کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



در تحقیق حاضر آموزش فلسفه به معنای (عام) تفکر مورد توجه است. پس از قبول تفکر انتقادی و خلاق، فلسفیدن، سنجش دقیق تفکر به عنوان وجوه اصلی آن برای تفکر و تبیین مولفه های آن، اقدام به طراحی مصاحبه ای برای سنجش میزان احساس نیاز در میان اساتید و دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های دولتی تهران(خصوصا دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت) از جهت بررسی ضرورت کرده و پس از آن وجود امکانات مورد نیاز برای چنین آموزشی مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق به طور خاص به دنبال تبیین ضرورت توجه به آموزش فلسفه نیسبوده و تین امر را در گروه ارائه تعریفی شفاف از فلسفه و بررسی ضرورت و امکان آموزش آن می پردازد و حتی در صورت امکان نگاهی به چگونگی آن دارد، اگر چه برای ورود به بحث به آرا و نظرات بعضی از فلاسفه، دانشمندان و پژوهشگران در ضرورت و نیاز به آموزش فلسفه به صورت عام توجه می شود و از این بین مسائل بعدی لحاظ می گردد. آن چه مورد توجه است بررسی ضرورت و امکان چنین آموزشی برای دانشجویان غیرعلوم انسانی دانشگاه های دولتی تهران است که به روش مصاحبه انجام می شود.
مقاله - پروژه
نکته قابل توجه این است که می توان وجوه امکان اعم از برنامه درسی، محتوا، استاد و روش تدریس و … مورد بررسی قرار داد و در مصاحبه لحاظ نمود اما با توجه به اینکه قصد اصلی این پژوهش پرداختن به ضرورت و امکان با نگاهی بنیادی و تولیدی است از این امر اجتناب می گردد، تا مصاحبه شوندگان ضمن بیان عمق نقطه نظرات خود به دسته بندی وجوه ضرورت و امکان این موضوع بپردازند. به همین خاطر ما در طی فرایند مصاحبه با بیان کلیات بیشتر به دسته بندی، تحلیل و جمع بندی نظرات مصاحبه شوند گان می پردازیم.
در این بین ما ۵ گام داریم. در مرحله اول به بررسی تعاریف موجود از فلسفه پرداخته می شود. از طرفی متناسب با فلسفه در مبانی پژوهش می بایست منظور ما از آموزش فلسفه، رسیدن به یکسری قاعده کلی فلسفه است، یا آموزش مکاتب فلسفی یا به عبارتی نگاه فلسفی فیلسوفان به تفکیک هر فیلسوف(به عبارتی نظر افلاطون پیرامون تعریف و چیستی فلسفه چیست؟) و یا به عبارت دیگر پرداختن به موضوعاتی چون ذهنیت فلسفی، فلسفیدن، ژرف اندیشی، تفکر فلسفی و فعال(به فرض مثال می توان به مغالطات موجود در حوزه منطق نیز در این مورد اشاره نمود.) مشخص گردد. مرحله دوم بایستی به همچنین رسیدن به تعریفی به جا از آموزش فلسفه و بررسی تاریخی آموزش فلسفه . در مرحله سوم بایستی جایگاه آموزش فلسفه را در ساختار کنونی آموزش عالی و اینکه در سطح جهانی و خصوصا سطح ملی تا چه اندازه به این موضوع پرداخته شده است و مشخصا تا چه میزان به رشته های غیر علوم انسانی موضوع فلسفه آموزش داده شده است. در مرحله چهارم بایستی از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته به بحث پیرامون ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی بپردازیم و وجوه آن را بشناسیم در مرحله پنجم ضمن تحلیل محتوای مصاحبه ها و کد گذاری آن ها به نتایج روشن برای این عنوان برسیم.
ما ابتدا می بایست به تعریف ضرورت و امکان و بیان جوانب آن بپردازیم. در این بی می توان به مولفه های زیر رسید.
شکل۲-۳: ساختارانجام پژوهش
روش پژوهش
روش انجام پژوهش
به طور کلی تحقیق موجود از نظر هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش زمینه ای(کیفی) می باشد. روش زمینه ای از دسته روش های کیفی برای بررسی محتوا و تحلیل و نظریه پردازی از محتوای(متون نظری و مصاحبه پیاده شده) موجود می باشد. ما در این روش سعی داریم ابتدا به بررسی مبانی نظری پرداخته و اطلاعات لازم را جمع آوری نماییم و سرانجام در بستری از مبانی نظری به شکل زیر عمل نماییم:
توصیف پدیده آموزش فلسفه در دانشگاه: چون از این موضوع اطلاع کافی برای بررسی آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی در دانشگاه موجود نمی باشد، از این تحقیق برای شناخت بیشتر استفاده می شود.
تدوین فرضیه: جمع آوری داده های جامع با روش کیفی می تواند موجب ایجاد فرضیه شود. فرضیه از دل متون نظری حاصل می شود که در مصاحبه از صاحبنظران دخیل نمی گردد، ولیکن در رسیدن به نظریه لحاظ می شود.
درک ارتباط میان پدیده ها و فرآیندها: از طریق مصاحبه و تحلیل آن، مفاهیم، مقولات و گزاره ها..
و سرانجام ایجاد نظریه.
پدیده آموزش فلسفه به دانشجویان از دسته مسائلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است و پژوهش حاضر سعی در بررسی دقیق این مساله دارد. از طرفی بایستی با جامعیت به این موضوع پرداخته شود. برای این پرداختن و رسیدن به نگاهی نو باید به روشی پرداخت که بتواند از دل داده ها نظریات را استخراج نمود.
جامعه آماری و روش انتخاب نمونه
جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه متخصین و اعضای هیئت علمی موضوع آموزش فلسفه در دانشگاه ها می باشند. در این پژوهش روش نمونه گیری هدفمند و نظری به صورت توام استفاده شده است.
تعداد نمونه در این پژوهش ۱۵ نفر از اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش فلسفه می باشد که با توجه به حوزه کاری، تخصص علمی و پژوهشی، پژوهش هایی که انجام گرفته و با توجه به برگزاری دوره های تخصصی که انجام داده اند انتخاب گردیده اند.
که البته عدم قطعیت برای تعداد نمونه تا وقتی که داده های حاصل از مصاحبه به تکرار برسند، وجود خواهد داشت. علت این انتخاب بررسی کیفی و دقیق موضوع و مصاحبه ها تا زمانی که به اشباع نظری برسیم صورت می پذیرد.
بنابراین نمونه های ما در این پژوهش همان جامعه ماست که شامل کلیه متخصین و اعضای هیئت علمی در موضوع آموزش فلسفه در دانشگاه های کشور می باشند. . داده ها به قطعیت اشباع نظری رسید. نمونه ما به علت تعداد کم جامعه ما همان جامعه ما می باشد که اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش فلسفه می باشند.
جدول۳-۱: مشخصات نمونه(متخصصین فن)

 

ردیف نام ونام خانوادگی استاد نام دانشگاه میزان تحصیلات رشته تحصیلی گرایش
۱ خسرو باقری تهران استاد فلسفه تعلیم و تربیت  
۲ نرگس سجادیه تهران استادیار فلسفه تعلیم و تربیت  
۳ سید مهدی سجادی تربیت مدرس دانشیار فلسفه تعلیم و تربیت  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-16] [ 05:52:00 ق.ظ ]




در حرکت یک روبات بسیار مهم است که از برخورد آن با موانع جلوگیری به عمل آورده شود. لذا باید توسط حسگر‌هایی فرامین وجود موانع به کنترل‌کننده ارسال شده و توسط الگوریتم مربوط به بخش مورد نظر حرکت روبات تغییر داده شود. برای بررسی مساله اجتناب از برخورد با موانع از ایده روش تصویر فازی که برخاسته از رفتار کنترلی عکس العملی است استفاده می‌شود. ربات هنگام روبرویی با مانع به چپ یا راست تغییر جهت می‌دهد. برای اینکه ربات بتواند از نقطه شروع به نقطه پایان بدون برخود با مانع برسد، لازم است که در هر لحظه داده های ورودی زیر را از محیط دریافت کند:
دانلود پایان نامه
فاصله ربات تا هدف
زاویه بین ربات تا هدف
فاصله ربات تا مانع
زاویه بین ربات تا مانع
لذا قواعدی که برای این منظور استفاده می شود به صورت زیر است:
برای رسیدن به هدف کنترل لازم است یک کنترل کننده فازی برای رسیدن به مانع با موتور استنتاج به دست آمده درروش کنترل موقعیت در نظر گرفته شود. این کنترل کننده بایستی عملی تولید کند که هنگام روبرو شدن با مانع از آن دور شود. این عمل می تواند ایجاد منفی زاویه فرمانش مورد نیاز برای هدایت ربات به سوی مانع باشد.
برای جلوگیری از واگرا شدن موقعیت ربات از نقطه هدف، زاویه فرمانش نهایی ربات ترکیبی از دو عمل زیر است:
۱- نخست کنترل کننده فازی، زاویه فرمانش مورد نیاز برای هدایت ربات به سوی هدف را محاسبه می کند.
۲- سپس کنترل کننده فازی، منفی زاویه فرمانش مورد نیاز برای هدایت ربات به سوی مانع را محاسبه می کند.
مدول اجتناب از برخورد با مانع هنگامی فعال میشود که دو شرط زیر ارضا شوند:

