعث کاهش کلسترول تام،تری گلیسیرید ،LDL کلسترول و همچنین افزایشHDL کلسترول در Rat شوند که مطالعه آنها در مقایسه با مطالعه حاضر بجز در مداخله افزایش HDL هم خوانی دارد. البته لازم به ذکر است که مطالعه آنها بر روی Rat انجام شده بود (Belguith-Hadriche et al.,2010)
در مطالعه Elmnan و همکاران تاثیر دانه شنبلیله بر میزان پروفایل لیپیدی و وزن گیری موشهای نژاد اسپار تاگوس بررسی شد. موشها به سه گروه تقسیم شدند و به ترتیب روزانه ۲۵، ۵۰ و ۷۵ درصد وزنی دانه شنبلیله به جیره غذایی آنها اضافه شد بعد ۱۲ هفته میزان TG,LDLدر هر سه گروه وابسته به دوز کاهش یافته بود همچنین میزان HDL موشها در هر سه گروه افزایش معنی داری یافت که این مورد با نتایج مطالعه ما همخوانی ندارد (Elmnan et al.,2012).
در مطالعه Memon و همکاران تاثیر ترکیب گیاهی سیاهدانه و شنبلیله در میزان TG,HDL بیماران دیابتی دریافت کننده گلی بنگلامید بررسی شد.۱۰۰ بیمار در دو گروه تقسیم شده گروه کنترل تنها درمان با گلی بنگلامید را ادامه دادند، گروه مداخله علاوه بر درمان با گلی بن گلامید ترکیب مساوی از سیاهدانه و شنبلیله را هم دریافت می نمودند نتایج مطالعه نشان داد که میزان HDL تنها در گروه مداخله افزایش یافت در صورتی که میزان TG در هر دو گروه تقریبا برابر بود نتایج مطالعه ذکر شده با مطالعه ما همخوانی ندارد(Memon et al.,2012) .
در مطالعه Albor و همکاران که روی موشها صورت گرفت، موشها در سه گروه کنترل سالم ،کنترل دیابتی و گروه دیابتی دریافت کننده پودر دانه شنبلیله بررسی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که در گروه مداخله شده با شنبلیله میزان TG,FBSو TC کاهش معنی داری یافت و همچنین در همین گروه میزان HDL افزایش معنی داری یافته بود که مغایر با نتایج مطالعه ما می باشد . ( Abor & Abd El Rahman,2014)
در مطالعه Pipelzade و همکاران تاثیر مصرف خوراکی پودر تخم شنبلیله و لواستادین در موشهای پیر بررسی شد. در این مطالعه موشها در سه گروه کنترل،گروه دریافت کننده لواستادین و گروه دریافت کننده دانه شنبلیله (۵۰۰mg/kg) به مدت ۸ هفته مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از افزایش معنی داری در HDL و کاهش معنی داری در TG و VLDL,LDL در دو گروه دریافت کننده لواستادین و شنبلیله بودند. نتایج مطالعه فوق در زمینه افزایش HDL با مطالعه ما همخوانی ندارد (Piperzadeh et al.,2003).
نتیجه گیری : مطالعه اخیر نشان داد که مصرف پودر دانه شنبلیله در کاهش چربی های خون بیماران هایپر لیپیدمیک موثر می باشد.
پیشنهادات :
اگر چه تخم شنبلیله توانست به شکل معنی داری باعث کاهش چربی ها در این مطالعه گردد ولی این افراد در طیف بالینی بودند که نیازی به درمان دارویی نداشتند و در مواردی سطح چربی های خون افراد در محدوده درمانی قرار دارد در مداخله استفاده از شنبلیله به تنهایی باید با تردید نگریست.شاید بتوان گفت مصرف شنبلیله در دوزهای بالاتر منجر به کاهش بیشتر چربی ها شده و بعنوان درمان قابل استفاده باشد که نیاز به مطالعات تکمیلی دارد.
مصرف تخم شنبلیله بصورت پودر بعلت طعم تلخ آن مشکل بود و قابل پذیرش برای افراد نبوده به این دلیل در مطالعات آتی باید با توجه به این مهم در صدد تهیه شکل کپسول یا قرص شنبلیله بود تا به راحتی قابل مصرف باشد. به نظر میرسد تهیه عصاره شنبلیله می تواند تا حدودی مشکل طعم تلخ و عدم پذیرش آن را برطرف سازد.
