در تحقیق حاضر آموزش فلسفه به معنای (عام) تفکر مورد توجه است. پس از قبول تفکر انتقادی و خلاق، فلسفیدن، سنجش دقیق تفکر به عنوان وجوه اصلی آن برای تفکر و تبیین مولفه های آن، اقدام به طراحی مصاحبه ای برای سنجش میزان احساس نیاز در میان اساتید و دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های دولتی تهران(خصوصا دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت) از جهت بررسی ضرورت کرده و پس از آن وجود امکانات مورد نیاز برای چنین آموزشی مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق به طور خاص به دنبال تبیین ضرورت توجه به آموزش فلسفه نیسبوده و تین امر را در گروه ارائه تعریفی شفاف از فلسفه و بررسی ضرورت و امکان آموزش آن می پردازد و حتی در صورت امکان نگاهی به چگونگی آن دارد، اگر چه برای ورود به بحث به آرا و نظرات بعضی از فلاسفه، دانشمندان و پژوهشگران در ضرورت و نیاز به آموزش فلسفه به صورت عام توجه می شود و از این بین مسائل بعدی لحاظ می گردد. آن چه مورد توجه است بررسی ضرورت و امکان چنین آموزشی برای دانشجویان غیرعلوم انسانی دانشگاه های دولتی تهران است که به روش مصاحبه انجام می شود.
نکته قابل توجه این است که می توان وجوه امکان اعم از برنامه درسی، محتوا، استاد و روش تدریس و … مورد بررسی قرار داد و در مصاحبه لحاظ نمود اما با توجه به اینکه قصد اصلی این پژوهش پرداختن به ضرورت و امکان با نگاهی بنیادی و تولیدی است از این امر اجتناب می گردد، تا مصاحبه شوندگان ضمن بیان عمق نقطه نظرات خود به دسته بندی وجوه ضرورت و امکان این موضوع بپردازند. به همین خاطر ما در طی فرایند مصاحبه با بیان کلیات بیشتر به دسته بندی، تحلیل و جمع بندی نظرات مصاحبه شوند گان می پردازیم.
در این بین ما ۵ گام داریم. در مرحله اول به بررسی تعاریف موجود از فلسفه پرداخته می شود. از طرفی متناسب با فلسفه در مبانی پژوهش می بایست منظور ما از آموزش فلسفه، رسیدن به یکسری قاعده کلی فلسفه است، یا آموزش مکاتب فلسفی یا به عبارتی نگاه فلسفی فیلسوفان به تفکیک هر فیلسوف(به عبارتی نظر افلاطون پیرامون تعریف و چیستی فلسفه چیست؟) و یا به عبارت دیگر پرداختن به موضوعاتی چون ذهنیت فلسفی، فلسفیدن، ژرف اندیشی، تفکر فلسفی و فعال(به فرض مثال می توان به مغالطات موجود در حوزه منطق نیز در این مورد اشاره نمود.) مشخص گردد. مرحله دوم بایستی به همچنین رسیدن به تعریفی به جا از آموزش فلسفه و بررسی تاریخی آموزش فلسفه . در مرحله سوم بایستی جایگاه آموزش فلسفه را در ساختار کنونی آموزش عالی و اینکه در سطح جهانی و خصوصا سطح ملی تا چه اندازه به این موضوع پرداخته شده است و مشخصا تا چه میزان به رشته های غیر علوم انسانی موضوع فلسفه آموزش داده شده است. در مرحله چهارم بایستی از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به بحث پیرامون ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی بپردازیم و وجوه آن را بشناسیم در مرحله پنجم ضمن تحلیل محتوای مصاحبه ها و کد گذاری آن ها به نتایج روشن برای این عنوان برسیم.
ما ابتدا می بایست به تعریف ضرورت و امکان و بیان جوانب آن بپردازیم. در این بی می توان به مولفه های زیر رسید.
شکل۲-۳: ساختارانجام پژوهش
روش پژوهش
روش انجام پژوهش
به طور کلی تحقیق موجود از نظر هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش زمینه ای(کیفی) می باشد. روش زمینه ای از دسته روش های کیفی برای بررسی محتوا و تحلیل و نظریه پردازی از محتوای(متون نظری و مصاحبه پیاده شده) موجود می باشد. ما در این روش سعی داریم ابتدا به بررسی مبانی نظری پرداخته و اطلاعات لازم را جمع آوری نماییم و سرانجام در بستری از مبانی نظری به شکل زیر عمل نماییم:
توصیف پدیده آموزش فلسفه در دانشگاه: چون از این موضوع اطلاع کافی برای بررسی آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی در دانشگاه موجود نمی باشد، از این تحقیق برای شناخت بیشتر استفاده می شود.
تدوین فرضیه: جمع آوری داده های جامع با روش کیفی می تواند موجب ایجاد فرضیه شود. فرضیه از دل متون نظری حاصل می شود که در مصاحبه از صاحبنظران دخیل نمی گردد، ولیکن در رسیدن به نظریه لحاظ می شود.
درک ارتباط میان پدیده ها و فرآیندها: از طریق مصاحبه و تحلیل آن، مفاهیم، مقولات و گزاره ها..
و سرانجام ایجاد نظریه.
پدیده آموزش فلسفه به دانشجویان از دسته مسائلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و پژوهش حاضر سعی در بررسی دقیق این مساله دارد. از طرفی بایستی با جامعیت به این موضوع پرداخته شود. برای این پرداختن و رسیدن به نگاهی نو باید به روشی پرداخت که بتواند از دل داده ها نظریات را استخراج نمود.
جامعه آماری و روش انتخاب نمونه
جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه متخصین و اعضای هیئت علمی موضوع آموزش فلسفه در دانشگاه ها می باشند. در این پژوهش روش نمونه گیری هدفمند و نظری به صورت توام استفاده شده است.
تعداد نمونه در این پژوهش ۱۵ نفر از اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش فلسفه می باشد که با توجه به حوزه کاری، تخصص علمی و پژوهشی، پژوهش هایی که انجام گرفته و با توجه به برگزاری دوره های تخصصی که انجام داده اند انتخاب گردیده اند.
که البته عدم قطعیت برای تعداد نمونه تا وقتی که داده های حاصل از مصاحبه به تکرار برسند، وجود خواهد داشت. علت این انتخاب بررسی کیفی و دقیق موضوع و مصاحبه ها تا زمانی که به اشباع نظری برسیم صورت می پذیرد.
بنابراین نمونه های ما در این پژوهش همان جامعه ماست که شامل کلیه متخصین و اعضای هیئت علمی در موضوع آموزش فلسفه در دانشگاه های کشور می باشند. . داده ها به قطعیت اشباع نظری رسید. نمونه ما به علت تعداد کم جامعه ما همان جامعه ما می باشد که اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش فلسفه می باشند.
جدول۳-۱: مشخصات نمونه(متخصصین فن)
ردیف | نام ونام خانوادگی استاد | نام دانشگاه | میزان تحصیلات | رشته تحصیلی | گرایش |
۱ | خسرو باقری | تهران | استاد | فلسفه تعلیم و تربیت | |
۲ | نرگس سجادیه | تهران | استادیار | فلسفه تعلیم و تربیت | |
۳ | سید مهدی سجادی | تربیت مدرس | دانشیار | فلسفه تعلیم و تربیت |
[یکشنبه 1400-08-16] [ 05:52:00 ق.ظ ]
|