که فاصله تاثیر و جهت ناحیه تاثیر است. این دو کمیت حدود ناحیه تشخیص را که به شکل مخروط است، تعیین می کند.
هر شی که ناحیه مخروطی صادر شده از ربات قرار داشته باشد می تواند به وسیله سنسورهای نصب شده در جلوی ربات تشخیص داده شود. کنترل کننده فازی مانع هنگامی فعال می شود که ربات به ناحیه تشخیص وارد شود. هنگامی که خطر برخورد با مانع وجود نداشته باشد، کنترل کننده مانع غیر فعال شده و ربات تنها تحت تاثیر کنترل کننده هدف به سمت هدف حرکت می کند. برای بدست آوردن زاویه فرمانش مناسب از نافازی سازی ارتفاع استفاده شده است.
فرض می کنیم که درربات در یک لحظه ۸ قاعده متوالی به صورت همزمان آتش شوند.
در توابع عضویت خروجی به دست آمده که مربوط به کنترل کننده مانع است، برای اینکه برخورد با مانع رخ ندهد، تصویر توابع عضویت نسبت به محور عمودی به دست می آید.
در نهایت توابع عضویت خروجی به صورت زیر محاسبه می شوند.
در صورتی که از نافازی سازی ارتفاع برای تعیین زاویه فرمانش نهایی ربات استفاده کنیم، با توجه به توابع عضویت به دست آمده، خروجی کنترل کننده فازی زاویه ای است که باعث انحراف ربات به سمت راست می شود.
فصل چهارم
طراحی کنترل‌کننده‌ مبتنی بر محاسبات نرم
تکنیک‌های محاسبات نرم
محاسبات نرم، مجموعه‌ای از روش منطق فازی، شبکه‌های عصبی و روش‌های محاسبات تکاملی، به عنوان روشی ثابت شده در نقش ابزاری قدرتمند برای اضافه کردن استقلال به بسیاری از سیستم‌های پیچیده محسوب می‌گردد[[۷۱]]. این روش محاسبات نرم و کنترل کلاسیک برتری زیادی به روش‌های کلاسیک دارد. این روش در ابعاد مختلف، از جمله سادگی الگوریتم و تحمل عدم دقت نسبت به روش‌های دیگر انعطاف پذیرتر می‌باشد. معاملات کنترل فازی به طور موثر با محیط‌های پر نویز و غیر دقیق قابل سازگار است. دانش از سمت انسانِ اپراتور به قوانین کنترل فازی محیط انتقال می‌یابد. این سیستم نیرومندی و توان خود را در برابر نویز و پارامترهای دیگر افزایش می دهد تا تغییرات را آنالیز کند. بررسی کارهای محققان در تجزیه و تحلیل و طراحی روش سیستم های کنترل فازی بر اساس مدل ارائه شده نشان از قدرت بالای این نوع سیستم‌ها می‌باشد [[۷۲]].
اعتقاد بر این است که روش های فازی مختلفی همچون تاکاگی-سوگنو یک رویکرد سیستماتیک به تجزیه و تحلیل و طراحی مدل مبتنی بر سیستم های فازی ارائه می‌دهد که منجر به تولید و ساخت کنترل کننده فازی می‌گردد. ترکیبی از روش‌های منطق فازی، شبکه‌های عصبی، و سایر الگوریتم‌های کنترل شناخته شده، روش‌هایی امیدوار کننده برای توسعه کنترل کننده‌های هوشمند برای کنترل سیستم‌های دینامیکی با ساختارهایی پیچیده ارائه نموده است [[۷۳]][[۷۴]].
شبکه‌های عصبی توانایی یادگیری با بهره گرفتن از الگوریتم بهینه سازی غیر خطی مانند روش آموزش پس انتشار خطا و بسیاری دیگر از الگوریتم های یادگیری سریع از جمله روش لونبرگ-مارکوارت را فراهم می کند. همچنین نشان داده شده است که شبکه‌های عصبی به خوبی از عهده کنترل سیستم‌های پیچیده دینامیکی بر می‌آید[۱].
اصل و اساس شبکه‌های عصبی، بر روی آموزش و قدرت تقریب زنی از توابع استوار است. عملکرد بر اساس قابلیت ویژگی‌های یادگیری، عملکرد کنترل کننده‌های عصبی را در یک محیط دارای تغییرات عملیاتی، وجه تمایز آن از سایر کنترل کننده‌های کلاسیک با ساختار و پارامتر ثابت بوده و در نتیجه آن را قادر به ارائه نتایج بهتر نموده است. مروری جامع در کارها و تحقیقات حوزه کنترل کننده‌های عصبی در [[۷۵]و[۷۶]] انجام شده است. استفاده از الگوریتم های ژنتیک نیز برای بهینه سازی پارامترهای انواع مختلف از کنترل کننده‌ها توصیه شده است. شبکه‌های عصبی و الگوریتم ژنتیک معمولاً با منطق‌های فازی ترکیب شوند تا سازگاری سیستم و قابلیت یادگیری آن را تا حد زیادی بهبود می‌بخشد [۱]. ترکیب سیستم‌های فازی جهت پذیرش ورودی‌های دارای عدم قطعیت با شبکه‌های عصبی جهت بهبود قابلیت آموزش سیستم جهت ساخت کنترل کننده‌ها عمومیت بالایی داشته و عنوان تحقیقی بسیاری از محققان گشته است[۱،[۷۷]،[۷۸]]. با توجه با این توضیحات مشخص می‌شود که روش‌های ارائه شده توسط SC می‌تواند طراحی‌های مناسبی جهت طراحی و پیاده‌سازی سیستم‌های کنترل هوشمند ارائه دهد. کاربردهای علم روباتیک از جمله حوزه‌هایی است که در آن از روش‌های محاسبات نرم جهت کنترل عملکرد و حرکات روبات به وفور استفاده می‌شود [[۷۹]،[۸۰]،[۸۱]].
مسأله کنترل ربات، سیستم‌هایی به شدت غیر خطی، کوپل شده[۸۲] و متغیر با زمان می‌باشند. بنابراین، بدت آوردن یک رابطه ریاضی صریح ودقیق برای کنترل عملکرد آن بسیار مشکل می‌باشد که تقریبا دست یابی به جزئیات آن توسط تکنیک‌های متداول غیر ممکن می کند. مشکلات کنترلی متداول همچون، عدم تحریک به موقع، طبیعت پارامتر‌های توزیع شده[۸۳] سیستم، رفتار غیر مینیمم فازی و انعطاف اتصالات داخلی و اثرات جبران‌سازی‌های حالت سخت[۸۴]، به هنگام کنترل روبات‌های انعطاف‌پذیر تأثیر گذار می‌باشد [[۸۵]][[۸۶]]. تعداد زیادی از تحقیقات و بررسی‌ها در سال‌های اخیر روش‌هایی از محاسبات نرم همچون منطق فازی و تکنیک‌های طراحی شبکه‌های عصبی را برای بهبود کنترل‌کننده‌های انعطاف‌پذیر معرفی کرده‌اند [[۸۷]]. برای نمونه کنترل وضعیت پیک کنترل کننده تک لینک انعطاف پذیر، توسط شبکه عصبی و کنترلر فازی با موفقیت صورت پذیرفته است. کنترل یک کنترل‌کننده انعطاف پذیر توسط روش‌های عصبی-فازی با تنظیم ضرایب وزندار کنترل‌کننده منطق فاز[۸۸]، توسط یک شبکه شناسایی بازگشتی[۸۹] (RIN) پویا محقق می‌شود، به نحوی که کنترل‌کننده می‌تواند بدون داشتن دانشی راجع به سیستم کنترل داشته باشد. یک کنترل بهینه هوشمند برای کنترل بازوی یک ربات انعطاف پذیر غیر خطی توسط یک روش فازی-عصبی در [[۹۰]] با بهره گرفتن از یک سرو مترو سنکرون آهنربای دائم ارائه شده است. روش ارائه شده در سیستم هوشمند بهینه‌شده، شامل یک کنترلر هوشمند برای مینیمم کردن شاخص‌های عملکرد مربعات و یک کنترل کننده عصبی فازی برای آموزش رفتار غیر خطی انعطاف پذیر پویا به همراه یک الگوریتم تخمین وفقی برای تولید یک کنترل نیرومند جهت جبران خطای تخمین RIN، بود. کنترلر هوشمند پیشنهاد شده، در هردو حوزه شبیه‌سازی و پیاده‌سازی ارائه شده بود [[۹۱]]. در [[۹۲]] یک کنترلر فازی برای روبات با سه-لینک که شامل دو لینک سخت و یک لینک انعطافی توسعه داده شده است. طراحی این کنترل‌کننده بر مبنای تحلیل فازی لیاپانوف[۹۳] می‌باشد که در آن تابع کاندید لیاپانوف برای کنترل قواعد فازی انتخاب شده است.
اساس و قاعده یک کنترل عصبی مبتنی بر قدرت یادگیری و تقریب توابع می‌باشد. ویژگی یادگیری در سیستم‌های کنترلی عصبی، در یک محیط عملکردی متغیر، آن را از کنترل کننده کلاسیک متمایز می‌کند، بنابراین باعث بهبود نتایج حاصله می‌گردد. در [۲۵-۲۸] یک مطالعه جامع بر روی کنترل‌های عصبی صورت گرفته است و استفاده از الگوریتم ژنتیک برای بهبود پارامتر‌های انواع کنترلر‌ها در مراجع [۱] و [۲۳] بررسی شده است. شبکه‌های عصبی و الگوریتم ژنتیک همچنین با منطق فازی ترکیب شده‌اند تا قابلیت وفقی سازی در آموزش شبکه خود افزایش دهند [۱]. ترکیب منطق فازی و شبکه‌های عصبی برای شکل دادن یک سیستم کنترل هوشمند، یک روش قابل پیاده‌سازی می‌باشد که تبدیل به یک موضوع همه‌گیر میان محققان گشته است. روش‌های محاسبات نرم با موفقیت بسیاری در حال گسترش بوده و روش‌ها متنوعی را برای کنترل ادوات متحرک ارائه نموده است که یکی از این روش‌ها کنترل بازخورد متناسب با مشتق و شتاب می‌باشد که در ادامه توضیح داده می‌شود.
کنترل بازخورد متناسب با مشتق و شتاب
شکل ‏۳‑۱ ساختار مشتق متناسب و کنترل بازخورد شتاب(PDAC[94]) را برای تنظیم نوک موقعیت کنترل چند لینک قابل انعطاف نشان می‌دهد.

شکل ‏۴‑۱: ساختار متناسب کنترلر مشتق شده و شتاب
ساختار کنترل حلقه لینکi ام با بهره گرفتن از سه متغیر به دست آمده از کنترل معین می‌گردد که عبارتند از: زاویه مشترک iɵ، نرخ آن که با نشان داده می‌شود و پیک شتاپ[۹۵]، ati. ، آتی حلقه بسته چند لینک سیستم کنترل انعطاف پذیر با بهره گرفتن از کنترل نفر پایدار است [[۹۶]]. سیستم کنترل انعطاف پذیر متشکل از چند لینک حلقه بسته، توسط بکارگیری از n سیگنال کنترل گشتاور پایدار می‌گردد که توسط معادله زیر محاسبه می‌گردند:
(۴-۱)  i = 1,2,…,n ,
که در این رابطه τ متغیر مصنوعی از زمان، ati­ سیگنال پیک شتاب از لینک iام، θdi و θi به ترتیب اتصال واقعی و اتصال مطلوب در اتصال iام، ui گشتاور تولید شده توسط iامین فعال کننده، kpi و kvi به ترتیب گین کنترلی متناسب و مشتقی و kai معرف گین کنترلی مرتبط با پیک شتاب می‌باشد. در این معادله فرض می‌شود که kpi و kvi و ati­ مقادیر مثبت غیر صفر می‌باشند.
معادله‌ای که به معادله لیاپانوف معروف است توسط رابطه زیر نشان داده می‌شود [[۹۷]]:

 