Reference :
Abor, M. Abd El Rahman, M.(2014). “Hypoglycemic and Hypolipidemic Effect of Fenugreek in Different Forms on Experimental Rats.” World Applied Sciences Journal 29 (7): 835-841.
Al-Habori, M. Al-Aghbari, A. & Al-Mamary, M. (1998). “Effects of fenugreek seeds and its extracts on plasma lipid profile a study on rabbits." Phytotherapy Reearchs (۱۲): ۵۷۲- ۵۷۵٫
Basch, E. Ulbricht, C. Kuo, G. Szapary, P. & Smith, M. (2003).” Therapeutic
applications of fenugreek". Alternative Medicine Reveiw 8(1): 20-27.
Belguith-Hadriche, O. Bouaziz, M. Jamoussi, K. El Feki, A. Sayadi, S. & Makni-Ayedi, F. (2010). “Lipid lowering and antioxidant effects of an ethyl acetate extract of fenugreek seeds in high cholesterol fed rats". Journal of Agricultural and Food Chemistery 58(8): 2116-2122.
Boudi, B. Chowdury, H. & James, L. (2006).” Causes and treatment of atherosclerosis". Annals of Internal Medicine ۱۴۳(۱۱): ۲۳-۹٫
Bordia, A. Verma, S. K. & Srivastava, K. C. (1997). “Effect of ginger (Zingiber officinale Rosc.) and fenugreek (Trigonella foenumgraecum L.) on blood lipids, blood sugar and platelet aggregation in patients with coronary artery disease.” Prostaglandins Leukot Essent Fatty Acids 56(5), 379-384.
Delfan, B. Esmaeli dahaj, M. Jaefari, M. & Rashidi pour, M. (2010). “The effect of germinated fenugreek seeds and clofibrat on blood cholesterol level and aortic fatty streak in rabbit". Yafteh 11(5): 5-13.(In Presian)
Denke, M. & Grundy, S. (1996). Dyslipoproteinemias atherosclerosis. In: Smith, T. dietary therapy. 10th ed.Whashington : Saunders;p.386-402.
Dini, M. (2006). Scientific name of medicinal plants used in traditional medicine. Tehran: Forest and Rangeland Research Institute Publication;p.24-31.(In Persian).
Elmnan, A. Balgees, A. Mangara, J.(2012).” Effect of Fenugreek (Trigonella foenm greacum) Seed Dietary Levels on Lipid Profile and Body Weight Gain of Rats”. Pakistan Journal of Nutrition 11 (11):1004-1008.
Ghanadi, A. (2005). Iranian Herbal Pharmacopiea. Tehran: Ministry of Health;p.13-17. (In Persian)
Ghorbani, A. Shafiee-Nick, R .Rakhshandeh, H. Borji, A. (2013)Antihyperlipidemic effect of a polyherbal mixture in streptozotocin-induced diabetic rats.Journal of Lipids 2013;2013:675759. doi: 10.1155/2013/675759.
Goodman, L. S. Hardman, J. G. Limbird, L. E. & Gilman, A. G. (2001). Goodman & Gilman’s the pharmacological basis of therapeutics.10th ed. New York: McGraw-Hill;p.79-84.
Gruenwald, J. & Fleming, T. (1998). PDR for herbal medicines.1st ed. Montrale: Medical economic company Inc;p.19-23.
Gupta, A. Gupta, R. & Lal, B. (2001).” Effect of Trigonella foenum-graecum (fenugreek) seeds on glycaemic control and insulin resistance in type 2 diabetes mellitus a double blind placebo controlled study.”Journal of Association Physicians India 49:1051-1061.
Hasani-Ranjbar, S1. Nayebi, N. Moradi, L. Mehri, A. Larijani, B. Abdollahi, M.(2010) The efficacy and safety of herbal medicines used in the treatment of hyperlipidemia; a systematic review.Current pharmaceutical design 16(26):2935-47.
Hasanzade, E. Rezazade, S. Shamsa, f. Dolatabadi, R. & Zarin ghalam, J. (2010).” A review of medical and phytochemical properties of fenugreek." Journal of Medical Plants 34(9): 17-23. (In Persian)