(۴-۲) Lv = Ek + Ep + ۰٫۵kpii(t) – θdi]2 + ۰٫۵kai.ati(t)[2

که در آن Ek، Ep

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




۲-۵- تعریف شخصیت:
صاحب نظران حوزه شخصیّت و روان شناسی از کلمۀ شخصیّت تعریفهای گوناگونی ارائه داده اند. از نظر ریشه ای، گفته شده است که کلمۀ شخصیّت که معادل کلمۀ Personality انگلیسی است درحقیقت از ریشه لاتین Persona گرفته شده که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحاً اشاره بر این مطلب دارد که شخصیّت هرکس ماسکی است که او بر چهرۀ خود می زند تا وجه تمیز او از دیگران باشد.
هیلگارد» (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد می‌شوندتعریف می‌کنند.
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق می‌شود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله می‌توان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق می‌شود (شولتز،۱۳۸۴).
شخصیت از دیدگاه مردم: واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع صفت اخلاقی یا برجسته است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر می‌شود مثلا وقتی گفته نمی‌شود «او با شخصیت است. »یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که می‌تواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان پرورش شخصیت تبلیغ و دایر می‌شود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بی‌شخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران راتحت تاثیر قرار می دهد اما در جهت منفی. شخصیت از دیدگاه روانشناسی: دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاه های «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروه های «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک ،نظریه روانکاوی نوین ،نظریه انسان گرایی، نظریه شناختی  ، نظریه یادگیری اجتماعی  و …  در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است(کریمی،۱۳۸۶).
۲-۶- ویژگیهای شخصیت:
نظر به اینکه شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می‌سازد.می توان عنوان داشت که شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی می‌ماند. روان‌شناسان شخصیت، ویژگی‌های یگانه افراد و نیز مشابهت‌ها بین گروه‌هایی از افراد را مورد مطالعه قرار می‌دهند. بنابراین، توجه به شخصیت افراد و تمایز قائل شدن بین افراد بر اساس ویژگیهای شخصیتی آنان طی قرنهای متمادی همواره مورد بحث بوده است. اگر رجوعی به نظریات داشته باشیم خواهیم دید که ویژگیهای شخصیت همواره مد نظر صاحبنظران و نظریه پردازان قرار داشته است. فی المثل آنجائیکه بقراط اقدام به دسته بندی انسان کرده است. بقراط جوامع انسانی را بر اساس چهار خلط مزاجی، صفراوی، دموی، بلغمی و سوداوی تقسیم می کند. لومبروزو زیست شناس معروف، انسان ها را بر اساس علائم فیزیولوژیک تقسیم بندی می کند. و در دوران معاصر شلدون انسان ها را در سه گروه آندومورف، مزومورف و اکتومورف تقسیم بندی کرده است. اما در جدید ترین تقسیم بندی در حوزه روانشناسی توسط آیسنک، انسان ها بر دو گروه درون گرا و برون گرا تقسیم می شوند که هر کدام از این گروه های انسانی دارای ویژگیهای منحصر بفردی از نظر این نظریه پردازان هستند بنحوی که این ویژگیها نحوه زندگی و رفتارهای اجتماعی آنان را سمت و سوق ویژه ای می بخشد(کریمی،۱۳۸۶).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۷- شکل گیری شخصیت:
از شخصیت تعارف مختلفی شده است که در این نوشته تنها به چند تعرف اکتفا می شود. شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتارهای آنهاست(عبدی، باباپور و صادری، ۱۳۸۷). در تعریف دیگری آورده شده که شخصیت عبارت است از سازمان متکاملی، مرکب از خصائص بدنی و روانی آدمی اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف هویت فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه به طور روشن متمایز می سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط و اجتماع تعیین می کند(عابدینی، ۱۳۸۷).
در حوزه های علمی مختلف نسبت به شکل گیری شخصیت افراد نظریات متفاوتی ابراز شده است که اجمالاً می توان به دو گروه تاثیر ژن ها و تاثیر اجتماع در شکل گیری شخصیت اشاره کرد. هر چه به گذشته تاریخی برگردیم تاثیر ژن ها در شخصیت و منش انسان ها را پر رنگ تر از دوران معاصر – هر چند به صورت تلویحی – می توان مشاهده کرد که رفتار افراد ناشی از ذات آنان است و هر چه به دوران معاصر نزدیک تر می شویم رویکرد تاثیر اجتماع بر شخصیت و منش افراد فزونی می یابد.
در روانشناسی اجتماعی علاوه بر تاثیر روحی و روانی و ژنتیکی در شکل گیری شخصیت و منش انسان بر تاثیر موارد مختلف نهادها و محیط اجتماعی نیز تاکید می شود. حسب این رویکرد است که عنوان می شود افراد در محیط های اجتماعی دارای شخصیت های متفاوتی هستند. بعبارتی، بر اساس این رویکرد، افراد بر اساس نقش های مختلفی که در محیطهای اجتماعی متفاوت بر عهده می گیرند، شخصیت متفاوتی می یابند(شولتز و شولتز، ۱۳۸۶).
رویکردهای موجود در باب شخصیت دیدگاه های موجود درباره شخصیت، به دو دسته اصلی تقسیم می‏شوند:
الف) التقاط گرایی خیرخواهانه
ب) طرفداری متعصبانه
بسیاری ازموارد درباره شخصیت، در یکی از این دو دسته قرار می‏گیرند؛ اما نوع سومی هم هست که دارای اهمیت قابل توجهی هستند. این دسته از گرایش التقاط گرایی خیرخواهانه، گستردگی و موازنه‏ای را که برای بررسی بسیاری از نظریه‏های مربوط به شخصیت ضروری است، کسب می‏کنند، و از طرفداری متعصبانه، این عقیده را که برخی از نظریه‏ها از سایرین بهترند، وام می‏گیرند. هدف کلی «تحلیل تطبیقی»است، پرده برداشتن از شباهتها و تفاوتهای میان بسیاری ازرویکردهای موجود به شخصیت است، و این پرده‏برداری را نقطه شروعی است برای تعیین اینکه سودمندترین رویکرد کدام است. تحلیل تطبیقی در جستجوی فهم بهتر، باید جامع، منظم و ارزیابی کننده باشد.اگر چه رویکردهای التقاط‏گرایی خیرخواهانه و طرفداری متعصبانه، هر یک مزایایی مختص به خویش دارند، با این حال، هنگامی که تعدادی از نظریه‏های سازگار در دسترس باشند، نه رویکرد التقاط‏گرایی خیرخواهانه موجب رشد این حوزه علمی خواهد شد، و نه رویکرد طرفداری متعصبانه. هیچ کس نمی‏کوشد تا ارزش نسبی انواع رویکردهای موجود را تعیین کند، و حتی در نسلهای بعدی، کسانی که دست‏اندر کارند به تقلید از اسلاف خود می‏پردازند و تنها، استادی و مهارتشان اندکی بیشتر می‏شود؛ ولی هیچ‏گونه تغییرات چشمگیر و پیشرفتهای شگرف پدید نخواهد آمد، مگر اینکه نگرش تحلیل تطبیقی رشد یابد. افرادی که در این حوزه معرفتی کار می‏کنند، می‏توانند به جای اینکه انرژی خود را در مناقشات متعصبانه و رقابت جویانه به هدر دهند، تشریک مساعی کنند و این تشریک مساعی مرحله متوسطی از رشد این حوزه معرفتی را فراهم می‏آورد (کریمی، ۱۳۸۴).
۲-۸- ماهیت شخصیت:
اکنون گزاره‏ای راجع به ماهیت کلی شخصیت بیان می کنیم که بر حسب انواع اموری که شخصیت شناسان انجام می‏دهند معنی‏دار باشد: شخصیت عبارتست از مجموعه ثابتی از خصلتها و گرایشهایی که آن دسته از وجوه اشتراک و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد (افکار، احساسات و اعمال) را تعیین می‏کند که  استمرار زمانی دارند و ممکن نیست بسادگی آنها را به عنوان نتیجه اختصاصی فشارهای اجتماعی و زیست‏شناختی موقتی فهم کنیم. تنها بخشی از این گزاره که ممکن است نیازمند توضیح باشد، گرایشها و خصلتهاست. «گرایشها» عبارتند از: فرآیندهایی که جهت‏گیری در افکار، احساسات و اعمال را معین می‏کنند؛ و “خصلتها” عبارتند از: ساختارهای ثابت شخصیت که نه برای حرکت به سوی اهداف یا تحقق کارکردها، بلکه برای تبیین واقعیت و محتوای اهداف یا مقتضیات به‏کار می‏روند. «خصلتها» همچنین برای تبیین افکار، احساسات و اعمالی که علی‏الظاهر بیش از آنکه جهت‏دار باشند، در طبیعت تکرار می‏شوند، به کار می‏روند. نمونه‏ای از یک «گرایش» می‏تواند تلاش برای وصول به کمال در زندگی باشد، در حالی‏که «خصلتهای» مرتبط آرمانهایی‏اند، مثل زیبایی یا بزرگواری که کمال را معین می‏کنند (شاملو، ۱۳۸۲).
۲-۹- شخصیت شناس:
“شخصیت شناس»؛ یعنی کسی که کارشناس در مطالعه و فهم الگوهای هماهنگ افکار، احساسات و افعالی است که افراد نشان می‏دهند. مسلما بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان را می‏توانیم با این تعریف، شخصیت شناس بنامیم. کار ایشان مشتمل بر یکی یا همه این فعالیتهای چهارگانه است: روان درمانی، ارزشیابی، تحقیق و نظریه‏پردازی.( موری ۱۹۳۸) هدف کلّی شخصیت شناس، «طبقه‏بندی» سبکهای هستی، همراه با تعیین واضح شباهتها و تفاوتهای موجود میان دسته‏های داخل در طبقه‏بندی است.شخصیت‏شناس با پذیرش این امر که فشارهای اجتماعی و زیستی در رفتار اثر می‏گذارند، مخالف نیست، بلکه به گمان او تأکید خاص بر این عوامل، ساده‏انگاریِ بیش از اندازه در فهم زندگی است؛ یعنی در حقیقت، رفتار افراد تحت‏تأثیر شخصیتهای ایشان نیز هست(شولتزو شولتز، ۱۳۸۶).
۲-۱۰- معرفتهای سه ‏گانه شخصیت شناس:
از آنجا که روانشناسی ادّعا می‏کند یک علم تجربی است، ممکن است گمان رود که همه گزاره‏های نظری شخصیت شناس نتیجه تحقیقند؛ اما تحقیق یا اکتشافی است یا تأییدی. تحقیق «اکتشافی» مستلزم مشاهده نظام‏مند رفتار در یک گروه معقول بزرگ است که به عنوان نماینده عموم انسانها برگزیده شده‏اند، و هدف این تحقیق، بیان فرضیه‏هایی است در مورد ماهیت و هدف رفتار. سپس این فرضیه‏ها از حیث صحت و سقم تجربی‏شان در تحقیقات تأییدی، آزموده می‏شوند. البته مهم است که تأکید کنیم براینکه نظریه‏های شخصیت، منحصرا ـ یا حتی اولاً و بالذات ـ بر معرفت تجربی مبتنی نیستند؛ زیرا معرفت تجربی‏ای که در دسترس شخصیت‏شناس است، هنگامی که در کنار غنا و پیچیدگی انسانها و زندگیهایشان گذاشته شود، کافی نیست، و گاهی به‏قدری متعصبانه است که باید به صورتی جدّی کلیّتش محدود شود. شمول نظریه‏های شخصیت نسبت به گزاره‏هایی که مبنای محکمی در تحقیق ندارند، صرف نظر از اینکه زیانبار نیست، در مرحله اولیه رشد این حوزه تحقیقاتی، رویّه بالقوه سودمندی است؛ زیرا آزادی عملی که این رویّه به آدمی می‏دهد، به نظریه پرداز اجازه می‏دهد که پیچیدگی کامل انسان را ملاحظه کند. در مجموع، هیچ‏گاه نظریه در هیچ زمینه‏ای عملاً محدود به گزاره‏های مبتنی بر معرفت تجربی صِرف نمی‏شود. بعلاوه گزاره‏های غیر تجربی، نمایانگر دو نوع خاص دیگری از معرفت هم هست؛ یعنی معرفتهایی که مبتنی بر فرآیندهای شهود و تعقل است. برای فهم قدر و قیمتِ «شهود»، اوقاتی را که فهم معنای آنچه رخ می‏دهد شما را در قبضه می‏گیرد، فهمی که مبهم، شخصی و عاطفی است، اگر چه زنده، بی‏واسطه و جذّاب هم هست. محتوای این حدسیها همان «معرفت شهودی» است. در مقابل، اوقاتی هست که در آنها شما بدقت و آرامی، معنای اجزاء و لوازم اموری را بررسی کامل می‏کنید، و به برکت استنتاج از مجموعه‏ای از فروض به نتایج خودتان دست می‏یابید. در این مورد، «معرفت عقلی»  تأملی، صریح، منطقی، تحلیلی، دقیق و عقلانی است؛ چه بسا ممکن است نظریات شخصیت شناس، تجسّم آمیزه‏ای از مجموعه دانشِ شهودی، عقلی و تجربی باشد. هنرمندان در پرورش خیال، و الهیّون در ساختن بنای ایمان، اوّلاً و بالذات با معرفت شهودی سر و کار دارند، در حالی‏که «تعقل» بوضوح شاخص ریاضیدان و فیلسوف است (شولتز،۱۳۸۴).
هر یک از این سه شیوه معرفت می‏تواند به عنوان محک دو شیوه دیگر مطرح باشد. چیزی که بر اساس استدلال، معقول به نظر می‏رسد، ممکن است به قدری شهود را جریحه‏دار سازد که ایجاد محدودیتهایی را در فروض عقلی پیشنهاد کند و چیزی که از نظر تجربی واضح به نظر می‏رسد ممکن است هنگامی که مورد مداقّه عقلی قرار گیرد، امری متناقض از کار در آید و این امر ممکن است نسبت به تفسیر نامعقول و نادرست از اطلاعات، به ما هشدار دهد. در مراحل اولیّه، حوزه‏ای همانند شخصیت‏شناس، هیچ شاهراهی به سوی حقیقت ندارد، بلکه سه راه پرپیچ و خمی است که همه آنها را باید پیمود، تا در باب اسرار این عرصه کار بهتری انجام شود. به هر حال باید تصدیق کنید که این سه شیوه دانستن توسط نظریه‏پردازان شخصیت به کار می‏رود. به طور حتم مراحل نخستین تنظیم نظریه به مانند هر فعّالیت خلاّق دیگر به لحاظ ماهوی شهودی است، آنهم بر اساس مبانی‏ای که به هیچ وجه صرفا عقلی یا تجربی نیستند. نظریه‏پرداز در ابتدا «حدسی» دارد و از آن تبعیت می‏کند و این خود یک معرفت شهودی است. نظریه‏ها نشانی از شهود دارند تا هنگامی که به حدّ قابل توجهی از معقول بودن برسند. امّا نظریه‏پردازی اولیّه هرچقدر شهودی باشد، شخصیت ‏شناس وظیفه تنظیم دیدگاههایی واضح را بر حسب سلسله‏ای از مفروضاتی که تجارب همگانی آنها را توجیه می‏کند، می‏پذیرد، که از این مفروضات قضایای نظری عمده گنظریه” استنتاج شود. سرمایه ‏گذاری آشکار شخصیت شناسان در دفاع از این قضایا و تحقیرِگاه و بیگاهشان نسبت به شواهد تجربی از التزام گاهی شخصیت‏ شناس بیش از این تجربه گراست؛ قطعا او به این معیار معتقد است که چیزی که نتواند مورد تأیید نوعی از شواهدتجربی واقع شود، استحقاق درج در نظریه شخصیت را ندارد؛ اما در میان روانشاسان، شخصیت ‏شناسان کمتر بر انکار شهود و ردّ هر گونه مفروضی که صرفا مورد حمایت عقل است، اصرار می‏ورزند. برعکس شخصیت‏ شناسان معرفت عقلی و شهودی را در نظریه ‏پردازی روا می‏دارند، در عین حال که ضرورت اعتماد برتجربه گرایی را هرگاه مردّد باشند می‏پذیرند. این جامعیت و عدم شکاکیت، موجب احترام شخصیت شناسان در بین روانشناسان نشده است فقط توان مفهوم سازی و اشتیاقِ پرداختن به مسائل پیچیده را امکان پذیر ساخته است (کریمی، ۱۳۸۴).
۲-۱۱- هسته و پوسته شخصیت:
اصل عمده تنظیم عبارت است از: تمایزی اساسی میان هسته و پوسته شخصیت. در نظریه‏های شخصیت متعارف این است که دو نوع گزاره بیان می‏کنند:نوع اوّل: ناظر است به آنچه که هسته شخصیت ‏نام دارد. این نوع، اموری را که مشترک میان همه انسانهاست تصویر می‏کند و اوصاف ذاتی انسانها را برملا می‏سازد. این ویژگیهای مشترک در روند زندگی تغییر نمی‏کنند و تأثیر گسترده نافذی بر رفتار اِعمال می‏کنند. امّا نظریه‏ پردازان همچنین تمایل دارند که گزاره‏هایی درباب اوصاف ملموس تر شخصیت که به آسانی در رفتار مشاهده می‏شوند، بیان کنند. این اوصاف را  پوسته شخصیت می‏نامیم. اینها عموما اکتسابی ‏اند، نه فطری، و هر یک تأثیر نسبتا محدودی بر رفتار دارند. نظریه‏ پردازان آنها را عمدتا برای تبیین تفاوتهای میان افراد بکار می‏برند (شاملو، ۱۳۸۲). در نظریه‏ پردازی هسته‏ای، شخصیت شناس گزاره‏ای اصلی درباره جهت‏یابی، هدف و کارکرد کلّی زندگی انسان بیان می‏کند. این گزاره به شکل اصل موضوع گرفتن یک یا شاید دو گرایش هسته‏ ای است، مانند این فرض که هر رفتار متشکل از کوششی برای به فعلیت رساندن استعدادهای ذاتی شخص است. نظریه‏پردازای هسته‏ای «خصلتهای هسته‏ای» یا ساختارهای شخصیتی را نیز که در گرایش هسته‏ ای است در بردارد. در مورد گرایش به «فعلیّت رساندن»، خصلتهای هسته‏ای آن را می‏توان بالقوگی های فطری مانند غریزه جنسی یا پرخاشگری دانست.یکی از شیوه‏هایی که در سطح پوسته شخصیت، نظریه‏ پرداز گزاره‏ای بیان می‏کند، این است که تعدادی از خصلتهای پوسته‏ای را که صرفا با بخشی از رفتار مرتبطند، اصل موضوع قرار دهد. برای مثال: «نیاز به موفقیت» خصلتی پوسته‏ای است که صرفا ناظر است به رفتار رقابت طلبانه در زمینه‏ای که امکان موفقیت و شکست در آن هست. کارکرد خصلتهای پوسته‏ای این است که فهم تفاوتهای میان افراد را ممکن می‏سازد. نظریه ‏پردازان در تعداد خصلتهای پوسته‏ای که به عنوان اصل موضوع فرض می‏کنند با یکدیگر اختلاف نظر دارند، هرچه تعداد آنها بیشتر باشد توجه بیشتری به تفاوتهای خردی نشان داده می‏شود. این خصلتها خردترین و متجانس ترین عناصر تبیینی است که نظریه‏ پرداز امکان وجود آنها را باور دارد. افراد بسیاری اصطلاح ویژگی را برای آنچه توصیف کردم به‏ کار می‏برند؛ امّا من از این اصطلاح اجتناب می‏کنم (شولتز، ۱۳۸۴).
اصطلاح سنخ مفهوم وسیعتر و عامتری است که آن هم در نظریه ‏پردازی پوسته‏ای به‏ کار برده می‏شود. هر سنخ شامل تعدادی از خصلتهای پوسته‏ ای است که در درون واحدهای بزرگتری انتظام می‏یابند که با شیوه‏ های زندگی‏ای که معمولاً با آنها مواجهیم مرتبطند. گاهی شخصیت‏ شناس، یک سنخ ‏شناسی یا طبقه ‏بندی جامع سنخها را پیشنهاد می‏کند که بیان جامعی از سبکهای مختلف ممکن زندگی می‏باشد. معمولاً یک یا چند سنخ به عنوان شیوه‏ های آرمانی زندگی در نظر گرفته می‏شود در حالیکه سایر شیوه ‏ها غیر آرمانی تلقی می‏شوند. اعتقاد بر این است که سنخهایی غیر آرمانی یا زمینه‏های آسیب‏ شناسی روانی، یا انواع بالفعل آسیب‏ شناسی روانی‏ اند. شکاف بین هسته و پوسته شخصیت، در گزاره ناظر به رشدپرمی‏شود. در آغاز، گرایشها و خصلتهای هسته‏ای در تعامل با سایر اشخاص (مثلاً خانواده، غریبه‏ها) و نهادهای اجتماعی (مثلاً قوانین، مدارس) آشکار می‏شوند. تجربه حاصل ـ پاداش، کیفر، آگاهی ـ در خصلتهامراجعه شود و سنخهای پوسته‏ای تبلور می‏یابند. معمولاً سنخ شخصیتی هر کس، کارکرد نوعِ خاص محیط خانوادگی که او در آن رشد یافته است تلقی می‏شود و بهترین شرایط مربوط به رشد به سخنهای شخصیتی آرمانی می‏انجامد. شخصیت‏ شناس قائل است که بهترین سبک زندگی ، سنخ آرمانی آن است که هدف کلّی زندگی انسانی را آنگونه که در نظریه خاصی بیان می‏شود، بیش از هر سبک دیگر تحقق بخشد (شاملو، ۱۳۸۲)
۲-۱۲- روان شناسی رشد شخصیّت:
تاریخچۀ زندگی یک فرد در واقع مدتها پیش از تولّد او آغاز می شود زیرا تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی پیش از تولّد آغاز می شوند. معمولاً رشد شخصیّت را پس از تولّد طیّ چند دوره مورد مطالعه قرار می دهند که عبارتند از: دورۀ شیرخوارگی (از تولد تا ۲ سالگی)، دوره پیش دبستانی (۲ تا ۶ سالگی)، دوره کــودکی میــانه (۶ تا ۱۲ سالگی) و دوران بلوغ. دوران شیرخوارگی از جهات گوناگون بر رشد شخصیّت در دورۀ بزرگسالی تأثیر می گذارد. مثلاً وجود واکنش مانع محرک در بعضی از نوزادان است که در نهایت منجر به اختلال شخصیّتی در خود ضروری می شود. وابستگی یکی از واکنشهایی است که در دوران نوزادی در نوزاد نسبت به مادر ایجاد می شود که حاکی از احساس امنیّت خاطر در نوزاد بر اثر وجود و حضور مادر است این الگوی رفتاری در حیوانات نیز مشاهده شده است.در دوره پیش دبستانی بسیاری از الگوهای رفتاری نظیر رفتار اکتشافی، اضطراب، سخنگویی که در دورۀ شیرخوارگی آغاز شد در این دوره به تکامل خود ادامه داده و شکل گیری شخصیّت را در مرحله ای بالاتر امکان پذیر می سازند.دوره کودکی میانه را روانکاوان دوره نهفتگی از نظر رشد جنسی می دانند در این دوره کودک در محیط مدرسه با کودکان دارای شخصیّتهای گوناگون در تماس و مراوده است و مدرسه نقش مهمی در اجتماعی کردن کودک ایفا می کند.دوره بلوغ با رشد سریع و تغییرات بارز جسمی مشخص می شود. ظهور علائم ثانوی جنسی در پسران و دختران مختص این دوره است. این تغییرات جسمی با تغییرات روانی مختلفی همراه است (http://www.migna.ir)
۲-۱۳-اختلافات شخصیّت:
اختلالات شخصیّت با اختلالات روانی از قبیل روان رنجوری و روان پریشی تفاوت دارند. این الگوهای اختلالی رفتارهایی هستند که برای دیگران زیان آور بوده یا منبع پاداش دهندۀ آنها از نظر اجتماعی مضرّ یا غیر قانونی شناخته شده است. عمده ترین اختلالات شخصیّت عبارتند از: شخصیّت نافعال ـ پرخاشگری با وجود ظاهری همکاری کننده و پذیرش، با طفره رفتن، سماجت و ناکارآمدی مشخص می شود. شخصیّت ناکارآور عدم کارآیی او است نه خصومت داشتن که مختص شخصیّت نافعال پرخاشگر است. شخصیّت هیستریابی با عدم ثبات عاطفی، خود نمایشی، خود محوری و اتکاء به دیگران مشخص می شود. شخصیّت ادواری خوی که بیشتر در مردان دیده می شود از یکسو شبیه شخصیّت هیستریابی و از سوی دیگر شبیه به شخصیّت اسکیزوئیدی است در واقع این تیپ شخصیّتی نمایشگر شکل ملایمی از شیدائی ـ افسردگی است.شخصیّت اسکیزوئیدی که عملاً با خود بیگانه است، خجول بودن، حساسیت بیش از حد و مردم گریزی بعضی از دیگر از مشخصات شخص اسکیزوئید هستند. شخصیّت ضعیف علاوه بر داشتن حالت اسکیزوئیدی علائم دیگری چون زود خسته شدن، فقدان اشتیاق و علاقه و سطح انرژی پائین را دارند. شخصیّت پارانویایی ویژگیهایی از جمله حسادت، مسکوک بودن، خشک و انعطاف ناپذیر بودن و حساس بودن بیش از حدّ را دارند(کریمی، ۱۳۸۴).
۲-۱۴- نظریه‌های شخصیت:
۲-۱۴-۱- نظریه‌های بیولوژیک :
رویکردهای بیولوژیک، عوامل ژنتیکی را مسئول شخصیت می‌شناسند. پژوهش‌هایی که بر روی وراثت به عمل آمده، وجود ارتباط بین عوامل ژنتیکی و ویژگی‌های شخصیتی را نشان می‌دهد. یکی از معروف‌ترین نظریه‌پردازان بیولوژیک، هانس آیزنِک است که بین جنبه‌های شخصیتی و فرایندهای بیولوژیک ارتباط برقرار کرد. برای مثال، آیزنک چنین عنوان کرد که افراد درون‌گرا دارای تحریک مغزی بالایی هستند و این امر آن‌ها را به سوی اجتناب از تحریک هدایت می‌کند. از سوی دیگر، آیزنک عقیده داشت که برون‌گراها دارای تحریک مغزی کمی هستند و این امر باعث می‌شود که به دنبال تجربیات تحریکی بروند (شولتز،۱۳۸۴).
۲-۱۴-۲- نظریه‌های رفتاری:
نظریه‌های رفتاری، شخصیت را حاصل تعامل بین فرد و محیط می‌دانند. نظریه‌پردازان رفتاری، به مطالعه رفتارهای قابل مشاهده و اندازه‌پذیر می‌پردازند و نظریه‌هایی که افکار و احساسات درونی را به حساب می‌آورند، رد می‌کنند. اسکینر و آلبرت بندورا از جمله نظریه‌پردازان رفتاری هستند(سیف،۱۳۹۰).
۲-۱۴-۳- نظریه‌های روان پویشی:
نظریه‌های روان‌پویشی شخصیت به شدّت تحت تأثیر کارهای زیگموند فروید است و بر تأثیر ذهن ناهشیار (ناخودآگاه) و تجربیات کودکی بر روی شخصیت تأکید دارد. نظریه‌های روان‌پویشی شامل «نظریه مرحله روانی-جنسی» فروید و «مراحل رشد روانی-اجتماعی» اریکسون است.فروید عقیده داشت که سه مؤلفه سازنده شخصیت عبارتند از نهاد، خود و فراخود. نهاد، مسئول کلیه نیازها و امیال است در حالی که فراخود، مسئول اخلاقیات و ایده‌آل‌ها می‌باشد. و خود، بین درخواست‌های نهاد، فراخود و واقعیت در نوسان است. اریکسون عقیده داشت که شخصیت در طی یک سری از مراحل پیشرفت می‌کند و در هر مرحله برخی تناقض‌ها بروز می‌کند. موفقیت در هر مرحله به غلبه موفقیت‌آمیز بر این تناقض‌ها بستگی دارد (سیاسی،۱۳۴۹).
۲-۱۴-۴- نظریه‌های انسان‌گرایانه :
نظریه‌های انسان‌گرایانه بر اهمیت اراده آزاد و تجربیات فردی در رشد شخصیت تأکید دارد. این نظریه پردازان بر مفهوم خود-شکوفایی که نیازی فطری برای رشد شخصی است تأکید می‌نمایند. از جمله این نظریه‌پردازان می‌توان به کارل راجرز و آبراهام مزلو اشاره کرد(سیاسی،۱۳۵۴).
همان طور که می دانیم مقصود از شخصیت یک مفهوم پویا می باشد که بیانگر رشد و تکامل کل سیستم روند مشخص و یکی از عوامل مؤثر در ایجاد تفاوت های فردی است. همچنین سالواتوره مادی شخصیت را مجموعه ای از وی‍‍ژگی ها و تمایلات نسبتاً  پایدار می داند که مشترکات و تفاوت ها در رفتار روانی افراد را که دارای استمرار زمانی است، مشخص می سازد و ممکن است در همان لحظه به آسانی به عنوان پیامد مجرد فشارهای اجتماعی و زیستی درک نشود. در این قسمت ابتدا اشاره ای به تعریف شخصیت از نگاه صاحب نظران شده است و در ادامه رویکردهای موجود در ارتباط با شخصیت، ماهیت شخصیت و مکاتب آن ارائه گردیده است.شخصیت حوزه بسیار گسترده ای است، زیرا شخصیّت خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبه های گوناگونی است. برای شناخت شخصیّت انسان، از دیرباز کوششهای فراوانی به عمل آمده که برخی از آنها غیر عملی، بعضی خرافاتی، و معدودی دیگر علمی و معتبر است.  در زبان عامّه، شخصیّت معانی دیگری دارد. مثلاً وقتی گفته می شود که کسی با شخصیّت است یعنی اینکه او دارای ویژگیهایی است که می تواند افراد دیگر را تحت نفوذ خود قرار دهد یا متانت و وقار ویژه ای دارد. همین طور در برابر آن بی شخصیّت به معنی داشتن ویژگیهای منفی است. همچنین کلمۀ شخصیّت در عرف بعنوان چهرّ مشهور و صاحب صلاحیّت در حوزه هــایی همچون شخصیّــت سیــاسی، علمی، هنــری و از این قبیل بکار می رود."شخصیت” یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط می‌شود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر می‌شود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را می‌توان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت اینکه «در چه چیزهایی به هم شباهت دارند؟»بررسی کرد .از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمان های قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاه ها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط می‌شود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونه‌های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش می‌دهد. در حالی که برخی تجربه‌ها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد(کریمی،۱۳۸۴).
۲-۱۵- شخصیت سالم از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی
۲-۱۵-۱- مکتب روانکاوی:
به عقیده ی فروید، ویژگی خاصی که برای سلامت روان شناختی ، ضروری است خودآگاهی است یعنی هرانچه که ممکن است در ناخودآگاهی موجب مشکل شود بایستی خوداگاه شود . به عقیده ی فروید ، انسان عادی کسی است که مراحل رشدو روان جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و در هیچ یک از مراحل ، بیش از حد تثبیت نشده باشد . بنظر او کمتر انسانی ، متعارف است . فروید از منظر روان شناسی ، انسان نامتعارف را به دو گروه روان نژند و روان پریش ، تقسیم می کند و هسته ی مرکزی بیماری روانی را اضطراب می داند . به عقیده ی فروید ، نوع مکانیسم های دفاعی مورد استفاده ی افراد سالم ، روان نژند و روان پریش ، متفاوت است . شخص سالم از مکانیسم های دفاعی نوع دوستی ، شوخ طبعی ، پارسایی و ریاضت و والایش ، استفاده می کند(شولتز،۱۳۸۴).
۲-۱۵-۲- روان شناسی فردی آدلر:
زندگی به عقیده ی آدلر ، بودن نیست بلکه شدن است . آدلر به انتخاب مسئولیت و معناداری مفاهیم در شیوه ی زندگی ، اعتقاد دارد و شیوه ی زندگی افراد را متفاوت می داند و محرک اصلی رفتار بشر ، هدف ها و انتظار او از آینده است . هدف انسان نیاز به سازگاری با محیط و پاسخ گویی به آن است . فرد سالم به عقیده ی ادلر از مفاهیم و اهداف خودش اگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست ، او جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد .فرد دارای سلامت روان بنظر ادلر ، روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروه های اجتماعی بخوبی می شناسد . همچنین فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است . غایی ترین هدف شخصیت سالم ، تحقق خویشتن است . از ویژگیهای دیگر سلامت روان شناختی ، این است که فرد سالم مرتبا به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خویش می پردازد و اشتباهاتش را برطرف می کند . چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها ، آفرینش گری و ابتکار فیزیکی از ویژگی های دیگر این افراد است . فرد سالم از اشتباه های اساسی پرهیز می کند . اشتباه های اساسی شامل تعمیم مطلق ، اهداف نادرست و محال ، درک نادرست و توقع بی مورد از زندگی ، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود و ارزش ها و باورهای غلط می باشد(شاملو، ۱۳۸۲).
۲-۱۵-۳- مکتب روانشناسی اریک اریکسون:
به عقیده ی اریکسون ، سلامت روان شناختی اصولا نتیجه ی عملکرد قوی و قدرتمندی “من” عنوان و مفهومی است که نشان دهنده ی توانایی یکپارچه سازی اعمال و تجارب شخص بصورت انطباقی و سازشی است . “من” تنظیم کننده ی درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی می کند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای “نهاد” و “من برتر” حمایت می کند . هنگامیکه رشد انسان و سازمان های اجتماعی به نحو متناسب ، هماهنگ شود ، در هرکدام از مراحل رشد روانی – اجتماعی توانایی ها و استعدادهای مشخصی ظهور می نماید .به عقیدهی اریکسون ، سلامت روان شناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند(سیف،۱۳۹۰).
۲-۱۵-۴- مکتب انسان گرایی کارل راجرز:
به عقیده ی راجرز ، آفرینندگی ، مهمترین میل ذاتی انسان سالم است . همچنین شیوه ای خاصی که موجب تکامل و سلامت خود می شوند به میزان محبتی بستگی دارد که کودک در شیرخوارگی دریافت کرده است . ارضای “توجه مثبت غیر مشروط” و دریافت غیر مشروط محبت و تایید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روان فرد با اهمیت است . این افراد فاقد نقاب و ماسک هستند و با خودشان روراست هستند . چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند و لذا بسته نیستند ، انعطاف پذیرند و حالات تدافعی ندارند و از بقیه ی انسان ها عاطفی تر هستند ، زیرا عواطف مثبت و منفی وسیع تر را در مقایسه با انسان های تدافعی تجربه می کنند .به عقیده ی راجرز اساسی ترین خصوصیت شخصیت سالم ، زندگی هستی دار است یعنی آماده است و در هر تجربه ، ساختاری را می یابد و بر اساس مقتضیات ، تجربه ی لحظه ی بعدی به سادگی دگرگون می شود . انسان سالم به ارگانیزم خویش اعتماد می کند . دیگر ویژگی های انسان سالم عبارتند از : آمدگی کسب تجربه ، زندگی هستی دار ، احساس آزادی(شولتز،۱۳۸۴).
۲-۱۵-۵- مکتب رفتارگرایی بی . اف . اسکینر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




TS: درصد عرضه اولیه سهام
OFF SIZE: حجم عرضه های اولیه

۱۲-۱- شرح واژه ­ها و متغیرهای تحقیق

متغیر های مورد مطالعه در این تحقیق، شامل متغیر وابسته، متغیر مستقل اصلی و متغیر های مستقل کنترل به شرح زیر می باشند:
الف- متغیر مستقل:
در این تحقیق، محافظه کاری شرکت­ها، متغیر مستقل تحقیق را تشکیل می دهد؛ که جهت اندازه ­گیری آن با توجه به نبود شاخص های بازار برای سهام عرضه های عمومی اولیه و همچنین نبود تعداد مشاهدات کافی برای استفاده از مدل های رگرسیونی جهت سنجش محافظه کاری، از مدل گیولی و هاین[۱۰] که مبتنی بر متغیرهای حسابداری است، استفاده می شود. گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ میلادی با بهره گرفتن از اقلام تعهدی، روشی را برای اندازه گیری محافظه کاری ارائه نمودند. طبق این روش، وجود مستمر اقلام تعهدی عملیاتی منفی در طی یک دوره زمانی بلند مدت در شرکت ها، معیاری از محافظه کاری بشمار می رود. یعنی هرچه قدر میانگین اقلام تعهدی عملیاتی طی دوره مربوطه منفی و بیشتر باشد، محافظه کاری بیشتر خواهد بود. در عین حال نرخ انباشتگی خالص اقلام تعهدی منفی، نشانگر تغییر درجه محافظه کاری در طول زمان می باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (۲۰۰۰) بصورت زیر محاسبه می شود:
در این تحقیق برای کاهش اثرات موقتی اقلام غیرعادی بزرگ که اقلام تعهدی را تحت تاثیر قرار می دهند، بر اساس تحقیقات گذشته نظیر ریچاردسون و همکاران[۱۱] (۲۰۰۵) و گارسیا لارا و همکاران[۱۲] (۲۰۰۹) شاخص محافظه کاری گیولی و هاین بوسیله بر آورد میانگین ۳ سال گذشته هر یک از داده ها محاسبه گردیده است.
ب- متغیر وابسته :
متغیر مذکور در این تحقیق بازده غیرعادی کوتاه مدت سهام عرضه های اولیه می باشد که برای اندازه گیری بازده غیر عادی اولیه معمولا از متدولوژی استاندارد از جمله روش تحقیق آگاروال، لیل و هرناندز[۱۳]، چان و همکاران[۱۴] و کولی و سورت[۱۵] به شرح رابطه زیر استفاده می شود:
که در رابطه فوق:
Rit: بازده سهم i در زمان t
Pit: قیمت معاملاتی سهم i در زمان t
Pi0: قیمت عرضه اولیه سهم i در تابلو بورس اوراق بهادار
بازده کوتاه مدت پرتفوی بازار هم در مقاطع زمانی متناظر به شرح رابطه ذیل محاسبه می شود:
که در رابطه فوق:
Rmt: بازده پرتفوی بازار در زمان t
Mt: شاخص کل بازار در زمان t
M0: شاخص کل بازار در زمان عرضه اولیه سهم i در تابلو بورس اوراق بهادار
با در نظر گرفتن روابط فوق بازده کوتاه مدت تعدیل شده یا بازده غیرعادی سهام عرضه های عمومی اولیه از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
که در رابطه فوق:
MAARit: بازده کوتاه مدت تعدیل شده (بازده غیرعادی اولیه )سهم i در زمان t بعد از عرضه
Rit: بازده کوتاه مدت (تعدیل نشده ) سهم i در زمان t
Rmt: بازده پرتفوی بازار (شاخص کل بازار ) در زمان t بعد از عرضه اولیه سهم i
ج- متغیرهای کنترل :
در تحقیق جاری، متغیر های کنترل شامل موارد زیر هستند که بر اساس تحقیقات صورت گرفته از جمله جان لین و تیان (۲۰۱۲) و باقرزاده و همکاران (۱۳۸۸) انتخاب شده اند:
اندازه شرکت ( SIZE):
فاما و فرنچ [۱۶](۱۹۹۳) نشان دادند که یکی از فاکتور های فزاینده ریسک شرکت ها، اندازه آن‌ها است. در این تحقیق برای کمی کردن این متغیر، از لگاریتم طبیعی کل دارایی های در ابتدای سال عرضه عمومی اولیه استفاده می شود.
اهرم مالی ( LEV):
در این تحقیق برای محاسبه اهرم مالی از نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها استفاده می شود.
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROA):
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام با نسبت سود خالص پس از مالیات به کل دارایی ها، برای سال قبل از عرضه اولیه عمومی محاسبه خواهد شد.
سن شرکت ( Age):
سن شرکت برحسب لگاریتم طبیعی فاصله زمانی بین تاریخ تاسیس شرکت و تاریخ پذیرش توسط هیات پذیرش سازمان بورس اوراق بهادار محاسبه می شود.
نوسان بازده شاخص بازار ( MCON):
برای نشان دادن شرایط عمومی بازار قبل از عرضه عمومی اولیه، از متوسط انحراف معیار بازده روزانه پرتفوی بازار(شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار ) در مقطع زمانی ۳ ماه قبل از عرضه اولیه سهم استفاده خواهد شد.
ساختار مالکیت سهامداران ( OW.RAT):
این متغیر، لگاریتم طبیعی تعداد سهامداران با مالکیت بیش از ۱۵ درصد سهام شرکت را در تاریخ عرضه اولیه سهم نشان می دهد.
درصد سهام عرضه شده ( TS):
درصد سهام عرضه شده، براساس درصد سهام عرضه شده در مقطع عرضه اولیه محاسبه می شود.
حجم عرضه های اولیه (OFF SIZE):
حجم عرضه های اولیه با لگاریتم طبیعی، حاصلضرب تعداد سهام عرضه شده در میانگین قیمت عرضه سهم برابرخواهد بود.
شکل(۱) . مدل مفهومی تحقیق
اثر افزایشی
اثر کاهشی
قیمت گذاری کمتر از واقع ( Under Pricing )
محافظه کاری حسابداری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:51:00 ق.ظ ]




بعد از انتخاب بازرس یا بازرسان مجمع عمومی عادی می‌تواند بلافاصله با تشکیل جلسه بازرس جدیدی را انتخاب نماید که در این صورت بازرس منتخب دادگاه منعزل می‌گردد و اختیاری ندارد. ایرادی در این ماده وجود دارد و آن مربوط به غیر قابل شکایت بودن تصمیم دادگاه است که صحیح به نظر نمی‌رسد. بر فرض اگر دادگاه بدلیل عدم آگاهی یکی از اشخاص مذکور در ماده ۱۴۷ ل. ا. ق. ت تجارت را به عنوان بازرس انتخاب نماید این تصمیم دادگاه خلاف قانون بوده و باید حکم به نقض تصمیم داده شود.
در مواردی که رئیس هیات مدیره و یا اعضای هیات مدیره اقدام به دعوت مجمع عمومی عادی برای انتخاب بازرسان نمی‌نمایند یک پنجم دارندگان سهام نیز می‌توانند به استناد ماده ۹۵ ل.ا.ق ت تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی راجهت انتخاب بازرس تقاضا نمایند. بعلاوه می‌توانند به موجب ماده ۲۵۹ ل.ا.ق.ت بر علیه مدیران اقامه دعوی نمایند. در این ماده آمده «رئیس و اعضای هیات مدیره شرکت که متعمدا مجمع عمومی صاحبان سهام را در هر موقع که انتخاب بازرسان شرکت باید انجام بپذیرد به این منظور دعوت ننماید و …. به حبس از ۲ تا ۶ ماه یا جزای نقدی از بیست هزار ریال تا دویست هزار ریال یا به هر دو مجازات محکوم خواهند شد ».
مقاله - پروژه
بند هشتم: تقاضای تقلیل سرمایه شرکت تا میزان مبلغ پرداخت شده از دادگاه
در صورتیکه مبلغ پرداخت نشده سهام ظرف مدت مقرر در اساسنامه پرداخت نشود و هیات مدیره هم به موفق اخذ مطالبات نشود و از طرفی هم نتواند مجمع عمومی فوق‌العاده را تشکیل دهد و یا اینکه مجمع عمومی فوق‌العاده به هر دلیلی اقدام به تقلیل سرمایه تا میزان مبلغ پرداخت نشده ننماید قانونگذار این حق را به ذینفع داده است که از دادگاه تقاضای تقلیل سرمایه شرکت را بنماید. همانطور که گفته شد دارندگان سهام اکثریت غالبا پس از تاسیس شرکت باقیمانده مبلغ اسمی سهام خود را پرداخت نمی‌نمایند و در خیلی اوقات هم هیات مدیره که منتخب آنان است از مطالبه بقیه مبلغ اسمی سهام خودداری می‌نمایدو این سهامداران اقلیت هستند که به لحاظ پایین بودن تعداد سهام خود معمولاً مبالغ اسمی خود را پرداخت می‌نمایند، لذا قانونگذار این حق را برای آنان قائل شده تا از طریق مراجع قضایی تقاضای تقلیل سرمایه شرکت را بنمایند. این اختیاری که قانونگذار در مورد تقلیل سرمایه برای ذینفع قائل شده موجب می‌شود که اکثریت سهامداران به لحاظ حفظ شرکت و اعتبار آن حتی الامکان سعی نمایند در مواعد مقرر مبالغ باقیمانده سهام خود را پرداخت نماید.بدیهی است در صورتی که شرکت سرمایه بیشتری در دست داشته باشد می‌تواند فعالیت بیشتری نماید که نتیجه آن سود و منافع بیشتر برای همه سهامداران است.
در مواردیکه هیات مدیره از تکلیف قانونی خود در رابطه با مطالبه باقیمانده مبلغ اسمی سهام در مهلت مقرر و یا دعوت مجمع عمومی فوق العاده، جهت تقلیل سرمایه خودداری می کند، ذینفع می‌تواند بر علیه رئیس و اعضای هیات مدیره نیز اعلام جرم کند. برابر ماده۲۴۶ ل.ا.ق.ت رئیس و اعضای هیات مدیره که به تکلیف فوق الذکر عمل ننمایند به حبس تادیبی از دو ماه تا شش ماه یا جزای نقدی از سی هزار تا سیصد هزار ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهند شد
بند نهم: تقاضای تضمین دیون یا تعهد پرداخت دیون از شرکت
بر خلاف اعضاء هیات مدیره و مدیر عامل و نماینده شخص حقوقی عضو هیات مدیره و بستگان آنها که شرکت نمی‌تواند دیون آنها را تضمین یا تعهد کند. سهامداران می‌توانند از شرکت تقاضا نمایند که دیون آنان را نزد اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگر تضمین یا تعهد کنند.
بند دهم: حق انجام معامله با شرکت یا انجام معاملات نظیر معاملات شرکت
مطابق ماده ۱۲۹ ل.ا.ق.ت اعضاء هیات مدیره و مدیر عامل نمی‌توانند بدون اجازه هیات مدیره در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت می‌شود به طور مستقیم یا غیر مستقیم طرف معامله واقع و یا سهیم شوند و در صورتی که بدون اجازه هیات مدیره معامله نمایند مجمع عمومی عادی می‌تواند معامله آنان را ابطال نماید ولی چنین محدودیتی برای سهامداران وجود ندارد.و سهامدارانی که شخصا فعالیت تجاری می‌نمایند می‌توانند با تولید و یا تهیه مواد اولیه مورد نیاز شرکت بازار خوبی رابرای فروش محصولات خود پیدا نموده و نهایت استفاده را از عضویت در شرکت ببرند.
همچنین سهامداران بر خلاف اعضاء هیات مدیره و مدیر عامل می‌توانند معاملاتی نظیر معاملات که متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد انجام دهند.این هم می‌نواند فرصت خوبی برای سهامداران فراهم نماید هر چند این امر می‌تواند منجر به سو استفاده هایی نیز گرددکه موجب ورود ضرر به شرکت گردد.
بند یازدهم: تقاضای بطلان شرکت یا ابطال عملیات یا تصمیمات ارکان شرکت
از مهمترین اختیاراتی که می‌تواند تا حدی خیال اقلیت سهامداران را از جهت رعایت حقوق آنها آسوده سازد حق اقامه دعوی جهت بطلان شرکت وابطال عملیات و تصمیمات متخذه توسط ارکان شرکت است این حق نامحدود بوده و در هر مرحله‌ای از فعالیت شرکت برای سهامداران اقلیت وجود دارد ابطال تصمیمات و عملیات محدود به زمان مشخصی نبوده و در هر زمانی قابل طرح است. البته از این لحاظ که جهت بررسی مسائل و دعاوی مربوط به حقوق تجارت مراجع قضایی خاص پیش‌بینی نشده است. طرح اینگونه دعاوی و به نتیجه رساندن آن زمان طولانی را می‌طلبد. البته این امر نمی‌توان مانع جدی در جهت اخذ حقوق سهامداران اقلیت باشد. به لحاظ آنکه برابر ماده ۲۷۳ ل.ا.ق.ت. در صورتیکه حکم قطعی بر بطلان عملیات و یا تصمیمات شرکت صادر شود کسانی که مسئول بطلان هستند متضامنا مسئول خساراتی خواهند بود که از آن بطلان به صاحبان سهام متوجه شده است.
یکی از مهمترین دعاوی که توسط اقلیت می‌تواند مطرح شود در رابطه با صدور سهام ممتاز است. از آنجائیکه صدور سهام ممتاز وابسته به هیچ قاعده و قانون مشخصی نیست می‌تواند منشاء سوء استفاده‌های زیادی از سوی اکثریت گردد اکثریتی که معمولاً هیات مدیره و بازرسان را به همراه خود دارد. لذا اقلیت سهامداران می‌بایستی با دقت نظر کامل با بررسی موشکافانه قانون تجارت از طریق استفاده از نظریات کارشناسان و حقوقدانان متخصص مسئله صدور سهام ممتاز را بررسی نمایند و در صورتیکه مقررات قانون رعایت نشده باشد و یا اینکه به یکی از اصول اساسی قانون تجارت یعنی اصل تساوی حقوق سهامداران لطمه وارد شده باشد به استناد ماده ۲۷۰ ل. ا. ق. ت تقاضای بطلان تصمیم مجمع عمومی فوق‌العاده را نمایند.
از جمله دعاوی مهم دیگری که نسبت به تصمیمات مجامع عمومی قابل طرح است مربوط می‌شود به تقاضای ابطال مصوبات مجمع عمومی به لحاظ عدم رعایت مهلت ۱۵ روزه ماده ۱۳۹ ل.ا.ق.ت
در قسمتی از ماده ۲۷۰ ل. ا. ق. ت آمده هر گاه مقررات قانونی در مورد تشکیل شرکت سهامی یا عملیات آن یا تصمیماتی که توسط هر یک از ارکان شرکت اتخاذ می‌گردد رعایت نشود بر حسب مورد بنا به درخواست هر ذینفع بطلان شرکت یا عملیات و تصمیمات مذکور به حکم دادگاه اعلان خواهد شد.
با توجه به مفاد این ماده تقاضای بطلان در ۶ حالت متصور است که برای هر یک از ۶ حالت دو نمونه آورده می‌شود:
اول تقاضای بطلان شرکت
مثال اول: هر گاه ثابت شود بر خلاف مفاد ماده ۲۰ ل. ا. ق. ت اساسنامه شرکت سهامی خاص به امضا کلیه سهامداران نرسیده است.
مثال دوم: هر گاه ثابت شود موسسین شرکت‌های سهامی عام که سی درصد سرمایه شرکت را تعهد کرده‌اند سی و پنج درصد مبلغ تعهد شده را پرداخت نکرده‌اند (ماده ۶ ل. ا. ق. ت).
دوم تقاضای بطلان تصمیمات مجمع عمومی موسس
مثال اول: در صورتیکه بر خلاف ماده ۷۸ ل. ا. ق. ت مجمع عمومی موسس آورده‌های غیرنقد را بیش از آنچه که از طرف کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی شده، قبول کند.
مثال دوم: اگر ثابت شود در جلسه مجمع عمومی موسس اشخاصی که مزایایی برای خود در نظر گرفته‌اند و مزایای آنها موضوع رای بوده حضور داشته و رای داده‌اند (ماده ۷۷ل. ا. ق. ت).
سوم تقاضای بطلان تصمیمات مجمع عمومی عادی
مثال اول: هر گاه در انتخاب مدیران توسط مجمع عمومی عادی مقررات ماده ۱۱۱ ل. ا. ق. ت رعایت نشده باشد و شخص ورشکسته‌ای به عنوان عضو هیات مدیره انتخاب شود.
مثال دوم: هر گاه ثابت شود بر خلاف مفاد ۲۴۱ ل. ا. ق. ت مجمع عمومی عادی شرکت سهامی خاص، بیش از ده درصد سود خالص را به عنوان پاداش برای اعضاء غیر موظف هیات مدیره در نظر گرفته است.
چهارم: تقاضای بطلان تصمیمات مجمع عمومی فوق‌العاده
مثال اول: در صورت تصمیم مجمع عمومی مبنی بر سلب حق تقدم از سهامداران شرکت بدون قرائت گزارش بازرس یا بازرسان شرکت (تبصره ماده ۱۶۷ ل. ا. ق. ت )
مثال دوم: در صورتی که تصمیم مجمع عمومی فوق‌العاده مبنی بر کاهش اختیاری سرمایه به تساوی حقوق صاحبان سهام لطمه وارد نماید. (ماده ۱۸۹ ل. ا. ق. ت)
پنجم: تقاضای بطلان تصمیمات هیات مدیره
مثال اول: تقاضای ابطال تصمیمات هیات مدیره در رابطه با انتخاب مدیر عاملی که مدیر عامل یک شرکت دیگر هم هست. (ماده ۱۲۶ ل. ا. ق. ت).
مثال دوم: تقاضای بطلان صورت جلسه هیات مدیران در رابطه با گزارش تهیه شده در مورد سلب حق تقدم سهامداران به این دلیل که در صورت جلسه تنظیمی نظر مدیران مخالف قید نشده است. (ماده ۱۲۳ ل.ا. ق. ت)
ششم: تقاضای بطلان عملیات بازرس یا بازرسان
با توجه به اینکه بازرس جزء ارکان تصمیم گیرنده شرکت نیست و در واقع جزء ارکان کنترل کننده محسوب می‌شودبنابراین نمی‌تواند تصمیمی بگیرد تا تقاضای بطلان آن را نمود ولی در مواردی هم می‌توان بطلان عملیات بازرس یا بازرسان را تقاضا کرد.
مثال اول: تقاضای بطلان گزارش کارشناسی در رابطه با سلب حق تقدم صاحبان سهام که در تنظیم گزارش از نظر کارشناسان استفاده کرده ولی آنان را قبلا به شرکت معرفی نکرده است. (ماده ۱۴۹ ل. ا. ق. ت)
مثال دوم: در صورتیکه شرکت بازرسان متعدد داشته و لیکن بازرسان هر کدام مستقلا، گزارش جداگانه را به مجمع عمومی عادی تسلیم نمایند. (تبصره ماده ۱۵۰ ل. ا. ق. ت)
باید اضافه نمود که تقاضای بطلان از سوی ذینفع هر چند بتواند موارد ادعایی را اثبات نماید به معنای بطلان شرکت و یا تصمیمات ارکان شرکت نیست.
برابر ماده ۲۷۲ ل.ا.ق.ت اولاً دادگاهی که دعوی بطلان نزد آن اقامه شده، می‌تواند بنا به درخواست خوانده مهلتی که از ۶ ماه بیشتر نباشد برای رفع موجبات بطلان تعیین نماید. در صورتیکه ظرف مهلت مقرر موجبات بطلان برطرف نشده باشد دادگاه حکم مقتضی صادر خواهد کرد.
ثانیاً: در صورتیکه قبل از صدور حکم بطلان شرکت یا عملیات و تصمیمات آن در مرحله بدوی موجبات بطلان مرتفع شده باشد دادگاه قرار سقوط بطلان را صادر خواهد کرد.
بند دوازدهم: تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی از بازرس یا بازرسان شرکت جهت انتخاب اعضاء هیات مدیره
برابر ماده ۱۱۲ ل.ا.ق.ت در صورتی که بر اثر فوت یا استعفا یا سلب شرایط از یک یا چند نفر از مدیران تعداد اعضا هیات مدیره از حداقل مقرر در قانون کمتر شود و اعضاء علی البدل نیز انتخاب نشده باشند و یا اینکه تعداد اعضاء علی البدل کافی برای تصدی محلهای خالی در هیات مدیره نباشد و مدیران باقی مانده مجمع عمومی عادی شرکت را جهت تکمیل اعضاء هیات مدیره دعوت ننمایند هر ذینفع حق دارد برابر ماده ۱۱۳ ل.ا.ق.ت از بازرس یا بازرسان بخواهد که به دعوت مجمع عمومی عادی جهت تکمیل عده مدیران با رعایت تشریفات لازم اقدام کنند و بازرس یا بازرسان مکلف به انجام چنین درخواستی می‌باشند.
عدم تکمیل مدیران شرکت ، می‌تواند در مواردی فعالیت شرکت را مختل نماید و به حقوق سهامداران اقلیت لطمه وارد شود، فرضاً در صورتی که گزارش هیات مدیره، در رابطه با حساب سود و زیان ترازنامه، به دلیل آنکه تعداد اعضاء هیات مدیره از حداقل مقرر قانونی کمتر است در موعد مقرر آماده نشود، تبعاً مجمع عمومی عادی نمی‌تواند نسبت به ترازنامه و حساب سود و زیان مالی تصمیم بگیرد و تا تصمیم نگیرد حق پرداخت سود را به سهامداران ندارد و این امر سهامدارانی که چشم انتظار دریافت سود شرکت هستند تا گذران زندگی نمایند را دچار مشکل می‌سازد. بنابراین قانونگذار جهت حفظ حقوق سهامداران خصوصا سهامداران اقلیت به بازرسان اجازه تشکیل مجمع عمومی را در این مورد داده است.
البته در این مورد که، اگر بازرس یا بازرسان به تکلیف خود در این مورد عمل ننمایند قانون هیچگونه ضمانت اجرایی مقرر ننموده است درحالیکه میبایست حداقل پیش‌بینی می‌کردکه دراین موارد ذینفع بتواند ازدادگاه تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی جهت انتخاب مدیران را تقاضا نماید. البته راه حل دیگری که برای ذینفع وجود دارد استناد به بند ۳ ماده ۲۰۱ ل.ا.ق.ت است که بر اساس آن می‌تواند انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا کند تا به این نحوبتواند هیات مدیره و بازرس و بازرسان را مجبور به تشکیل مجمع عمومی عادی نماید.البته به صرف تقاضای ذینفع در این مورد دادگاه حکم به انحلال نمی‌دهد بلکه برابر ماده ۲۰۲ل.ا.ق.ت به مراجعی که طبق اساسنامه و قانون تجارت صلاحیت اقدام دارند مهلت متناسبی که حداثر از ۶ ماه تجاوز نکند می‌دهدتا در رفع موجبات انحلال اقدام نمایند در صورتی که در ظرف مهلت مقرر موجبات انحلال رفع نشود دادگاه حکم به انحلال شرکت می‌دهد.
بند سیزدهم: تقاضای تشکیل جلسات مجمع عمومی از دادگاه
برابر ماده ۲۱۹ ل.ا.ق.ت در مدت تصفیه دعوت مجامع عمومی در کلیه موارد به عهده مدیران تصفیه است هر گاه مدیران تصفیه به این تکلیف عمل نکنند و عضو ناظر هم که مکلف به دعوت مجمع عمومی است اقدام به دعوت مجمع عمومی ننمایند و یا ناظر پیش‌بینی یا تعیین نشده باشد دادگاه به تقاضای هر ذینفع حکم به تشکیل مجمع عمومی خواهد داد.
بند چهاردهم: حق اطلاع سهام داران
حق اطلاع سهامداران از وضعیت شرکت وسیله‌ای برای اجرای درست حق رای است. سهامداران اقلیت می‌توانند از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومی در مرکز شرکت، به صورت حسابها مراجعه کند و از تراز نامه و حساب سود و زیان و گزارش عملیات مدیران و گزارش بازرسان رونوشت بگیرد. همچنین با توجه با آنکه اساسنامه نوعی قرارداد بین موسسین و سهامدارن است سهامداران اقلیت حق دارند نسخه‌ای از اساسنامه را دریافت کنند در برخی موارد نیز شرکت‌ها از طریق پست یا انتشار اطلاعیه یا دعوت نامه در روزنامه‌های کثیر الانتشار» از سهامداران خود برای تشکیل مجامع عمومی عادی دعوت به عمل می‌آورند.
در حقوق ایران، اطلاعاتی که باید در اختیار صاحب سهم گذاشته شود محدود است به اطلاعات راجع به صورت حساب‌ها، ترازنامه، حساب سود و زیان گزارش عملیات مدیران و گزارش بازرسان که ممکن است متضمن همه اطلاعات لازم برای تصمیم گیری در مجمع نباشد. قانون‌گذار ما پیش‌بینی نکرده است سهامداری که از حسابها چیزی نمی‌فهمد ، می‌تواند به همراه خود کارشناس بیاورد یا خیر قانون‌گذار فرانسه به صراحت این حق را برای سهامدار پیش‌بینی کرده است. اجرای اصول کلی حقوق ایران نیز به همین نتیجه منجر می‌شود چه حق اطلاع سهامدار وقتی اعلام شده تلقی می‌شود که بتواند با وسایل مقتضی حق خود را اعمال کند مع ذلک چون سهامدار باید برای کسب اطلاع به مرکز شرکت مراجعه کند نمی‌تواند از مدیران شرکت بطور کتبی راجع به وضع شرکت سوال کند تا آنان در مجمع عمومی به او پاسخ دهند[۷۲]. در این مورد به نظر اینجانب می‌توان از ماده ۱۰۲ ل.ا.ق.ت استفاده نمود و گفت اولاً همانطوری که سهامدار می‌تواند شخصی را به عنوان وکیل یا قائم مقام قانونی خود جهت حضور در مجامع عمومی معرفی نماید با توجه به عدم ممنوعیت قانونی می‌تواند شخصی را به عنوان وکیل خود که کارشناس شرکت‌ها هم باشد معرفی نماید تا در مهلت مقرر قانونی در مرکز شرکت به صورت حسابها مراجعه کرده و از ترازنامه و حساب سود و زیان و گزارش عملیات اطلاعات کسب نماید.و ثانیاً بالفرض که مراجعه وکیل به صورت حسابهای شرکت ممنوع باشد، و یا در قانون پیش‌بینی نشده باشد سهامدار می‌تواند از ترازنامه و حساب سود و زیان و گزارش عملیات مدیران و گزارش بازرسان رونوشت کامل بگیرد و آنرا به کارشناس منتخب خود ارائه دهد تا از صحت و یا عدم صحت اطلاعات موجود مطلع شود.
سهامداران شرکت حق دارند مانند زمان قبل از انحلال شرکت از عملیات و حسابها در مدت تصفیه کسب اطلاع نمایند. (ماده ۲۲۰. ل.ا.ق.ت) مدیر یا مدیران تصفیه مکلفند تا زمانیکه امر تصفیه شرکت خاتمه نیافته است همه ساله مجمع عمومی عادی سهامداران را با رعایت شرایط و تشریفاتی که در قانون و اساسنامه پیش‌بینی شده است دعوت و صورت دارایی منقول و غیر منقول و ترازنامه و حساب سودو زیان عملیات خود را به ضمیمه گزارشی حاکی از اعمالی که تا زمان تشکیل مجمع مزبور انجام داده‌اند به مجمع عمومی عادی تقدیم نمایند.
در طول مدت تصفیه مقررات راجع به دعوت و تشکیل مجامع عمومی و شرایط حد نصاب واکثریت مجامع مانند زمان قبل از انحلال شرکت باید رعایت شود و هرگونه دعوت نامه و اطلاعیه‌ای که مدیران تصفیه برای سهامداران منتشر می‌کنند باید در روزنامه کثیر الانتشار که اطلاعیه‌ها و آگهی‌های مربوط به شرکت در آن درج می‌گردد منتشر شود در مواردی که به موجب این قانون مدیران تصفیه مکلف به دعوت مجامع عمومی و تسلیم گزارش کارهای خود می‌باشند هرگاه مجمع عمومی مورد نظر دو مرتبه با رعایت تشریفات مقرر در این قانون دعوت شده ولی تشکیل نگردد و یا اینکه تشکیل شده ولی اتخاذ تصمیم ننماید مدیر یا مدیران تصفیه مکلف به انتشار گزارش خود و صورتحسابهای مقرر در ماده ۲۱۷. ل.ا.ق.ت در روزنامه کثیر الانتشاری که اطلاعیه‌های مربوط به شرکت در آن درج می‌گردد جهت اطلاع عموم صاحبان سهام می‌باشند .
پس یکی از اساسی ترین حقوق برای سهامداران و سرمایه گذاران داشتن اطلاعات یکسان می‌باشد. تا آنجا که در صورت عدم رعایت اطلاع رسانی مطابق ماده ۱۳۹ ل.ا.ق.ت که اعلام می‌دارد ، هر صاحب سهم می‌تواند از ۱۵ روز قبل از انعقاد مجمع عمومی در مرکز شرکت به صورتحسابها مراجعه و از ترازنامه و حساب سود و زیان و گزارش عملیات مدیران و گزارش بازرسان رونوشت بگیرد هر سهامدار می‌تواند، مطابق با ماده ۲۷۰ لایحه قانونی بطلان تصمیمات مجمع را از دادگاه درخواست نماید.
در حقوق ایران حق اطلاع سهامداران از امور شرکت به دو صورت انجام می‌پذیرد (به سهامداران از دو طریق اطلاع رسانی می‌شود):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم